دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258520201221Balance of Payments Constraint and Economic Growth: Evidence from the Thirlwall’s Law in Developing Oil Countries (ARDL and Kalman Filter Approach)محدودیت ترازپرداختها و رشد اقتصادی: شواهدی از قانون تیروال در کشورهای در حال توسعه نفتی( رهیافت ARDL و کالمن فیلتر)1341252710.22054/ijer.2020.45763.785FAعلیعرب مازار یزدیاستادیار، گروه اقتصاد توسعه، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانتیمورمحمدیدانشیار، گروه اقتصاد نظری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران0000-003-4394-774Xعاطفهتکلیفاستادیار، گروه اقتصاد انرژی و محیطزیست، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانرضاجلال پناهیدانشجوی دکتری اقتصاد نفت و گاز، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20190828In the Balance of Payments Constrained Growth (BPCG) model, demand variables such as export and import determine the limit of economic growth in the long run. In this study, we compare the results of both basic and extensive forms of the Thirlwall model for developing oil producing countries considering the key role of oil exports and foreign-exchange reserves. To do so, two groups of oil developing countries are categorized based on the average daily oil production. The first category includes Iran, Saudi Arabia, Venezuela, and Mexico, and the second one is Egypt, Algeria, Nigeria, and Indonesia. Additionally, the price and income elasticities of demand for imports and exports as well as the co-integration are investigated by using an ARDL (Autoregressive Distributed Lag) model and Pesaran and Shin’s bound test. The price and income elasticities are also calculated with Kalman filter method. Then, we calculate the constrained growth in various forms for ten-year overlapping periods from 1960 to 2016 and finally test the validity of the Thirlwall law. The results indicate that Thirlwall law is not confirmed for several developing oil producing countries. The lower rate of real growth compared to constrained growth of payments in some economies including Iran can be attributed to factors such as the lower rate of capital inflow growth than the growth rate of export volumes as well as the positive effect of foreign income on the constrained growth of payments. The results show that the balance of payments is not a limiting factor for Iran's economic growth which confirms the fact that improving economic growth, in the long run, depends on the improving of the supply side.<em>در مدل رشد محدودشده تراز پرداختها، متغیرهای تقاضا از جمله صادرات و واردات</em><em> حد</em><em> رشد اقتصادی در بلندمدت را تعیین میکنند. با توجه به نقش صادرات نفت و منابع ارزی ناشی از آن در اقتصادکشورهای تولیدکننده نفت، کاربرد و مقایسه نتایج حاصل از فرمهای پایه و گسترده مدل تیروال</em> <em>در کشورهای در حال توسعه نفتی</em> <em>هدف این مطالعه است. برای این منظور</em><em>،</em><em>دو گروه کشورهای در حال توسعه نفتی با توجه به متوسط تولید روزانه نفت در نظر گرفته شدهاند؛ گروه اول، شامل کشورهای ایران، عربستان، ونزوئلا و مکزیک و در گروه دوم، شامل کشورهای مصر، الجزایر، نیجریه و اندونزی</em><em> میشود. </em><em>کششهای درآمدی و قیمتی واردات و صادرات و وجود همانباشتگی با استفاده از مدل </em>ARDL<em> و آزمون کرانههای پسران و شین، همچنین محاسبه کششها با روش کالمن فیلتر مورد بررسی قرار گرفت. سپس رشد محدود شده در فرمهای مختلف برای دورههای همپوش 10 ساله </em><em>در دوره زمانی 2016-1960 </em><em>محاسبه و درنهایت اعتبار قانون تیروال آزمون شده است. نتایج بیانگر عدم تایید قانون تیروال در اغلب کشورهای در حال توسعه است. کمتر بودن رشد واقعی از رشد محدود شده تراز پرداختها در اقتصادهایی از جمله ایران را میتوان به عواملی مانند نرخ پایینتر رشد جریان ورودی سرمایه نسبت به نرخ رشد حجم صادرات و اثر مثبت درآمد خارجی بر رشد محدود شده تراز پرداختها نسبت داد. این</em> <em>نتیجه که وضعیت ترازپرداختها محدودکننده رشد اقتصادی ایران نبوده است، تاییدی بر این دیدگاه است که بهبود رشد اقتصادی ایران در بلندمدت منوط به بهبود وضعیت طرف عرضه است.