سید کمیل طیبی؛ عباس محمدزاده
دوره 14، شماره 43 ، تیر 1389، ، صفحه 161-187
چکیده
افزایش تحرک سرمایه میان کشورها بر مبنای اصل تخصیص بهینه منابع امری پذیرفته شده در میان پژوهشگران اقتصاد بینالملل است. بر این اساس، پس از کاهش کنترل سرمایه در کشورهای توسعهیافته از اوایل دهه 1970 و تأکید بر دستیابی به منافع قابل توجه، این برنامه از اوایل دهه 1990 با فشار کشورهای صنعتی در زمره برنامه اصلاحات ساختاری کشورهای در حال توسعه ...
بیشتر
افزایش تحرک سرمایه میان کشورها بر مبنای اصل تخصیص بهینه منابع امری پذیرفته شده در میان پژوهشگران اقتصاد بینالملل است. بر این اساس، پس از کاهش کنترل سرمایه در کشورهای توسعهیافته از اوایل دهه 1970 و تأکید بر دستیابی به منافع قابل توجه، این برنامه از اوایل دهه 1990 با فشار کشورهای صنعتی در زمره برنامه اصلاحات ساختاری کشورهای در حال توسعه قرار گرفت. اما اجرای آن نتایج متناقضی را در برخی کشورهای در حالت توسعه ایجاد نمود و آنها را با مشکلاتی از جمله بحران ارزی رو به رو نمود. به این ترتیب، نظرات متفاوتی در خصوص سودمندی آزادسازی سرمایه برای کشورهای در حال توسعه شکل گرفت. در این پژوهش با هدف بررسی تجربی موضوع، 70 کشور منتخب در حال توسعه را در دوره 1996-2005 مورد مطالعه قرار دادهایم. برآورد مدل ارائه شده در این پژوهش با رویکرد اقتصادسنجی دادههای تابلویی پروبیت نشاندهنده اثر معنادار کنترل سرمایه در کاهش بحران ارزی در کشورهای مورد مطالعه بوده است. بر این اساس، کشورهایی که از کنترل سرمایه بیشتری در برنامههای اصلاحی خود استفاده کردهاند، با بحرانهای ارزی کمتری نیز مواجه شدهاند. این نتیجهای است که امروزه سازمانهای بینالمللی مشوق این سیاستها در دهه گذشته، بهرغم میل باطنی به آن اذعان دارند.
سید کمیل طیبی؛ کریم آذربایجانی؛ یاسر عباسلو
دوره 13، شماره 39 ، تیر 1388، ، صفحه 11-27
سید کمیل طیبی؛ هوشنگ شجری؛ محمد واعظ برازانی؛ احمد گوگردچیان
دوره 12، شماره 36 ، مهر 1387، ، صفحه 17-36
چکیده
گسترش تجارت بینالملل بر همگرایی درآمدی کشورها از جنبههای مختلف تأثیرگذار بودهاست (اسلاتر،1998)[1]. با این حال، این پرسش مطرح میشود که آیا همگرایی درآمدی در بین اعضای یک اتحادیه اقتصادی نیز اتفاق میافتد، یا به واسطه گسترش مبادلات تجاری و روابط مالی به واگرایی درآمدی بین اعضای اتحادیه منجر میشود. در این پژوهش در پییافتن ...
بیشتر
گسترش تجارت بینالملل بر همگرایی درآمدی کشورها از جنبههای مختلف تأثیرگذار بودهاست (اسلاتر،1998)[1]. با این حال، این پرسش مطرح میشود که آیا همگرایی درآمدی در بین اعضای یک اتحادیه اقتصادی نیز اتفاق میافتد، یا به واسطه گسترش مبادلات تجاری و روابط مالی به واگرایی درآمدی بین اعضای اتحادیه منجر میشود. در این پژوهش در پییافتن پاسخی برای این پرسش هستیم که آیا کشورها با ورود به اتحادیههای پولی قادر به ایجاد همگرایی درآمدی خواهند بود؟ این پاسخ البته میتواند برای یکپارچگی اقتصادی بین کشورهای شمال، یا شمال و جنوب متفاوت باشد. در عمل برای رسیدن به این هدف، در این پژوهش از تحلیل پویای تفاوت در تفاوتها(DID)[2] استفادهکرده تا همگرایی (یا واگرایی) درآمدی را قبل و بعد از تشکیل یک اتحادیه پولی در بین کشورهای پیشگفته، بررسی نماییم.گرچه نتایج نشاندهنده تأثیرگذاری مستقیم تشکیل اتحادیه پولی اروپایی (ظهور یورو) بر همگرایی درآمدی کشورها است، این تأثیر در بین کشورهای شمال-جنوب قویتر از کشورهای شمال-شمال است.
