محمدنبی شهیکی تاش؛ جواد طاهرپور؛ علی نوروزی
چکیده
این پژوهش با بهکارگیری یک تابع هزینه انعطافپذیر، به محاسبه شاخص تغییرات تکنولوژی، بهرهوری کل عوامل و تأثیر تکنولوژی بر ترکیب نهاده و مقیاس تولید بخش صنعت ایران پرداخته است. با توجه به محاسبه مقادیر تغییرات تکنولوژی در سطح متوسط دادهها، هزینه کل تولید صنعت دچار کاهشی 49/0 درصدی طی سالهای 1375 تا 1388 شده است. تمام 23 صنعت مورد ...
بیشتر
این پژوهش با بهکارگیری یک تابع هزینه انعطافپذیر، به محاسبه شاخص تغییرات تکنولوژی، بهرهوری کل عوامل و تأثیر تکنولوژی بر ترکیب نهاده و مقیاس تولید بخش صنعت ایران پرداخته است. با توجه به محاسبه مقادیر تغییرات تکنولوژی در سطح متوسط دادهها، هزینه کل تولید صنعت دچار کاهشی 49/0 درصدی طی سالهای 1375 تا 1388 شده است. تمام 23 صنعت مورد مطالعه، دارای انحراف از تکنولوژی نهاده بوده و تغییرات تکنولوژی موجب ذخیره مهمترین نهاده تولید، یعنی مواد اولیه شده و در سمتی دیگر، موجب افزایش بهکارگیری از سه نهاده نیروی کار، سرمایه و انرژی شده است. تغییرات تکنولوژی علاوه بر اینکه غیرخنثی است، موجب تغییر در مقیاس تولید شده و براساس ضریب انحراف تکنولوژی مقیاس تولید، تغییر تکنولوژی موجب کاهش در مقیاس بهینه تولید شده است.
محمدنبی شهیکی تاش؛ فرهاد خداداد کاشی؛ علی نوروزی
دوره 19، شماره 59 ، تیر 1393، ، صفحه 39-71
چکیده
در این پژوهش براساس شاخص صرفه های مقیاس، شاخص تمرکز هرفیندال- هیرشمن[1] و شاخص لرنر[2] ساختار بازار بخش صنعت، مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین در این مقاله به بررسی ارتباط میان درجه سودآوری با شاخص های درجه تمرکز و صرفه های مقیاس پرداخته شده است. دادههای به کار رفته شامل اطلاعات نهاده و ستاده اجزای تابع هزینه، سهم بازاری صنایع، ...
بیشتر
در این پژوهش براساس شاخص صرفه های مقیاس، شاخص تمرکز هرفیندال- هیرشمن[1] و شاخص لرنر[2] ساختار بازار بخش صنعت، مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین در این مقاله به بررسی ارتباط میان درجه سودآوری با شاخص های درجه تمرکز و صرفه های مقیاس پرداخته شده است. دادههای به کار رفته شامل اطلاعات نهاده و ستاده اجزای تابع هزینه، سهم بازاری صنایع، تعداد بنگاهها و قیمت محصولات مرتبط با 23 صنعت کد دو رقمی طبقهبندی کالاها و خدمات(ISIC[3]) در دوره 88-1375 میباشد. نتیجه بررسی درجه تمرکز صنعت براساس شاخص لرنر و هرفیندال حاکی از آن است که سطح تمرکز در دوره مورد مطالعه کاهش یافته و این در حالی است که شرایط صنعت همچنان از وضعیت مطلوب رقابتی دور میباشد. همچنین براساس محاسبات تحقیق جاری، کشش هزینه نسبت به تولید در کلیه صنایع کوچکتر از یک محاسبه شده است و این مساله دلالت بر وجود صرفه مقیاس برای 23 صنعت دارد. مهمترین یافته این پژوهش به این ترتیب است: درجه سودآوری بخش صنعت کوچکتر از 50 درصد و برابر با 38 درصد بدست آمده است و شاخص لرنر و صرفه مقیاس، قادرند 52 درصد از تغییرات درجه سودآوری کل صنعت را توضیح دهند و همچنین شاخص لرنر در قیاس با شاخص هرفیندال هیرشمن، برتری نسبی در تفسیر و توضیح درجه سودآوری دارد. [1]. Herfindahl – Hirschman Index [2]. Lerner Index [3]. International Standard Industrial Classification
علی امامی میبدی؛ موسی خوشکلام خسروشاهی؛ روح الله مهدوی
دوره 13، شماره 41 ، بهمن 1388، ، صفحه 79-106
چکیده
ارتقای بهره وری به عنوان یکی از راهکارهای مهم تامین رشد اقتصادی و افزایش رقابت پذیری بنگاه ها مورد توجه بوده است؛ به گونه ای که کشورهای موفق، بخش قابل ملاحظه ای از رشد تولید خود را از این طریق به دست آورده اند. در این پژوهش، اثرات سرمایه انسانی بر رشد بهره وری کل عوامل تولید در بخش صنعت استان آذربایجان شرقی را در دوره زمانی 1374-1385 ...
