اقتصاد مالی
علی نصیری اقدم؛ مهتاب مرادزاده
چکیده
اهرم مالی شاخصی است که اتکای نسبی شرکت بر سرمایه و بدهی را در تأمین مالی داراییها نشان میدهد. با فرض ثبات سایر شرایط، هرچه این نسبت بالاتر باشد به معنای اتکای بالاتر شرکت بر استقراض است و در دورههای رکودی شرکت را با مخاطره بیشتری مواجه میکند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر مالیات بر درآمد و هزینههای مالی شرکت بر اهرم مالی است: ...
بیشتر
اهرم مالی شاخصی است که اتکای نسبی شرکت بر سرمایه و بدهی را در تأمین مالی داراییها نشان میدهد. با فرض ثبات سایر شرایط، هرچه این نسبت بالاتر باشد به معنای اتکای بالاتر شرکت بر استقراض است و در دورههای رکودی شرکت را با مخاطره بیشتری مواجه میکند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر مالیات بر درآمد و هزینههای مالی شرکت بر اهرم مالی است: آیا افزایش مالیات بر درآمد از یک سو و افزایش هزینههای قابل قبولی مالیاتی از سوی دیگر باعث اهرمیتر شدن ساختار سرمایه شرکتها میشود؟ برای بررسی این مسأله شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390- 1399 مورد مطالعه قرار گرفته است. انتظار نظری پژوهش این بود که با افزایش مالیات مؤثری که شرکت از محل درآمدها پرداخت میکند و با افزایش هزینههایی که بابت استقراض متحمل میشود، اهرم مالی بالاتری داشته باشد. این فرضیهها با مدل دادههای تابلویی پویا و به روش حداقل مربعات تعمیم یافته (GLS) مورد آزمون قرار گرفت. پس از کنترل سایر شرایط، مشخص شد که نرخ مؤثر مالیات بردرآمد اثر معناداری بر اهرم مالی ندارد اما هزینههای مالی رابطه مثبت و معناداری با نسبت مذکور دارد.
اقتصاد مالی
محمد فقهی کاشانی؛ تیمور محمدی؛ هادی پیردایه
چکیده
بنگاهها باتوجه به نوساناتی که در جریانات نقدی تجربه مینمایند، افشای داوطلبانه اطلاعات خود را تنظیم میکنند. هدف از این مطالعه بررسی آثار مربوط به اخبار ریسک، سطح ابهام و همچنین اخبار مربوط به ابهامگریزی سرمایهگذاران بر سیاست اتخاذی بنگاهها به این نوسانات در افشای (محاظه کارانه یا غیرمحافظه کارانه) داوطلبانه اطلاعات نرم ...
بیشتر
بنگاهها باتوجه به نوساناتی که در جریانات نقدی تجربه مینمایند، افشای داوطلبانه اطلاعات خود را تنظیم میکنند. هدف از این مطالعه بررسی آثار مربوط به اخبار ریسک، سطح ابهام و همچنین اخبار مربوط به ابهامگریزی سرمایهگذاران بر سیاست اتخاذی بنگاهها به این نوسانات در افشای (محاظه کارانه یا غیرمحافظه کارانه) داوطلبانه اطلاعات نرم و سخت در صنعت دیجیتال بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391-1400، میباشد. همچنین از متغیر توضیحی وقفه افشای داوطلبانه بنگاهها، برای نمایش پویاییهای زمانی افشا در کنار متغیرهای کنترلی هزینه سرمایه، اهرم مالی و نقدشوندگی سهام بنگاه در قالب الگوهای پانل پویا؛ برای توضیح رفتار افشای داوطلبانه اطلاعات نرم و سخت بنگاهها استفاده گردید. نتایج گویای این است که مدیران بنگاههای فعال در صنعت دیجیتال بسته به نوع اطلاعات در دسترسشان برای افشای داوطلبانه بطور محافظه کارانه یا غیرمحافظه کارانه؛ نسبت به اخبار مربوط به ریسک، ابهام و ابهامگریزی سرمایهگذاران واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهند. دلیل این امر میتواند به ماهیت اطلاعات افشاشده (اعتبار اطلاعات از سوی سرمایهگذاران) برگردد. همچنین، یافتهها موید اثرات فزاینده افشای داوطلبانه ادوار قبل بر افشای ادوار بعدی است که بنوعی تاییدکننده وجود چسبندگی در سیاستهای افشای داوطلبانه در صنعت موردمطالعه میباشد.
اقتصاد مالی
رضا طالبلو؛ پریسا مهاجری؛ عباس شاکری؛ تیمور محمدی؛ زهرا ذبیحی
چکیده
دستیابی به بینش صحیح از ساختار اتصالات و سرریز تلاطمات بین صنایع مختلف بورسی، نقش مهمی در مدیریت ریسک و تشکیل سبد بهینه سهام ایفا میکند. همچنین تحلیل اتصالات بین بخشی، در تدوین سیاستهای محرک رشد اقتصادی و طراحی اقدامات پیشگیرانه برای ممانعت از انتشار ریسک سیستمی به سیاستگذاران کمک میکند. در این راستا، مقاله حاضر تلاش میکند ...
