نویسندگان

1 استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران

2 کارشناس سازمان امور اقتصادی و دارایی استان تهران

چکیده

در این پژوهش، عوامل تعیین‌کننده تراز تجاری ایران را با استفاده از روش جوهانسون(1988)، انگل و گرنجر (1987)،  فلیپس- هانسن(1995) و ARDL پسران و شین (1997) در دوره 1338-1383 مورد بررسی قرار داده‌ایم. برای این منظور، میزان توانایی دو قیمت نسبی- که بر اساس نرخ ارز مؤثر رسمی و نرخ ارز بازار موازی تعریف شده‌اند- در تبیین نوسانات تراز تجاری را با یکدیگر مقایسه کرده‌ایم. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که نرخ مؤثر رسمی قادر نیست رفتار تراز تجاری را بر حسب آزمون‌های هم‌انباشتگی، اندازه و اهمیت آماری ضرایب، آماره‌های تشخیصی و ثبات پارامترها به نحو رضایت‌بخشی تبیین کند؛ اما استفاده از  نرخ ارز حقیقی بازار موازی در الگوی تراز تجاری قادر است رفتار بلندمدت و کوتاه‌مدت تراز تجاری را در اقتصاد ایران بر اساس آزمون‌های هم‌انباشتگی و آماره‌های تشخیص به نحو مطلوبی توضیح دهد. در واقع، معیارهای برازش در الگوی بلندمدت و کوتاه‌مدت تراز تجاری به هنگام واردکردن نرخ ارز بازار موازی به نحو قابل توجهی بهبود می‌یابد. به بیان دیگر، آنچه که تصمیم‌ها و جریان‌های تجاری را تحت تأثیر قرار داده، هزینه فرصت واقعی نرخ ارز مبتنی بر مقدار آن در بازار موازی است. در میان عوامل دیگر تأثیرگذار، درآمد شرکای تجاری ایران کمترین و درآمد داخلی بیشترین تأثیر را بر تراز تجاری داشته ‌است. 

کلیدواژه‌ها