مسعود نیلی؛ شهـاب نفیسی
دوره 7، شماره 25 ، بهمن 1384، صفحه 1-22
چکیده
نظریههای رشد جایگاه ممتازی را برای سرمایة انسانی قائلند و انباشت دانش، مهارت و تجربة نیرویکار را به عنوان عنصری مهم در رشد و توسعة اقتصادی ارزیابی میکنند. براین اساس، برای کشورهای مختلف برآوردهایی از میزان سرمایة انسانی صورت میگیرد که در تخمین معادلات رشد مورد استفاده واقع میشود. علیرغم اهمیّت زیاد این موضوع، در ایران تاکنون ...
بیشتر
نظریههای رشد جایگاه ممتازی را برای سرمایة انسانی قائلند و انباشت دانش، مهارت و تجربة نیرویکار را به عنوان عنصری مهم در رشد و توسعة اقتصادی ارزیابی میکنند. براین اساس، برای کشورهای مختلف برآوردهایی از میزان سرمایة انسانی صورت میگیرد که در تخمین معادلات رشد مورد استفاده واقع میشود. علیرغم اهمیّت زیاد این موضوع، در ایران تاکنون تخمین مناسبی از سرمایة انسانی صورت نگرفته است. در این مقاله با روشی جدید، متوسّط سالهـای تحصیل نیروی کار به عنوان شاخصی از سرمایة انسانی، برای سالهـای 1345-1379 برآورد گردیده است. نتایج به دست آمده در این تحقیق به دلیل استفاده از تعداد افراد شاغل به جای کلّجمعیّت، منظور نمودن تحصیلات آموزش عالی، در نظر گرفتن تغییرات نظام آموزشی کشور طی سالهـای 1345- 1379، استفاده از آمار واقعی دانشآموزان با احتساب کسانی که ترک تحصیل کردهاند به جای استفاده از نرخ ثبتنام و نیز منظور نمودن نرخ مرگ و میر، مهاجرت و نوسانات نرخ بیکاری در مقایسه با روش به کار گرفته شده از سوی بارو و لی (2000) از دقّت و صحّت بیشتری برخوردار است.
محمود ختایی؛ پروین اقدامی
دوره 7، شماره 25 ، بهمن 1384، صفحه 23-46
چکیده
در این مقاله کشش قیمتی تقاضای بنزین طی سالهای 1359-1381 بررسی شده و کششپذیری تقاضای بنزین برای سالهای 1382-1394 پیشبینی شده است. برای این منظور با استفاده از روش خودتوضیح با وقفههای گسترده (ARDL) تقاضای کلّ بنزین برآورد شد. نتایج حاصل از برآورد تابع تقاضای کلّ بنزین که تابعی از قیمت حقیقی بنزین و تعداد خودروها است نشان میدهد که یک رابطة ...
بیشتر
در این مقاله کشش قیمتی تقاضای بنزین طی سالهای 1359-1381 بررسی شده و کششپذیری تقاضای بنزین برای سالهای 1382-1394 پیشبینی شده است. برای این منظور با استفاده از روش خودتوضیح با وقفههای گسترده (ARDL) تقاضای کلّ بنزین برآورد شد. نتایج حاصل از برآورد تابع تقاضای کلّ بنزین که تابعی از قیمت حقیقی بنزین و تعداد خودروها است نشان میدهد که یک رابطة منفی و ضعیف میان قیمت حقیقی بنزین و تقاضای کلّ بنزین وجود دارد، به طوری که یک واحد افزایش در قیمت حقیقی بنزین (200 ریال قیمت اسمی) منجر به کاهش سالانة 5/18 واحد (1850 میلیون لیتر) در تقاضای بنزین میشود. این رابطة ضعیف تا حدی به دلیل آن است که دولت همواره قیمت بنزین را پایینتر از قیمتهای تعادلی بینالمللی نگهداشته و در اکثر سالها افزایش قیمت بنزین کمتر از تورّم بوده است. در نتیجه، کاهش تقاضا در قبال افزایش قیمت بنزین محدود شده است. برای پیشبینی میزان کششپذیری تقاضای بنزین در هر سه سناریوی عنوان شدة تورّمی 5، 8 و 22 درصدی در لایحة چشمانداز برنامة چهارم توسعه سه حالت (10، 30 و 50 درصد) برای افزایش مداوم قیمت اسمی بنزین تا سال 1394 در نظر گرفته شده است. براساس این محاسبات افزایش سالانة 10 درصدی قیمت اسمی بنزین تأثیر مثبتی بر کششپذیری تقاضای بنزین نداشته و تا پایان دورة پیشبینی، همچنان کشش تقاضای بنزین کاهش یافته و روند نزولی آن ادامه مییابد. افزایش سالانة 30 درصدی قیمت اسمی بنزین در سناریوهای رشد سریع و مطلوب به طور تدریجی افزایش کششپذیری تقاضای بنزین را موجب میشود و در سالهای پایانی دورة پیشبینی به (5/0-) میرسد. با افزایش سالانه 50 درصد در قیمت اسمی بنزین کششپذیری در هر سه سناریو سریعتر رخ داده است، به طوری که در سالهای 1390 و 1391 آستانة کششپذیری نیز مشاهده میشود.
