اقتصاد رفتاری
مریم شهلایی؛ مهدی پدرام؛ نرگس حاجی ملا درویش
چکیده
بهدست آوردن اطلاعات جزئی درباره انتظارات به دلیل غیرقابل مشاهده بودن باورهای افراد دشوار است. به همین دلیل، چگونگی شکلگیری انتظارات و مدلسازی این فرآیند سوال بازی در مدلسازیهای اقتصادی است که به تازگی به کمک اقتصاد آزمایشگاهی به آن پرداخته شده است. در این مقاله به منظور شناسایی انتظارات، رفتارهای افراد در واکنش به مقادیر ...
بیشتر
بهدست آوردن اطلاعات جزئی درباره انتظارات به دلیل غیرقابل مشاهده بودن باورهای افراد دشوار است. به همین دلیل، چگونگی شکلگیری انتظارات و مدلسازی این فرآیند سوال بازی در مدلسازیهای اقتصادی است که به تازگی به کمک اقتصاد آزمایشگاهی به آن پرداخته شده است. در این مقاله به منظور شناسایی انتظارات، رفتارهای افراد در واکنش به مقادیر جدید نرخ ارز در یک محیط آزمایشگاهی بررسی میشود. علاوه بر آن، در این آزمایش تفاوت میان نحوه شکلگیری انتظارات در میان افراد و ارتباط آن با تواناییهای شناختی بررسی میشود. برای ایجاد انگیزه در افراد، پاداشهایی متناسب با عملکرد در نظرگرفته شده است. در این چارچوب در حالی که انتظارات عقلانی رد میشود، انتظارات تطبیقی رد نمیشود. افراد فارغ از تواناییهای شناختی به شکل یکسانی انتظارات خود را شکل میدهند و شکلگیری انتظارات میان افراد مختلف یکسان است. در این آزمایش افراد نسبت به مقادیر جدید نرخ ارز -که در این چارچوب به عنوان ادراک نوفه فرض میشود- بیشواکنشی نشان دادهاند. این یافته به عنوان شاهدی برای رفتارهای هیجانی در بازار واقعی ارز در نظر گرفته شده است.
عباد تیموری؛ محسن رنانی؛ عبدالحمید معرفی محمدی
چکیده
بدون تردید انسان اقتصادی که ویژگی بنیادین آن عقلانیت است، نقطه آغاز تحلیلهای اقتصادی است. مفهوم عقلانیت، موضوع مورد بحث دهههای اخیر علوم اجتماعی، بهویژه علم اقتصاد، بوده است. اقتصاددانان متعارف اغلب فرض عقلانیت را به این معنا به کار میگیرند که عاملان اقتصادی از تمام پیامدهای احتمالی آگاهی دارند و قادر به انتخابهایی منطقی ...
بیشتر
بدون تردید انسان اقتصادی که ویژگی بنیادین آن عقلانیت است، نقطه آغاز تحلیلهای اقتصادی است. مفهوم عقلانیت، موضوع مورد بحث دهههای اخیر علوم اجتماعی، بهویژه علم اقتصاد، بوده است. اقتصاددانان متعارف اغلب فرض عقلانیت را به این معنا به کار میگیرند که عاملان اقتصادی از تمام پیامدهای احتمالی آگاهی دارند و قادر به انتخابهایی منطقی و سازگار هستند که مطلوبیت آنها را حداکثر میکند. با این حال، منتقدان عقلانیت اقتصادی استدلال میکنند که این عاملان گاهی از خود رفتارهای غیرعقلانی بروز میدهند و همواره از تمام پیامدهای احتمالی انتخابهای خود آگاه نیستند. بسیاری از اقتصاددانان رفتاری و روانشناسان ادعا میکنند که عاملان اقتصادی به دلیل قابلیتهای ذهنی محدود و شرایط محیطی خیلی خوب استدلال نمیکنند، این عاملان اغلب نمیدانند که چه چیزی برای آنها مفید است و به شیوههایی نابهنجار، غیراستدلالی و ناسازگار رفتار میکنند. در این مقاله با یک رویکرد تطبیقی، نظریه انتخاب عقلانی و انتقادهای اقتصاد رفتاری به این نظریه مورد تحلیل قرار میگیرد. بهعلاوه، برای درک عمیقتر مفهوم عقلانیت اقتصادی و بررسی میزان انطباق آن با رفتار و تواناییهای ذهنی انسان از یافتههای جدید در مورد کارکرد مغز و اقتصاد آزمایشگاهی استفاده میشود. نتایج نشان میدهد، اگرچه میتوان اذعان کرد که افراد با توجه به محدودیتها و قابلیتهای مغزی خود در تمام تصمیمات و انتخابهای روزمره از عقلانیت کامل پیروی نمیکنند، اما نمیتوان وجود رفتارهای غیرعقلانی فراگیر در تمام جنبههای زندگی انسان را نیز تأیید کرد و احتمالاً انسانها از آنچه اقتصاد رفتاری فرض میکند، عقلانیتر عمل میکنند.