تجارت بین الملل
محمد متش یاراحمدی؛ منیره رفعت؛ سید کمیل طیبی
چکیده
تنوع صادراتی، مزایا و همچنین چالشهای پیشروی آن همواره در ادبیات اقتصادی مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. بنابراین، بهبود زیرساختها و کاهش هزینههای تجاری از مهمترین عوامل موثر بر متنوعسازی صادرات است. هدف این مقاله شناسایی عوامل موثر بر تنوع صادراتی ایران و شرکای تجاری با تاکید بر اثر هزینههای ورود به بازار داخلی و خارجی ...
بیشتر
تنوع صادراتی، مزایا و همچنین چالشهای پیشروی آن همواره در ادبیات اقتصادی مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است. بنابراین، بهبود زیرساختها و کاهش هزینههای تجاری از مهمترین عوامل موثر بر متنوعسازی صادرات است. هدف این مقاله شناسایی عوامل موثر بر تنوع صادراتی ایران و شرکای تجاری با تاکید بر اثر هزینههای ورود به بازار داخلی و خارجی است. بدین منظور پس از محاسبه شاخص تنوعپذیری صادرات براساس شاخص تایل برای 10 کد کالای منتخب دو رقمی در نظام هماهنگ کدگذاری HS به معرفی الگوی مورد مطالعه این پژوهش و برآورد آن با استفاده از روش دادههای تابلویی و تخمین مدل به صورت حداقل مربعات تعمیمیافته (GLS) در نرمافزار Stata برای تحلیل اثر هزینههای ورود به بازارهای داخلی و خارجی بر تنوعپذیری صادرات پرداخته میشود. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای هزینه ورود به بازار داخلی و هزینه ورود به بازار خارجی هر دو دارای اثر منفی و معنیدار بر شاخص تنوعپذیری صادرات ایران بودهاند. بنابراین، کاهش مقررات راهاندازی بنگاهها و مقررات گمرکی و ایجاد تسهیلات حملونقلی و مالی میتواند به ارتقا شاخص تنوع صادراتی ایران کمک کند.
سید کمیل طیبی؛ محمد امیدی نژاد؛ عباس مطهری نژاد
دوره 13، شماره 41 ، بهمن 1388، ، صفحه 1-28
چکیده
بانک ها به عنوان مهم ترین نهاد بازار پولی نقش بسیار مهمی را در اقتصاد هر کشور داشته و با توجه به نقش آنها و همچنین، بازتاب سریع سیاست های این بخش در کل اقتصاد کشور، اندازه گیری کارایی بانک ها و شناخت نوع کارایی آنها از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا افزایش کارایی بانک ها نه تنها سودآوری آنها، بلکه افزایش رفاه عمومی را به دنبال خواهد داشت. ...
بیشتر
بانک ها به عنوان مهم ترین نهاد بازار پولی نقش بسیار مهمی را در اقتصاد هر کشور داشته و با توجه به نقش آنها و همچنین، بازتاب سریع سیاست های این بخش در کل اقتصاد کشور، اندازه گیری کارایی بانک ها و شناخت نوع کارایی آنها از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا افزایش کارایی بانک ها نه تنها سودآوری آنها، بلکه افزایش رفاه عمومی را به دنبال خواهد داشت. اندازه گیری کارایی و بهره وری، اساسی ترین گام برای ارتقای کارایی و بهره وری است، بدین معنی که دقیقا مشخص می شود چه منابعی صرف شده و در قبال آن چه چیزی به دست آمده است. در این پژوهش با هدف اندازه گیری کارایی بانک های تجاری دولتی و خصوصی کشور و تعیین جایگاه آنها، از نظر کارایی هزنیه و کارایی سود، مقایسه وضعیت کارایی طرف سود و طرفه هزینه، همچنین تعیین تغییرات زمانی کارایی را در دوره 1381-1384 انجام داده ایم. برای اندازه گیری کارایی از روش مرز تصادفی و از الگوی خطای ترکیب بتیس و کولی (1992) که اساس آن روش حداکثر درست نمایی با داده های تابلویی است، استفاده کرده ایم. نیروی کار، سرمایه فیزیکی و سرمایه مالی به عنوان عوامل و میزان تسهیلات، اوراق مشارکت و سایر دارایی های درآمدزا به عنوان محصول در نظر گرفته شده اند. در این پژوهش همچنین نسبت های حسابداری هزینه به دارایی و سود به دارایی را محاسبه کرده و همبستگی آن با کارایی هزینه و کارایی سود را مورد بررسی قرار داده ایم. یافته ها نشان می دهد که بیشتر بانک های خصوصی در کارایی سود و بیشتر بانک های دولتی در کارایی هزینه، در سطح بالاتری قرار داشته اند. کارایی هزینه در طول دوره بررسی کاهش و کارایی سود افزایش یافته است. افزون بر این، کارایی سود و کارایی هزینه به طور مثبت همبسته نبوده اند، به این معنی که افزایش کارایی سود با افزایش کارایی هزینه همراه نیست. دامنه کارایی هزینه از 46.88 (بانک صادرات) تا 91.58 (بانک تجارت) و با میانگین 68.79 درصد و دامنه کارایی سود از 61.16 (بانک ملی) تا 94.85 (بانک سپه) و با میانگین 85.3 درصد بوده و بدین معنی است که بانک های تجاری داخلی برای کارایی هزینه 31.21 درصد و برای کارایی سود 14.7 درصد امکان بهبود دارند. پراکندگی کارایی سود بیشتر از پراکندگی کارایی هزینه است و نشان می دهد که کارایی سود از متغیرهای بیشتری تاثیر می پذیرد.