2. Slaughter (1998). 3. A Difference-in-Differences Analysis.
حسین کریمی هسنیجه؛ سید کمیل طیبی
دوره 9، شماره 33 ، بهمن 1386، ، صفحه 165-183
چکیده
در عصر جهانی شدن اقتصاد و توسعه اطلاعات و فناوری، تجارت خارجی و جریان های تجاری میان کشورها به شکل بی سابقه ای افزایش یافته است. در این میان سهم تجارت الکترونیک ، پی در پی در حال افزایش بوده و با افزایش تعداد کاربران اینترنتی و توسعه و گسترش ساختارهای سخت افزاری و نرم افزاری، نرخ های رشد بالایی را در سال های آتی تجربه خواهد کرد. در این ...
بیشتر
در عصر جهانی شدن اقتصاد و توسعه اطلاعات و فناوری، تجارت خارجی و جریان های تجاری میان کشورها به شکل بی سابقه ای افزایش یافته است. در این میان سهم تجارت الکترونیک ، پی در پی در حال افزایش بوده و با افزایش تعداد کاربران اینترنتی و توسعه و گسترش ساختارهای سخت افزاری و نرم افزاری، نرخ های رشد بالایی را در سال های آتی تجربه خواهد کرد. در این میان، تجارت الکترونیک با کوتاه شدن زمان و مکان و از میان رفتن فاصله های فیزیکی و جغرافیایی، سهم تجارت بدون مرز را افزایش داده و تعداد کشورهای بیشتری را در زمره استفاده کنندگان از تجارت بدون مرز قرار می دهد. در این پژوهش، تأثیر تجارت الکترونیک بر جریان های تجاری دو جانبه برخی از کشورهای عضو WTO از طریق مدل جاذبه استاندارد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ایم. در این راستا، از روش برآورد داده های تابلویی استفاده کرده، همچنین، دوره زمانی پژوهش سال های 2000 تا 2005 مربوط می شود. داده های استفاده شده را از منابع آماری بین المللی نظیر بانک جهانی استخراج کرده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که افزایش یک درصدی در تجارت الکترونیک (تعداد کاربران اینترنتی)،جریان های تجاری دو جانبه کشورهای عضو WTO را به طور متوسط به میزان 5 درصد افزایش می دهد. افزون بر این، با حضور تجارت الکترونیک، متغیر فاصله فیزیکی تأثیرات کمتری بر کاهش جریان های تجاری دو جانبه خواهد داشت. به بیان دیگر، با وجود تجارت الکترونیک و کاربران اینترنتی تأثیر متغیر فاصله کمرنگ می شود.
سید کمیل طیبی؛ احمد گوگردچیان
دوره 8، شماره 26 ، فروردین 1385، ، صفحه 181-203
چکیده
صنعت پتروشیمی یکی از اساسی ترین و مهمترین صنایع موجود در جهان بوده که از آن به عنوان صنعت مادر یاد می شود. بنابراین، با توجه به ارتباط بالا دست و پایین دست این صنعت با سایر صنایع، گسترش ظرفیتهای صنعت پتروشیمی از طریق جذب سرمایه گذاری خارجی می تواند نقش موثری در رشد و توسعه اقتصادی کشورها در گذار تاریخی آنها داشته باشد.در این مطالعه، ...
بیشتر
صنعت پتروشیمی یکی از اساسی ترین و مهمترین صنایع موجود در جهان بوده که از آن به عنوان صنعت مادر یاد می شود. بنابراین، با توجه به ارتباط بالا دست و پایین دست این صنعت با سایر صنایع، گسترش ظرفیتهای صنعت پتروشیمی از طریق جذب سرمایه گذاری خارجی می تواند نقش موثری در رشد و توسعه اقتصادی کشورها در گذار تاریخی آنها داشته باشد.در این مطالعه، چگونگی جذب این نوع سرمایه گذاریها از طریق تدوین یک مدل جذب سرمایه گذاری خارجی در صنعت پتروشیمی به تصویر کشیده می شود، تا پاسخگوی سوال اساسی این مطالعه، مبنی بر شناسایی عوامل موثر بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران باشد. سپس ضرایب مدل از طریق روش اقتصاد سنجی داده های تابلویی در دوره زمانی (1372-1381) برآورد و نتایج کسب شده مورد تجزیه و تحلیل می شود.در عمل، نتایج بیانگر تاثیرگذاری عوامل مهمی مانند سود آوری، اندازه اقتصادی صنعت، شدت برون گرایی صنعت و مخارج تحقیق و توسعه بر جلب سرمایه های خارجی در صنعت پتروشیمی است. بهبود و کیفیت بالای این عوامل تواناییهای ناشی از فعالیتهای تولیدی و اقتصادی صنایع پتروشیمی کشور را محقق و آن را به یک صنعت مزیت دار تبدیل می کند، که حتی می تواند از طریق جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی، ایران را در پیشبرد مذاکرات خود در سازمان جهانی تجارت یاری رساند.
