مقاله پژوهشی
اقتصادسنجی
مرتضی خرسندی؛ تیمور محمدی؛ حمیدرضا ارباب؛ عمادالدین سخائی
چکیده
تجزیه و تحلیل سیاستهای کلان اقتصادی و مدیریت ریسک، مستلزم توجه به افزایش وابستگیهای متقابل بین بازارها و اقتصادها است. موضوعات اقتصادی باید از دیدگاه جهانی و داخلی مورد توجه قرار گیرد و باید کانالهای مختلف انتقال شوک مورد توجه قرار گیرد. این مقاله در پی بررسی اثر شوک کشورهای اثرگذار بر اقتصاد ایران است. برای نشان دادن این اثر ...
بیشتر
تجزیه و تحلیل سیاستهای کلان اقتصادی و مدیریت ریسک، مستلزم توجه به افزایش وابستگیهای متقابل بین بازارها و اقتصادها است. موضوعات اقتصادی باید از دیدگاه جهانی و داخلی مورد توجه قرار گیرد و باید کانالهای مختلف انتقال شوک مورد توجه قرار گیرد. این مقاله در پی بررسی اثر شوک کشورهای اثرگذار بر اقتصاد ایران است. برای نشان دادن این اثر از مدل خودرگرسیون برداری جهانی (GVAR) از فصل اول 1990 تا فصل چهارم 2019 برای 34 کشور که حدود 90 درصد از تولید جهانی را پوشش میدهند، استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تنها شوک کشورهای آمریکا، چین و شوک جهانی بر متغیرهای کلان اقتصادی سایر کشورها و قیمت نفت تاثیرگذار است و در نتیجه اثر این سه شوک بر اقتصاد ایران بررسی شد. نتایج نشان داد که با فرض ثبات سایر شرایط، شوک مثبت یک درصدی بر تولید ناخالص داخلی چین بر متغیرهای تولید ناخالص داخلی و تورم ایران اثرگذار است و با افزایش یک درصد GDP چین، GDP ایران یک دوره بعد از آن 0/08 و تورم 1/2 درصد افزایش مییابد و بر نرخ بهره تاثیری ندارد. شوک آمریکا بهطور غیرمستقیم و از طریق قیمت نفت اثر دارد. با توجه به ایزوله بودن اقتصاد ایران، متغیرهای خارجی نمیتوانند تاثیرات قابل توجهی بر اقتصاد کشور داشته باشند. به طور کلی، با توجه به اندازه اقتصاد و حجم مبادلات تجاری ایران، شوکهای سایر شرکای تجاری از کانال تجارت خارجی بر اقتصاد ایران اثرگذار نیست.
مقاله پژوهشی
ارز
نرگس نصیری؛ سیدکمیل طیبی
چکیده
هدف این مقاله طراحی یک سیستم هشدار زودهنگام بحران ارزی و بررسی نقش شاخص کنترل سرمایه در کنار سایر شاخصهای هشداردهنده است. افزایش روزافزون تحرک سرمایه و آزادسازی جریانهای مالی بینالمللی از ابعاد مهم جهانی شدن است و منافع قابل توجهی را برای بسیاری از کشورها در پی داشته است. با این وجود تاثیرگذاری آزادسازیهای مالی در دهه ...