بیشتر
دستیابی به بینش صحیح از ساختار اتصالات و سرریز تلاطمات بین صنایع مختلف بورسی، نقش مهمی در مدیریت ریسک و تشکیل سبد بهینه سهام ایفا میکند. همچنین تحلیل اتصالات بین بخشی، در تدوین سیاستهای محرک رشد اقتصادی و طراحی اقدامات پیشگیرانه برای ممانعت از انتشار ریسک سیستمی به سیاستگذاران کمک میکند. در این راستا، مقاله حاضر تلاش میکند تا با استفاده از دادههای 3370 روز کاری مشترک طی دوره زمانی 1/7/1388 تا 31/6/1402 برای 20 صنعت بورسی (که بالغ بر 80 درصد بازار سهام ایران را تشکیل میدهد) و به کارگیری رویکرد اتصالات مبتنی بر مدل خودرگسیون برداری با پارامترهای متغیر طی زمان (TVP-VAR)، ریسک سیستمی و اتصالات تلاطمات بازده شبکه بازار سهم را برآورد نماید. علاوه بر این، رویکرد حداقل اتصالات را در سبدسازی بهینه سهام به کار گرفته و عملکرد آن را با دو رویکرد مرسوم مقایسه نماید. یافتهها حکایت از آن دارد که اولاً ریسک سیستمی در بازار سهام ایران قابل ملاحظه است و در سه سال اخیر به ارقام بیسابقه 80 درصدی نیز رسیده است. ثانیاً چهار صنعت صادراتی بزرگ (پتروشیمی، فلزات، معادن و پالایشگاه)، قویترین اتصالات زوجی را تجربه میکنند و در میان آنها، فلزات اساسی در نقش یکی از انتقالدهندگان مهم تلاطمات به کل شبکه سهام ظاهر میشود. ثالثاً سبد سهام مبتنی بر روش حداقل اتصالات در مقایسه با روشهای حداقل واریانس و حداقل همبستگی، عملکرد بهتری را بر اساس معیارهای بازدهی تجمعی و اثربخشی هج (پوشش) از خود به نمایش میگذارد.
اقتصاد مالی
احمدرضا احمدی؛ محمد بوشهری
چکیده
گسترش و تعمیق بخش مالی بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد هر کشور میتواند فرار مالیاتی را تحت تاثیر قرار دهد. در پژوهش حاضر ابتدا اندازه نسبی فرار مالیاتی با استفاده از روش شاخص چندگانه-علل چندگانه محاسبه شد که حاکی از میانگین ۸/۱ درصدی در اقتصاد ایران است. سپس با استفاده از رهیافت خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی، اثر تعمیق ...
بیشتر
گسترش و تعمیق بخش مالی بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد هر کشور میتواند فرار مالیاتی را تحت تاثیر قرار دهد. در پژوهش حاضر ابتدا اندازه نسبی فرار مالیاتی با استفاده از روش شاخص چندگانه-علل چندگانه محاسبه شد که حاکی از میانگین ۸/۱ درصدی در اقتصاد ایران است. سپس با استفاده از رهیافت خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی، اثر تعمیق نهادها و بازارهای مالی بر فرار مالیاتی بهصورت مجزا با استفاده از شاخصهای منتشره از صندوق بینالمللی پول در بازه زمانی ۱۳۵۹ تا ۱۴۰۱ بررسی و آزمون شد. نتایج برآوردها در بلندمدت نشان میدهد که هم تعمیق نهادهای مالی و هم تعمیق بازارهای مالی بر فرار مالیاتی با اثری منفی همراه هستند. دوم، از حیث اندازه (قدر مطلق)، اثرگذاری معکوس تعمیق نهادهای مالی بر فرار مالیاتی بیش از تعمیق بازارهای مالی میباشد. در میان متغیرهای کنترلی مدل، بار مالیاتی بهصورت U شکل معکوس و رانت نفتی بهنحو مثبت بر فرار مالیاتی اثرگذار است. یافته دیگر آنکه در دوران پسابرجام (۱۴۰۱-۱۳۹۶) بهنحو معناداری از اندازه فرار مالیاتی کاسته شده است.
اقتصاد مالی
رضا طالبلو؛ محمد مهدی باقری تودشکی
چکیده
این مقاله به بررسی تأثیر احساسات به عنوان یک عامل ریسک بحرانی در بازار سرمایه میپردازد که منجر به انحرافات رفتاری در قیمتگذاری داراییهای مالی میشود. ما تخمینی از مدل قیمتگذاری دارایی را براساس چارچوب عامل تنزیل تصادفی (SDF) پیشنهاد میکنیم که هر دو رویکرد سنتی و رفتاری را دربرمیگیرد. با بسط مدل قیمتگذاری دارایی مبتنی بر ...
