اقتصاد پولی
رعنا عباسقلی نژاد اسبقی؛ حسین صمصامی مزرعه آخوند
چکیده
اخیرا بعضی از سیاستگذاران پولی وجود تورمهای بالا در اقتصاد ایران را تنها به استقلال بانک مرکزی انتصاب میدهند و معتقدندکه بهمنظور کاهش نرخ تورم، بانک مرکزی باید مستقل باشد. درحالیکه با تکیه بر مطالعات تجربی و به جهت درونزایی پول در اقتصاد ایران، موضوعیت استقلال بانک مرکزی با چالشهای ساختاری مواجه است. از اینرو هدف از نگارش ...
بیشتر
اخیرا بعضی از سیاستگذاران پولی وجود تورمهای بالا در اقتصاد ایران را تنها به استقلال بانک مرکزی انتصاب میدهند و معتقدندکه بهمنظور کاهش نرخ تورم، بانک مرکزی باید مستقل باشد. درحالیکه با تکیه بر مطالعات تجربی و به جهت درونزایی پول در اقتصاد ایران، موضوعیت استقلال بانک مرکزی با چالشهای ساختاری مواجه است. از اینرو هدف از نگارش این مقاله، تعیین مؤلفههای الزامات موضوعیت استقلال بانک مرکزی با تأکید بر ساختار دولت در اقتصاد ایران است. بدین منظور با توجه به ادبیات موجود استقلال بانک مرکزی و با استفاده از روش نظریه دادهبنیاد، اشباع نظری در ارتباط با مقولات مسئله موضوعیت استقلال بانک مرکزی در اقتصاد ایران بدست آمد. سپس با استفاده از روش میانگینگیری مدل بیزی و درحضور 21 متغیر، متغیرهای انحراف نرخ ارز مؤثر از نرخ ارز مناسب، کسری بودجه دولت، درآمدهای نفتی و شاخص اثربخشی دولت بهعنوان مهمترین متغیرهای مشخصکننده الزامات موضوعیت استقلال بانک مرکزی در اقتصاد ایران شناخته شدند. بعلاوه بر طبق نتایج حاصل، افزایش صرف شاخصهای استقلال بانک مرکزی در حضور متغیرهایی که منجر به درونزایی پول در شرایط موجود اقتصاد ایران شدهاند، اثر ضعیف و شکننده دارد و لذا ضروری است قبل از بحث استقلال، اصلاحات ساختاری در هر یک از متغیرهای مهم مورد شناسایی صورت گیرد.
اقتصاد پولی
حسین صمصامی؛ پرویز داودی؛ رعنا عباسقلی نژاد اسبقی
چکیده
یکی از عواملیکه نتایج تاثیرگذاری سیاست پولی انبساطی را از طریقکانال اعتباری بر اقتصاد دستخوش تغییر میکند، اصطکاکهای مالی است که به ویژه در دهههای 1380 و 1400 اقتصاد ایران را متاثر ساخته است. این اصطکاکها در متغیرهایی نظیر نقض کفایت سرمایه، نسبت مطالبات غیرجاری، نسبت داراییهای ثابت به کل داراییهای بانکها و خالص بدهی دولت ...
بیشتر
یکی از عواملیکه نتایج تاثیرگذاری سیاست پولی انبساطی را از طریقکانال اعتباری بر اقتصاد دستخوش تغییر میکند، اصطکاکهای مالی است که به ویژه در دهههای 1380 و 1400 اقتصاد ایران را متاثر ساخته است. این اصطکاکها در متغیرهایی نظیر نقض کفایت سرمایه، نسبت مطالبات غیرجاری، نسبت داراییهای ثابت به کل داراییهای بانکها و خالص بدهی دولت به بانکها نمود یافته است. در این مقاله به کمک ساخت یک الگوی اقتصادسنجی کلان ساختاری در دوره زمانی 1400-۱۳۴۶، میزان تاثیرگذاری سیاست پولی انبساطی هنگام تغییر هر یک از انواع اصطکاکهای مالی با تاکید بر درونزایی پول بر اقتصاد ایران مورد بررسی و مقایسه قرارگرفته است. نتایج به دست آمده نشان میدهدکه به جهت درونزایی پول، تاثیرگذاری سیاست پولی بانک مرکزی بر بخش حقیقی اقتصاد کاهش یافته و بیشتر اثر آن در متغیرهای اسمی نظیر نقدینگی، نرخ تورم و نرخ ارز نمود پیدا میکند. علاوه بر این، افزایشی به میزان یک انحرافمعیار در نسبت مطالبات غیرجاری، میزان تاثیرگذاری سیاست پولی انبساطی را بر بخش حقیقی اقتصاد نسبت به سایر اصطکاکهای مالی یادشده بیشتر کاهش میدهد. پس از آن کاهش نسبت کفایت سرمایه، افزایش خالص بدهی دولت به بانکها و افزایش نسبت داراییهای ثابت به کل داراییها در درجه بعدی اهمیت کاهش اثربخشی سیاست پولی قرار دارند.