ارز
نرگس نصیری؛ سیدکمیل طیبی
چکیده
هدف این مقاله طراحی یک سیستم هشدار زودهنگام بحران ارزی و بررسی نقش شاخص کنترل سرمایه در کنار سایر شاخصهای هشداردهنده است. افزایش روزافزون تحرک سرمایه و آزادسازی جریانهای مالی بینالمللی از ابعاد مهم جهانی شدن است و منافع قابل توجهی را برای بسیاری از کشورها در پی داشته است. با این وجود تاثیرگذاری آزادسازیهای مالی در دهه ...
بیشتر
هدف این مقاله طراحی یک سیستم هشدار زودهنگام بحران ارزی و بررسی نقش شاخص کنترل سرمایه در کنار سایر شاخصهای هشداردهنده است. افزایش روزافزون تحرک سرمایه و آزادسازی جریانهای مالی بینالمللی از ابعاد مهم جهانی شدن است و منافع قابل توجهی را برای بسیاری از کشورها در پی داشته است. با این وجود تاثیرگذاری آزادسازیهای مالی در دهه پایانی قرن بیستم بر بسیاری از متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان از جمله نرخ ارز و ایجاد بحرانهای ارزی در برخی کشورهای آمریکای لاتین و جنوب شرق آسیا نگرانیهایی را مانند بحران ارزی به وجود آورده است. بنابراین، این پرسش قابل طرح است که آیا کنترل سرمایه میتواند نقشی در تعدیل یا تشدید بحران ارزی ایفا کند؟ همچنین با توجه به اینکه پیشبینی نوسانها و بحرانهای ارزی گامی مهم در سیاستگذاری ارزی کشورها محسوب میشود، این پژوهش در تلاش است تا علاوه بر ارزیابی ارتباط بین شاخص کنترل سرمایه و بحران ارزی به بررسی نقش این متغیر به عنوان یک هشداردهنده در کنار سایر هشداردهندههای بحران ارزی با رویکرد متوسطگیری بیزین بپردازد. به همین منظور دادههای سالانه انواع شاخصهای کنترل سرمایه در کنار طیف وسیعی از متغیرهای اقتصاد کلان و متغیرهای مالی که وضعیت اقتصاد را در بخشهای حقیقی، پولی، سیاسی، مالیه عمومی، خارجی، نهادی و ساختاری نشان میدهند برای 60 کشور تجربهکننده بحران ارزی در طول دوره زمانی 2019-1975 مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که کنترل سرمایه اثر معنیداری در کاهش وقوع بحران ارزی در کشورهای تحت بررسی داشته است. همچنین شاخصهای متفاوت کنترل سرمایه دارای قدرت هشداردهندگی یکسانی نیستند. علاوه بر آن، نظامهای ارزی متفاوت در تغییر قدرت و رتبه متغیرهای هشداردهنده به خصوص شاخص کنترل سرمایه موثر است.
سید کمیل طیبی؛ عباس محمدزاده
دوره 14، شماره 43 ، تیر 1389، ، صفحه 161-187
چکیده
افزایش تحرک سرمایه میان کشورها بر مبنای اصل تخصیص بهینه منابع امری پذیرفته شده در میان پژوهشگران اقتصاد بینالملل است. بر این اساس، پس از کاهش کنترل سرمایه در کشورهای توسعهیافته از اوایل دهه 1970 و تأکید بر دستیابی به منافع قابل توجه، این برنامه از اوایل دهه 1990 با فشار کشورهای صنعتی در زمره برنامه اصلاحات ساختاری کشورهای در حال توسعه ...
بیشتر
افزایش تحرک سرمایه میان کشورها بر مبنای اصل تخصیص بهینه منابع امری پذیرفته شده در میان پژوهشگران اقتصاد بینالملل است. بر این اساس، پس از کاهش کنترل سرمایه در کشورهای توسعهیافته از اوایل دهه 1970 و تأکید بر دستیابی به منافع قابل توجه، این برنامه از اوایل دهه 1990 با فشار کشورهای صنعتی در زمره برنامه اصلاحات ساختاری کشورهای در حال توسعه قرار گرفت. اما اجرای آن نتایج متناقضی را در برخی کشورهای در حالت توسعه ایجاد نمود و آنها را با مشکلاتی از جمله بحران ارزی رو به رو نمود. به این ترتیب، نظرات متفاوتی در خصوص سودمندی آزادسازی سرمایه برای کشورهای در حال توسعه شکل گرفت. در این پژوهش با هدف بررسی تجربی موضوع، 70 کشور منتخب در حال توسعه را در دوره 1996-2005 مورد مطالعه قرار دادهایم. برآورد مدل ارائه شده در این پژوهش با رویکرد اقتصادسنجی دادههای تابلویی پروبیت نشاندهنده اثر معنادار کنترل سرمایه در کاهش بحران ارزی در کشورهای مورد مطالعه بوده است. بر این اساس، کشورهایی که از کنترل سرمایه بیشتری در برنامههای اصلاحی خود استفاده کردهاند، با بحرانهای ارزی کمتری نیز مواجه شدهاند. این نتیجهای است که امروزه سازمانهای بینالمللی مشوق این سیاستها در دهه گذشته، بهرغم میل باطنی به آن اذعان دارند.