بیشتر
این مقاله به بررسی تأثیر احساسات به عنوان یک عامل ریسک بحرانی در بازار سرمایه میپردازد که منجر به انحرافات رفتاری در قیمتگذاری داراییهای مالی میشود. ما تخمینی از مدل قیمتگذاری دارایی را براساس چارچوب عامل تنزیل تصادفی (SDF) پیشنهاد میکنیم که هر دو رویکرد سنتی و رفتاری را دربرمیگیرد. با بسط مدل قیمتگذاری دارایی مبتنی بر مصرف (CCAPM) و وارد کردن احساسات به تابع مطلوبیت از طریق معادلات اویلر و روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM)، بورس اوراق بهادار تهران را تحلیل میکنیم. برای تعیین کمیت احساسات، از شاخص گردش مالی بازار به عنوان یک شاخص قابل اعتماد استفاده میکنیم. مطالعه ما دوره زمانی 1390 تا 1399 و 18 گروه بورسی شامل 63 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را دربرمیگیرد. نتایج حاکی از آن است که مدل (SDF) رفتاری سازگاری و کارایی بالاتری نسبت به مدل سنتی ارائه میدهد که نزدیک به پویایی مشاهده شده در بورس اوراق بهادار تهران است. علاوه بر این، ضریب احساسات از نظر آماری معنادار است. از نظر ریسک، مدل رفتاری ضرایب بالاتری نسبت به مدل سنتی نشان میدهد. جالب توجه است که هر دو مدل نشان میدهند که فعالان بازار عامل ترجیح زمانی بالایی و در رفتار سرمایهگذاری خود صبر و حوصله نشان میدهند.
اقتصاد مالی
مسعود باغبانی؛ غلامرضا کشاورز حداد؛ حسین عبدهتبریزی
چکیده
سود تقسیمی پرداختی[1] است که از سوی یک شرکت به سهامداران آن داده میشود و درواقع یکی از راههای انتقال بازده به سهامداران بنگاه است. هدف این تحقیق بررسی اثر سیاست تقسیم سود بر نوسانات قیمت سهم در بازار سهام و اوراق بهادار تهران است و سیاست تقسیم سود با دو شاخص درصد پرداخت سود تقسیمی و بازده سود تقسیمی مورد ارزیابی قرار میگیرد. ...
بیشتر
سود تقسیمی پرداختی[1] است که از سوی یک شرکت به سهامداران آن داده میشود و درواقع یکی از راههای انتقال بازده به سهامداران بنگاه است. هدف این تحقیق بررسی اثر سیاست تقسیم سود بر نوسانات قیمت سهم در بازار سهام و اوراق بهادار تهران است و سیاست تقسیم سود با دو شاخص درصد پرداخت سود تقسیمی و بازده سود تقسیمی مورد ارزیابی قرار میگیرد. برای این منظور 200 شرکت بورسی انتخاب و در بازه زمانی 1398-1389 با بکارگیری رگرسیونهای پانل فرضیه اثرگذاری بازده سود تقسیمی و درصد پرداخت سود تقسیمی بر نوسانات قیمت سهم آزمون میشود. نتایج تجربی نشان میدهد که رابطه معنادار معکوسی بین بازده سود تقسیمی و نوسانات قیمت سهم وجود دارد. در تصریح رگرسیونی که هر دو متغیر بازده سود تقسیمی و درصد پرداخت سود تقسیمی وجود دارد ضریب متغیر درصد پرداخت سود تقسیمی به دلیل همخطی بالا با متغیر بازده سود تقسیمی از لحاظ آماری معنادار نیست ولی با کنار گذاشتن متغیر بازده سود تقسیمی این متغیر نیز در سطح اطمینان 10% معنادار بوده و رابطه معکوسی با نوسانات قیمت سهم دارد. با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از نوسانات بازارهای نوظهور بهخصوص بازار سهام تهران تحت تأثیر نوسانات اقتصاد کلان است، با لحاظ کردن این امر اندازه ضرایب بهطور قابل ملاحظهای دستخوش تغییر میشود. [1]. Payment
اقتصاد مالی
تیمور محمدی؛ محمد رضا فقهی کاشانی؛ مهدی صامعی
چکیده
رابطه منفی بین بازدهی سهام و تلاطم آن تحت عنوان اثر اهرمی شناخته میشود. توضیح مرسوم، این ارتباط منفی را به اثر تغییر ارزش سهام بر روی نسبت بدهی مرتبط میداند. چنانچه این توضیح صحیح در نظر گرفته شود، این اثر در شرایط نزولی و صعودی بازار باید یکسان بوده و همچنین پایدار باشد. در اکثر مطالعات، این ارتباط از طریق بررسی رفتار بازدهی سهم ...
