زهرا مسیبی؛ نورالدین شریفی
چکیده
محدودیت منابع تولیدی نظیر نیروی کار، سرمایه، انرژی، آب و دیگر منابع تولیدی در کشورهای درحال توسعه سبب شده است تا براساس نظریه رشد نامتوازن، استفاده از آنها در بخشهای تولیدی با توجه به اولویت این بخشها صورت پذیرد. این تحقیق در پی تعیین جایگاه بخش بانک در اقتصاد ایران و تأثیر آن بر دیگر بخشهای اقتصادی کشور است. برای تعیین ...
بیشتر
محدودیت منابع تولیدی نظیر نیروی کار، سرمایه، انرژی، آب و دیگر منابع تولیدی در کشورهای درحال توسعه سبب شده است تا براساس نظریه رشد نامتوازن، استفاده از آنها در بخشهای تولیدی با توجه به اولویت این بخشها صورت پذیرد. این تحقیق در پی تعیین جایگاه بخش بانک در اقتصاد ایران و تأثیر آن بر دیگر بخشهای اقتصادی کشور است. برای تعیین میزان اثرگذاری این بخش بر تولیدات دیگر بخشهای اقتصادی و مقایسه آن با سایر بخشها، از پیوندهای پیشین کل (خالص و ناخالص) استفاده میگردد. میزان تحرکآفرینی توسعهی فعالیتهای بانک در بخشهای مختلف اقتصادی با استفاده از شاخص ارتباط پسین کل (خالص و ناخالص) اندازهگیری میشود. منابع آماری تحقیق از جدول داده-ستانده سال 1390 مرکز پژوهشهای مجلس که آخرین جدول بههنگام شدهرسمی کشور است تأمین میگردد. موقعیت این بخش، هم بهلحاظ تحریکپذیری و هم تحرکآفرینی در بخشهای تولیدی، از متوسط بخشهای اقتصادی پایینتر است. شاخص ارتباطی جزیی پیشین بخش بانک نشان میدهد 93/67 درصد از خدمات بانک بهعنوان کالاهای واسطه در اقتصاد مصرف میشود. به این ترتیب، بخش بانک جزء بخشهایی است که بیشتر در خدمت بخشهای تولیدی قرار دارد و از این نظر در بین بخشهای خدماتی اقتصاد کشور، رتبه نخست را دارد. بخشهای ساخت مواد شیمیایی، ساختمان و بانک بهترتیب بیشترین استفادهکنندگان خدمات بانکی بهشمار میروند. در مقابل بخشهای ساخت مواد شیمیایی، بانک و آب، برق و گاز هم بهترتیب بیشترین تأمینکنندگان نیازهای بخش بانک بهحساب میآیند.