مهدیه رضاقلی زاده؛ ملیحه کیوانپور
چکیده
یکی از جنبههای مهم توسعه مالی در کشورهای صادرکننده نفت، نحوه تخصیص درآمدهای نفتی در طول دورههایی از نوسانات قیمت نفت است. از این رو، توسعه مالی در این کشورها نه تنها از طریق مستقیم با تاثیر برپسانداز و سرمایهگذاری بر حسابجاری تاثیر میگذارد، بلکه از طریق غیرمستقیم نیز بر ارتباط بین نوسانات قیمت نفت و حسابجاری ...
بیشتر
یکی از جنبههای مهم توسعه مالی در کشورهای صادرکننده نفت، نحوه تخصیص درآمدهای نفتی در طول دورههایی از نوسانات قیمت نفت است. از این رو، توسعه مالی در این کشورها نه تنها از طریق مستقیم با تاثیر برپسانداز و سرمایهگذاری بر حسابجاری تاثیر میگذارد، بلکه از طریق غیرمستقیم نیز بر ارتباط بین نوسانات قیمت نفت و حسابجاری تاثیرگذار است. با توجه به اهمیت اینموضوع،پژوهش حاضر با بهکارگیری الگوی غیرخطی رگرسیون انتقال ملایم (STR) و دادههای سری زمانی طی دوره زمانی 94-1357 به بررسی نقش توسعه مالی در رابطه بین تغییرات قیمت نفت و حسابجاری در ایران می پردازد. برای منظور با تکیه بر آزمونهای کشف رفتار غیرخطی، وجود رابطه غیرخطی بین حسابجاری و قیمت جهانی نفت تایید شده و متغیر توسعه مالی به عنوان مناسبترین متغیر انتقال انتخاب میشود. مدل غیرخطی رگرسیون انتقال ملایم با تابع انتقال لاجستیک دو رژیمی با یک بار انتقال (LSTR1) نیز به عنوان الگوی پیشنهادی برای این رابطه در نظر گرفته میشود. نتایج حاصل از برآورد الگوی پژوهش نشان میدهد که افزایش قیمت نفت در قالب یک ساختار دو رژیمی با سطح آستانهای (5386/1) در رژیم اول (یعنی زمانی که توسعه مالی کمتر از مقدار آستانهای خود (5386/1) است) بر تراز حسابجاری ایران اثر مثبت و معنادار داشته است به گونهای که شدت این اثر مثبت با عبور از سطح آستانه و وارد شدن به رژیم دوم (یعنی زمانی که توسعه مالی بیش از مقدار آستانهای خود (5386/1) است) بیشتر میشود.
مهدیه رضاقلی زاده؛ امیر حسین عالمی
چکیده
فرار مالیاتی جزء اصلی فعالیتهای زیرزمینی بوده و توسعه بخش مالی به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد هر کشور میتواند میزان آن را تحت تاثیر قرار دهد. تحقیق حاضر تلاش می کند پاسخی به این سوال دهد که آیا توسعه بخش مالی در ایران میتواند منجر به کاهش فرار مالیاتی شده و اقتصاد زیرزمینی در کشور را کاهش دهد یا خیر؟ برای این منظور پس ...
بیشتر
فرار مالیاتی جزء اصلی فعالیتهای زیرزمینی بوده و توسعه بخش مالی به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد هر کشور میتواند میزان آن را تحت تاثیر قرار دهد. تحقیق حاضر تلاش می کند پاسخی به این سوال دهد که آیا توسعه بخش مالی در ایران میتواند منجر به کاهش فرار مالیاتی شده و اقتصاد زیرزمینی در کشور را کاهش دهد یا خیر؟ برای این منظور پس از مشخص کردن عوامل به وجود آورنده فرار مالیاتی، اندازه آن در ایران با استفاده از روش علل چندگانه - شاخص چندگانه (MIMIC)، به کمک نرم افزار آموس و با روش حداکثر درست نمایی برآورد شده و با استفاده از اطلاعات جانبی، سری زمانی اندازه نسبی و مطلق آن طی دوره زمانی 94-1357 محاسبه و تاثیر توسعه مالی بر فرار مالیاتی در کشور با بهکارگیری دادههای سری زمانی و با استفاده از آزمون کرانهای در مدل خودرگرسیون برداری با وقفههای گسترده بررسی شده است. نتایج برآورد سری زمانی فرار مالیاتی نشاندهنده این است که روند فرار مالیاتی در ایران طی سالهای مورد بررسی با وجود نوسانات عمده در مجموع افزایشی بوده است. یافتههای حاصل از برآورد تاثیر توسعه مالی بر فرار مالیاتی نیز بیانگر این است که توسعه مالی کشور در بلندمدت و نیز در کوتاهمدت (با یک وقفه) تاثیر منفی و معنیدار بر حجم فرار مالیاتی داشته و عامل مهمی در محدودسازی بازار زیرزمینی و فرار مالیاتی است. همچنین افزایش تورم در بلندمدت منجر به افزایش فرار مالیاتی در کشور شده و در مقابل، افزایش تولید ناخالص داخلی، عاملی در جهت ممانعت از رشد بیشتر اقتصاد زیرزمینی و فرار مالیاتی است.
مجید آقایی؛ مهدیه رضاقلی زاده
چکیده
با توجه به عوارض ناشی از فقر و نابرابری در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها، این مطالعه، به بررسی و تجزیهوتحلیل تأثیر مصرف حاملهای مختلف انرژی بر پدیده فقر در ایران میپردازد. به همین منظور، از دادههای سالیانه طی دوره زمانی 1363 تا 1389 و روش اقتصادسنجی معادلات همزمان و تخمینزنهای حداقل مربعات دومرحلهای ...
بیشتر
با توجه به عوارض ناشی از فقر و نابرابری در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها، این مطالعه، به بررسی و تجزیهوتحلیل تأثیر مصرف حاملهای مختلف انرژی بر پدیده فقر در ایران میپردازد. به همین منظور، از دادههای سالیانه طی دوره زمانی 1363 تا 1389 و روش اقتصادسنجی معادلات همزمان و تخمینزنهای حداقل مربعات دومرحلهای ([1]2SLS) و حداقل مربعات سهمرحلهای ([2]3SLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشاندهنده این است که تأثیر حاملهای مختلف انرژی بر نابرابری متفاوت است، بهطوری که مصرف بنزین باعث افزایش نابرابری و مصرف گاز طبیعی و برق موجب کاهش نابرابری میشوند. تأثیر حاملهای نفت کوره، نفت سفید و گازوییل بر نابرابری نیز با توجه به شاخصهای مختلف نابرابری متفاوت است. از سوی دیگر، مصرف حاملهای مختلف انرژی بر کاهش فقر در ایران طی دوره مورد بررسی مثبت است و مصرف گاز طبیعی و برق نیز بیشترین تأثیر را در کاهش فقر دارند، بنابراین، تأثیر مستقیم مصرف حاملهای انرژی بر فقر تأیید میشود. در مجموع، با توجه به نتایج بهدست آمده، تأثیر غیرمستقیم تمام حاملهای انرژی بر فقر از طریق کاهش نابرابری را نمیتوان تأیید کرد، اما با توجه به تأثیر مثبت مصرف تمام حاملهای انرژی بر رشد اقتصادی، تأثیر غیرمستقیم آنها بر کاهش فقر از طریق افزایش رشد اقتصادی تأیید میشود. [1]- Two Stage Least Square (2SLS) [2]- Three Stage Least Square (3SLS)