سید کمیل طیبی؛ شیرین اربابیان
دوره 5، شماره 16 ، مهر 1382، ، صفحه 1-22
چکیده
فن آوری و دانش فنی درتولید کالاهای صنعتی نقش عمده ای را ایفا می کند و نیروی کاری که از سطح دانش فنی و آموزش بیشتری برخوردار باشد، قادر است در چرخه تولید پویایی و تحول تکنولوژیک ایجاد کرده، سبب زایش ظرفیت تولید صادرات و توان رقابت در بازارهای بین المللی شود. مقاله حاضر، در پی آن است که تاثیر آموزش عالی را بر عرضهصادرات صنعتی مورد بررسی ...
بیشتر
فن آوری و دانش فنی درتولید کالاهای صنعتی نقش عمده ای را ایفا می کند و نیروی کاری که از سطح دانش فنی و آموزش بیشتری برخوردار باشد، قادر است در چرخه تولید پویایی و تحول تکنولوژیک ایجاد کرده، سبب زایش ظرفیت تولید صادرات و توان رقابت در بازارهای بین المللی شود. مقاله حاضر، در پی آن است که تاثیر آموزش عالی را بر عرضهصادرات صنعتی مورد بررسی قرار دهد و به آزمون این فرضیه بپردازد که آموزش عالی در بلندمدت بر عرضه صادرات صنعتی ایران اثر مثبت دارد. برای این منظور، با ارائه یک چارچوب نظری و با استفاده از روش یوهانسن – جوسیلیوس و مکانیسم تصحیح – خطا به ترتیب، روابط بلندمدت و کوتاه مدت عرضه صادرات صنعتی ایران برآورد می شود. نتایج کسب شده فرضیه فوق را به ویژه در بلند مدت تایید می کند. بدین منظور، ضریب برآورد شده آموزش عالی در الگوی بلند مدت بیانگر انعطاف پذیری بالای صادرات صنعتی نسبت به آموزش است، حال آنکه، این نوع آموزش در کوتاه مدت تاثیر معنی داری روی متغیر صادرات نداشته است. آمار و اطلاعات مورد استفاده از منابع آماری معتبر، برای دوره زمانی 1345-1378 به دست آمده اند.
کریم آذربایجانی؛ سید کمیل طیبی؛ حسین کریمی هسنیجه
دوره 4، شماره 13 ، بهمن 1381، ، صفحه 75-107
چکیده
جهانی شدن به فرایندی اشاره می کند که طی آن مرزها رفته رفته ناپدید می شوند و هم زمان مبادلات بین المللی و تعاملات فرا ملی افزایش می یابد. از مهمترین تاثیرات جهانی شدن، تحول ساختاری در اقتصاد جهانی است که وابستگی متقابل اقتصادی را فراهم می کند. یکی از ابزارهایی که جهانی شدن اقتصاد را در سال های اخیر فعال کرده، تجارت بین الملل است که نقش ...
بیشتر
جهانی شدن به فرایندی اشاره می کند که طی آن مرزها رفته رفته ناپدید می شوند و هم زمان مبادلات بین المللی و تعاملات فرا ملی افزایش می یابد. از مهمترین تاثیرات جهانی شدن، تحول ساختاری در اقتصاد جهانی است که وابستگی متقابل اقتصادی را فراهم می کند. یکی از ابزارهایی که جهانی شدن اقتصاد را در سال های اخیر فعال کرده، تجارت بین الملل است که نقش حساس و اساسی را در مفهوم جهانی شدن ایفا می کند. روند افزایش تعداد اعضای سازمان تجارت جهانی در طول زمان، می تواند اهمیت برقراری تجارت آزاد و ایجاد وابستگی و همگرایی اقتصادی کشورهای جهان را به درستی آشکار کند.یکی از دغدغه های مهم و اساسی کشورهای در حال توسعه، آثار و پیامدهای جهانی شدن اقتصاد است. از جمله واکنش های انفعالی این کشورها برای مقابله با پدیده جهانی شدن، ورود آنها به همگرایی های اقتصادی و منطقه ای است. در واقع، روی آوردن به ترتیبات تجاری و همگرایی های اقتصادی – منطقه ای می تواند یکی از راه های مقابله با فرایند جهانی شدن باشد و اقتصاد بسیاری از کشورهای در حال توسعه را در مقابل رقابت جهانی حفظ کند. کشور جمهوری اسلامی ایران نیز، با تکیه بر مزایای نسبی و توانایی های مختلف اقتصادی و کسب تجارت متفاوت از همگرایی های مختلف اقتصادی – منطقه ای می تواند توان خود را برای حرکت در روند جهانی شدن افزایش دهد.در این مقاله، افزون بر برسی فرایند جهانی شدن و منطقه گرایی، با بهره گیری از الگوی جاذبه و روش داده های گروهی تعمیم یافته، مناسب ترین ترتیبات تجاری – منطقه ای برای اقتصاد ایران بر اساس شاخص های همگرایی و جهانی شدن مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج عملی الگو نشان می دهد که همگرایی اقتصادی اکو توانسته است حجم جریان های تجاری دو جانبه کشورهای عضو را افزایش داده، فرصت های مناسبی برای افزایش واردات و صادرات ایجاد کند. همین نتایج دو همگرایی بر اساس شاخص تولید ناخالص داخلی و جمعیت نشان می دهد که حجم جریان های تجاری ایران ناشی از این دو همگرایی افزایش می یابد، در حالی که شاخص موقعیت جغرافیایی دارای تاثیر معنی داری بر روی حجم جریان های تجاری دو جانبه نیست. افزون بر این، نتایج همگرایی D-8 با عضویت کشور ایران به عنوان وضعیت موجود نتوانسته حجم جریان های تجاری دو جانبه را افزایش دهد.
