مرتضی خورسندی؛ کریم اسلاملوییان؛ سیدحسین ذوالنور
دوره 17، شماره 51 ، تیر 1391، ، صفحه 43-70
چکیده
امروزه استفاده از قواعد پولی به جای سیاستهای اختیاری و صلاحدیدی به عنوان راهی در جهت افزایش اعتبار سیاستگذار و اثربخشی سیاستهای پولی به حساب میآید و ارجحیت هدایت سیاست پولی از طریق یک قاعده پولی، تحت شرایطی توسط محققین به اثبات رسیده است. در این تحقیق به دنبال استخراج قاعده بهینه پولی در ایران هستیم به طوری که هدف میانی سیاست پولی ...
بیشتر
امروزه استفاده از قواعد پولی به جای سیاستهای اختیاری و صلاحدیدی به عنوان راهی در جهت افزایش اعتبار سیاستگذار و اثربخشی سیاستهای پولی به حساب میآید و ارجحیت هدایت سیاست پولی از طریق یک قاعده پولی، تحت شرایطی توسط محققین به اثبات رسیده است. در این تحقیق به دنبال استخراج قاعده بهینه پولی در ایران هستیم به طوری که هدف میانی سیاست پولی طوری کنترل شود که کمترین خسارت و بالاترین سطح رفاه را به دنبال داشته باشد. بدین منظور از یک مسئله بهینهیابی پویا با هدف حداقل کردن تابع زیان بانک مرکزی، شامل مجموع مربعات شکاف محصول و تورم با قید محدودیت مکانیسم انتقال سیاست پولی استفاده میشود. از آنجا که وجود مسئله پایداری تورم در ایران توسط مطالعات مختلف به اثبات رسیده است، در این مقاله تابع زیان بانک مرکزی با فرض وجود پایداری تورم در نظر گرفته شده و قاعده بهینه با استفاده از تکنیک برنامهریزی پویا استخراج گردیده است. مقایسه مجموع زیان بانک مرکزی در حالت اجرای قاعده بهینه استخراج شده و شرایط واقعی نشان میدهد که قاعده حاصله توانسته است سطح رفاه اجتماعی را افزایش دهد و بنابراین استفاده از قاعده بهینه بر سیاست صلاحدیدی بانک مرکزی ارجحیت دارد.
مریم همتی؛ احمد رضا جلالی نائینی
دوره 16، شماره 49 ، بهمن 1390، ، صفحه 205-239
چکیده
دستیابی به سطح قابل قبولی از رشد قیمتها یکی از وظایف و همچنین هدفهای سیاستگذاران اقتصادی بهویژه در بانکهای مرکزی است. به منظور اجرای سیاست کنترل تورم، اطلاعات مربوط به نحوه واکنش قیمتها به سیاستهای پولی برای سیاستگذاران پولی از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعات بسیاری در رابطه با این پرسش که قیمتها در پاسخ به شوکهای ...
بیشتر
دستیابی به سطح قابل قبولی از رشد قیمتها یکی از وظایف و همچنین هدفهای سیاستگذاران اقتصادی بهویژه در بانکهای مرکزی است. به منظور اجرای سیاست کنترل تورم، اطلاعات مربوط به نحوه واکنش قیمتها به سیاستهای پولی برای سیاستگذاران پولی از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعات بسیاری در رابطه با این پرسش که قیمتها در پاسخ به شوکهای پولی چه واکنشی دارند، واکنش سطح کلی قیمتها مانند شاخص قیمت مصرفکننده (cpi) یا شاخص تعدیلکننده مصرف[1] را بررسی میکنند. در اندک مطالعاتی که تاکنون در زمینه تحلیل اثر شوکهای پولی بر قیمتهای جزئی انجام گرفته، از الگوهای خودرگرسیونی برداری استفاده شده است. نتایج این مطالعات نشاندهنده افزایش برخی قیمتهای جزئی در پاسخ به سیاست پولی انقباضی است. این نتیجه که در تناقض با تئوری رایج اقتصادی است، در ادبیات به «معمای قیمت»[2] معروف است. در این مطالعه به منظور بررسی اثر شوکهای پولی بر سطح قیمتها رویکرد متفاوتی اتخاذ گردیده است. با استفاده از روش FAVAR واکنش پویای 12 گروه اصلی شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی در اثر شوکی به اندازه یک انحراف معیار نرخ رشد پایه پولی با استفاده از توابع واکنش آنی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از توابع واکنش آنی به این شرح استنباط میشود: 1) شوک پولی اثر تأخیری بر روی قیمتهای جزئی دارد و بیشتر قیمتها با تأخیر قابل توجهی به شوک پولی واکنش نشان میدهند. 2) تفاوتهای محسوسی در بین واکنش قیمت گروههای مختلف وجود دارد. این در حالی است که بنابر فواصل اطمینان بهدست آمده از روش تخمین دو مرحلهای، معنیداری این تفاوتها از لحاظ آماری مورد تأیید قرار نگرفته است.
[1]. Consumption Deflator
[2]. Price Puzzle