اقتصادکلان
عبدالرسول صادقی؛ حسین مرزبان؛ علی حسین صمدی؛ کریم آذربایجانی
چکیده
وضعیت نامطلوب شاخصهای کلان رشد اقتصادی، سرمایهگذاری و نرخ تورم و عدم تناسب میان حجم بالای نقدینگی در دست مردم و نقدینگی پایین بخش تولید، همواره یکی از مشکلات موجود در اقتصاد ایران بوده است. به این علت، ارتباط میان بازارهای مالی موازی سرمایه، سپردههای بانکی و سفتهبازی در بازار ارز و به علاوه نقش بانک مرکزی در بهرهگیری از ابزار ...
بیشتر
وضعیت نامطلوب شاخصهای کلان رشد اقتصادی، سرمایهگذاری و نرخ تورم و عدم تناسب میان حجم بالای نقدینگی در دست مردم و نقدینگی پایین بخش تولید، همواره یکی از مشکلات موجود در اقتصاد ایران بوده است. به این علت، ارتباط میان بازارهای مالی موازی سرمایه، سپردههای بانکی و سفتهبازی در بازار ارز و به علاوه نقش بانک مرکزی در بهرهگیری از ابزار پولی نرخ بهره با هدف جابهجایی نقدینگی میان آنها به منظور اثرگذاری بر شاخصهای کلان هدف، میتواند تعیینکننده باشد. از این رو، مطالعه حاضر در بازه زمانی 1396-1367 با استفاده از سیستم معادلات همزمان و روش حداقل مربعات سه مرحلهای (3SLS)، این مهم را مورد ارزیابی قرار داده است. نتایج نشان میدهد که بازارهای عنوان شده در سطح معناداری قابل توجهی، رابطه منفی با یکدیگر داشتهاند. دو واسطه مالی بازار سهام و سپردههای بانکی، اثرگذاری مثبت و معناداری بر سرمایهگذاری و رشد اقتصادی داشته و در مقابل، سفتهبازی در بازار ارز، اثر منفی و معناداری را نشان داده است. علاوه بر این، سپردههای بانکی، اثر منفی و معناداری بر شاخص بهای کالاهای مصرفی داشته و در مقابل، سفتهبازی ارزی اثر مستقیم و معناداری را نشان داده است. در نهایت، با وجود تایید جانشین بودن این سه بازار مالی، ابزار پولی نرخ بهره به علت سرکوب شدن، کارایی خود را در جابهجایی نقدینگی میان آنها به منظور تاثیرگذاری بر شاخصهای اقتصادی مدنظر از دست داده و عملا موجب کاهش قدرت بازارگردانی بانک مرکزی شده است.