نویسندگان
1 استادیار دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
2 دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه اصفهان
چکیده
بر اساس تئوری، یکپارچگی اقتصادی در میان کشورهایی که از منافع اقتصادی و پیوندهای سیاسی مشترک برخوردار هستند میتواند به تخصیص مجدد منابع، افزایش تولید، تجارت و رفاه آنها بیانجامد. با توجه به این مسئله، کشورهای حوزة خلیج فارس میتوانند با گسترش روابط اقتصادی میان خود، منافع حاصل از یکپارچگی اقتصادی را به دست آورند. این مقاله میکوشد تا تأثیر تشکیل یکپارچگی اقتصادی در کشورهای این حوزه را بر جریانهای تجاری بینالمللی آنها بررسی کند. به این منظور با استفاده از مدل جاذبه به تعیین عوامل مؤثر بر پتانسیل تجاری پرداخته میشود. استفاده از روش اقتصادسنجی فضایی در این زمینه میتواند مفید باشد. کشورهای این حوزه دارای مرز مشترک هستند و بنابراین، وابستگی فضایی بین آنها بر سطح جریانهای تجاری آنها اثرگذار است. این مقاله تلاش میکند علاوه بر اهداف اصلی، به این سؤال پاسخ دهد که عامل مجاورت تا چه حد جریانهای تجاری کشورهای حوزة خلیج فارس را تحت تأثیر قرار میدهد.
نتایج حاصل از تخمین مدل نشان میدهد که فرضیة وجود وابستگی فضایی در مدل تأیید میگردد، همچنین، ضریب متغیّر مجازی یکپارچگی گویای این واقعیت است که حجم تجارت بین کشورهای حوزة خلیج فارس کمتر از آن است که متغیّرهای جاذبة مدل پیشبینی میکنند و برای افزایش آن باید کشورهای مورد نظر در قالب قراردادهای همکاری به حذف موانع تجاری بین خود اقدام کرده و از پتانسیلها و مزیّتهای موجود یکدیگر استفاده کنند.
کلیدواژهها