مقاله پژوهشی
اقتصاد سیاسی
فرشاد مومنی؛ حجت الله میرزایی؛ علی جعفری شهرستانی
چکیده
تا پیش از دهه 1990 نظریات اقتصاد سیاسی، امنیت حقوق مالکیت را مفروض پنداشته و به آن نپرداخته اند. اهمیت حقوق مالکیت به عنوان موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی، ابتدا توسط اقتصاددانان نهادگرا مورد توجه قرار گرفت و سپس بسط داده شد. در این مقاله که در چارچوب الگوی اقتصاد سیاسی نهادگرایی به روش کیفی توصیفی و با استفاده از داده های کتابخانهای ...
بیشتر
تا پیش از دهه 1990 نظریات اقتصاد سیاسی، امنیت حقوق مالکیت را مفروض پنداشته و به آن نپرداخته اند. اهمیت حقوق مالکیت به عنوان موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی، ابتدا توسط اقتصاددانان نهادگرا مورد توجه قرار گرفت و سپس بسط داده شد. در این مقاله که در چارچوب الگوی اقتصاد سیاسی نهادگرایی به روش کیفی توصیفی و با استفاده از داده های کتابخانهای انجام شده، الگوهای نظری اقتصاد سیاسی مارکسیستی (فئودالیسم ایرانی و شیوه تولید آسیایی) و ایده مبتنی بر فردگرایی روششناختی (آزادیخواهی نافرجام) که مورد استفاده محققین در تحلیل علل عدم توسعهنیافتگی ایران بوده با تأکید بر حقوق مالکیت مورد بررسی قرار گرفته است. نقطه ضعف این نظریات، عدم انطباق با سیر تحولات تاریخی ایران و عدم ارائه نظریه ای مستقل در رابطه با ناکارآمدی حقوق مالکیت در تاریخ ایران است. لذا استفاده از دستگاه نظری نهادگرایی که اصول آن بر شناخت تاریخ و نهادهای هر جامعه استوار است و توسعهنیافتگی حقوق مالکیت را بر مبنای توزیع قدرت و تحولات آن - و نه صرف تضاد طبقاتی- بررسی میکند، میتواند راهگشا باشد. برای ارائه تبیینی از اقتصاد سیاسی توسعه نیافتگی با استفاده از دستگاه نظری نهادگرایی لازم است در دو سطح نظریه پردازی شود: نظریه دولت و نظریه حقوق مالکیت. لذا پیشنهاد می شود با توجه به ویژگیهای خاص ایران، بر موارد ذیل تمرکز شود: 1) تأثیر عوامل اقلیمی (کم آبی) بر شکل گیری زندگی کوچنشینانه و دولتهای قبیله ای و آثار آن بر نظامات اجتماعی و سیاسی ایران (نظریه دولت) 2) آثار شکل گیری این نظامات اجتماعی و سیاسی بر عدم توسعه یافتگی حقوق مالکیت (نظریه حقوق مالکیت).
مقاله پژوهشی
اقتصاد مالی
رضا طالبلو؛ محمد مهدی باقری تودشکی
چکیده
این مقاله به بررسی تأثیر احساسات به عنوان یک عامل ریسک بحرانی در بازار سرمایه میپردازد که منجر به انحرافات رفتاری در قیمتگذاری داراییهای مالی میشود. ما تخمینی از مدل قیمتگذاری دارایی را براساس چارچوب عامل تنزیل تصادفی (SDF) پیشنهاد میکنیم که هر دو رویکرد سنتی و رفتاری را دربرمیگیرد. با بسط مدل قیمتگذاری دارایی مبتنی بر ...
بیشتر
این مقاله به بررسی تأثیر احساسات به عنوان یک عامل ریسک بحرانی در بازار سرمایه میپردازد که منجر به انحرافات رفتاری در قیمتگذاری داراییهای مالی میشود. ما تخمینی از مدل قیمتگذاری دارایی را براساس چارچوب عامل تنزیل تصادفی (SDF) پیشنهاد میکنیم که هر دو رویکرد سنتی و رفتاری را دربرمیگیرد. با بسط مدل قیمتگذاری دارایی مبتنی بر مصرف (CCAPM) و وارد کردن احساسات به تابع مطلوبیت از طریق معادلات اویلر و روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM)، بورس اوراق بهادار تهران را تحلیل میکنیم. برای تعیین کمیت احساسات، از شاخص گردش مالی بازار به عنوان یک شاخص قابل اعتماد استفاده میکنیم. مطالعه ما دوره زمانی 1390 تا 1399 و 18 گروه بورسی شامل 63 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را دربرمیگیرد. نتایج حاکی از آن است که مدل (SDF) رفتاری سازگاری و کارایی بالاتری نسبت به مدل سنتی ارائه میدهد که نزدیک به پویایی مشاهده شده در بورس اوراق بهادار تهران است. علاوه بر این، ضریب احساسات از نظر آماری معنادار است. از نظر ریسک، مدل رفتاری ضرایب بالاتری نسبت به مدل سنتی نشان میدهد. جالب توجه است که هر دو مدل نشان میدهند که فعالان بازار عامل ترجیح زمانی بالایی و در رفتار سرمایهگذاری خود صبر و حوصله نشان میدهند.
