اشتغال، نیروی کار
شیما نمازی زواره؛ فرشاد مومنی؛ علی اصغر سالم
چکیده
موضوع فقر جوانان ارتباط مستقیمی با وضعیت بیکاری و محرومیت آنان از فرآیندهای تحصیلی، اشتغال و رشد فردی دارد. درنتیجه به منظور مقابله با چالش فقر جوانان، باید تمرکز اصلی بر تسهیل دسترسی پدیده جمعیتیNEET به آموزش با کیفیت و فرصتهای شغلی شرافتمندانه قرار گیرد. با توجه به این که این گروه از افراد، تهدیدی بالقوه برای دستیابی کشور به یکی ...
بیشتر
موضوع فقر جوانان ارتباط مستقیمی با وضعیت بیکاری و محرومیت آنان از فرآیندهای تحصیلی، اشتغال و رشد فردی دارد. درنتیجه به منظور مقابله با چالش فقر جوانان، باید تمرکز اصلی بر تسهیل دسترسی پدیده جمعیتیNEET به آموزش با کیفیت و فرصتهای شغلی شرافتمندانه قرار گیرد. با توجه به این که این گروه از افراد، تهدیدی بالقوه برای دستیابی کشور به یکی از مهمترین اهداف توسعه پایدار یعنی پایان دادن به فقر از طریق کار شایسته و رشد اقتصادی بوده و جمعیت جوان را به یک چالش و نه فرصت در اقتصاد تبدیل میکنند، بررسی تاثیری که بر فقر میگذارند و تاثیری که از فقر میپذیرند از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در همین راستا هدف مقاله حاضر بررسی رابطه همزمان میان فقر خانوار و پدیده جمعیتی در جامعه شهری و روستایی ایران در سال 1401 میباشد. بدین منظور با بهرهگیری از ریزدادههای طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی نخست خط فقر بر پایه رویکرد فقر چندبعدی محاسبه و خانوارهای فقیر شناسایی شد. سپس خانوارهایی که دارای پدیدهجمعیتی هستند نیز مشخص گردید. نتایج حاصل از برآورد الگوی پژوهش با استفاده از روش حداقل مربعات دو مرحلهای (2SLS) نشان داد که در مناطق شهری پدیده جمعیتی و فقر هر دو تاثیر مثبت و معناداری بر یکدیگر می گذارند. بر خلاف مناطق شهری نتایج حاصل از برآورد الگوی پژوهش در مناطق روستایی مشخص کرد که پدیده جمعیتی تاثیر معناداری بر فقر خانوار ندارد اما از سوی دیگر فقر خانوار تاثیر مثبت و معناداری بر آن میگذارد
اشتغال، نیروی کار
شیما نمازی زواره؛ فرشاد مومنی؛ علی اصغر سالم
چکیده
یک دلیل عمده سوق افراد به سمت مشاغل غیررسمی انگیزههای ضرورت میباشد. در واقع اشتغال غیررسمی نوعی استراتژی بقا برای کسانی است که راهی جز کار کردن در این نوع مشاغل با دستمزد پایین در جهت کسب درآمد و حمایت از خود و خانوادههایشان نمییابند. در سطح توسعه تداوم این روند توان رقابت اقتصادی و کیفیت زندگی شهروندان را تحت تاثیر قرار داده ...
بیشتر
یک دلیل عمده سوق افراد به سمت مشاغل غیررسمی انگیزههای ضرورت میباشد. در واقع اشتغال غیررسمی نوعی استراتژی بقا برای کسانی است که راهی جز کار کردن در این نوع مشاغل با دستمزد پایین در جهت کسب درآمد و حمایت از خود و خانوادههایشان نمییابند. در سطح توسعه تداوم این روند توان رقابت اقتصادی و کیفیت زندگی شهروندان را تحت تاثیر قرار داده و بنیه تولید ملی و تولید فناورانه و نوآورانه را با محدودیتهای جدی رو به رو میسازد. در همین راستا هدف مقاله حاضر بررسی اثر فقر خانوار به همراه سایر عوامل اقتصادی-اجتماعی بر اشتغال غیررسمی در مناطق شهری ایران در سال 1398 است. برای این منظور با بهرهگیری از ریز دادههای طرح هزینه و درآمد خانوارهای شهری، نخست خط فقر بر پایه رویکرد فقر مطلق برای مناطق شهری محاسبه و خانوارهای فقیر شناسایی شد. سپس با توجه به شاخص ارائه شده در این پژوهش نوع اشتغال خانوارها به لحاظ رسمی و غیررسمی بودن مشخص گردید. نتایج حاصل از برآورد الگوی پژوهش با استفاده از روش دو مرحلهای هکمن پروبیت حاکی از آن است که فقر خانوار منجر به افزایش معناداری در اشتغال غیررسمی میشود به طوری که با افزایش در فقر، احتمال شاغل غیررسمی بودن به میزان 57/0 افزایش مییابد. پیام راهبردی مطالعه آن است که صرفا با ارتقاء بنیه تولید فناورانه و خلق قابلیتهای ارزش آفرینانه متکی به بهرهوری فزاینده است که میتوان بر معضل فقر و همچنین اشتغال غیررسمی در ایران غلبه کرد.
