نویسندگان
1 دانشجوی دکتری علوم اقتصادی (گرایش شهری و منطقهای) دانشگاه اصفهان
2 دانشیار اقتصاد دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
3 استادیار اقتصاد دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهان
چکیده
در تحلیلهای کاربردی اقتصاد خرد، نحوه تصمیمگیری بنگاهها بهمنظور تعیین مکان فعالیت تولیدی، یکی از مسائل حائز اهمیت است. از سوی دیگر، با توجه به نبود اطلاعات کامل در محیط واقعی اقتصاد و کمبود منابع تولید، بررسی میزان مزیت مناطق مختلف کشور در خصوص انواع فعالیتهای تولیدی به منظور جهتدهی و تشویق فعالیتهای بخش خصوصی و بهبود تخصیص منابع از اهمیت خاصی برخوردار است. بدین جهت و به لحاظ نظری و کاربردی، دو مسأله اساسی قابل طرح است. اول، با توجه به گستره وسیع نظریات مطرحشده در این حوزه و تأکید هریک از این نظریهها بر جنبهای از مسأله (هزینههای تولید، دسترسی به امکانات و جز اینها)، چگونه میتوان یک مبنای نظری جامع برای تحلیلهای کاربردی مزیت سنجی فراهم نمود؟ دوم، با توجه به این مبنای نظری جامع، در خصوص اقتصاد ایران میزان مزیت استانهای کشور برای توسعه فعالیتهای مختلف تولیدی چگونه است؟ در این پژوهش، با هدف پاسخگویی به این پرسشها، ابتدا به بررسی نظری و تحلیل محتوای نظریههای مزیتسنجی پرداخته و تلاشنمودهایم یک چارچوب نظری جامع ارائه نماییم. در ادامه و در پاسخ به پرسش دوم و با توجه به تاکید الگوی جامع بر تأثیر معیارهای متعدد در تعیین درجه مزیت و انتخاب محل مناسب، روش تصمیمگیری چند معیاره به عنوان روش منتخب و تکنیکهای تاکسونومی عددی وزنی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به عنوان تکنیکهای منتخب را مورد بررسی و تحلیل قرار دادهایم. در بخش کاربردی، با تعیین عوامل 25 گانه مؤثر بر مزیتسنجی 33 بخش تولیدی در 30 استان کشور و با تعیین ضریب اهمیت هر عامل در خصوص هر فعالیت تولیدی، میزان مزیت استانهای مختلف کشور برای هریک از 33 بخش تولیدی را با استفاده از دو تکنیک مورد نظر محاسبهکرده و مورد تحلیل قرار دادهایم. میانگین ضریب همبستگی نتایج در دو روش، 87/0 به دستآمد که نشاندهنده قابلیت بالای جانشینی دو تکنیک تاکسونومی عددی وزنی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی در تحلیلهای مزیتسنجی است.
کلیدواژهها