مقاله پژوهشی
اقتصاد مالی
مسعود باغبانی؛ غلامرضا کشاورز حداد؛ حسین عبدهتبریزی
چکیده
سود تقسیمی پرداختی[1] است که از سوی یک شرکت به سهامداران آن داده میشود و درواقع یکی از راههای انتقال بازده به سهامداران بنگاه است. هدف این تحقیق بررسی اثر سیاست تقسیم سود بر نوسانات قیمت سهم در بازار سهام و اوراق بهادار تهران است و سیاست تقسیم سود با دو شاخص درصد پرداخت سود تقسیمی و بازده سود تقسیمی مورد ارزیابی قرار میگیرد. ...
بیشتر
سود تقسیمی پرداختی[1] است که از سوی یک شرکت به سهامداران آن داده میشود و درواقع یکی از راههای انتقال بازده به سهامداران بنگاه است. هدف این تحقیق بررسی اثر سیاست تقسیم سود بر نوسانات قیمت سهم در بازار سهام و اوراق بهادار تهران است و سیاست تقسیم سود با دو شاخص درصد پرداخت سود تقسیمی و بازده سود تقسیمی مورد ارزیابی قرار میگیرد. برای این منظور 200 شرکت بورسی انتخاب و در بازه زمانی 1398-1389 با بکارگیری رگرسیونهای پانل فرضیه اثرگذاری بازده سود تقسیمی و درصد پرداخت سود تقسیمی بر نوسانات قیمت سهم آزمون میشود. نتایج تجربی نشان میدهد که رابطه معنادار معکوسی بین بازده سود تقسیمی و نوسانات قیمت سهم وجود دارد. در تصریح رگرسیونی که هر دو متغیر بازده سود تقسیمی و درصد پرداخت سود تقسیمی وجود دارد ضریب متغیر درصد پرداخت سود تقسیمی به دلیل همخطی بالا با متغیر بازده سود تقسیمی از لحاظ آماری معنادار نیست ولی با کنار گذاشتن متغیر بازده سود تقسیمی این متغیر نیز در سطح اطمینان 10% معنادار بوده و رابطه معکوسی با نوسانات قیمت سهم دارد. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از نوسانات بازارهای نوظهور بهخصوص بازار سهام تهران تحت تأثیر نوسانات اقتصاد کلان است، با لحاظ کردن این امر اندازه ضرایب بهطور قابل ملاحظهای دستخوش تغییر میشود. [1]. Payment
مقاله پژوهشی
اقتصاد پولی
رضا علائی؛ احمد صلاحمنش
چکیده
در مطالعه حاضر به بررسی اثر نااطمینانی بر سازوکارهای انتقال پولی منتخب ایران طی دوره 1369:1 تا1401:4 پرداخته شده است. در این راستا ابتدا با توجه به سه متغیر ابزار سیاستی بانک مرکزی (پایه پولی (BM)، پول ( ) و نقدینگی ( )) و دو متغیر هدف آن (تولید و تورم) و بهکارگیری روش VAR-X، سه مسیر انتقال پولی منتخب نرخ بهره، نرخ ارز و اعتبارات بررسی شده ...
