اقتصاد فناوری اطلاعات و ارتباطات
اسفندیار جهانگرد؛ تیمور محمدی؛ علی اصغر سالم؛ فروغ اسمعیلی صدرآبادی
چکیده
سوالی که مدنظر پژوهشگران در حیطه اقتصاد دانش بنیان است، این است که از میان مولفههای موثر بر سرمایهگذاری نامشهود، آیا فناوری اطلاعات و ارتباطات وزن سنگینتری نسبت به مابقی مولفهها دارد؟ در این مطالعه با استفاده از رویکرد CHS به محاسبه اندازهگیری سرمایهگذاری نامشهود پرداخته شد. در تحقیقات کورادو و همکاران (2005)، سرمایهگذاری ...
بیشتر
سوالی که مدنظر پژوهشگران در حیطه اقتصاد دانش بنیان است، این است که از میان مولفههای موثر بر سرمایهگذاری نامشهود، آیا فناوری اطلاعات و ارتباطات وزن سنگینتری نسبت به مابقی مولفهها دارد؟ در این مطالعه با استفاده از رویکرد CHS به محاسبه اندازهگیری سرمایهگذاری نامشهود پرداخته شد. در تحقیقات کورادو و همکاران (2005)، سرمایهگذاری نامشهود را به سه قسمت عمده اطلاعات رایانهای، دارایی نوآورانه و صلاحیتهای اقتصادی تقسیم کردهاند. در این مقاله، مولفه فناوری اطلاعات و ارتباطات که جزء اول سرمایهگذاری نامشهود است را از آن جدا کردیم و میزان اثرگذاری آن بر بهرهوری عوامل تولید بررسی شده است. حوزه مورد مطالعه، صنایع کارخانهای با کد طبقهبندی رتبه فعالیتهای اقتصادی چهار رقمی برای کارکنان 10 نفر و بالاتر طی سالهای 1375 تا 1396 است. با استفاده از دادههای پانلی و با الگوی گشتاورهای تعمیم یافته به برآورد تابع بهرهوری برای صنایع کارخانهای پرداخته شد. نتایج این پژوهش، نشان میدهد که ICT نقش پررنگی بر بهرهوری کل عوامل تولید دارد. همچنین ضریب آن نسبت به دیگر مولفههای سرمایهگذاری نامشهود، بالاتر است.
الهه اسدی مهماندوستی؛ فاطمه بزازان؛ میرحسین موسوی
چکیده
بررسی و تعیین پارامترهای ساختاری بخشهای مولد اقتصادی یکی از موضوعهای پایهای در مطالعات تجربی در زمینه اقتصاد کلان است. به عبارت دیگر، بررسی ساختار بخشهای مختلف تولیدی در اقتصاد یک کشور برای ایجاد بینش در سیاستگذاران اقتصادی در خصوص وضعیت موجود و تأثیرگذاری سیاستهای مختلف، بسیار مهم است. براساس این، در این مقاله، تلاش میشود ...
بیشتر
بررسی و تعیین پارامترهای ساختاری بخشهای مولد اقتصادی یکی از موضوعهای پایهای در مطالعات تجربی در زمینه اقتصاد کلان است. به عبارت دیگر، بررسی ساختار بخشهای مختلف تولیدی در اقتصاد یک کشور برای ایجاد بینش در سیاستگذاران اقتصادی در خصوص وضعیت موجود و تأثیرگذاری سیاستهای مختلف، بسیار مهم است. براساس این، در این مقاله، تلاش میشود مقادیر کمی دقیق و بهروز برای شاخصهای بهرهوری و کشش قیمت و جانشینی عوامل تولید بهعنوان دو پارامتر ساختاری مهم در بخش صنعت اقتصاد ایران با لحاظ ادبیات نظری جدید و همگام با پیشرفتهای فنی برآورد شوند که برای این منظور از تابع هزینه انعطافپذیر درجه دوم نرمالایز شده طی دوره 1392-1353 استفاده شده است. شاخصهای یادشده در دو حالت لحاظ کل عوامل تولید و لحاظ صرفاً حاملهای انرژی برآورد شدهاند. نتایج حاکی از آن است که متوسط شاخص بهرهوری کل عوامل تولید و شاخص بهرهوری انرژی در دو حالت به ترتیب معادل 32/0% و 62/0% و اندک است و براساس کششهای هزینه محاسبه شده، هر دو عوامل تولید و حاملهای انرژی، نهادههای نرمال هستند و کشش خودی آلن برای نهادههای مختلف مطابق نظریه، منفی بوده است. همچنین کشش محاسبه شده جانشینی موریشیما بین عوامل تولید و حاملهای انرژی برای تمام نهادهها غیر از یک مورد برای عوامل تولید مثبت و کوچکتر از واحد بوده که نشاندهنده جانشینی محدود عوامل تولید و حاملهای انرژی در بخش صنعت ایران است.
محمدنبی شهیکی تاش؛ جواد طاهرپور؛ علی نوروزی
چکیده
این پژوهش با بهکارگیری یک تابع هزینه انعطافپذیر، به محاسبه شاخص تغییرات تکنولوژی، بهرهوری کل عوامل و تأثیر تکنولوژی بر ترکیب نهاده و مقیاس تولید بخش صنعت ایران پرداخته است. با توجه به محاسبه مقادیر تغییرات تکنولوژی در سطح متوسط دادهها، هزینه کل تولید صنعت دچار کاهشی 49/0 درصدی طی سالهای 1375 تا 1388 شده است. تمام 23 صنعت مورد ...