سعید مشیری؛ حبیب مروت
دوره 7، شماره 25 ، بهمن 1384، صفحه 47-64
چکیده
سریهای زمانی بسیار پیچیده مانند قیمتهای بازارهای سهام معمولاً تصادفی و در نتیجه، تغییرات آنها غیر قابل پیشبینی فرض میشود، در حالی که ممکن است این سریها محصول یک فرایند غیرخطی پویای معیّن (آشوبی) و در نتیجه قابل پیشبینی باشند.
در این تحقیق، شاخصهای بازدهی روزانه و هفتگی قیمت سهام بازار بورس تهران (TEPIX) در دورة زمانی ...
بیشتر
سریهای زمانی بسیار پیچیده مانند قیمتهای بازارهای سهام معمولاً تصادفی و در نتیجه، تغییرات آنها غیر قابل پیشبینی فرض میشود، در حالی که ممکن است این سریها محصول یک فرایند غیرخطی پویای معیّن (آشوبی) و در نتیجه قابل پیشبینی باشند.
در این تحقیق، شاخصهای بازدهی روزانه و هفتگی قیمت سهام بازار بورس تهران (TEPIX) در دورة زمانی ابتدای سال 1377 تا پایان 1382 مورد آزمون قرار گرفته است تا مشخص شود که آیا این شاخصها از فرایند تصادفی پیروی میکنند یا متأثر از یک فرایند معیّن (آشوبی) هستند. به این منظور، از آزمونهای BDS ، شبکة عصبی و بزرگترین نمای لیاپانوف استفاده شده است.
آزمونهای BDS و شبکة عصبی وجود فرایند غیرخطی در پسماندهای مدلهای ARMA برازش شده بر این شاخصها را نشان دادند؛ ولی این آزمونها وجود فرایند غیرخطی در پسماندهای مدل GARCH را تأیید نکردند. نتایج آزمون بزرگترین نماهای لیاپانوف که آزمون مستقیمی برای فرایندهای غیرخطی معیّن است دلالت بر وجود آشوب در شاخصهای بازدهی قیمت کلّ سهام بازار بورس تهران دارد. این نتیجه دلالت بر ناکارایی بازار سهام و در نتیجه، قابلیّت پیشبینی کوتاهمدت آن دارد که میتواند یک رهنمود سیاستی مبنی بر شناخت عوامل ناکارایی بازار مانند شفاف نبودن جریان اطلاعات و اقدام در جهت رفع آنها داشته باشد. همچنین، برای مدلسازی و به ویژه پیشبینی شاخص قیمتهای سهام، استفاده از مدلهای غیرخطی به جای مدلهای معمول خطی مناسبتر است.