سید کمیل طیبی؛ خدیجه نصراللهی
دوره 4، شماره 13 ، بهمن 1381، ، صفحه 109-133
چکیده
با توجه به تردید در مورد درستی فرضیه برابری قدرت خرید به ویژه در رابطه با کشورهای جهان سوم، طی دهه های اخیر، ادبیات جدیدی شکل گرفته که به نقش متغیرهای اساسی در تبیین رفتار نرخ واقعی تعادلی بلندمدت ارز می پردازد. این عوامل که از سوی عرضه و تقاضا در اقتصاد مطرح هستند، شامل تغییر سیاست مالی دولت، تغییر شرایط مالی بین المللی، تفاوت نرخ ...
بیشتر
با توجه به تردید در مورد درستی فرضیه برابری قدرت خرید به ویژه در رابطه با کشورهای جهان سوم، طی دهه های اخیر، ادبیات جدیدی شکل گرفته که به نقش متغیرهای اساسی در تبیین رفتار نرخ واقعی تعادلی بلندمدت ارز می پردازد. این عوامل که از سوی عرضه و تقاضا در اقتصاد مطرح هستند، شامل تغییر سیاست مالی دولت، تغییر شرایط مالی بین المللی، تفاوت نرخ رشد کارایی در بخش تجاری و بخش غیرتجاری، تغییر رابطه مبادله و تغییر سیاست های تجاری هستند.در مورد ایران، در حالی که برخی از مطالعات بر شناسایی عوامل موثر بر رفتار نرخ واقعی ارز متمرکز بوده، مطالعاتی که در رابطه با نظریه برابری قدرت خرید انجام گرفته به این نتیجه گیری کلی رسیده است که نتایج به دوره زمانی، نوع داده ها و روش آزمون مورد استفاده بستگی دارد.در این پژوهش، متغیرهای کارایی کل عوامل تولید، نسبت هزینه های جاری به عمرانی دولت به عنوان شاخص سیاست مالی دولت، رابطه مبادله داخلی، نسبت ذخیره های ارزی بانک مرکزی به پایه پولی و شاخص ارزبری سرمایه گذاری به عنوان تبیین کننده های رفتار نرخ واقعی ارز در ایران مورد شناسایی قرار می گیرد و اثرات بلندمدت آنها بر رفتار نرخ واقعی ارز با استفاده از روش های اقتصادسنجی تعیین شده و سپس ارزیابی می شوند.افزون بر این، با توجه به ساختار بازار ارز در ایران که موجب حاکمیت حداقل پنج نرخ موثر واقعی ارز به شکل نرخ موثر واقعی رسمی ارز، نرخ موثر واقعی بازار موازی ارز، نرخ موثر واقعی نهایی ارز صادراتی، نرخ موثر واقعی دریافتی های ارزی و نرخ موثر واقعی پرداخت های ارزی در بازار ارز شده، نتیجه گیری کلی پژوهش حاضر این است که جهت تاثیر هر یک از متغیرهای فوق به نرخ موثر واقعی ارز مورد استفاده بستگی دارد. همچنین، عدم تعادل کوتاه مدت کلیه نرخ های موثر مورد اشاره به جز بازار موازی (به علت دامنه بیشتر تاثیر انتظارات در این بازار)، البته در بلندمدت به کندی تعدیل می شود.