نویسندگان

1 دکترای اقتصاد، مدیرگروه بیمه‌های اجتماعی و محاسبات، مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی

2 دکترای اقتصاد، مدرس مؤسسه آموزش عالی حکیم جرجانی گرگان

چکیده

منحنی لافر ارتباط سهمی بین درآمدهای مالیاتی و نرخ مالیات را نشان می­دهد و آن نرخ مالیاتی که حداکثر درآمد مالیاتی را برای دولت به همراه دارد، تعیین می­کند. هدف از مقاله حاضر، آزمون این موضوع است که آیا چنین رابطه­ای بین درآمدهای حاصل از کسورات و نرخ کسور در سازمان تأمین اجتماعی وجود دارد یا خیر و در صورت وجود این رابطه، چه نرخ کسوری حداکثر درآمد حاصل از کسورات را برای این سازمان ایجاد خواهد کرد؟ برای این منظور، از الگوی خودرگرسیون با وقفه‎های توزیعی [1]‌(ARDL) استفاده شده است. نتایج برای دوره زمانی 1395-1358 نشان می‌دهد که اثر نرخ مؤثر کسور بر درآمد کسورات سازمان تأمین اجتماعی به صورت U معکوس است،  بنابراین، وجود اثرات لافری این نرخ بر درآمد کسورات سازمان تأیید می‎شود. به‎علاوه، زمانی که نرخ مؤثر کسور برابر با 34/20 درصد است، درآمد حاصل از کسورات سازمان به ‌حداکثر می‏رسد.  



[1]- Autoregressive Distributed Lag (ARDL)

کلیدواژه‌ها

روستایی، زهرا (1383)، بررسی و آزمون منحنی لافر در سیستم مالیاتی ایران، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا (س).
سازمان تأمین اجتماعی، دفتر آمار و محاسبات اقتصادی و اجتماعی (مرداد 1396)، سالنامه آماری سازمان تأمین اجتماعی 1395.
صداقت کالمرزی، هانیه و میرحسین موسوی (2014)، «برآوردی از منحنی لافر در ایران: یک رویکرد غیرخطی»، مطالعات اقتصادی، سال سوم، شماره 1، صص 59-43.
عباسیان، عزت‌اله و فرزانه فشی (1394)، «ظرفیت مالیاتی برای درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران»، مطالعات اقتصادی کاربردی ایران، سال پانزدهم، شماره 3، صص 199-183.
عبدلی، قهرمان (1384)، «اقتصاد تأمین اجتماعی در ایران؛ مطالعه موردی منابع بیمه‌ای»، فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی ایران، سال بیست‌وپنجم، شماره 4، صص 82-65.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مصوب 1358.
قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، مصوب 1383.
کاید، مریم (1392)، «بررسی منحنی لافر در سیستم مالیاتی ایران»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی (1395)، مروری بر وضعیت حال و آینده نظام تأمین اجتماعی در ایران (گزارش گروه بیمه‌های اجتماعی، شماره 5).
موسوی محسنی، رضا و هایده نوروزی (1390)، «برآورد تجربی مالیات تورمی و سطوح منحنی لافر: مطالعه موردی اقتصاد ایران»، پژوهشنامه اقتصادی، سال یازدهم، شماره 3، صص 64-39.
هژبرکیانی، کامبیز، فردین محمدی و الهام غلامی (1388)، «محاسبه نرخ‌های بهینه مالیات بر درآمد مشاغل و شرکت‌ها»، فصلنامه پژوهشنامه مالیات، سال هفدهم، شماره 6، صص 40-7.
Binay, M. (2015). The Laffer Effect at Turkish Social Security Administration's Premium Revenue. Procedia economics and finance,  26(2), 592 – 597.
Feldstein, M. (1995). The effect of marginal tax rates on taxable income: a panel study of the 1986 Tax Reform Act. Journal of Political Economy103(3), 551-572.
Giertz, S. (2008). How does the elasticity of taxable income affect economic efficiency and tax revenues and what implications does this have for tax policy moving forward. Tax Policy Lessons from the 2000s.
Goolsbee, A., Hall, R. E., & Katz, L. F. (1999). Evidence on the high-income Laffer curve from six decades of tax reform. Brookings Papers on Economic Activity, 30(2), 1-64.
ILO. (2014), World Social Protection Report 2014-15; Building economic recovery, inclusive development and social justice. International Labour Office.
Kazman, S. B. (2014). Exploring the Laffer curve: behavioral responses to taxation. Retrieved from: http://scholarworks.uvm.edu/hcoltheses
Laffer, A. (2004).  The Laffer curve: Past, present, and future. The Heritage Foundation, 1765 (1): 1-18.
National Association of Social Workers (1971). Encyclopedia of Social Work. Vol. II. p.1446.
Pădurean, E. (2015). Analysis of taxation in Romania using Laffer curve, 1990-2012. Social economic debates, 4(1), 56-62.
Pesaran, M. H., Shin, Y., & Smith, R. J. (2001). Bounds testing approaches to the analysis of level relationships. Journal of applied econometrics16(3), 289-326.
Saez, E. (2004). Reported incomes and marginal tax rates, 1960-2000: evidence and policy implications. Tax policy and the economy,  18(1), 117-174.
Wanniski, J. (1978). Taxes, revenues, and the ‘Laffer curve’. The Public Interest, 4, 1-14.