دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258320200621The Responses of Stock, Gold and Foreign Exchange Markets to Financial Shocks: VAR-MGARCH Approachواکنش بازارهای ارز، سهام و طلا نسبت به تکانههای مالی در ایران: با تاکید بر اثرات سرریز تلاطم1271178810.22054/ijer.2020.44248.774FAوحیددهباشیدانشجوی دکتری اقتصاد مالی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانتیمورمحمدیدانشیار، گروه اقتصاد نظری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران0000-0003-4394-774Xعباسشاکریاستاد، گروه اقتصاد نظری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران،0000-0002-8153-3639جاویدبهرامیدانشیار، گروه اقتصاد بازرگانی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20190629The aim of this paper is to investigate the responses of stock, gold and foreign exchange markets in Iran, with an emphasis on the spillover volatility effects. For this purpose, the rate of return of variables is calculated by using the daily data of Tehran Stock Exchange price index, exchange rate and gold price during the period of 25 March 2009 to 18 July 2018. The estimated model investigates volatility spillovers in the markets using the VAR-BEKK-GARCH approach. The impulse-response functions are estimated by including the possibility of the asymmetry of the coefficients of the cross terms of the errors in MGARCH-type equations. The results show two-way volatility spillover between foreign exchange and stock markets, one-way volatility spillover from the foreign exchange to gold markets and one-way volatility spillover from the gold to stock markets. Moreover, the findings obtained from the impulse-response functions confirm the spread of uncertainty among the financial markets in Iran.هدف این مقاله بررسی واکنش بازارهای مالی در ایران نسبت به تکانههای یکدیگر با تاکید بر اثرات سرریز تلاطم است. برای این منظور با استفاده از دادههای روزانه شاخص قیمت سهام بورس اوراق بهادار تهران، نرخ ارز و قیمت طلا طی دوره زمانی 25/03/2009 تا 18/07/2018، نرخ بازده متغیرها محاسبه شد و بررسی سرریز تلاطم بین بازارها با رهیافت VAR-BEKK-GARCH صورت گرفت. علاوه بر این، توابع ضربه- واکنش در این مطالعه با لحاظ واریانس ناهمسانی جملات خطای معادلات از نوع MGARCH محاسبه شد. نتایج حاصل از برآورد مدل نشاندهنده تائید سرریز تلاطم به صورت دوطرفه بین بازارهای ارز و سهام، سرریز تلاطم یک طرفه از سمت بازار ارز به بازار طلا و از بازار طلا به بازار سهام است. همچنین یافتههای حاصل از توابع ضربه- واکنش، انتقال نااطمینانی بین بازارهای مالی در ایران را تائید میکند.https://ijer.atu.ac.ir/article_11788_a9b788b362b8f9620b99b64ebc13a9b4.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258320200621International Effects of Oil Price Shocks and Trade Spilloverآثار شوکهای قیمت جهانی نفت با در نظر گرفتن اثرات سرریز تجارت: مطالعه موردی کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت29591178910.22054/ijer.2020.43479.770FAالهامخیراندیشدانشجوی دکتری علوم اقتصادی، موسسه آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامهریزی، تهران، ایرانسعیدمشیریاستاد، دپارتمان اقتصاد، دانشگاه ساسکاچوان، ساسکاچوان، کاناداناصرخیابانیدانشیار، گروه اقتصاد بازرگانی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایراناحمدرضاجلالی نائینیدانشیار، گروه برنامهریزی سیستمها و علوم اقتصادی، موسسه آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامهریزی، تهران، ایرانJournal Article20190608Oil price shocks have direct and indirect impacts on the economies of oil-exporting and oil-importing countries. The direct impacts are through demand and supply channels and the indirect (spillover) impacts are through interaction between the countries. Most studies have focused on the direct effects of the oil price shocks in a specific country or a region and research works on indirect impacts are limited. In this research, the direct and indirect effects (spillover) of oil shocks on both groups of oil-exporting and oil-importing countries are estimated using a dynamic system model. The spillover effects are defined and measured by the “Trade Ratio” and “Weighted Average Economic Growth” indicators. The sample includes 30 oil-exporting and oil-importing countries with a share of 73 percent of the world’s economy. The results show that a positive oil price shock reduces economic growth in oil-importing countries and increases it in oil-exporting countries, but international trade between the oil- exporting and oil-importing countries mitigates the impact of oil shocks on economic growth of both groups.