بیشتر
رابطه منفی بین بازدهی سهام و تلاطم آن تحت عنوان اثر اهرمی شناخته میشود. توضیح مرسوم، این ارتباط منفی را به اثر تغییر ارزش سهام بر روی نسبت بدهی مرتبط میداند. چنانچه این توضیح صحیح در نظر گرفته شود، این اثر در شرایط نزولی و صعودی بازار باید یکسان بوده و همچنین پایدار باشد. در اکثر مطالعات، این ارتباط از طریق بررسی رفتار بازدهی سهم و تلاطم بازدهی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش ارتباط بین تلاطم بازدهی سهام با بازدهی و نسبت بدهی روی دادههای ماهانه ۲۲ شرکت بزرگ بورس اوراق بهادار تهران از سال ۱۳۸۸ تا سال ۱۳۹۹ مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین ارزش بدهی در ساختار سرمایه شرکت از طریق قیمتگذاری اختیارات ترکیبی برآورد شده است. نتایج پژوهش حاضر از جمله وجود اثر نامتقارن بازدهی تنها در شرایط نزولی بازار در کنار عدم پایداری این اثر، حاکی از این امر است که نسبت بدهی نمیتواند توضیحدهنده رفتار بازدهی و تلاطم بازدهی سهم باشد.
اقتصاد مالی
سهیل رودری؛ علی محمد احمدی؛ وحید امیدی
چکیده
یکی از مهمترین دغدغههای صندوق بازنشستگی کشوری مدیریت سبد سرمایهگذاری است. بر این اساس، در پژوهش حاضر سبد سرمایه گذاری بلندمدت، بزرگترین زیرمجموعه آن (وصندوق) در قالب رویکرد R2 Connectedness که توسط نعیم و همکاران (2023) مطرح شده است در دوره زمانی 31/06/1402-26/06/1392 (17/09/2013-22/09/2023) بررسی شده است. با توجه به اینکه وقایع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ...
بیشتر
یکی از مهمترین دغدغههای صندوق بازنشستگی کشوری مدیریت سبد سرمایهگذاری است. بر این اساس، در پژوهش حاضر سبد سرمایه گذاری بلندمدت، بزرگترین زیرمجموعه آن (وصندوق) در قالب رویکرد R2 Connectedness که توسط نعیم و همکاران (2023) مطرح شده است در دوره زمانی 31/06/1402-26/06/1392 (17/09/2013-22/09/2023) بررسی شده است. با توجه به اینکه وقایع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در لحظه، آثار و تبعاتی بر بازده سهمها دارند، در این مطالعه به اثرگذاری/ اثرپذیری آنی سهم های موجود در صندوق بازنشستگی کشور پرداخته شده است. نتایج نشان داد در حوزه اثرگذاری و اثرپذیری خالص، کچاد، فولاد، کگل و شرانول (گروه اول) در عمده مواقع اثرگذار بوده و ریسک را به شبکه منتقل کردهاند. در مقابل شپاس، پاسا، شکبیر و وبشهر (گروه دوم) بیشترین اثرپذیری از شبکه را داشته اند. در این صورت با بروز شوک خارجی، ریسک از سهمهای گروه اول به شبکه منتقل شده و بیشترین اثر را بر سهم های گروه دوم میگذارد. در حوزه تحلیل شبکه و در بازار خرسی، آستانه %4-، ارتباط بالایی بین سهم های موجود در پرتفو دیده میشود. ازاینرو، در شرایط بازار خرسی، تعدیل پرتفوی مورد بررسی ضروری است. همچنین ارتباط سهم ها در بازار گاوی، آستانه %4+ هیچگونه ارتباطی بین سهم ها وجود ندارد. این نکته بیانگر آن است که در این شرایط پرتفوی موجود نیازمند تعدیل نیست. همچنین چنانچه قصد فروش سهام وجود دارد بهتر است بر گروه پذیرنده ریسک یعنی شرکتهای نفت پاسارگاد، پتروشیمی امیرکبیر، لاستیک ایران یاسا و گروه صنعتی بهشهر متمرکز شوند زیرا ریسک شرکتهای گلگهر، چادرملو، فولاد مبارکه و نفت ایرانول توسط این شرکتها جذب میشود.
اقتصاد مالی
غلامحسین گل ارضی؛ مهناز خراسانی
چکیده
نرخ ارز به عنوان یک متغیر بنیادی در کنار سایر متغیرهای اقتصادی بر بازده سهام تاثیرگذار است. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی اثرات نرخ ارز و نوسانات آن بر بازده سهام صنعت دارو از طریق مدلهای خطی و غیرخطی طی سالهای 1384 تا 1400 پرداخته شده است. در این پژوهش ابتدا نوسانات نرخ ارز با استفاده از مدل GARCH مدلسازی شد. سپس با استفاده از ...