بیشتر
هدف این مقاله طراحی یک سیستم هشدار زودهنگام بحران ارزی و بررسی نقش شاخص کنترل سرمایه در کنار سایر شاخصهای هشداردهنده است. افزایش روزافزون تحرک سرمایه و آزادسازی جریانهای مالی بینالمللی از ابعاد مهم جهانی شدن است و منافع قابل توجهی را برای بسیاری از کشورها در پی داشته است. با این وجود تاثیرگذاری آزادسازیهای مالی در دهه پایانی قرن بیستم بر بسیاری از متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان از جمله نرخ ارز و ایجاد بحرانهای ارزی در برخی کشورهای آمریکای لاتین و جنوب شرق آسیا نگرانیهایی را مانند بحران ارزی به وجود آورده است. بنابراین، این پرسش قابل طرح است که آیا کنترل سرمایه میتواند نقشی در تعدیل یا تشدید بحران ارزی ایفا کند؟ همچنین با توجه به اینکه پیشبینی نوسانها و بحرانهای ارزی گامی مهم در سیاستگذاری ارزی کشورها محسوب میشود، این پژوهش در تلاش است تا علاوه بر ارزیابی ارتباط بین شاخص کنترل سرمایه و بحران ارزی به بررسی نقش این متغیر به عنوان یک هشداردهنده در کنار سایر هشداردهندههای بحران ارزی با رویکرد متوسطگیری بیزین بپردازد. به همین منظور دادههای سالانه انواع شاخصهای کنترل سرمایه در کنار طیف وسیعی از متغیرهای اقتصاد کلان و متغیرهای مالی که وضعیت اقتصاد را در بخشهای حقیقی، پولی، سیاسی، مالیه عمومی، خارجی، نهادی و ساختاری نشان میدهند برای 60 کشور تجربهکننده بحران ارزی در طول دوره زمانی 2019-1975 مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که کنترل سرمایه اثر معنیداری در کاهش وقوع بحران ارزی در کشورهای تحت بررسی داشته است. همچنین شاخصهای متفاوت کنترل سرمایه دارای قدرت هشداردهندگی یکسانی نیستند. علاوه بر آن، نظامهای ارزی متفاوت در تغییر قدرت و رتبه متغیرهای هشداردهنده به خصوص شاخص کنترل سرمایه موثر است.
مقاله پژوهشی
رفاه، فقر و توزیع درآمد
سیروس امیدوار
چکیده
در این پژوهش به دلیل اهمیت رالز و نوزیک به منزله دو فیلسوف شاخص از جناح چپ و راست لیبرالیسم، یک ریشهیابی و ارزیابی مقایسهای در مورد نظریههای عدالت توزیعی آنان ارائه شده است. با استفاده از ایده تبیین انتظارات از یک نظریه عدالت توزیعی، مبتنی بر یک رویکرد مسالهمحور و از طریق یک فرآیند تدریجی ریشهیابی، مبانی فلسفی نظریههای عدالت ...
بیشتر
در این پژوهش به دلیل اهمیت رالز و نوزیک به منزله دو فیلسوف شاخص از جناح چپ و راست لیبرالیسم، یک ریشهیابی و ارزیابی مقایسهای در مورد نظریههای عدالت توزیعی آنان ارائه شده است. با استفاده از ایده تبیین انتظارات از یک نظریه عدالت توزیعی، مبتنی بر یک رویکرد مسالهمحور و از طریق یک فرآیند تدریجی ریشهیابی، مبانی فلسفی نظریههای عدالت توزیعی این دو فیلسوف تا حد امکان شناسایی شد. آنگاه براساس دو معیار سازگاری درونی و بیرونی، این مبانی و نظریهها ارزیابی شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در حالی که رالز نظریه خود و به ویژه اصل تفاوت را که مورد انتقاد شدید نوزیک بود بر مبانی کانتی بنا کرد، نوزیک -که علاوه بر کانت به میزان زیادی تحت تاثیر لاک بود- نظریه خود را بر وجود نوعی قانون طبیعی بنا کرد. در حالی که کانت و لاک هر کدام به طریقی، مبانی ارزشی خود را با مبانی هستیشناسی و انسانشناسی الهی هماهنگ کردند، رالز آن را با این مبنای انسانشناسی که یک حس اخلاقی مشترک در انسانها وجود دارد -بدون ذکر منشاء مادی یا الهی این حس اخلاقی- هماهنگ کرد. نوزیک نیز مبنای ارزشی نظریه خود را با نوعی قانون طبیعی هماهنگ کرد؛ یک قانون طبیعی خداگونه که با تعیین توزیع طبیعی اولیه مواهب، عامل تعیینکننده استحقاق هر فرد بود؛ توزیعی که رالز حتی کاربرد صفت عادلانه یا ناعادلانه را درباره آن مجاز ندانست.
مقاله پژوهشی
اقتصادکلان
محدثه صابری؛ زهرا افشاری؛ احمد سرلک؛ سیدفخرالدین فخر حسینی؛ اسماعیل صفرزاده
چکیده
در این مقاله اثر سالمندی جمعیت بر رشد اقتصادی با مدل قابل محاسبه با نسلهای همپوشان (OLG) دیاموند تعمیمیافته در یک اقتصاد بسته که در آن عنصر سرمایه انسانی بهصورت درونزا شکلگرفته، شبیهسازی شده است. ابتدا پویاییهای اثر سالمندی بر متغیرهای اقتصاد کلان و بهویژه رشد اقتصادی در سناریو پایه (وضعیت فعلی اقتصاد ایران) و سپس پویاییهای ...