<em>شوکهای قیمت نفت، آثار مستقیم و غیرمستقیم متفاوتی بر اقتصاد کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت بر جای میگذارند. در بیشتر مطالعات پیشین، آثار شوکهای نفتی بر اقتصاد هر گروه به طور مجزا بررسی و در نتیجه به تاثیر بین المللی شوکها با توجه به ارتباطات تجاری بین کشورها توجه نشده است. در این پژوهش، آثار مستقیم و غیرمستقیم (سرریز) شوکهای نفتی در هر دو گروه کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت شامل 30 کشور صادرکننده و واردکننده نفت که 73 درصد اقتصاد جهان را در اختیار دارند با توجه به روابط تجاریشان و از طریق یک مدل سیستمی پویا برآورد میشود. به منظور برآورد واکنشهای اقتصاد کشورها به شوکهای قیمت نفت در طول زمان از یک مدل خودرگرسیون برداری پانلی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد تجارت بینالمللی بین کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت توانسته شدت اثرگذاری شوکهای نفتی بر رشد اقتصادی هر دو گروه صادرکننده و واردکننده نفت را تعدیل کند؛ به این معنی که با لحاظ نقش تجارت، اثر افزایش رشد اقتصادی در مورد کشورهای صادرکننده نفت به دنبال شوکهای مثبت قیمت نفت، کاهش یافته و سریعتر نیز ناپدید میشود. در مورد کشورهای واردکننده نفت نیز به دلیل رابطه قوی این کشورها با کشورهای توسعهیافته صادرکننده نفت، مانند کانادا - که به علت ساختار صنعتیشان از افزایش قیمت نفت منتفع نمیشوند- تاثیر منفی شوک نفتی در ابتدا تشدید میشود، اما در دورههای بعدی این اثرات سریعتر تعدیل میشود. نتایج این تحقیق همچنین نشان میدهند میزان اثرگذاری شوکهای قیمت نفت در دورههایی که روند قیمت نفت همواره صعودی است، ضعیفتر از دورههایی است که رشد قیمت نفت کمتر و یا بیشتر منفی است</em><em>.</em>https://ijer.atu.ac.ir/article_11789_94579dc095fabaa54dae168abb3f83d5.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258320200621Structural Challenges of Monetary Policy-Making in Iranian Economy and Comprehensive Processing Model of Policy-Makingچالشهای ساختاری سیاستگذاری پولی در اقتصاد ایران و ارائه الگوی فرآیند جامع خطمشیگذاری61841179010.22054/ijer.2019.42945.762FAفرهادمتین نفسدانشجوی دکتری مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، تهران، ایران،فتاحشریف زادهاستاد، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانمهنازربیعیاستادیار، گروه اقتصاد، دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، تهران، ایرانسید احمدحسینی گل افشانیاستادیار، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب، تهران، ایرانJournal Article20190515Economic policies include policy-making in monetary- banking, financial and commercial aspects. Monetary policies are more important in bank-oriented economies and in this countries, The Government determines other policies based on monetary market policy. The present research is conducted concerningthe challenges of the national economy including inflation growth, price shocks, liquidity growth, bankruptcy of financial institutions and failed projects, with the goal of proposing a model for monetary policy-making process. In this research, an analytical model was designed based on a six-stage policy-making process, and effective organizations and factors were identified after explorative studies and interview with scholars. The Results confirmed the necessity of the existence of 8, 8, 12, 7, 7 , 11 organizations in the stages of identification, formulation, approval, implementation, evaluation and modification/ termination of policies, as well as confirmed the effect of 7 internal and 6 external factors on policy-making process.<em>سیاستهای اقتصادی کشورها شامل خطمشیگذاری در حوزههای مختلف پولی و بانکی، مالی و بازرگانی است</em>.