</em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258520201221The Impact of Nominal Foreign Exchange Rate Fluctuations and Business Cycles on Nonperforming Loans with an Emphasis on Regime Changes and Time-Scaleتاثیر نوسانات نرخ ارز اسمی و چرخههای تجاری بر مطالبات شبکه بانکی کشور با تاکید بر تغییرات رژیم و زمان- مقیاس35641194110.22054/ijer.2020.45154.779FAسهیلرودریدانشجوی دکتری اقتصاد، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایرانمسعودهمایونی فردانشیار اقتصاد ، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایرانمصطفیسلیمی فراستاد اقتصاد، دانشکده علوم اداری و اقتصادی، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایرانJournal Article20190730In this research, the role of nominal exchange rate volatility and business cycles on the banking nonperforming loans was investigated by using Markov-Switching model during 2005-2018 using seasonal data. Business cycles were extracted from GDP by using the Hodrick Prescott filter. Also, the wavelet transform model was used to extract nominal exchange rate fluctuations. The results showed that the exchange rate volatility varies in different periods of time and in longer period of time, the foreign exchange rate volatility has a greater negative and significant effect on nonperforming loans of banking network. It shows a dependence of government on banking network. Also, the impact of business cycles depends on the nonperforming loans regime. The sustainability of low regime is bigger than high regime. The results also show that the impact of value added of different sectors of economy varies in different regimes of nonperforming loans. These results indicate that banking system should take into account the value added of different sectors of economy and nonperforming loans regimes which could decrease nonperforming loans.<em>در این پژوهش نقش نوسانات نرخ ارز اسمی و چرخههای تجاری در کنار ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصاد بر مطالبات شبکه بانکی کشور با استفاده از الگوی چرخشی مارکف و لحاظ مقیاس-زمان طی دوره زمانی 1396-1384 به صورت فصلی بررسی شده است. در این مطالعه جهت استخراج چرخه</em><em></em><em>های تجاری ازداده</em><em></em><em>های تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت 1390 و رویکرد فیلتر هودریک پرسکات و جهت استخراج نوسانات نرخ ارز اسمی نیز از الگوی تبدیل موجک استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تاثیر نوسانات نرخ ارز در دورههای زمانی مختلف متفاوت است و هرچه دوره زمانی بزرگتر میشود، نوسانات نرخ ارز تاثیر منفی و معنادار بر مطالبات شبکه بانکی دارد و خود میتواند وابستگی میان دولت و شبکه بانکی را نشان دهد. همچنین تاثیر چرخههای تجاری بستگی به رژیم مطالبات بانکی دارد. پایداری رژیم پایین بیشتر از رژیم بالای مطالبات بانکی است. همچنین نتایج نشان می دهد تاثیر ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصاد بسته به رژیم مطالبات بانکی متفاوت است. این نتایج نشان میدهد شبکه بانکی در راستای اعطای تسهیلات باید ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصاد و همچنین رژیم مطالباتی را در نظر گیرد که خود میتواند وصول بیشتر مطالبات و کاهش مطالبات معوق را به دنبال داشته باشد.</em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258520201221The Impact of Immigration on Afghanistan’s