بیشتر
این پژوهش با بهکارگیری یک تابع هزینه انعطافپذیر، به محاسبه شاخص تغییرات تکنولوژی، بهرهوری کل عوامل و تأثیر تکنولوژی بر ترکیب نهاده و مقیاس تولید بخش صنعت ایران پرداخته است. با توجه به محاسبه مقادیر تغییرات تکنولوژی در سطح متوسط دادهها، هزینه کل تولید صنعت دچار کاهشی 49/0 درصدی طی سالهای 1375 تا 1388 شده است. تمام 23 صنعت مورد مطالعه، دارای انحراف از تکنولوژی نهاده بوده و تغییرات تکنولوژی موجب ذخیره مهمترین نهاده تولید، یعنی مواد اولیه شده و در سمتی دیگر، موجب افزایش بهکارگیری از سه نهاده نیروی کار، سرمایه و انرژی شده است. تغییرات تکنولوژی علاوه بر اینکه غیرخنثی است، موجب تغییر در مقیاس تولید شده و براساس ضریب انحراف تکنولوژی مقیاس تولید، تغییر تکنولوژی موجب کاهش در مقیاس بهینه تولید شده است.
مرتضی نادری؛ احمد شربت اوغلی
دوره 9، شماره 32 ، مهر 1386، ، صفحه 1-29
چکیده
بررسیهای انجام شده در مقوله حسابداری رشد اقتصادی نشان میدهد که بخش اصلی رشد محقق شده در کشورها توسط نهادههای سنتی کار و سرمایه توضیح داده نمیشود. این جزء از رشد اقتصادی که در متون اقتصادی با عنوان عامل پسماند شناخته شده است، به مجموعه عواملی نسبت داده میشود که به افزایش بهرهوری کلی عوامل تولید سنتی (کار و سرمایه) منجر ...
بیشتر
بررسیهای انجام شده در مقوله حسابداری رشد اقتصادی نشان میدهد که بخش اصلی رشد محقق شده در کشورها توسط نهادههای سنتی کار و سرمایه توضیح داده نمیشود. این جزء از رشد اقتصادی که در متون اقتصادی با عنوان عامل پسماند شناخته شده است، به مجموعه عواملی نسبت داده میشود که به افزایش بهرهوری کلی عوامل تولید سنتی (کار و سرمایه) منجر میشوند. مبانی نظری و تجربی، عموماً پایههای خرد و کلان آزادی انتخاب و رقابتپذیری را ریشههای اصلی کیفیت بروز بهرهوری عوامل تولید معرفی میکنند. در این پژوهش سعی کردهایم رویکرد مدلهای رشد اقتصادی به متغیر رفتار آحاد اقتصادی پیوند زده شود. اگر قرار باشد رویکرد مدلهای رشد اقتصادی را به تئوری اقتصاد ارتباط دهیم، لازم است نقش رفتار آحاد اقتصادی در مدلهای رشد اقتصادی مورد توجه قرار گیرد. جزء پسماند حسابداری رشد که از آن به عنوان بهرهوری کل عوامل تولید یاد میشود، پارامتری است که میتواند این پیوند بین رفتار آحاد اقتصادی و رشد اقتصادی کشورها را در چارچوب مدلهای رشد اقتصادی تبیین نماید. این رویکرد به نوعی همسو با نگرش مدلهای رشد درونزا است.در چارچوب نمونهای از کشورهای جهان در فاصله سالهای 1999 تا 2004 و با برآورد یک مدل تجربی رشداقتصادی، ملاحظه شده است کشورهایی که شرایط رقابتپذیری آحاد اقتصادی برای آنها مناسبتر بوده است، به طور معناداری رشد اقتصادی بالاتری را تجربه کردهاند. نتایج این پژوهش که از نظر مدل، دامنه مطالعه و نمونه انتخابی متفاوت از سایرین است، تأیید مجددی بر نتایج سایر مطالعات تجربی ارائه شده در این مقوله است. در مطالعات تجربی ارائهشده از سوی پژوهشگران مختلف در جهان، کشور ایران در سالهای اخیر از جنبه وجود شرایط رقابتی برای فعالیت مناسب بنگاههای تولیدی وضعیت بسیار نامناسبی داشته است. با توجه به عدم ابهام در مبانی نظری موضوع تأثیر شرایط آزادی اقتصادی بر رشد، ایجاد بستر مناسب برای تصمیم گیری شفاف و صحیح بنگاههای تولیدی که در چارچوب سیاستگذاری رشد محقق خواهند شد، لازم و از وظایف اصلی دولتهاست. نقاط ضعف اساسی در انطباق شرایط جاری کشور با مبانی نظری رشد اقتصادی در سیاستگذاریهای رشد اقتصادی در کشور وجود دارد. به این ترتیب لازم است برنامهها و سیاستهای مشخص برای حاکم کردن راهبردهای رشد افزای آزادی اقتصادی در برنامههای اقتصادی پیشنهادی احزاب سیاسی کشور(به طور عام) و دولتهای حاکم به طور خاص نمود بیشتری پیدا کند. ایجاد شرایط آزادی اقتصادی برای فعالیت آزاد، شفاف و رقابتی بنگاههای تولیدی در کشور، یک جهتگیری مناسب و همسو با سیاستهای رشد اقتصادی است که لازم است به صورت ویژه در سیاستهای اقتصادی کشور نهادینه شود.