قهرمان عبدلی
دوره 7، شماره 25 ، بهمن 1384، صفحه 65-82
چکیده
در این مقاله با بهکارگیری مدل تعدیل جزئی به بررسی آثار متغیرهای اقتصادی، جمعیّتی و بیمهای بر درآمدهای هدفگذاری شدة سازمان تأمین اجتماعی با استفاده از دادههای کلان 1340 تا 1380 پرداخته شده است. برطبق یافتههای این مقاله عوامل مختلف سازمانی و نهادی، بورکراسی، هزینههای تغییر، پافشاری برعادات، رسیدن به درآمد مطلوب (هدفگذاری شده) ...
بیشتر
در این مقاله با بهکارگیری مدل تعدیل جزئی به بررسی آثار متغیرهای اقتصادی، جمعیّتی و بیمهای بر درآمدهای هدفگذاری شدة سازمان تأمین اجتماعی با استفاده از دادههای کلان 1340 تا 1380 پرداخته شده است. برطبق یافتههای این مقاله عوامل مختلف سازمانی و نهادی، بورکراسی، هزینههای تغییر، پافشاری برعادات، رسیدن به درآمد مطلوب (هدفگذاری شده) را با کُندی و تأخیر مواجه میسازد. کششهای کوتاهمدت و بلندمدت نشان میدهد عواملی چون سطح حدّاقل دستمزدها، نرخهای حقّ بیمه، تعداد بیمهشدهها، اثر قابل توجهی درسرعت حصول به درآمد مطلوب دارند. تعداد بیمه شدهها تحت تأثیر شدید شاغلان بخشهای اقتصادی است که عامل تعیینکننده درآنها محصول و موجودی سرمایه و کاربَری تولید است. بنابراین برای دستیابی به درآمد مطلوب، باید افزایش تعداد بیمهشدهها و حدّاقل دستمزدها در اولویّت باشد.
اسفندیار جهانگرد
دوره 7، شماره 25 ، بهمن 1384، صفحه 83-107
چکیده
در این مطالعه به برآورد کشش تولید فنآوری اطلاعات در صنایع کارخانهای میپردازیم. به طور کلّی، روشهای محاسبة کششهای تولید در ادبیّات تجربی علم اقتصاد بیشتر از طریق توابع تولید صریح انجام شده است. مطالعات اخیر با بهکارگیری توابع تولید کاب - داگلاس و یا کاب - داگلاس تعمیم یافته به بررسی و تحلیل تأثیر فنآوری اطلاعات بر بهرهوری ...
بیشتر
در این مطالعه به برآورد کشش تولید فنآوری اطلاعات در صنایع کارخانهای میپردازیم. به طور کلّی، روشهای محاسبة کششهای تولید در ادبیّات تجربی علم اقتصاد بیشتر از طریق توابع تولید صریح انجام شده است. مطالعات اخیر با بهکارگیری توابع تولید کاب - داگلاس و یا کاب - داگلاس تعمیم یافته به بررسی و تحلیل تأثیر فنآوری اطلاعات بر بهرهوری و تولید در سطح بخش و بنگاه نمودند. در این مطالعه نیز، با الهام از مطالعات مذکور اقدام به تخمین تابع تولید با لحاظ عامل فنآوری اطلاعات در ایران در سطح صنایع کارخانهای نمودیم. بدین منظور از نتایج آمارگیری کارگاههای صنعتی بالای ده نفر کارکن در سطح کدهایISIC چهار رقمی مرکز آمار ایران در دورة 1380-1379 و روش الگوسازی دادههای تلفیقی (Panel Data) استفاده نموده وکشش سرمایة فنآوری اطلاعات را استخراج نمودیم. مطالعه در این سطح در ایران نشان میدهد که سرمایهگذاری فنآوری اطلاعات تولید را افزایش میدهد، امّا میزان تأثیر آن همانند کشورهای توسعهیافته قوی نیست.
نعمتاله اکبری؛ مژگان معلمی
دوره 7، شماره 25 ، بهمن 1384، صفحه 109-126
چکیده
بر اساس تئوری، یکپارچگی اقتصادی در میان کشورهایی که از منافع اقتصادی و پیوندهای سیاسی مشترک برخوردار هستند میتواند به تخصیص مجدد منابع، افزایش تولید، تجارت و رفاه آنها بیانجامد. با توجه به این مسئله، کشورهای حوزة خلیج فارس میتوانند با گسترش روابط اقتصادی میان خود، منافع حاصل از یکپارچگی اقتصادی را به دست آورند. این مقاله میکوشد ...