بیشتر
در مطالعه حاضر به بررسی اثر نااطمینانی بر سازوکارهای انتقال پولی منتخب ایران طی دوره 1369:1 تا1401:4 پرداخته شده است. در این راستا ابتدا با توجه به سه متغیر ابزار سیاستی بانک مرکزی (پایه پولی (BM)، پول ( ) و نقدینگی ( )) و دو متغیر هدف آن (تولید و تورم) و بهکارگیری روش VAR-X، سه مسیر انتقال پولی منتخب نرخ بهره، نرخ ارز و اعتبارات بررسی شده است. نتایج نشاندهنده آن است که طی دوره مورد بررسی بدون توجه به نوع متغیر سیاستی و هدف بانک مرکزی، مسیر انتقال اعتبارات نقش ایفا کرده است. این در حالی است که نقش دو مسیر انتقالی دیگر بستگی به نوع ابزار سیاستی و متغیر هدف دارد. پس از شناسایی مسیرهای انتقال پولی، به منظور بررسی اثر سطوح مختلف نااطمینانی بر سازوکارهای انتقال پولی، از صدک90ام و 10ام شاخص نااطمینانی اقتصادی بهینه به عنوان جایگزین سطوح نااطمینانی بالا و پایین استفاده و با بهکارگیری روش خودرگرسیونی برداری برهمکنشی (IVAR) و استخراج توابع واکنش تکانهای (IRFs) دو متغیر تولید و تورم، بررسی مورد نظر انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که طی دوره مورد بررسی مسیرهای انتقال پولی در سطوح نااطمینانی مختلف به صورت متفاوت عمل کرده و درواقع میزان اثر نااطمینانی بر مسیرهای انتقال پولی مؤثر و البته متفاوت است.
مقاله پژوهشی
رفاه، فقر و توزیع درآمد
حمیدرضا نوابپور؛ پریا ترابی کهلان
چکیده
اکثر کشورهای جهان، فقر را به عنوان کمبود یا نبود درأمد تعریف میکنند. با این حال، افراد فقیر تجربه خود از فقر را بسیار گستردهتر میدانند. فردی که فقیر است ممکن است بهطور همزمان از چندین عامل محرومیت رنج ببرد. ازاینرو، تمرکز بر یک عامل به تنهایی، مانند درآمد، برای درک ماهیت واقعی فقر کافی نیست. در ایران مطالعههای متعددی در ...
بیشتر
اکثر کشورهای جهان، فقر را به عنوان کمبود یا نبود درأمد تعریف میکنند. با این حال، افراد فقیر تجربه خود از فقر را بسیار گستردهتر میدانند. فردی که فقیر است ممکن است بهطور همزمان از چندین عامل محرومیت رنج ببرد. ازاینرو، تمرکز بر یک عامل به تنهایی، مانند درآمد، برای درک ماهیت واقعی فقر کافی نیست. در ایران مطالعههای متعددی در اندازهگیری فقر چندبعدی انجام شده است ولی بیشتر آنها از دادههای طرح هزینه و درآمد خانوار که محاسبه نماگرهای مرتبط با فقر چندبعدی را محدود میکند، استفاده کردهاند. هدف این مطالعه محاسبه و اندازهگیری فقر چندبعدی و سهم هر یک از بعدها در فقر کلی در سطح استانهای ایران با استفاده از روش الکایر- فوستر است تا سیاستگذاران را در امر فقرزدایی یاری رساند. در این مطالعه از دادههای طرح آمارگیری شاخصهای چندگانه جمعیت و سلامت (MIDHS) سال 1394 که شامل 33013 خانوار بوده و امکان محاسبه نماگرهای بیشتری را فراهم میکند، استفاده شده است. نتیجهها نشان میدهند که علاوه بر استانهای خوزستان و قم، شاخص فقر چندبعدی (MPI) در استانهای واقع در مرزهای شرقی بیشتر بوده است، درحالیکه استانهای واقع در مرزهای شمالی، جنوبی و بخشی از غرب کشور فقر کمتری را تجربه کردهاند. سهم هر یک از بعدها در فقر کلی نیز نشان میدهدکه نوع محرومیتی که خانوارهای استانهای ایران در سال 1394 تجربه کردهاند، متفاوت بوده است.
مقاله پژوهشی
اقتصاد سیاسی
وحید عزیزی؛ بختیار جواهری؛ فاتح حبیبی
چکیده
رشد و توسعه اقتصادی به عنوان هدف اصلی هر کشور، نقش بسیار مهمی در بهبود شرایط زندگی جوامع و توسعه پایدار دارد. ازاینرو تلاش برای تحقق این هدف و در نتیجه افزایش درآمد سرانه میتواند بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم کشور را تضمین کند. بااینحال، بحرانهای طبیعی و سیاسی میتوانند موانع مهمی برای رسیدن به این اهداف باشند؛ لذا وقوع ...