بیشتر
نرخ ارز به عنوان یک متغیر بنیادی در کنار سایر متغیرهای اقتصادی بر بازده سهام تاثیرگذار است. از این رو، در پژوهش حاضر به بررسی اثرات نرخ ارز و نوسانات آن بر بازده سهام صنعت دارو از طریق مدلهای خطی و غیرخطی طی سالهای 1384 تا 1400 پرداخته شده است. در این پژوهش ابتدا نوسانات نرخ ارز با استفاده از مدل GARCH مدلسازی شد. سپس با استفاده از الگوی خطی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی (ARDL) و الگوی غیرخطی خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی (NARDL) اثرات متقارن و نامتقارن نرخ ارز و نوسانات آن به همراه متغیرهای کنترلی مربوط به اقتصاد کلان شامل شاخص قیمت مصرفکننده بهداشت و درمان و قیمت نفت و متغیرهای کنترلی خاص صنعت دارو شامل نسبت بازده داراییها، نسبت گردش داراییها و نسبت بدهی به همراه متغیر مجازی کرونا بر بازده سهام صنعت دارو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که در کوتاهمدت و بلندمدت آثار نرخ ارز بر بازده سهام صنعت دارو بیشتر از نوسانات نرخ ارز است. همچنین شوکهای منفی قیمت ارز و نوسانات نرخ ارز با بازده سهام صنعت دارو، رابطه منفی و شوکهای مثبت نرخ ارز و نوسانات آن، اثر مثبتی بر بازده سهام صنعت دارو دارند. بر اساس نتایج پژوهش، شوکهای مثبت و منفی نرخ ارز و نوسانات آن بر بازده سهام صنعت دارو، اثر نامتقارن دارد . علاوه بر این، نتایج حاکی از آن است که متغیرهای کنترلی مورد استفاده در این پژوهش و متغیر کرونا اثرات معناداری در مدلهای خطی و غیرخطی بر بازده سهام صنعت دارو دارند.
اقتصاد مالی
غلامرضا کشاورز حداد؛ ایمان شریفی
چکیده
نسبت «ارزش دفتری بر ارزش بازار» به عنوان یک متغیر غیرعادی در ادبیات مالی شناخته میشود. این متغیر قدرت توضیحدهندگی بالایی در پیشبینی بازدهی شرکتها در بازارهای سرمایه دارد. با این حال، درک چرایی قدرت توضیحدهندگی آن همچنان محل بحث است. در این پژوهش، ما به دنبال ارائه تبیینی از قدرت توضیحدهندگی نسبت «ارزش دفتری ...
بیشتر
نسبت «ارزش دفتری بر ارزش بازار» به عنوان یک متغیر غیرعادی در ادبیات مالی شناخته میشود. این متغیر قدرت توضیحدهندگی بالایی در پیشبینی بازدهی شرکتها در بازارهای سرمایه دارد. با این حال، درک چرایی قدرت توضیحدهندگی آن همچنان محل بحث است. در این پژوهش، ما به دنبال ارائه تبیینی از قدرت توضیحدهندگی نسبت «ارزش دفتری بر ارزش بازار» در توضیح بازدهی سالانه دادههای مقطعی سهمهای حاضر در بورس اوراق بهادار تهران هستیم. ارزش دفتری را میتوان به دو بخش «سود انباشته» و «سرمایه مشارکت شده» با معنای اقتصادی متفاوت برای استفادهکنندگان از صورتهای مالی، تفکیک کرد. پرسش اصلی این است که آیا نسبت «ارزش دفتری بر ارزش بازار» توانایی پیشبینی بازدهی شرکتها در بازارهای سرمایه را دارد یا فقط یک پدیده تصادفی. فرضیه ما این است که قدرت پیشبینی نسبت «ارزش دفتری بر ارزش بازار» ناشی از مولفهای از حقوق صاحبان سهام است که قدرت سودآوری شرکت را نمایندگی میکند. با استفاده از روش فاما و مکبث، بازدهی سالانه دادههای مقطعی شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار تهران در سالهای 1400-1380 روی نسبت «ارزش دفتری بر ارزش بازار» و دو مولفه آن برازش شد. هیچکدام از دو مولفه «ارزش دفتری بر ارزش بازار» نمیتوانند قدرت پیشبینی این نسبت را ناپدید کنند؛ با این حال نسبت «سود انباشته بر ارزش بازار» میتوانست در کنار نسبت «ارزش دفتری بر ارزش بازار» از خود قدرت پیشبینی نشان دهد. در این مقاله متغیر «سود انباشته بر ارزش دفتری» به عنوان عامل توضیحدهنده بازدهی آتی سهام در بازار سهام ایران معرفی میشود که میتواند اطلاعات بیشتری رو در اختیار فعالان بازار مالی قرار دهد.
اقتصاد مالی
نازنین قاسم دخت؛ حمیده رضوی
چکیده
مطالبات معوق یکی از آثار نامطلوب اعطای وام در موسسات مالی است که باعث ایجاد ریسک اعتباری میشود. دریافت تضامین میتواند این ریسک را تا حد زیادی کاهش دهد. این در حالی است که وامگیرندگان در ارائه تضامین مشکل دارند و گاهی قادر به ارائه تضامین کافی و معتبر به خصوص تضامین با ریسک پایین نیستند. در این پژوهش سه موضوع مهم شامل: ریسک اعتباری ...
