نویسندگان

1 . استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران

2 دانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه تهران

چکیده

پژوهش حاضر با ‌بکارگیری روش­های میانگین‌گیری مدل بیزینی[1] (BMA) و حداقل مربعات متوسط وزنی[2] (WALS) بعنوان روش­های مرسوم اقتصادسنجی بیزینی[3]، اثر 18 متغیر اقتصادی بر ضریب جینی طی دوره‌ی زمانی 89-1355 در اقتصاد ایران مورد بررسی قرار می­دهد. نتایج حاصل از دو روش نشان می‌دهد که متغیر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی با علامت مثبت مهم­ترین متغیر تأثیرگذار بر ضریب جینی در اقتصاد ایران می­باشد بطوری که افزایش رشد اقتصادی که عموماً تحت تأثیر رانت های نفتی بوده است، به نابرابری بیش­تر درآمد دامن زده است. همچنین در مورد سایر متغیرها، نتایج حاصل از تخمین BMA نشان می­دهد؛ دومین و سومین متغیر تأثیرگذار بر ضریب جینی به ترتیب نسبت هزینه­های جاری دولت و نسبت درآمدهای نفتی به GDP می­باشد، بطوری که افزایش نسبت­های مذکور به نابرابری دامن زده است؛ لذا توزیع رانت­های نفتی و هزینه­های دولت با اهداف اولیه سیاست­گذاران در جهت بهبود توزیع درآمد در تعارض بوده است. همچنین بر اساس نتایج حاصل از تخمین WALS، درجه باز بودن و تغییرات نرخ ارز، بعد از رشد اقتصادی به ترتیب دومین و سومین متغیر تأثیرگذار بر ضریب جینی با علامت مثبت هستند. لذا آزادسازی­های اقتصادی که مقارن با دوره­های افزایش درآمدهای نفتی نیز بوده، به زیان گروه­های درآمدی پایین عمل کرده است. مطابق نتایج مذکور بازنگری در سیاست­های رشد اقتصادی و مدیریت صحیح درآمدهای نفتی به نفع گروه­های درآمدی پایین ضروری است. بعلاوه اصلاح فرایندهای بودجه­ریزی و تخصیص منابع با هدف کاهش فرصت­های رانت­جویی و برخورداری بیش­تر گروه­های درآمدی پایین بایستی مورد توجه سیاست­گذاران قرار گیرد.



[1]. Bayesian Model Averaging


[2]. Weighted Average Least Squares


[3]. Bayesian Econometrics

کلیدواژه‌ها