بیشتر
بر اساس تئوری، یکپارچگی اقتصادی در میان کشورهایی که از منافع اقتصادی و پیوندهای سیاسی مشترک برخوردار هستند میتواند به تخصیص مجدد منابع، افزایش تولید، تجارت و رفاه آنها بیانجامد. با توجه به این مسئله، کشورهای حوزة خلیج فارس میتوانند با گسترش روابط اقتصادی میان خود، منافع حاصل از یکپارچگی اقتصادی را به دست آورند. این مقاله میکوشد تا تأثیر تشکیل یکپارچگی اقتصادی در کشورهای این حوزه را بر جریانهای تجاری بینالمللی آنها بررسی کند. به این منظور با استفاده از مدل جاذبه به تعیین عوامل مؤثر بر پتانسیل تجاری پرداخته میشود. استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی در این زمینه میتواند مفید باشد. کشورهای این حوزه دارای مرز مشترک هستند و بنابراین، وابستگی فضایی بین آنها بر سطح جریانهای تجاری آنها اثرگذار است. این مقاله تلاش میکند علاوه بر اهداف اصلی، به این سؤال پاسخ دهد که عامل مجاورت تا چه حد جریانهای تجاری کشورهای حوزة خلیج فارس را تحت تأثیر قرار میدهد.
نتایج حاصل از تخمین مدل نشان میدهد که فرضیة وجود وابستگی فضایی در مدل تأیید میگردد، همچنین، ضریب متغیّر مجازی یکپارچگی گویای این واقعیت است که حجم تجارت بین کشورهای حوزة خلیج فارس کمتر از آن است که متغیّرهای جاذبة مدل پیشبینی میکنند و برای افزایش آن باید کشورهای مورد نظر در قالب قراردادهای همکاری به حذف موانع تجاری بین خود اقدام کرده و از پتانسیلها و مزیّتهای موجود یکدیگر استفاده کنند.
رضا محسنی
دوره 7، شماره 25 ، بهمن 1384، صفحه 127-152
چکیده
مقالة حاضر تأثیر آزادسازی تجاری بر واردات برخی از کشورهای در حال توسعة منتخب (ازجمله ایران) را با استفاده از روش پویای دادههای پانل بررسی میکند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که کاهش تعرفة وارداتی و متغیّر آزادسازی تجاری اثر مثبت و معنیداری بر رشد واردات کشورهای در حال توسعه بهویژه ایران دارد، همچنین،متغیّرهای تولید ...
بیشتر
مقالة حاضر تأثیر آزادسازی تجاری بر واردات برخی از کشورهای در حال توسعة منتخب (ازجمله ایران) را با استفاده از روش پویای دادههای پانل بررسی میکند. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که کاهش تعرفة وارداتی و متغیّر آزادسازی تجاری اثر مثبت و معنیداری بر رشد واردات کشورهای در حال توسعه بهویژه ایران دارد، همچنین،متغیّرهای تولید ناخالص داخلی اثر مثبت و قیمتهای نسبی اثر منفی و معنیداری بر رشد واردات دارند. نتایج، این فرضیه که حذف انحرافات تجاری اثر مثبت و قابلملاحظهای بر رشد واردات دارد، را تأیید میکند. بهویژه آنکه، با آزادسازی تجاری رشد واردات را بهطور متوسط در دامنة 100 تا300 درصد برای تمامی کشورهایدرحال توسعه افزایش میدهد. همچنین،این فرضیه که، با آزادسازی تجاری، کششهای درآمدی و قیمتی افزایش مییابد، مورد تأیید قرار گرفت. کششهای درآمدی بالاتر پس از آزادسازیتجاری، افزایش در درجة باز بودن تجارت خارجی کشورهای مورد بررسی را نتیجه میدهد و همچنین، افزایش کششهای قیمتی بهعنوان نتیجهای از اصلاح واردات مورد تأیید قرار گرفت، به نحویکه جایگزینی محصولات وارداتی به جای تولیدات داخلی تسهیل میگردد. به عبارت دیگر، این فرض حاکی از آن استکه آزادسازی تجاری(یعنی کاهش و یا حذف انحرافات تجاری)دارای اثر مثبت معنیدار نه تنها بر رشد واردات داشته، بلکه کششهای درآمدی و قیمتی واردات را نیز تغییر میدهد.