سارا منتظری؛ علیرضا جرجرزاده؛ مهدی بصیرت
چکیده
پژوهش حاضر تاثیر متغیرهای فقر، نابرابری و آلودگی محیطی (آلودگی هوا و عدم دسترسی به آب سالم) را بهعنوان متغیرهای اصلی بر شاخص سلامت در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه ارائه میدهد. برای این منظور از دادههای مربوط به 23 کشور توسعهیافته و 94 کشور درحالتوسعه استفاده شده است. حداکثر بازه زمانی مورد پوشش در این مطالعه بازه زمانی ...
بیشتر
پژوهش حاضر تاثیر متغیرهای فقر، نابرابری و آلودگی محیطی (آلودگی هوا و عدم دسترسی به آب سالم) را بهعنوان متغیرهای اصلی بر شاخص سلامت در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه ارائه میدهد. برای این منظور از دادههای مربوط به 23 کشور توسعهیافته و 94 کشور درحالتوسعه استفاده شده است. حداکثر بازه زمانی مورد پوشش در این مطالعه بازه زمانی 1990 تا 2015 بوده و دادهها از نوع دادههای پنل نامتوازن هستند. مبنای انتخاب نهایی براساس آزمونهای مانایی پنلی و هاسمن بوده که منطبق با نتایج این آزمونها روش اثرات ثابت برای برآورد رگرسیون سلامت در هر دو گروه ازکشورها انتخاب شده است. برآورد رگرسیون سلامت برای هر دو گروه، تاثیر منفی نابرابری و آلودگی هوا را بر شاخص سلامت تایید میکند. علاوه بر آن، یافته دیگر پژوهش به اثر منفی فقر بر سلامت در کشورهای درحالتوسعه و بی اثر بودن آن در کشورهای در توسعهیافته اشاره دارد. این موضوع نشان میدهد که در قرن 21 کماکان موضوع نابرابری، فقر و آلودگی محیطی حداقل بخشی از عناصر اصلی سیاستگذاری سلامت را در جهان درحالتوسعه و توسعهیافته تشکیل میدهد.
مجید آقایی؛ مهدیه رضاقلی زاده
چکیده
با توجه به عوارض ناشی از فقر و نابرابری در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها، این مطالعه، به بررسی و تجزیهوتحلیل تأثیر مصرف حاملهای مختلف انرژی بر پدیده فقر در ایران میپردازد. به همین منظور، از دادههای سالیانه طی دوره زمانی 1363 تا 1389 و روش اقتصادسنجی معادلات همزمان و تخمینزنهای حداقل مربعات دومرحلهای ...
بیشتر
با توجه به عوارض ناشی از فقر و نابرابری در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها، این مطالعه، به بررسی و تجزیهوتحلیل تأثیر مصرف حاملهای مختلف انرژی بر پدیده فقر در ایران میپردازد. به همین منظور، از دادههای سالیانه طی دوره زمانی 1363 تا 1389 و روش اقتصادسنجی معادلات همزمان و تخمینزنهای حداقل مربعات دومرحلهای ([1]2SLS) و حداقل مربعات سهمرحلهای ([2]3SLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشاندهنده این است که تأثیر حاملهای مختلف انرژی بر نابرابری متفاوت است، بهطوری که مصرف بنزین باعث افزایش نابرابری و مصرف گاز طبیعی و برق موجب کاهش نابرابری میشوند. تأثیر حاملهای نفت کوره، نفت سفید و گازوییل بر نابرابری نیز با توجه به شاخصهای مختلف نابرابری متفاوت است. از سوی دیگر، مصرف حاملهای مختلف انرژی بر کاهش فقر در ایران طی دوره مورد بررسی مثبت است و مصرف گاز طبیعی و برق نیز بیشترین تأثیر را در کاهش فقر دارند، بنابراین، تأثیر مستقیم مصرف حاملهای انرژی بر فقر تأیید میشود. در مجموع، با توجه به نتایج بهدست آمده، تأثیر غیرمستقیم تمام حاملهای انرژی بر فقر از طریق کاهش نابرابری را نمیتوان تأیید کرد، اما با توجه به تأثیر مثبت مصرف تمام حاملهای انرژی بر رشد اقتصادی، تأثیر غیرمستقیم آنها بر کاهش فقر از طریق افزایش رشد اقتصادی تأیید میشود. [1]- Two Stage Least Square (2SLS) [2]- Three Stage Least Square (3SLS)
اسمعیل ابونوری؛ رضا عباسی قادی
دوره 9، شماره 30 ، فروردین 1386، ، صفحه 23-52
چکیده
هدف اساسی در این مقاله، برآورد اثر خالص رشد اقتصادی بر فقر در ایران به تفکیک دوره(1361-1367)، برنامه اول(1368-1372)، برنامه دوم(1374-1378) و بخشی از برنامه سوم(1379-1381) توسعه اقتصادی-اجتماعی بوده است. اثر رشد اقتصادی بر فقر را میتوان به دو اثر تفکیک کرد: اثر مستقیم (اثر درآمدی) و اثر نامستقیم (اثر توزیعی) که از مسیر تغییر در نابرابری توزیع درآمد واقع ...