بیشتر
مطالبات معوق یکی از آثار نامطلوب اعطای وام در موسسات مالی است که باعث ایجاد ریسک اعتباری میشود. دریافت تضامین میتواند این ریسک را تا حد زیادی کاهش دهد. این در حالی است که وامگیرندگان در ارائه تضامین مشکل دارند و گاهی قادر به ارائه تضامین کافی و معتبر به خصوص تضامین با ریسک پایین نیستند. در این پژوهش سه موضوع مهم شامل: ریسک اعتباری وام، مطلوبیت وامگیرندگان و ریسک نقدشوندگی تضامین در یک صندوق خصوصی مورد مطالعه قرار گرفته است. ابتدا فرآیند دادهکاوی با استفاده از روشهای طبقهبندی روی مجموعه دادههای وامها پیادهسازی شد و جنگل تصادفی با دقت پیشبینی 0/986 به عنوان روش منتخب برای ساخت مدل ترکیب تضامین واقع شد. منظور از ترکیب تضامین، ارائه دو یا چند نوع تضمین مختلف برای دریافت یک وام مشخص است. در ادامه با استفاده از روش جنگل تصادفی و ترکیبهای تضامین واقعی در وامهای موسسه مالی، دو مدل برای ایجاد ترکیبهای تضامین ساخته شد که خروجی آنها ترکیبات تضامین با حداکثر نرخ نکول مورد پذیرش 10 درصد هستند. در آزمونهای انجام شده میانگین احتمال نکول کل ترکیبات قابل قبول حداکثر 3/94 درصد است در حالی که نرخ نکول کل وامهای اعطایی برابر با 6/3 درصد است. مطلوبیت وامگیرندگان ناشی از ترکیب تضامین نیز از 4/22 به 4/6 افزایش یافته است. در مقایسه مدل جاری دریافت تضامین و مدلهای ایجاد شده نرخ نکول کاهش و مطلوبیت وامگیرندگان افزایش مییابد.
اقتصاد مالی
سامان حاتم راد؛ بهرام آدرنگی؛ حسین اصغرپور؛ جعفر حقیقت
چکیده
این مطالعه به بررسی ارتباط شاخص قیمت سهام ایران با 9 متغیر کلان اقتصادی برای دوره زمانی 1996-2019 میپردازد. در این تحقیق از سه متدولوژی رفع عدم قطیت استفاده شده است که شامل سه روش میانگینگیری بیزین (BMA, BMS, BAS)، حداقل مربعات متوسط وزنی و انتخاب بهینه مدل است. نتایج تجربی روش میانگینگیری بیزین و حداقل مربعات متوسط وزنی نشان میدهد که نرخ ...
بیشتر
این مطالعه به بررسی ارتباط شاخص قیمت سهام ایران با 9 متغیر کلان اقتصادی برای دوره زمانی 1996-2019 میپردازد. در این تحقیق از سه متدولوژی رفع عدم قطیت استفاده شده است که شامل سه روش میانگینگیری بیزین (BMA, BMS, BAS)، حداقل مربعات متوسط وزنی و انتخاب بهینه مدل است. نتایج تجربی روش میانگینگیری بیزین و حداقل مربعات متوسط وزنی نشان میدهد که نرخ ارز و شاخص قیمت مصرفکننده از مهمترین متغیرها در میان 9 متغیر کلان اقتصادی مدل هستند. همچنین نتایج نشان دادهاند که نرخ ارز دارای اثر ناچیزی بر شاخص قیمت سهام است در حالی که شاخص قیمت سهام اثر بزرگتر و قویتری بر آن دارد. همچنین یافتههای انتخاب مدلهای بهینه این نتیجه را تایید کرد که این دو متغیر از اصلیترین متغیرهای تخمین قیمت سهام است به گونهای که تقریبا در تمام مدلهای قابل پیشبینی، این دو متغیر حضور دارند.
اقتصاد مالی
حسین طلاکش نایینی؛ رضا طالبلو؛ تیمور محمدی؛ پریسا مهاجری
چکیده
کاربردهای گسترده مبحث قیمتگذاری داراییها در حوزههای مالی و اقتصاد موجب شده است که اهمیت این موضوع طی سالهای اخیر افزایش یافته و ابعاد نظری و تجربی آن بیشتر مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد. در این راستا هدف اصلی مقاله حاضر این است که مدلهای قیمتگذاری دارایی را در قالب دو روش بتا (عاملی) و روش عامل تنزیل تصادفی در بازار سهام ایران ...