کریم آذربایجانی؛ سید کمیل طیبی؛ اصغر حقشناس
دوره 7، شماره 24 ، مهر 1384، ، صفحه 145-169
چکیده
اندازهگیری تجارت درون صنعت (IIT)[1] برای کشورها موضوع مهمی است که لزوم توجه به آن برای شناخت پتانسیل تجاری کشورها و رابطة تجاری آنها با یکدیگر احساس میشود. در این مقاله، سهم تجارت درون صنعت متقابل ایران با سایر کشورهای جهان طی دوره 1998-2002 با استفاده از شاخص گروبل- لوید[2] (G-L) اندازهگیری و محاسبه شده است و با آزمون همبستگی مشخص شده که ...
بیشتر
اندازهگیری تجارت درون صنعت (IIT)[1] برای کشورها موضوع مهمی است که لزوم توجه به آن برای شناخت پتانسیل تجاری کشورها و رابطة تجاری آنها با یکدیگر احساس میشود. در این مقاله، سهم تجارت درون صنعت متقابل ایران با سایر کشورهای جهان طی دوره 1998-2002 با استفاده از شاخص گروبل- لوید[2] (G-L) اندازهگیری و محاسبه شده است و با آزمون همبستگی مشخص شده که این روش با سایر روشهای اندازهگیری این شاخص تفاوت معنیداری ندارد. اندازهگیری تجارت درون صنعت متقابل ایران با سایر کشورها براساس گروه کالایی با کد پنج رقمی استاندارد[3] SITC محاسبه شده و نشان میدهد که متوسط تجارت درون صنعت ایران در سالهای 1998 و 2002 به ترتیب 14/17 و 82/27 درصد بوده است. همچنین، تجارت درون صنعت بر اساس گروه کالایی با کد تعرفهای شش رقمی[4] HS محاسبه گردیده که نشان میدهد متوسط آن در ایران در سالهای 1998 و 2002 به ترتیب، 28/9 و 2/14 درصد بوده است. مقایسة نتایج دو روش محاسبه، پاسخ به این پرسش است که سهم تجارت درون صنعت با استاندارد HS به میزان ثابتی پایینتر از سهم تجارت درون صنعت با استاندارد SITC است، ولی هر دو دارای روند تغییرات مشابهی هستند به منظور ارزیابی دقیقتر جریان تجاری ایران به لحاظ اهمیت مکانی و منطقهای شاخص تجارت درون صنعت ایران در چارچوب بلوکهای منتخب اقتصادی- تجاری نیز محاسبه گردیده است، بهطوری که نتایج گویای این واقعیت است که سهم تجارت درون صنعت ایران بیشترین همگرایی را در بین بلوکهای منتخب با سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) در راستای تحقق بازار مشترک اسلامی دارد. 1. Intra Industry Trade 2. Grubel – Lloyd 3. Standard International Trade Classification 4. Harmonized Commodity Description and Coding System
سید کمیل طیبی؛ همایون رنجبر
دوره 6، شماره 21 ، بهمن 1383، ، صفحه 1-21
چکیده
دولت در سال های بعد از انقلاب اسلامی با توجه به اهمیت واردات در فرآیند توسعه کشور و به دلیل محدودیت های ارزی موجود، اقدام به تحدید واردات و سوق آن به سمت کالاهای سرمایه ای و واسطه ای با گرایش به سمت شرکای تجاری خاصی کرده است. اما با تشدید فرآیند جهنی شدن و تمایل ورود ایران به سازمان تجارت جهانی(WTO) ، به نظر می رسد ایجاد تغییراتی منطبق بر ...