بیشتر
ارتقای بهره وری به عنوان یکی از راهکارهای مهم تامین رشد اقتصادی و افزایش رقابت پذیری بنگاه ها مورد توجه بوده است؛ به گونه ای که کشورهای موفق، بخش قابل ملاحظه ای از رشد تولید خود را از این طریق به دست آورده اند. در این پژوهش، اثرات سرمایه انسانی بر رشد بهره وری کل عوامل تولید در بخش صنعت استان آذربایجان شرقی را در دوره زمانی 1374-1385 مورد بررسی قرار می دهیم. برای بررسی اثر سرمایه انسانی بر تغییرات بهره وری کل عوامل تولید، از روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) و با استفاده از شاخص مالم کوئیست به تحلیل تغییرات بهره وری کل عوامل تولید دررابطه با تغییرات کارایی مدیریت، تغییرات کارایی ناشی از مقیاس و تغییرات تکنولوژی در دوره 74-1385 می پردازیم. یافته ها نشان می دهد که تغییرات کارایی مدیریت با ضریب تقریبا یکسانی با سایر عوامل بر بهره وری کل عوامل در صنایع استان تاثیرگذار است.
اسمعیل ابونوری؛ نجمه غلامی
دوره 13، شماره 39 ، تیر 1388، ، صفحه 71-53
چکیده
در این پژوهش متوسط جبران خدمات اسمی و واقعی در هر صنعت به تفکیک زن و مرد را دردوره 1379 تا 1384محاسبه کرده و با استفاده از تحلیل واریانس رگرسیونی اثر معنادار جنسیت برمتوسط جبران خدمات واقعی را برآورد کردهایم. نتایج نشان میدهد که صنعت تولید ماشینآلات اداری، حسابگر و محاسباتی از بیشترین نوسان در متوسط جبران ...
بیشتر
در این پژوهش متوسط جبران خدمات اسمی و واقعی در هر صنعت به تفکیک زن و مرد را دردوره 1379 تا 1384محاسبه کرده و با استفاده از تحلیل واریانس رگرسیونی اثر معنادار جنسیت برمتوسط جبران خدمات واقعی را برآورد کردهایم. نتایج نشان میدهد که صنعت تولید ماشینآلات اداری، حسابگر و محاسباتی از بیشترین نوسان در متوسط جبران خدمات سرانه (بیشترین ضریب تغییرات) برخوردار بوده و کمترین نوسان در متوسط جبران خدمات سرانه در صنایع تولید محصولات از توتون و تنباکوـ سیگار و صنعت دباغی و عمل آوردن چرم، ساخت کیف، چمدان، زین، یراق و تولید کفش، به ترتیب برای شاغلان مرد و زن رخ دادهاست. نکته مورد توجه در این پژوهش این است که با فرض ثابت بودن سایر عوامل، متوسط جبران خدمات واقعی کارکنان زن بهطور معنادار حدود 422 هزار تومان کمتر از متوسط جبران خدمات کارکنان مرد برآورد شدهاست. البته، باید توجه داشت که ممکن است این تفاوت ناشی از اضافهکاری بیشتر، سطح تجربه، سطح تخصص و سطح سواد مردان در مقایسه با کارکنان زن باشد که در این پژوهش قابل مشاهده نبودهاست.
علیرضا کرباسی؛ حمیده خاکسار آستانه
دوره 5، شماره 15 ، تیر 1382، ، صفحه 19-35
چکیده
این مطالعه که ارتباط بین بخش های کشاورزی و صنعت را بررسی می کند، برای ارزیابی سیاست های گذشته و شکل گیری استراتژی های آینده مهم است، بدون شناخت ارتباط بین این دو بخش، شناخت کامل توسعه پویا و وضع سیاست های موثر برای رشد اقتصادی مطلوب مشکل است. در این مطالعه ابتدا. شناخت ارتباط متقابل بین دو بخش کشاورزی و صنعت در اقتصاد ایران ...
بیشتر
این مطالعه که ارتباط بین بخش های کشاورزی و صنعت را بررسی می کند، برای ارزیابی سیاست های گذشته و شکل گیری استراتژی های آینده مهم است، بدون شناخت ارتباط بین این دو بخش، شناخت کامل توسعه پویا و وضع سیاست های موثر برای رشد اقتصادی مطلوب مشکل است. در این مطالعه ابتدا. شناخت ارتباط متقابل بین دو بخش کشاورزی و صنعت در اقتصاد ایران و سپس، ارتباط بین رشد ارزش افزوده بخش صنعت و تولید گوجه فرنگی به عنوان جزئی از بخش کشاورزی که مرتبط با صنعت است، دنبال شده و در نهایت تأثیر عوامل سرمایه، نیروی کار و ارزش افزوده بخش های صنعت و کشاورزی مورد بررسی قرار گرفته است. داده ها به صورت سری زمانی مربوط به سال های 1357-1379 است که از بانک اطلاعاتی PDS و سایت FAO جمع آوری و از روش های حداقل مربعات معمولی(OLS) و حداقل مربعات دو مرحله ای(2SLS) برای تخمین الگوها استفاده شده است. در رابطه با ارتباط بخش های صنعت و کشاورزی نتایج نشان می دهد که این دو بخش، مکمل هم هستند، اما. کشاورزی بیشتر از صنعت از ارتباط این دو بخش نفع می برد. بررسی معادلات مربوط به محصول گوجه فرنگی نیز نشان می دهد که تولید این محصول می تواند یک عامل مناسب در رشد صنعتی باشد، اما، کوچک بودن ضریب تولید گوجه فرنگی در معادله ارزش افزوده بخش صنعت بیانگر آن است که در حال حاضر، تولید گوجه فرنگی تأثیر چندانی بر رشد صنعتی ندارد.