اقتصاد نهادی
پرویز محمدزاده؛ یاور احمدپور
چکیده
شکست مکرر سیاستهای تعدیل ساختاری در ایران، باور رایج به کارآمدی این سیاستها را به چالش کشیده است. این مقاله، با اتخاذ رویکردی مسئلهمحور و لحاظ موقعیت بومی، به بررسی ریشههای اقتصادی انتخاب سیاست شوکدرمانی و پیامدهای آن بر اقتصاد ایران طی بیش از سه دهه میپردازد. با تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر دموکراسی—از جمله جامعه مدنی، ...
بیشتر
شکست مکرر سیاستهای تعدیل ساختاری در ایران، باور رایج به کارآمدی این سیاستها را به چالش کشیده است. این مقاله، با اتخاذ رویکردی مسئلهمحور و لحاظ موقعیت بومی، به بررسی ریشههای اقتصادی انتخاب سیاست شوکدرمانی و پیامدهای آن بر اقتصاد ایران طی بیش از سه دهه میپردازد. با تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر دموکراسی—از جمله جامعه مدنی، بحرانها، منابع درآمد، نابرابری، طبقه متوسط، جهانیشدن و اینترنت—نتیجه گرفته میشود که سیاستهای تعدیل ساختاری، جامعه را از ظرفیتهای ایجاد و استقرار دموکراسی دور کرده است.با توجه به پیامدهای این سیاستها، از جمله فقر، بیکاری، رکود تورمی و خشونت، پذیرش آنها از سوی جامعه تنها با تحمیل غیردموکراتیک ممکن بوده است. در این مقاله، برای امکانپذیر ساختن تصمیمسازیهای دموکراتیک، چند راهکار کلیدی پیشنهاد میشود: ۱) اذعان به بحران و پذیرش مسئولیت؛ ۲) ایجاد دیوانسالاری خودگردان و آزمون بدیلهای سیاستی؛ ۳) استفاده نقادانه از تجربیات دیگر کشورها و صبوری در اصلاحات؛ و ۴) تقویت جامعه سازمانیافته برای مقابله با معضل سواری مجانی. همچنین، تأکید میشود که برنامهریزی برای گذار باید با درک منطق دولت طبیعی، که بر نظم دسترسی محدود به تصمیمگیری و تخصیص منابع حاکم است، همراه باشد. در غیر این صورت، رویکردهای متعارف اقتصادی، بهجای تسهیل گذار، جامعه را به خشونت و آشوب بیشتر سوق خواهند داد.
پرویز محمدزاده؛ حسین اصغرپور؛ محمدباقر بهشتی؛ علی رضازاده
دوره 16، شماره 49 ، بهمن 1390، ، صفحه 151-175
چکیده
در این مطالعه سعی شده است با استفاده از تکنیک همانباشتگی تابلویی، مدل پایه پولی و مدل پولی با قیمتهای انعطافپذیر، برای 14 کشور منتخب منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)، در دوره زمانی 2006-1975 مورد آزمون قرار گیرد. نتایج نشان میدهد که در هر دو مدل، پایه پولی و مدل پولی با قیمتهای انعطافپذیر،رابطه همانباشتگی بین متغیرهای مدل ...
بیشتر
در این مطالعه سعی شده است با استفاده از تکنیک همانباشتگی تابلویی، مدل پایه پولی و مدل پولی با قیمتهای انعطافپذیر، برای 14 کشور منتخب منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)، در دوره زمانی 2006-1975 مورد آزمون قرار گیرد. نتایج نشان میدهد که در هر دو مدل، پایه پولی و مدل پولی با قیمتهای انعطافپذیر،رابطه همانباشتگی بین متغیرهای مدل وجود دارد و رهیافت پولی به نرخ ارز در کشورهای منطقه منا در دوره زمانی مورد مطالعه صادق است. از این رو میتوان گفت که در کشورهای منطقه منا برابری ارزش پول داخلی در مقابل پول خارجی بیشتر تحت تأثیر تغییرات حجم پول داخلی بوده و هرگونه افزایش (کاهش) حجم نقدینگی کشور به تنزل (تقویت) ارزش پول ملی منجر میشود. در کنار متغیر حجم نقدینگی، متغیرهای نرخ تورم انتظاری، رابطه مثبت و معنیدار و تولید ناخالص داخلی، رابطه منفی و معنیدار با نرخ ارز داشته و از متغیرهای مهم تعیینکننده نرخ ارز تعادلی در این کشورها محسوب میشود.