نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 0000
2 عضو هیات علمی گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی، دانشکده اقتصاد ،دانشگاه علامه طباطبایی
3 عضو هیات علمی گروه اقتصاد نظری، دانشکده اقتصاد ،دانشگاه علامه طباطبایی
4 عضو هیات علمی گروه اقتصاد نظری، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
در طول زمان، نوآوری و تغییرات تکنولوژی در فضاهای جغرافیایی بسیاری گسترش یافته است. یکی از انتقادات عمده به مدلهای داده- ستانده، عدم توانایی این مدل در سنجش اثرات تغییرات تکنولوژی، ناشی از نوآوریهای جدید بوده است. در این مقاله، نشان میدهیم که چگونه بهکارگیری روش میدان اثرگذاری، میتواند برای اندازهگیری این منظور استفاده شود. تغییرات تکنولوژی، به صورت تغییر یک یا تعداد بیشتری از درایههای ماتریس ضرایب مستقیم در نظر گرفته میشود و اثرات این تغییرات، در ماتریس معکوس لئونتیف اندازهگیری خواهد شد. سوال این است که تغییرات تکنولوژی در یک بخش، تنها شعاع محدودی از فضای اطراف آن بخش را تحت تاثیر قرار میدهد و یا کل سیستم اقتصادی از این تغییر «تأثیر» میپذیرد؟ به عبارت دیگر، اثر تغییر تکنولوژی یک بخش در اقتصاد، بر سایر بخشها چگونه خواهد بود؟ هدف، ارائه یک روش است که بتواند به صورت کلی میزان اثرپذیری بخشها را نسبت به انواع تغییرات یعنی- یک درایه، تمام درایهها، یک سطر، یک ستون- اندازهگیری کند و میزان اهمیت بخشهای مختلف را بسنجد. برای این منظور، از جداول متعارف داده- ستانده ایران دوره زمانی 1365 تا 1395 به قیمت ثابت سال 1390 مرکز آمار ایران، استفاده شده و تأثیر تغییرات تکنولوژی برای هر بخش با استفاده از ماتریس معکوس لئونتیف و رویکرد میدان اثرگذاری ستونی اندازهگیری شده است. یافتههای مقاله حاکی از آن است که در طول این دوره به طور عمده تغییرات تکنولوژی بخش صنعت و سپس بخش ساختمان بیشترین اثرگذاری و بخش معدن کمترین اثرگذاری را بر
کلیدواژهها
موضوعات