Work-force Training and Skills: A Case Study of Refugees Returning from Iranتاثیر مهاجرت بر آموزش و مهارتهای نیروی کار افغانستان: مطالعه موردی مهاجران بازگشته از ایران65901252810.22054/ijer.2020.41368.748FAسعیدعیسی زادهدانشیارگروه اقتصاد، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایرانعزت اللهعباسیاندانشیار گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، تهران، ایراناحمد ضیاءنوریکارشناس ارشد اقتصاد، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایرانJournal Article20190311Afghanistan is a country having the most refugees in the world. The existence of a long common border and linguistic, religious and cultural similarities between Afghanistan and Iran has created a situation in which the vast majority of Afghan immigrants (43 %) stay in the Iran. After taking up the process of the voluntary return of Afghan refugees with the UNHCR program, 6.2 million people have returned to the home country since 2002. This study is going to use questionnaire data to examine the impact of immigration to Iran on the education and skills of Afghan labor force during the period of 2002-2017. The research results indicate that immigration to Iran has a positive and significant effect on education and skills of Afghan labor force. Besides, the acquired skills, the level of immigrant literacy, the opportunities for education and skills, the type of profession and the duration of their stay in Iran have a significant effect on the employment rate of returning persons. Also, there are significant relationships between: 1) the type of immigrant profession and income, 2) the legality of the immigration process and the opportunities for education and skills in Iran. It also shows that immigration for migrant households is profitable and they are satisfied with immigration to Iran. Hence their satisfaction leads to immigrate again.<em>وجود مرز مشترک، اشتراکات زبانی، مذهبی و فرهنگی میان</em><em> افغانستان و ایران</em><em> شرایطی را فراهم کرده که حدود 43 درصد مهاجران افغانستان در کشور ایران سکونت گزینند. از سال 1381 روند بازگشت اختیاری مهاجران افغانستان از سطح جهان به کمک </em><em>کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد آغاز و تاکنون بیش از 2/6 میلیون نفر به این کشور بازگشتها</em><em>ند. هدف </em><em>این مطالعه، </em><em>بررسی سطح و نوع مهارتهای کسب شده این مهاجرین در کشور ایران و درنتیجه امکان اشتغال آنها در کشور افغانستان </em><em>است. در این راستا با استفاده از دادههای پرسشنامهای به بررسی تاثیر مهاجرت به کشور ایران بر آموزش و کسب مهارتهای نیروی کار افغانستان در بازه زمانی 1396-1381پرداخته شد. </em><em>نتایج تحقیق حاکی از آن است که مهاجرت به کشور ایران بر میزان فراگیری آموزش و مهارتهای نیروی کار افغانستان اثر مثبت و معنیداری دارد. همچنین مهارتهای فراگیری شده توسط مهاجران در بازار کار کشور ایران، سطح سواد مهاجران بازگشته از کشور ایران، فرصتهای فراگیری آموزش و مهارت برای مهاجران در کشور ایران، نوع حرفه مهاجران در کشور ایران و مدت اقامت مهاجران در کشور ایران بر نرخ اشتغال مهاجران بازگشته در بازار کار کشور افغانستان اثرمثبت و معنیداری دارد. براساس یافتههای مطالعه، بین نوع حرفه مهاجران در بازار کار کشور ایران و میزان درآمد آنها، قانونی بودن روند مهاجرت و فرصتهای آموزش و مهارت در کشور ایران رابطه معنیداری وجود دارد. همچنین مهاجرت برای خانوادههای مهاجر درآمدزا بوده و از مهاجرت به کشور ایران راضی هستند و رضایتشان بر تصمیم مهاجرت دوباره به این کشور تاثیرگذار است</em>.دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258520201221Revisiting the Relationship between Economic Growth and Inflation in Iran Using Time-Frequency Analysisبازبینی رابطه میان رشد اقتصادی و تورم در ایران با استفاده از تحلیل در حوزه زمان– فرکانس911151253810.22054/ijer.2020.43207.765FAمحمدعبدی سیّدکلاییاستادیار، گروه اقتصاد، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران0000-0002-0528-7974صالحطاهری بازخانهدانشآموخته دکتری اقتصاد، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایرانJournal Article20190522The relationship between economic growth and inflation is one of the long-standing issues in macroeconomics, which is