جواد ترکمانی؛ الهام جمالی مقدم
دوره 7، شماره 25 ، بهمن 1384، صفحه 153-174
چکیده
هدف کلّی مطالعة جاری، بررسی اثرات مخارج عمرانی دولت بر فقر زدایی در مناطق روستایی ایران است. در این مطالعه، ابتدا با استفاده از آمارهای سری زمانی برای دورة 1350-1380 سیستم معادلاتی از متغیرهای تأثیرگذار بر فقر روستایی برآورد گردید. این سیستم از معادلات شامل توابع فقر روستایی، رشد بهرهوری کلّ عوامل تولید کشاورزی، نرخ دستمزد، اشتغال ...
بیشتر
هدف کلّی مطالعة جاری، بررسی اثرات مخارج عمرانی دولت بر فقر زدایی در مناطق روستایی ایران است. در این مطالعه، ابتدا با استفاده از آمارهای سری زمانی برای دورة 1350-1380 سیستم معادلاتی از متغیرهای تأثیرگذار بر فقر روستایی برآورد گردید. این سیستم از معادلات شامل توابع فقر روستایی، رشد بهرهوری کلّ عوامل تولید کشاورزی، نرخ دستمزد، اشتغال غیرکشاورزی، آبیاری، توابع جاده، نرخ باسوادی و برق و همچنین تابع مربوط به نرخ مبادله است. به منظور تعیین روش برآورد توابع، پس از اطمینان از وضعیت ایستایی دادهها، آزمون اریب همزمانی و تست قطری بودن ماتریس واریانس – کوواریانس جملات پسماند انجام شد. سپس، با توجّه به نتایج این آزمونها، سیستم معادلات به روش حداقل مربعات سه مرحلهای برآورد گردید. اثرات نهایی مخارج دولت بر فقر روستایی نیز از طریق محاسبة کششهای جزئی محاسبه شد.
با توجّه به نتایج مطالعة حاضر، سرمایهگذاری در توسعه و عمران روستایی، جادهسازی، تحقیق و ترویج کشاورزی و در آبیاری، به ترتیب، دارای بیشترین تأثیر بر کاهش فقر روستایی است.
منصور زراء نژاد؛ سهراب نوروزانی
دوره 7، شماره 25 ، بهمن 1384، صفحه 175-190
چکیده
مقالة حاضر درصدد تخمین تابع تقاضا برای نیروی کار در صنایع استان خوزستان در دورة 1350-1381 است. در این تخمین پس از برآورد موجودی سرمایه به روش روند نمایی، از روش همجمعی یوهانسن- جوسیلیوس و مدل تصحیح خطا برای تخمین تابع تقاضا برای نیروی کار استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که در بلندمدت موجودی سرمایه و بهرهوری سرمایه، اثر ...
بیشتر
مقالة حاضر درصدد تخمین تابع تقاضا برای نیروی کار در صنایع استان خوزستان در دورة 1350-1381 است. در این تخمین پس از برآورد موجودی سرمایه به روش روند نمایی، از روش همجمعی یوهانسن- جوسیلیوس و مدل تصحیح خطا برای تخمین تابع تقاضا برای نیروی کار استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که در بلندمدت موجودی سرمایه و بهرهوری سرمایه، اثر مثبت و متوسط سرمایه، اثر منفی بر روی تقاضا برای نیروی کار دارند. بین تغییرات کوتاهمدت تقاضا برای نیروی کار و تعادل بلندمدت آن رابطة معنیداری وجود دارد و سرعت بازگشت به تعادل در مدل تصحیح خطا بسیار بالا (95/0-) است.