اقتصاد نهادی
مانی مؤتمنی؛ هدی زبیری
چکیده
پیچیدگی اقتصادی به معنی قابلیت تولید محصولات متنوع در سطح رقابت جهانی است. اهمیت پیچیدگی اقتصادی در افزایش ثروت و توسعه کشورها مورد تایید روزافزون مطالعات و شواهد تجربی قرار گرفته است. بنابراین، شناخت زمینهها و عوامل تعیینکننده پیچیدهتر شدن اقتصادها از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر رابطه متقابل فناوری اجتماعی(ST) و ...
بیشتر
پیچیدگی اقتصادی به معنی قابلیت تولید محصولات متنوع در سطح رقابت جهانی است. اهمیت پیچیدگی اقتصادی در افزایش ثروت و توسعه کشورها مورد تایید روزافزون مطالعات و شواهد تجربی قرار گرفته است. بنابراین، شناخت زمینهها و عوامل تعیینکننده پیچیدهتر شدن اقتصادها از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش حاضر رابطه متقابل فناوری اجتماعی(ST) و پیچیدگی اقتصادی را در بین 137 کشور طی دوره زمانی 1998 تا 2019 مورد بررسی قرار داده است. منظور از فناوری اجتماعی (ST) تمامی روشها، طرحها و عناصر لازم (اعم از نهادها، ساختارها، نقشها، فرآیندها و هنجارهای فرهنگی) برای سازماندهی افراد به منظور رسیدن به هدف یا اهداف خاص است. سلامت و بلوغ فناوری اجتماعی این امکان را فراهم میکند تا اقتصادها از طریق ادغام حجم زیادی از دانش، مهارت، ظرفیت وتجارب در قالب شبکههای پیچیده تعاملات، توانایی تولید کالاهای پیچیده را به دست آورند. جهت بررسی امکان وجود رابطه همزمان بین دو متغیر از الگوی PVAR استفاده شده است و در ادامه امکان اثرگذاری همزمان دو متغیر، جهت رابطه و پایداری الگو آزمون شده است. نتیجه این بررسی وجود اثرگذاری دوسویه و مثبت بین فناوری اجتماعی و پیچیدگی اقتصادی را تایید میکند.
اقتصاد نهادی
زهره رضاپور؛ محسن رنانی؛ هادی امیری
چکیده
بسیاری از منابع طبیعی مشترک جهان در وضعیت بحرانی قرار دارند. راهحل این بحران، توسعه نهادهای مدیریتی موثر است، اما هیچ توافقی در مورد این نهادها وجود ندارد. برخی از اقتصاددانان بر این باورند که از طریق ایجاد نهاد مالکیت خصوصی میتوان به حل مسائل مدیریتی این منابع کمک کرد؛ برخی دیگر از کنترل منابع توسط دولت مرکزی حمایت میکنند ...
بیشتر
بسیاری از منابع طبیعی مشترک جهان در وضعیت بحرانی قرار دارند. راهحل این بحران، توسعه نهادهای مدیریتی موثر است، اما هیچ توافقی در مورد این نهادها وجود ندارد. برخی از اقتصاددانان بر این باورند که از طریق ایجاد نهاد مالکیت خصوصی میتوان به حل مسائل مدیریتی این منابع کمک کرد؛ برخی دیگر از کنترل منابع توسط دولت مرکزی حمایت میکنند و برخی از نهادگرایان راهبرد مدیریت محلی را راهحل این بحران میدانند. در این پژوهش با استفاده از یک فراتحلیل تجربی به بررسی این موضوع پرداخته میشود که مطالعات داخلی در مورد مدیریت آب به عنوان یک منبع طبیعی مشترک از چه راهحلی حمایت بیشتری کردهاند و چه عواملی را برای بررسی موفقیت یا شکست آن در نظر گرفتهاند. بدین منظور حدود 120 مقاله از پایگاه اطلاعات نشریات کشور، پایگاه مجلات تخصصی نور و پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پرتال جامع علوم انسانی با کلیدواژه مدیریت آب جمعآوری شد که 73 مورد از آن مرتبط با موضوع این مطالعه بود. نتایج پژوهش نشان میدهد که بیشتر مطالعات (حدود 70 درصد) از راهحل مدیریت مشارکتی محلی در پژوهش خود استفاده کردهاند و برای بررسی علل موفقیت و یا شکست آن، بیشتر برخی عوامل فیزیکی را مورد توجه قرار داده و کمتر قواعد و ترتیبات نهادی را بررسی کردهاند. 30 درصد دیگر نیز از راهحل بازار یا دولت حمایت کردهاند. در پایان این مطالعه پیشنهاد میکند در مطالعات آینده بیشتر از رویکردهای جامع، همچون رویکرد تحلیل و توسعه نهادی اوستروم برای بررسی مناسبترین شیوه مدیریتی و چگونگی اثربخشی آن در تحلیلها استفاده شود تا بتوان به شیوه موثرتری منابع مشترک همچون آب را مدیریت کرد.