بیشتر
هدف اساسی در این مقاله، برآورد اثر خالص رشد اقتصادی بر فقر در ایران به تفکیک دوره(1361-1367)، برنامه اول(1368-1372)، برنامه دوم(1374-1378) و بخشی از برنامه سوم(1379-1381) توسعه اقتصادی-اجتماعی بوده است. اثر رشد اقتصادی بر فقر را میتوان به دو اثر تفکیک کرد: اثر مستقیم (اثر درآمدی) و اثر نامستقیم (اثر توزیعی) که از مسیر تغییر در نابرابری توزیع درآمد واقع میگردد. بر این اساس، اثر رشد بر فقر در ایران اندازهگیری شده است. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که در طول دوره 1361-1367 فقر افزایش یافته است؛ با تجزیه فقر مشخص شد که کاهش در جزء نابرابری موجب تخفیف فقر ناشی از رکود اقتصادی شده است؛ یعنی کاهش سهم خانوارهای پردرآمد، به صورت نسبی بیشتر از کاهش سهم خانوارهای کمدرآمد بوده است. گرچه فقر در طول این دوره افزایش یافته است، اما خانوارهای فقیر در مقایسه با دیگران کمتر آسیب دیدهاند. طی برنامههای توسعه اقتصادی-اجتماعی اول، دوم و سوم، رشد ناچیز نسبی اقتصادی در ایران به استثنای برنامه سوم، در سایر دورهها، فقرزدا نبوده است. به عبارت دیگر، افزایش سهم خانوارهای پردرآمد، به صورت نسبی همواره بیشتر از افزایش سهم خانوارهای کم درآمد بوده است.
خسرو پیرائی؛ آزاده قناعتیان
دوره 8، شماره 29 ، بهمن 1385، ، صفحه 113-141
چکیده
کاهش فقر از مهمترین اهداف سیاستهایی است که توسط دولت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دنبال شده، ضمن آنکه رشد اقتصادی همواره مورد توجه سیاستگذاران بوده است. به علاوه اعتقاد جدی به رشد همراه با عدالت وجود دارد. علی رغم اهمیت رشد، فقر، و نابرابری، توجه توامان به مسائل فوق در مطالعات، آن طور که باید، صورت نگرفته است. در این مقاله، پدیده فقر ...
بیشتر
کاهش فقر از مهمترین اهداف سیاستهایی است که توسط دولت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دنبال شده، ضمن آنکه رشد اقتصادی همواره مورد توجه سیاستگذاران بوده است. به علاوه اعتقاد جدی به رشد همراه با عدالت وجود دارد. علی رغم اهمیت رشد، فقر، و نابرابری، توجه توامان به مسائل فوق در مطالعات، آن طور که باید، صورت نگرفته است. در این مقاله، پدیده فقر در ارتباط با رشد اقتصادی بررسی می شود و با نگرشی متفاوت و نو به روابط بین رشد، فقر، و نابرابری و نیز با مطالعه روشها و تعاریف مختلف رشد به نفع فقیر، سعی گردیده به سوالات زیر پاسخ داده شود: رشد چگونه تعریف می شود؟ آیا همواره رشد به نفع فقیر است؟ رشد به نفع فقیر چگونه اندازه گیری می شود؟ و بر چه اساس می توان گفت رشد به نفع فقیر است؟ مطالعه حاضر، دوره زمانی ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۲ و مناطق شهری و روستایی ایران را در بر می گیرد. نتایج عمده به دست آمده حاکی از آن است که شمول فقر در مناطق شهری و روستایی ایران در دوره بررسی کاهش یافته و شدت و عمق فقر در مناطق روستایی افزایش پیدا کرده است. همچنین با توجه به شاخصها، منحنیهای اصابت رشد و رشد- فقر و نرخهای رشد معادل فقر و مبادله بین رشد و نابرابری محاسبه شده، مشاهده گردید رشد اقتصادی طی سالهای مورد نظر در مناطق شهری و روستایی به طور ضعیف به نفع فقیر عمل کرده است. به عبارت دیگر، رشد ریزشی از غنی به فقیر است. تنها در سال ۱۳۷۷ به دلیل آنکه اثر رشد بر فقر، اثر معکوس بر نابرابری را جبران نکرده، رشد به ضرر فقیر و به عبارت دیگر تشدیدکننده فقر بوده است.