بیشتر
کاربردهای گسترده مبحث قیمتگذاری داراییها در حوزههای مالی و اقتصاد موجب شده است که اهمیت این موضوع طی سالهای اخیر افزایش یافته و ابعاد نظری و تجربی آن بیشتر مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد. در این راستا هدف اصلی مقاله حاضر این است که مدلهای قیمتگذاری دارایی را در قالب دو روش بتا (عاملی) و روش عامل تنزیل تصادفی در بازار سهام ایران مقایسه کند. بنابراین، با استفاده از دادههای ماهانه بازدهی شاخص کل و بازدهی سهام شرکتهای حاضر در بازار بورس اوراق بهادار تهران طی دوره (1)1379 تا (6)1398 و تشکیل سبدهای 5*5 موسوم به سبدهای 25تایی فاما و فرنچ، کارایی و پایداری الگوهای مورد اشاره برای مدلهای تک عاملی (مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای) و چند عاملی (مدل سه عاملی فاما و فرنچ) با استفاده از روش گشتاورهای تعمیمیافته (روش گشتاورهای تعمیم یافته) بررسی و مقایسه میشود. نتایج نشان میدهد روشهای فوق برتری کامل نسبت به یکدیگر ندارند. در واقع، در مدل قیمتگذاری دارایی سرمایهای، روش عامل تنزیل تصادفی، کارایی بیشتر و پایداری کمتری نسبت به روش بتا دارد و در مدل سه عاملی فاما و فرنچ، روش بتا از کارایی بیشتر و پایداری کمتری نسبت به روش عامل تنزیل تصادفی برخوردار است.
اقتصاد مالی
مصطفی عبداله زاده؛ هاشم زارع
چکیده
هدف اصلی این مقاله محاسبه میزان آنتروپی پول در فضای تولید ناخالص داخلی با رویکرد اقتصاد فیزیک و بررسی اثر توسعه بازار سرمایه بر آن است. در این راستا با استفاده از دادههای سالیانه دوره زمانی 1398-1370 در چهارچوب یک مدل رگرسیونی انتقال ملایم (STAR)، رفتار نامتقارن بینظمیهای پولی حول یک حد آستانه در سطوح مختلف ارزش بازار سرمایه به عنوان ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله محاسبه میزان آنتروپی پول در فضای تولید ناخالص داخلی با رویکرد اقتصاد فیزیک و بررسی اثر توسعه بازار سرمایه بر آن است. در این راستا با استفاده از دادههای سالیانه دوره زمانی 1398-1370 در چهارچوب یک مدل رگرسیونی انتقال ملایم (STAR)، رفتار نامتقارن بینظمیهای پولی حول یک حد آستانه در سطوح مختلف ارزش بازار سرمایه به عنوان متغیر انتقال مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیان میکند که در سطوح پایین ارزش جاری بازار سرمایه کشور (رژیم اول) متغیر خالص موجودی سرمایه و کسری بودجه دولتها اثر مثبت و تعداد شرکتهای پذیرفته شده در سازمان بورس اثر منفی بر آنتروپی پول دارند و در سطوح بالای ارزش جاری بازار سرمایه (رژیم دوم) خالص موجودی سرمایه اثر منفی و کسری بودجه دولتها همچنان اثر مثبت بر آنتروپی پولی داشته است. براساس نتایج این مطالعه مشخص میشود پویایی بازار سرمایه باعث کاهش آنتروپی پول که خود شاخصی برای هرزروی و عدم دسترسی به منابع شناخته میشود، خواهد شد.
اقتصاد مالی
وحید تقی نژادعمران؛ زهرا میلا علمی؛ فاطمه زهرا حسین پور
چکیده
بانکها در سایه پشتیبانی وظیفهی فرجامین وامدهندگی بانکمرکزی توانایی بالایی در استفاده از اهرم مالی برای کسب سود و بازدهی بالا در مقایسه با بنگاههای غیربانکی دارند. در این میان توانایی بانکها در بهکارگیری از اهرم به ویژگیهای درونی آنها مانند اندازه، سودآوری و ریسک وابسته است که از خود چرخه فعالیتهای ...
بیشتر
بانکها در سایه پشتیبانی وظیفهی فرجامین وامدهندگی بانکمرکزی توانایی بالایی در استفاده از اهرم مالی برای کسب سود و بازدهی بالا در مقایسه با بنگاههای غیربانکی دارند. در این میان توانایی بانکها در بهکارگیری از اهرم به ویژگیهای درونی آنها مانند اندازه، سودآوری و ریسک وابسته است که از خود چرخه فعالیتهای اقتصادی تاثیر میپذیرند. مطالعه حاضر به دنبال یافتن اثرات تعیین کنندههای نسبت اهرم بانکها در شرایط رونق و رکود اقتصادی است؛ در این راستا، از فیلتر هدریک-پرسکات برای شناسایی چرخهها استفاده کرده و آزمون فرضیههای تحقیق را به کمک روش گشتاورهای تعمیمیافته بر پایه دادههای 18 بانک ایران برای سالهای 1397-1384انجام داده است. نتایج برآورد مدل نشان میدهد: بانکهای بزرگتر تمایل بیشتری به اهرمسازی داشته و شرایط اقتصادی بر این میل اثر معنیداری ندارد.بانکهای با ثبات مالی بهتر و ریسک کمتر در شرایط رونق اقتصادی اتکای پایینتری به اهرم مالی دارند. اثر سنجه سودآوری بر میل به اهرم کردن بانکها به شرایط اقتصادی وابسته است؛ در زمان رونق اقتصادی بانکهای با سودآوری بهتر انگیزه بالاتری به اهرم کردن دارند. همچنین چگونگی اثر تورم بر اهرم مالی بانکها به شرایط اقتصادی وابسته است؛ در هنگام رونق اقتصادی تورم به اتکای بیشتر به اهرم در بانکها دامن میزند.