بیشتر
دولت در سال های بعد از انقلاب اسلامی با توجه به اهمیت واردات در فرآیند توسعه کشور و به دلیل محدودیت های ارزی موجود، اقدام به تحدید واردات و سوق آن به سمت کالاهای سرمایه ای و واسطه ای با گرایش به سمت شرکای تجاری خاصی کرده است. اما با تشدید فرآیند جهنی شدن و تمایل ورود ایران به سازمان تجارت جهانی(WTO) ، به نظر می رسد ایجاد تغییراتی منطبق بر نیازهای توسعه ای کشور از طریق سیاست های آزادسازی تجاری جهت پذیرش در این سازمان ضروری باشد. لذا در این مقاله، به عنوان گامی مهم در شناسایی این مسیر دستیابی به الگوی سهم های تقاضای بلند مدت واردات کشور از منابع مختلف عرضه کننده با استفاده از الگوی سیستم تقاضای تقریبا ایده آل (AIDS) مد نظر قرار می گیرد. بر همین اساس در ابتدا،فرضیه وابستگی تقاضای واردات به قیمت های داخلی و به دنبال آن فرضیه های هم نسبتی،همگن و متقارن بودن این تقاضا مورد بررسی قرار می گیرد. سپس، با به کارگیری فرآیند تعدیل پویای تصحیح خطای مرتبه اول در الگوی منتج، سهم های تعادلی بلندمدت واردات کشور از منابع مختلف عرضه کننده به همراه سهم فروش های داخلی و کشش های بلندمدت مخارج و قیمتی جبران نشده این سهم ها تعیین می شود. نتایج حاصل نشان می دهد که اعمال سیاست های آزادسازی تجاری در جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی به احتمال زیاد باعث کاهش سهم فروش های داخلی به نفع سهم کل واردات (خلق تجارت) و به خصوص، سهم ده شریک دوم تجاری (انحراف تجارت) خواهد شد و در این میان افزایش درآمد کشور می تواند از شدت این تغییر بکاهد.
سید کمیل طیبی؛ مهدی جمشیدیان؛ سید حسین مدنی
دوره 2، شماره 7 ، بهمن 1379، ، صفحه 101-120
چکیده
تعیین پاداش های مادی، انگیزه کارکنان برای تلاش بیشتر و بهبود قدرت تولید را به همراه دارد و چنانچه عوامل انگیزش، صحیح انتخاب شوند و ضمانت اجرایی صحیح نیز داشته باشند، کارایی و اثربخشی درسطوح خرد و کلان را افزایش خواهد داد.در این مقاله، علاوه بر سنجش تاثیر پاداش مادی بر افزایش قدرت تولید، در پی سنجش تاثیر عوامل دیگری چون زمان مستقیم ...
بیشتر
تعیین پاداش های مادی، انگیزه کارکنان برای تلاش بیشتر و بهبود قدرت تولید را به همراه دارد و چنانچه عوامل انگیزش، صحیح انتخاب شوند و ضمانت اجرایی صحیح نیز داشته باشند، کارایی و اثربخشی درسطوح خرد و کلان را افزایش خواهد داد.در این مقاله، علاوه بر سنجش تاثیر پاداش مادی بر افزایش قدرت تولید، در پی سنجش تاثیر عوامل دیگری چون زمان مستقیم کار، انرژی الکتریکی و گاز، مصرف تجهیزات و قطعات برقدرت تولید در خط نورد گرم مجتمع فولاد مبارکه نیز هستیم. برای بررسی موضوع، در کنار یک هدف اصلی، اهداف دیگری همچون تعیین میزان و جهت تاثیر زمان مستقیم کار، انرژی الکتریکی، انرژی گاز، مصرف تجهیزات و قطعات بر میزان تولید و تعیین میزان تاثیر پاداش مادی بر میزان محصولات مورد قبول واحد کنترل کیفی و مورد رضایت مشتری در نظر گرفته شده است. این اهداف در قالب تعدادی فرضیه مطرح و این فرضیه ها با کمک آمار استخراج شده از آرشیو مجتمع فولاد مبارکه برای یک دوره 60ماهه (1372:1-1377:6) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس، برای بررسی میزان تاثیرپذیری عوامل تعیین کننده بر روی تولید ناحیه نوردگرم، مدلی درقالب تابع تولید کاب- داگلاس تدوین و ارایه شده است. آن گاه با استفاده از روشهای اقتصادسنجی، مدل مورد نظر برآورد شده و سپس نقش عوامل تاثیرگذار برتولید مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، به طوری که این تاثیرات، توضیح دهندگی پاداش مادی رانیز از طریق ایجاد یک متغیر مجازی در مدل تولید مورد توجه قرار می دهد. اگر چه تاثیرات معنا داراست، اما تغییرات ساختاری را در فرایند تولیدی فولاد ایجاد نمی کند. عدم تغییرات ساختاری درفرایند تولید دردو دوره در نظر گرفته شده قبل و بعد از پاداش دهی از طریق انجام آزمون چاو به اثبات رسیده است.بر این اساس، یک سناریوی10 درصد افزایش در زمان مستقیم کار در نقش یک متغیر سیاست و قابل کنترل در مدل- به عنوان راه حلی برای اعمال سیاست پاداش دهی- طراحی و با استفاده از شبیه سازی مدل اجرا شده است. نتایج ناشی از این شوک، آثار مطلوبی را بر رشد تولید نورد گرم فولاد نشان می دهد.