بیشتر
در این مقاله اثر سالمندی جمعیت بر رشد اقتصادی با مدل قابل محاسبه با نسلهای همپوشان (OLG) دیاموند تعمیمیافته در یک اقتصاد بسته که در آن عنصر سرمایه انسانی بهصورت درونزا شکلگرفته، شبیهسازی شده است. ابتدا پویاییهای اثر سالمندی بر متغیرهای اقتصاد کلان و بهویژه رشد اقتصادی در سناریو پایه (وضعیت فعلی اقتصاد ایران) و سپس پویاییهای آثار سیاستهای عمومی دولت تحت سناریوهای مختلف جهت افزایش سرمایه انسانی و افزایش حقوق بازنشستگی بر رشد اقتصادی برای یک دوره50 ساله شبیهسازی شده است. نتایج مدل نشان داد که سیاستهای عمومی دولت در جهت افزایش سرمایه انسانی سهم نیروی کار ماهر ( نیروی کار موثر) را افزایش میدهد؛ بنابراین، اثر رشد دارد. در مقادیر بالای سناریو پایه (وضعیت کشورهای صنعتی) اثر بهرهوری بر سالمندی غلبه میکند و رشد بلندمدت افزایش مییابد. همچنین نتایج نشان داد که افزایش نسبت حقوق بازنشستگی به سطح کشورهای پیشرفته، رشد اقتصادی مبتنی بر سمت تقاضا را ترغیب میکند، اما اثر سطح دارد و رشد بلندمدت را تغییر نمیدهد. نتایج نشان میدهد افزایش سالمندی اگر همراه با سیاستهای عمومی دولت در جهت ارتقای سرمایهانسانی باشد، میتواند بهطور بالقوه اثر منفی سالمندی را بر رشد جبران کند.
مقاله پژوهشی
اقتصادسنجی
مجتبی رستمی؛ سید نظام الدین مکیان
چکیده
پیشبینی بازده سهام برای سرمایهگذاران در بازارهای مالی از اهمیت فراوانی برخوردار است. به طور کلی چهار روش برای پیشبینی قیمت سهام وجود دارد: تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، پیشبینی سریهای زمانی کلاسیک و روش یادگیری ماشینی. این مطالعه در دسته سوم؛ یعنی پیشبینی سری زمانی که در آن مقادیر یک متغیر در طول زمان پیشبینی میشود، ...
بیشتر
پیشبینی بازده سهام برای سرمایهگذاران در بازارهای مالی از اهمیت فراوانی برخوردار است. به طور کلی چهار روش برای پیشبینی قیمت سهام وجود دارد: تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، پیشبینی سریهای زمانی کلاسیک و روش یادگیری ماشینی. این مطالعه در دسته سوم؛ یعنی پیشبینی سری زمانی که در آن مقادیر یک متغیر در طول زمان پیشبینی میشود، قرار میگیرد. بررسی مطالعات انجام شده نشان میدهد پیشبینی قیمت سهام بیشتر با روشهایی چون شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک که در گروه روش یادگیری ماشینی قرار دارند، بوده است. عدم کاربرد روش بیزین، هموارسازی نمایی و باکس جنکینز در مطالعات انجام شده مشهود است. در واقع تمایز این پژوهش با سایر مطالعات، کاربرد روشهای بیزین، هموارسازی نمایی و باکس جنکینز و مقایسه آنها در پیشبینی بازده سهام است. این مطالعه پیشبینی با سریهای زمانی با سه روش مختلف فوق را مورد استفاده قرار داده است. بازه زمانی این مطالعه از 0۶/0۱/13۹۷ تا ۲۷/1۲/۱۳۹۹ در تناوب روزانه است. براساس معیار ریشه میانگین مربع خطاها (RMSE) که کاهش آن تنها در صورتی ممکن است که روش مورد استفاده اطلاعات بیشتری را از فرآیند سری زمانی دادهها لحاظ کند. نتیجه این مطالعه نشاندهنده برتری روش بیزی بر سایر روشها است. این تحقیق اهمیت توجه به این روش پیشبینی در بازده بازارهای مالی را نشان می دهد.
