نویسندگان

1 دانشجوی دکتری دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه الزهراء

2 استاد دانشکده علوم ریاضی و رایانه، دانشگاه علامه طباطبایی

3 استاد دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبایی

4 دانش آموخته رشته اقتصاد توسعه و برنامه ریزی، دانشگاه علامه طباطبایی

5 دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد توسعه و برنامه ریزی، دانشگاه علامه طباطبایی

چکیده

در پنج دهه گذشته تحلیل گران اقتصاد داده- ستانده دو رویکرد ماتریس ضرایب داده ستانده و ماتریس مبادلات واسطه ای بین بخشی که هردو مبتنی بر الگوریتم های تکرارند را در بهنگام سازی جداول داده- ستانده مورد استفاده قرار داده­اند. اولی پایه نظری تابع تولید دارد و از مقبولیت بیشتری نسبت به رویکرد دوم برخوردار است که فقط جنبه حسابداری دارد و کمتر مورد توجه قرار گرفته­است. اما نکته چالش برانگیز، نتایج یکسان و یا متفاوت بودن بکارگیری دو رویکرد بین تحلیلگران اقتصاد داده- ستانده است. گروهی بر اختلاف نتایج تاکید دارند، حال آنکه مشاهدات گروه دیگر حاکی از یکسان بودن نتایج است. هیچیک از دو گروه عواملی همچون تجمیع و سرعت همگرایی روش ها را در این دو رویکرد مورد توجه قرار نداده­اند. بررسی جنبه های نظری و کاربردی این موضوعات محورهای اصلی این مقاله را تشکیل می­دهند. با استفاده از جداول آماری داده ستانده سالهای 1375 و 1380 ایران، این رویکردها با تاکید بر تجمیع و سرعت همگرایی در قالب جداول سه بخشی، هفت بخشی، پانزده بخشی و بیست و یک بخشی بصورت کمی مورد سنجش قرار می­گیرند. یافته­های کلی مقاله عبارتند از: یک- خطاهای آماری بین دو رویکرد وجود دارند اما ناچیزند. دو- سرعت همگرایی رویکرد اول بیشتر از سرعت همگرایی رویکرد دوم است.
 

کلیدواژه‌ها