<em> سیاستهای پولی در اقتصادهای بانک محور اهمیت بیشتری دارد و دولت سیاستهای سایر حوزهها را براساس بازار پول تنظیم میکند. پژوهش حاضر با توجه به چالشهای اقتصاد کشور از جمله رشد تورم، شوکهای قیمتی، رشد نقدینگی، ورشکستگی موسسات مالی و طرحهای ناموفق و با هدف ارائه الگوی فرآیند خطمشیگذاری دراین حوزه انجام شده است. دراین پژوهش براساس فرآیند شش مرحلهای خطمشیگذاری و پس از انجام مطالعات اکتشافی و مصاحبه با خبرگان، سازمانها و عوامل موثر احصا و مدل تحلیلی طراحی شد. مدل با دادههای پرسشنامه و پس از تعیین روایی و پایایی با روش </em>CVR<em> و ضریب آلفای کرونباخ، و تکنیکهای آماری و تحلیل عاملی تائیدی و نرمافزارهای </em><em>SPSS</em><em>، </em><em>LISREL</em><em> و </em><em>Excel</em><em> برازش شد. نتایج به ترتیب لزوم حضور 8 ، 8، 12، 7، 7، 11 سازمان در مراحل تشخیص، تدوین، تصویب، اجرا، ارزیابی و تغییر/خاتمه خطمشی و تاثیر 7 عامل داخلی و 6 عامل خارجی را بر فرآیند خطمشیگذاری تائید کرد.</em>https://ijer.atu.ac.ir/article_11790_de90fa35dc47406d1c35232a212de7e5.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258320200621The Impact of Government Debt to Central Bank on Economic Growth in Iran: Smooth Transition Regression (STR) Approachتاثیر بدهی دولت به بانک مرکزی بر رشد اقتصادی در ایران: رویکرد رگرسیون انتقال ملایم851111179110.22054/ijer.2020.43548.769FAجلالمنتظری شورکچالیاستادیار اقتصاد، پژوهشکده اقتصاد و مدیریت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ایرانJournal Article20190602Financial crises, along with the negative and destructive effects of the debt stocks on the economy of countries with the national debt, have caused the "economic effects of the public debt stocks problem," and has become a controversial issue in the public sector economics literature. Using a Smooth Transition Regression (STR) model, this paper investigates the asymmetric impact of the size of government debt - the ratio of government debt to the central bank to GDP - on economic growth in Iran during 1973-2017. The findings showed that the size of government debt to the central bank in a two-regime structure, with two thresholds, affected economic growth by 4.40% and 28.98%. At low levels of debt (years that the size of government debt to central bank is less than 4.4%) and high levels of debt (years that the size of government debt to central bank is greater than 4.40% and less than 28.98%), government borrowing from the central bank has had a negative and positive effect on economic growth, respectively. Finally, contrary to the expectations, during the period 1980-1991 (years that the size of government debt to the central bank is greater than 28.98%), the amount of government debt to the central bank has positively affected economic growth. This positive impact can be due to the specific features of the revolution and war periods in Iran, such as reducing crowding-out effects, the significant gap between real and potential production, and the more efficient cost management during years.<em>وقوع بحرانهای مالی و آثار منفی و مخرب انباشت بدهی بر اقتصاد کشورهای مقروض موجب شده «مساله آثار اقتصادی انباشت بدهی دولت» به یک موضوع بحثبرانگیز در ادبیات اقتصاد بخش عمومی تبدیل شود. در این راستا، </em><em>مطالعه حاضر تلاش میکند تا با استفاده از دادههای دوره زمانی 1396-1352 اقتصاد ایران و روش رگرسیون انتقال ملایم (</em><em>STR</em><em>)، مساله اثرگذاری نامتقارن </em><em>اندازه بدهی دولت به بانک مرکزی - بدهی دولت به بانک مرکزی به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی (</em><em>GDp </em><em>)</em><em>–</em><em>بر رشد اقتصادی را مورد بررسی قرار دهد.</em><em> یافتههای این مطالعه نشان میدهد اندازه بدهی دولت به بانک مرکزی در یک ساختار دو رژیمی با مقادیر آستانهای 40/4 و 98/28 درصد بر رشد اقتصادی ایران اثر گذاشته است. همچنین </em><em>در سطوح پایین اندازه بدهی دولت به بانک مرکزی (سالهایی که اندازه بدهی دولت به بانک مرکزی کوچکتر از 40/4 درصد است)، استقراض دولت از بانک مرکزی اثر مثبت و در سالهایی که اندازه بدهی دولت به بانک مرکزی بزرگتر از 40/4 و کوچکتر از 98/28 درصد است، اثر منفی بر رشد اقتصادی داشته است و برخلاف انتظارات، طی دوره 1370-1359 (سالهایی که اندازه بدهی دولت به بانک مرکزی بیشتر از 98/28 درصد است) اندازه بدهی دولت به بانک مرکزی اثر مثبتی بر رشد اقتصادی داشته است که این مساله میتواند ریشه در ویژگیهای خاص دوران انقلاب و جنگ، نظیر کاهش اثر جانشینی افزایش بدهی دولت، شکاف قابل توجه بین تولید واقعی و بالقوه و مدیریت کاراتر هزینهها در این سالها داشته باشد.