theoretically and politically confronted with many controversies. This is especially important for the Iran's economy, which seeks to achieve price stability and accelerate economic growth. In this regard, the present study has used continuous wavelet transformation to provide a new insight into the relationship between economic growth and inflation with time-frequency analysis in 1369:2–1397:2. The results show that in the long run (more than 4 years), an increase (decrease) in economic growth is accompanied by a decrease (increase) in inflation. In addition, the increase in economic growth has caused inflationary pressures in limited form and in short run (1380-1383). Therefore, it is recommended that policy makers focus more on economic growth in the long run.<em>رابطه میان رشد اقتصادی و تورم یکی از مسائل دیرینه در اقتصاد کلان بهشمار میرود که از لحاظ نظری و سیاستی با مناقشههای زیادی روبهرو است. این موضوع برای اقتصاد ایران که به دنبال دستیابی به ثبات قیمتها و تسریع رشد اقتصادی است، اهمیت ویژهای دارد. در این راستا، پژوهش حاضر از تبدیل موجک پیوسته استفاده کرده است تا با تحلیل در حوزه زمان- فرکانس طی سالهای 1397:02 </em><em>–</em><em> 1369:02 بینش جدیدی در خصوص ارتباط متقابل رشد اقتصادی و تورم ارائه کند. نتایج نشان میدهند در بلندمدت (بیشتر از 4 سال)، افزایش (کاهش) در رشد اقتصادی با کاهش (افزایش) تورم همراه است. علاوه بر این، افزایش رشد اقتصادی به صورت محدود و در کوتاهمدت (سالهای 1383</em><em>–</em><em> 1381) فشار تورمی ایجاد کرده است. بنابراین، توصیه میشود در بلندمدت سیاستگذار تمرکز بیشتری بر رشد اقتصادی داشته باشد</em><em>.</em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258520201221The Interaction of the Market Structure Components in Sugar Supply Chain of Iranبررسی تاثیر متقابل عناصر ساختار بازار در زنجیره تامین شکر ایران1171361208310.22054/ijer.2019.31181.536FAپریچهرنجفیدانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد کشاورزی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اردکان، یزد، ایرانمسعودفهرستی ثانیاستادیار، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اردکان، یزد، ایرانمحمدرضانظریاستادیار، گروه اقتصاد محیط زیست و منابع طبیعی، پژوهشکده علوم محیطی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایراناکرمنشاطاستادیار، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه اردکان، یزد، ایرانJournal Article20180411The market structure of the sugar industry in Iran, due to the production of high share of products by a few firms, has moved away from competitive market conditions, which is expected to result in market failure due to the inefficiency of monopoly. So the main questions addressed in this paper are; How we can increase the share of low-income firms and what is the relationship between the efficiency of firms and the market structure of this industry. In order to answer these questions, using the cross-efficiency ranking method, the maximum relative distance from the anti-ideal virtual decision-making unit based on the data envelopment analysis method and the efficiency of these companies was evaluated. Then, using parametric models, the relationships among behavior, profitability, efficiency and market structure of these firms were examined. Statistics and information of sugar factories in Iran in 2014 were analyzed using GAMS and SHAZAM softwares. Based on the results, there is an interaction relationship between structure and performance in the industries in sugar supply chain. Increasing the profitability of small-scale units compared to large units by implementing supportive policies and reducing the cost of providing inputs, increasing the efficiency and quality of sugar production through investment in R&D, branding, developing new markets by implementing export incentive policies and productivity management cycle are ways to modify the structure of the sugar supply chain.