اقتصاد مالی
حمیدرضا ارباب؛ حمید آماده؛ امین امینی
چکیده
در این مطالعه عوامل ایجاد کننده بیثباتی اقتصادی که منجر به تغییر بازدهی شرکتهای پتروشیمی در وضعیتهای متفاوت بازار با توجه به سطوح مختلف سرمایه آنها میشود، مورد بررسی قرار گرفت. در این خصوص از دادههای فصلی مخارج جاری دولت، درآمدهای عمومی دولت، حجم نقدینگی، تولید ناخالص داخلی و نرخ ارز به عنوان متغیرهای سیاستی برای سالهای ...
بیشتر
در این مطالعه عوامل ایجاد کننده بیثباتی اقتصادی که منجر به تغییر بازدهی شرکتهای پتروشیمی در وضعیتهای متفاوت بازار با توجه به سطوح مختلف سرمایه آنها میشود، مورد بررسی قرار گرفت. در این خصوص از دادههای فصلی مخارج جاری دولت، درآمدهای عمومی دولت، حجم نقدینگی، تولید ناخالص داخلی و نرخ ارز به عنوان متغیرهای سیاستی برای سالهای 1397-1384 استفاده شده است. نظر به نوع سری زمانی در دسترس و قابلیتهای مدنظر، مدل ARIMA-GARCH به منظور ایجاد یک شاخص جهت نمایش نااطمینانی سیاستهای اقتصادی مورد استفاده قرار گرفت. نتیجه حاصل در تخمین مدل رگرسیون کوانتایل، به همراه سایر عوامل تأثیر گذار بر بازدهی شرکتها، شامل قیمت سبد نفت اوپک و نرخ بازده حقیقی و نرخ بازاری ارز مورد استفاده قرار گرفت. براساس نتایج، هرگونه نااطمینانی سیاستهای اقتصادی در بازار نزولی، اثر منفی بیشتری را بر بازدهی شرکتهای پتروشیمی با سرمایه کمتر میگذارد. شدت این اثر با صعودی شدن بازار سرمایه کاهش مییابد. همچنین شرکتهایی که سرمایه بیشتری دارند کمترین تأثیر را از نااطمینانی سیاستهای اقتصادی خواهند داشت.
اقتصاد مالی
فیروز شقاقی؛ عسگر پاک مرام؛ یونس بادآورنهندی
چکیده
توسعه مالی در جهت دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و پایدار از اهداف اصلی سیاستگذاران اقتصادی محسوب میشود. از رویکردهای مهم توسعه مالی بسط و تعمیق بازار سهام است. چنین بسط و تعمیقی بیش از هر چیزی نیازمند بهبود حکمرانی خوب یا همان کیفیت نهادی است. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر مولفههای کیفیت نهادی (حق اعتراض ...
بیشتر
توسعه مالی در جهت دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و پایدار از اهداف اصلی سیاستگذاران اقتصادی محسوب میشود. از رویکردهای مهم توسعه مالی بسط و تعمیق بازار سهام است. چنین بسط و تعمیقی بیش از هر چیزی نیازمند بهبود حکمرانی خوب یا همان کیفیت نهادی است. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر مولفههای کیفیت نهادی (حق اعتراض و پاسخگویی، ثبات سیاسی و نبود خشونت و تروریسم، اثربخشی دولت، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فساد) بر متغیرهای بازار سهام به تفکیک گروه کشورهای اسلامی (10 کشور) و غیراسلامی (37 کشور) طی دوره زمانی 2002 تا 2016 با استفاده از روش پانل دیتا پرداخته است.نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که مولفههای کیفیت نهادی نقش تعیین کنندهای در رشد قیمت سهام نسبت به رشد بازدهی متوسط کل اقتصاد و همچنین رشد حجم معاملات سهام نسبت به رشد کل حجم معاملات اقتصاد در هر دو گروه از کشورهای مورد بررسی دارد با این تفاوت که تاثیر این مولفهها در ارتباط با گروه کشورهای اسلامی به مراتب بیشتر از گروه کشورهای غیراسلامی است. علاوه بر این، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، افزایش اندازه تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت و مخارج مصرف نهایی دولت به قیمت ثابت در هر دو گروه از کشورها تاثیر معناداری بر رشد حجم معاملات سهام و قیمت سهام دارد.