محمد علیزاده؛ محمدحسن فطرس؛ ابوالقاسم گلخندان
چکیده
ازدیدگاه مالی، تمرکززدایی، انتقال مدیریت منابع و انجام مخارج ازدولت مرکزی به دولتهای محلی است. اعمال سیاست تمرکززدایی مالی میتواند از طریق افزایش سهم بودجه اختصاص یافته از سوی دولتهای استانی به زیرساختهای محلی، به جذب بیشتر سرمایهگذاری مستقیم خارجی(fdi) منجرشود. براساس این، هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر بلندمدت و کوتاهمدت ...
بیشتر
ازدیدگاه مالی، تمرکززدایی، انتقال مدیریت منابع و انجام مخارج ازدولت مرکزی به دولتهای محلی است. اعمال سیاست تمرکززدایی مالی میتواند از طریق افزایش سهم بودجه اختصاص یافته از سوی دولتهای استانی به زیرساختهای محلی، به جذب بیشتر سرمایهگذاری مستقیم خارجی(fdi) منجرشود. براساس این، هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر بلندمدت و کوتاهمدت تمرکززدایی مالی بر fdi در ایران طی سالهای 1393-1371 است. به این منظور از سه شاخص تمرکززدایی مالی درآمد، تمرکززدایی مالی مخارج، تمرکززدایی مالی قدرت خودگردانی و متغیرهای کنترل نرخ تورم، نوسانات نرخ ارز و درجه باز بودن تجاری استفاده شده است. بهمنظور برآورد مدل نیز از آزمون همانباشتگی یوهانسن ـ یوسلیوس و مدل تصحیح خطای برداری (VECM) استفاده شده است. براساس نتایج بهدستآمده از برآورد مدل، هر سه شاخص تمرکززدایی مالی، fdi را در بلندمدت و کوتاهمدت افزایش میدهند. بنابراین، میتوان گفت، فراهمکردن بسترهای لازم برای گسترش تمرکززدایی مالی میتواند به ارتقای سطح fdi در ایران کمک کند. براساس سایر نتایج بهدست آمده در بلندمدت و کوتاهمدت نرخ تورم و نوسانات نرخ ارز، اثر منفی و درجه باز بودن تجاری، اثر مثبت بر fdi داشتهاند.
حسن سبحانی؛ حمید عزیزمحمدلو
دوره 7، شماره 24 ، مهر 1384، ، صفحه 1-31
چکیده
تمرکز بر نقشِ عاملِ سرمایه در ایجاد اشتغال به عنوان رویکرد حاکم بر سیاستهای مرتبط با اشتغال وتوزیع متناسبِ اعتبارات با هدف اشتغالزایی در بخشهای مختلف اقتصادی تداعی کنندة این امر است که از دیدگاه سیاستگزاران اقتصادی عامل سرمایه به عنوان مکمل نیروی کار در کلّیة بخشهای اقتصادی و زیربخشهای مربوط به شمار می رود.
در این ...
بیشتر
تمرکز بر نقشِ عاملِ سرمایه در ایجاد اشتغال به عنوان رویکرد حاکم بر سیاستهای مرتبط با اشتغال وتوزیع متناسبِ اعتبارات با هدف اشتغالزایی در بخشهای مختلف اقتصادی تداعی کنندة این امر است که از دیدگاه سیاستگزاران اقتصادی عامل سرمایه به عنوان مکمل نیروی کار در کلّیة بخشهای اقتصادی و زیربخشهای مربوط به شمار می رود.
در این مقاله تأثیر سرمایهگذاری بر اشتغال در کلّیة زیربخشهای صنعت (به تفکیک کد دو رقمی ISIC)در قالب رهیافت پویای تقاضای نیروی کار وبر اساس روشهای همگرایی برآورد و تجزیه و تحلیل شده است.
نتایج به دست آمده نشان داده است که رتبههای اول تا پنجم از نظر میزان تأثیر سرمایهگذاری بر اشتغال به ترتیب، به زیربخشهای «صنایع نساجی، پوشاک و چرم»، «صنایع چوبی و محصولات چوبی»، «صنایع غذایی, دخانیات و آشامیدنیها»، «صنایع ماشین آلات،تجهیزات وابزار و محصولات فلزی» و«صنایع کانیِ غیرفلزی» اختصاص دارد. . امّا در مورد زیربخشهای «صنایع کاغذی، مقوا، چاپ و صحافی»، «صنایع شیمیایی» و «صنایع تولید فلزات اساسی» به دلیل معنیدار نبودن ضریبِ متغیرِ موجودی سرمایه در توابع تقاضای مربوط، جایگاه ومیزان دقیقتأثیر سرمایهگذاری بر اشتغال به طورمشخص قابل بحث نیست.