<em>ساختار بازار صنعت قند و شکر در ایران بهدلیل تولید سهم بالای محصولات توسط معدودی از بنگاهها از شرایط بازار رقابتی فاصله گرفته که پیامد آن شکست بازار بهواسطه ناکارایی حاصل از انحصار، مورد انتظار است. از این رو، این سوال پیش میآید که چگونه میتوان سهم بنگاههایی با تولید پایین را افزایش داد و ارتباط بین کارایی بنگاهها و ساختار بازار این صنعت چگونه است. بهمنظور پاسخ به این سوالات، ابتدا با استفاده از روش رتبهبندی کارایی متقاطع حداکثر فاصله نسبی از واحد تصمیمگیرنده مجازی آنتیایدهال مبتنی بر روش تحلیل پوششی دادهها به ارزیابی کارایی این بنگاهها پرداخته شد. سپس با بهکارگیری الگوهای پارامتریک، روابط بین رفتار، سودآوری، کارایی و ساختار بازار بنگاههای بیان شده بررسی شد. آمار و اطلاعات کارخانجات قند و شکر ایران در سال 1393 با استفاده از نرمافزارهای </em><em>GAMS</em><em> و </em><em>SHAZAM</em><em> مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر پایه نتایج پژوهش ، ارتباط متقابل بین ساختار و عملکرد در صنایع حاضر در زنجیره تامین قند و شکر ایران وجود دارد و این در حالی است که رفتار بازار شکر ایران از الگوی خاصی تبعیت نمیکند. تقویت سودآوری واحدهای کوچک مقیاس نسبت به واحدهای بزرگ از طریق اعمال سیاستهای حمایتی و کاهش هزینه تامین نهادهها، برندسازی، افزایش کارایی و کیفیت تولید قند و شکر بهواسطه سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و همچنین توسعه بازار با اعمال سیاستهای محرک صادرات و اجرای چرخه مدیریت بهرهوری از راهکارهای افزایش سودآوری در صنعت و در نتیجه، تعدیل ساختار زنجیره تامین شکر به شمار می رود</em><em>.</em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258520201221The Effect of Institutional Quality Components on
Stock Market Variables
(Selected Islamic and Non-Islamic Countries)تأثیر مولفههای کیفیت نهادی بر متغیرهای بازار سهام (کشورهای اسلامی و غیر اسلامی منتخب)1371661207310.22054/ijer.2020.37072.658FAفیروزشقاقیدانشجوی دکتری، گروه حسابداری، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایرانعسگرپاک مرامدانشیار، گروه حسابداری، واحد بناب، دانشگاه آزاد اسلامی، بناب، ایرانیونسبادآورنهندیدانشیار، گروه حسابداری، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایرانJournal Article20181031Financial development is one of the main goals of economic policymakers to achieve sustainable economic growth. One of the important approaches to financial development is the expansion and deepening of the stock market. However, such expansion needs improvement of good governance, or institutional quality. Given the importance of this issue, the present study investigates the effect of institutional quality indicators (voice and accountability, political stability without violence, government effectiveness, regulatory quality, rule of law, and corruption control) on stock market variables by two Islamic countries group (10 countries) and non-Islamic countries (37 countries) during period from 2002 to 2016 using data panel method. The results showed that the institutional quality components plays an important role in the growth of stock prices relative to the growth of the average return on the whole economy as well as the increase in the volume of stock trading relative to the growth of the total turnover in both groups of countries. However, the impact of these components on the group of Islamic countries is far greater than that of non-Islamic countries. In addition, foreign direct investment, increasing real GDP at a constant price, and government final expenditure at constant price in both groups of countries have a significant impact on the growth of stock trading volumes and stock prices.