بیشتر
رشد و توسعه اقتصادی به عنوان هدف اصلی هر کشور، نقش بسیار مهمی در بهبود شرایط زندگی جوامع و توسعه پایدار دارد. ازاینرو تلاش برای تحقق این هدف و در نتیجه افزایش درآمد سرانه میتواند بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی مردم کشور را تضمین کند. بااینحال، بحرانهای طبیعی و سیاسی میتوانند موانع مهمی برای رسیدن به این اهداف باشند؛ لذا وقوع بلایای طبیعی و اعمال تحریمهای اقتصادی ممکن است اثرات ویرانگری بر روی رشد و توسعه اقتصادی داشته باشند و کاهش درآمد سرانه را منجر شوند؛ بنابراین این مطالعه با هدف بررسی اثر تحریمهای اقتصادی و بلایای طبیعی بر درآمد سرانه غیرنفتی در ایران طی دوره زمانی (2022-1980) با استفاده از رویکرد همانباشتگی حداقل مربعات معمولی پویا انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که در بلندمدت، افزایش بلایای طبیعی و تحریمهای اقتصادی باعث کاهش درآمد سرانه در ایران شده است. همچنین نوآوری زیستمحیطی و متغیر تعامل نوآوری و بلایای طبیعی اثر مثبت بر درآمد سرانه دارند. سایر نتایج نیز نشان داد که عواملی مانند نیروی کار، سرمایه فیزیکی و آزادسازی تجاری باعث بهبود درآمد سرانه در کشور شدهاند. با توجه به نتایج بهدست آمده، توصیه میشود که برنامهها و سیاستهای مناسب برای مقابله با تحریمها و بلایای طبیعی، ترویج نوآوریهای زیستمحیطی، تقویت تشکیل سرمایه ثابت و نیروی کار در ایران اجرا شود تا بهبود و افزایش درآمد سرانه کشور تضمین شود.
مقاله پژوهشی
اقتصاد رشد
محسن نمائی قاسمی؛ مهدی فتح آبادی؛ مسعود صوفی مجیدپور؛ محمود محمود زاده
چکیده
مجموع تولید ناخالص داخلی منطقه منا حدود 7 تریلیون دلار (9/5 درصد جهان) و جمعیت آن حدود 405 میلیون نفر (5/5 درصد جهان) در سال 2019 است. پرسش این است شکاف درآمد سرانه این کشورها نسبت به آمریکا (به عنوان نمونه بهینه) چه مسیری را طی کرده است؟ در این راستا، هدف این مقاله ارزیابی پیشرانهای شکاف درآمدی 15 کشور منطقه منا و شمال آفریقا در دوره 2019-1980 ...
بیشتر
مجموع تولید ناخالص داخلی منطقه منا حدود 7 تریلیون دلار (9/5 درصد جهان) و جمعیت آن حدود 405 میلیون نفر (5/5 درصد جهان) در سال 2019 است. پرسش این است شکاف درآمد سرانه این کشورها نسبت به آمریکا (به عنوان نمونه بهینه) چه مسیری را طی کرده است؟ در این راستا، هدف این مقاله ارزیابی پیشرانهای شکاف درآمدی 15 کشور منطقه منا و شمال آفریقا در دوره 2019-1980 در زیربازههای مختلف است. شواهد نشان میدهد 11 کشور در کل دوره 2019-1980 همپایگی داشتهاند. برای دریافت بهتر، همپایگی در چهار دهه 89-1980 (دوره اول)، 99-1990 (دوره دوم)، 09-2000 (دوره سوم) و 19-2010 (دوره چهارم) محاسبه شده است. در دوره اول، فقط مصر و مراکش همپایگی داشتهاند. در دوره دوم، 9 کشور همپایگی و 6 کشور جاماندگی را تجربه کردهاند. در دوره سوم، بهبود قابل ملاحظهای در همپایگی کشورها (به جز امارات) مشاهده میشود. در دوره چهارم،کشورها در مسیر جاماندگی قرار گرفتهاند. این دوره همزمان با درگیریهای داخلی در عراق و سوریه، درگیریهای یمن با عربستان، تنشهای سیاسی در لبنان و تحریمهای شدید آمریکا بر ضد ایران است. شواهد نشان میدهد در زمان همپایگی، تعمیق سرمایه (افزایش سرمایه سرانه) در 11 کشور نقش مسلط داشته است. مشارکت نیروی انسانی در سه کشور عراق، سوریه و عربستان منفی و در سایر کشورها مثبت بوده و اینکه سهم مشارکت نیروی انسانی کمتر از تعمیق سرمایه است. در هیچ یک از کشورها، مشارکت بهرهوری مثبت نبوده است و شواهدی از نقشآفرینی رشد بهرهوری در عملکرد این کشورها مشاهده نمیشود و فاصله عمیقی با آمریکا (کشور پیشرو مترقی) دارند.