مقاله پژوهشی
اقتصاد نهادی
مانی مؤتمنی؛ هدی زبیری
چکیده
پیچیدگی اقتصادی به معنی قابلیت تولید محصولات متنوع در سطح رقابت جهانی است. اهمیت پیچیدگی اقتصادی در افزایش ثروت و توسعه کشورها مورد تایید روزافزون مطالعات و شواهد تجربی قرار گرفته است. بنابراین، شناخت زمینهها و عوامل تعیینکننده پیچیدهتر شدن اقتصادها از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر رابطه متقابل فناوری اجتماعی(ST) و ...
بیشتر
پیچیدگی اقتصادی به معنی قابلیت تولید محصولات متنوع در سطح رقابت جهانی است. اهمیت پیچیدگی اقتصادی در افزایش ثروت و توسعه کشورها مورد تایید روزافزون مطالعات و شواهد تجربی قرار گرفته است. بنابراین، شناخت زمینهها و عوامل تعیینکننده پیچیدهتر شدن اقتصادها از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر رابطه متقابل فناوری اجتماعی(ST) و پیچیدگی اقتصادی را در بین 137 کشور طی دوره زمانی 1998 تا 2019 مورد بررسی قرار داده است. منظور از فناوری اجتماعی (ST) تمامی روشها، طرحها و عناصر لازم (اعم از نهادها، ساختارها، نقشها، فرآیندها و هنجارهای فرهنگی) برای سازماندهی افراد به منظور رسیدن به هدف یا اهداف خاص است. سلامت و بلوغ فناوری اجتماعی این امکان را فراهم میکند تا اقتصادها از طریق ادغام حجم زیادی از دانش، مهارت، ظرفیت وتجارب در قالب شبکههای پیچیده تعاملات، توانایی تولید کالاهای پیچیده را به دست آورند. جهت بررسی امکان وجود رابطه همزمان بین دو متغیر از الگوی PVAR استفاده شده است و در ادامه امکان اثرگذاری همزمان دو متغیر، جهت رابطه و پایداری الگو آزمون شده است. نتیجه این بررسی وجود اثرگذاری دوسویه و مثبت بین فناوری اجتماعی و پیچیدگی اقتصادی را تایید میکند.
مقاله پژوهشی
ارز
حسن تحصیلی
چکیده
اثرگذاری تغییرات نرخ ارز بر سطح عمومی قیمتها یکی از موضوعات مهم در اقتصاد کلان است و بررسی جزئیات آن دلالتهای مهمی برای سیاستگذار پولی به همراه دارد. با توجه به وضعیت این دو متغیر در اقتصاد ایران، رهیافتهای نوین اقتصادسنجی میتوانند بینش جدیدی ارائه کنند. در این راستا، پژوهش حاضر با بهکارگیری الگوی خودرگرسیون برداری آستانهای ...
بیشتر
اثرگذاری تغییرات نرخ ارز بر سطح عمومی قیمتها یکی از موضوعات مهم در اقتصاد کلان است و بررسی جزئیات آن دلالتهای مهمی برای سیاستگذار پولی به همراه دارد. با توجه به وضعیت این دو متغیر در اقتصاد ایران، رهیافتهای نوین اقتصادسنجی میتوانند بینش جدیدی ارائه کنند. در این راستا، پژوهش حاضر با بهکارگیری الگوی خودرگرسیون برداری آستانهای میکوشد عبور نرخ ارز در ایران را طی سالهای 1397:4 – 1369:1 به صورت غیرخطی بررسی کند. نتایج نشان دادند اثرگذاری نرخ ارز بر سطح عمومی قیمتها به مقادیر تورم (محیط تورمی و آستانه آن) وابسته است؛ به طوری که اگر تورم فصلی بیشتر از5/48 درصد باشد، شوک ارزی اثر کمتری بر تورم دارد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که به دلیل نبود سیاست هدفگذاری تورم در اقتصاد ایران، اثرگذاری شوک نرخ ارز بر تورم در مقادیر کمتر از سطح 5/48 درصد، کمتر است. بر این اساس، میتوان گفت سیاست پولی در تورمهای کمتر از آستانه، آزادی عمل کمتری دارد و ضروری است اهداف مربوط به کاهش تورم و سیاستهای ارزی به طور توامان مدنظر قرار گیرند.