<em>تو</em><em>سعه مالی در جهت دستیابی به رشد اقتصادی مستمر و پایدار از اهداف اصلی سیاستگذاران اقتصادی محسوب میشود. از رویکردهای مهم توسعه مالی بسط و تعمیق بازار سهام است. چنین بسط و تعمیقی بیش از هر چیزی نیازمند بهبود حکمرانی خوب یا همان کیفیت نهادی است. با توجه به اهمیت این موضوع، مطالعه حاضر به بررسی تاثیر مولفههای کیفیت نهادی (حق اعتراض و پاسخگویی، ثبات سیاسی و نبود خشونت و تروریسم، اثربخشی دولت، کیفیت قوانین و مقررات، حاکمیت قانون و کنترل فساد) بر متغیرهای بازار سهام به تفکیک گروه کشورهای اسلامی (10 کشور) و غیراسلامی (37 کشور) طی دوره زمانی 2002 تا 2016 با استفاده از روش پانل دیتا پرداخته است.</em><em>نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که مولفههای کیفیت نهادی نقش تعیین کنندهای در رشد قیمت سهام نسبت به رشد بازدهی متوسط کل اقتصاد و همچنین رشد حجم معاملات سهام نسبت به رشد کل حجم معاملات اقتصاد در هر دو گروه از کشورهای مورد بررسی دارد با این تفاوت که تاثیر این مولفهها در ارتباط با گروه کشورهای اسلامی به مراتب بیشتر از گروه کشورهای غیراسلامی است. علاوه بر این، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، افزایش اندازه تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت و مخارج مصرف نهایی دولت به قیمت ثابت در هر دو گروه از کشورها تاثیر معناداری بر رشد حجم معاملات سهام و قیمت سهام دارد.</em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258520201221Comparing Actual Efficiency and Productivity of Iranian Manufacturing Industries with an Ideal Indexمقایسه کارایی و بهرهوری موجود با وضعیت مطلوب در صنایع کارخانهای ایران1672131208210.22054/ijer.2020.46762.793FAمحمد قلییوسفیاستاد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانحمیدآمادهدانشیار، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانشیماسنگسریدانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20191014In this paper we have tried to evaluate efficiency and productivity performance of Iranian manufacturing industries during the period 1995-2015. For this purpose we have used the data of Iranian two digits manufacturing Industries based on ISIC classification and used technique of Data Envelopment Analysis (DEA) and Malamquist Index. To compare the relative performance of manufacturing industries, we have then compared this performance of Iranian industries with an ideal Index which we have constructed based on the average performance of the three developed industrialized economies of USA, Germany and Japan. The result shows that not only productivity and efficiency of Iranian manufacturing industries are very low in almost all the branches in absolute terms, but also inefficiency are more pronounced when compared with our estimated ideal Index. Our disaggregation of efficiencies performance also shows that in almost all industrial branches allocative inefficiency is much higher than technical inefficiencies, indicating that , government macroeconomic mismanagement leads to inflationary pressures and high costs.<em>تحقیق حاضر با هدف بررسی عملکرد کارایی و بهرهوری صنایع کارخانهای ایران صورت گرفته است</em><em>.</em><em> برای این منظور از اطلاعات آماری مربوط به کدهای </em><em>ISIC</em><em> دورقمی صنایع کارخانه</em><em></em><em>ای ایران استفاده و میزان کارایی و بهرهوری در دوره زمانی 94 -1374تخمین زده شد. سپس با ایجاد یک شاخص مطلوب، عملکرد واقعی صنایع ایران با میانگین عملکرد کارایی و بهرهوری صنایع مشابه سه کشور توسعه یافته به عنوان عملکرد مطلوب مقایسه شد.</em><em>نتیجه مطالعه نشاندهنده پایین بودن کارایی و بهرهوری در صنایع ایران در دوره مورد بررسی است.</em><em>با تفکیک کارایی به کارایی فنی و تخصیص،</em><em>نتیجه مطالعه نشان داد که علاوه بر اینکه میانگین کارایی و بهرهوری کل صنایع پایین بوده در زیرشاخههای صنعتی نیز میزان کارایی و بهرهوری بسیار پایینتر از حد مطلوب بوده است.</em><em>یافته</em><em></em><em>های تحقیق همچنین نشان میدهد که در همه صنایع، کارایی تخصیص نسبت به عملکرد کارایی فنی در دوره مورد بررسی به مراتب کمتر بوده است. </em>