</em>https://ijer.atu.ac.ir/article_11791_242f2c7a631a66480a1891d6f8c0b2e1.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258320200621Determining Socio-economic Factors Associated with Household Food Security in Rural and Urban Areas in Khuzestan Provinceشناسایی عوامل اقتصادی- اجتماعی مرتبط با امنیت غذایی خانوارهای مناطق شهری و روستایی استان خوزستان1131361179210.22054/ijer.2020.46842.794FAمحمدرضاپاکروان چرودهاستادیار گروه اقتصاد کشاورزی و توسعة روستایی، دانشگاه لرستان، خرمآباد، ایرانسیدصفدرحسینیاستاد گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تهران، تهران، ایرانسعیدنوری نائینیدانشیار، گروه اقتصاد توسعه، دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانJournal Article20191009Improving food security status through socio-economic determinants is always important at the household level. In this study, after assessing the food security level of households in urban and rural areas of Khuzestan province, associated factors including economic, social, and racial with food security were identified in 1397. To achieve the goals, 1876 and 1495 questionnaires were collected in urban and rural areas respectively. The logistic regression model was used to identify effective factors. The results showed that 63 % and 68 % of households in urban and rural areas face food insecurity respectively. Hamidiyeh county with 18 %, Omidieh 25 % , and Dezful 28 % had the least percent of food secured households in the urban areas of Khuzestan province, respectively. Also, the cities of Shadegan with 13 %, Izeh with 15 %, and Mahshahr port with 18 % had the least percent of food security households in rural areas, respectively. The results of the quantitative estimated model in the present study showed that employment of the head of the household, income, number of rooms and personal car ownership were significantly and directly associated with food security in urban and rural areas of Khuzestan province. Therefore, due to the weakness of income policies which are applying as the only ways to ameliorate food security status in Iran, paying close attention to socio-economic factors related to improving the level of household food security before any intervention is necessary.<em>بهبود سطح امنیت غذایی با تاکید بر عوامل اقتصادی- اجتماعی در سطح خانوار همواره از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مطالعه پیشرو، پس از ارزیابی سطح امنیت غذایی خانوارهای مناطق شهری و روستایی استان خوزستان، عوامل اقتصادی، اجتماعی، و نژادی موثر بر آن در سال 1397 شناسایی شد. تعداد 1876 پرسشنامه در مناطق شهری و 1495 پرسشنامه در مناطق روستایی از طریق تکمیل پرسشنامه جمعآوری شد. به منظور شناسایی عوامل موثر از مدل رگرسیون لاجستیک استفاده شد. نتایج نشان میدهد که 63 درصد از خانوارهای مناطق شهری و 68 درصد از خانوارهای مناطق روستایی استان خوزستان دچار سطحی از ناامنی غذایی هستند. شهرستانهای حمیدیه با 18 درصد، امیدیه 25 درصد و دزفول 28 درصد به ترتیب کمترین درصد خانوارهای دارای امنیت غذایی را در مناطق شهری استان خوزستان دارند. همچنین شهرستان</em><em></em><em>های شادگان با 13 درصد، ایذه با 15 درصد و بندر ماهشهر با 18 درصد به ترتیب کمترین درصد خانوارهای دارای امنیت غذایی را در مناطق روستایی استان خوزستان دارند. نتایح مدل کمی برآورد شده در مطالعه پیشرو نشان داد که متغیرهای اشتغال سرپرست خانوار، درآمد، تعداد اتاق و مالکیت خودروی شخصی ارتباط مستقیم و معنیداری با سطح امنیت غذایی در مناطق شهری و روستایی دارد. از اینرو، توجه اساسی به عوامل اقتصادی- اجتماعی مرتبط با بهبود سطح امنیت غذایی خانوار پیش از هرگونه مداخله به دلیل عدم کارایی اجرای سیاستهای جبران درآمد به عنوان تنها راهگزین بهبود وضعیت امنیت غذایی خانوارها از جمله راهکارهای سیاستی محسوب میشود.</em>https://ijer.atu.ac.ir/article_11792_1571f0b1096e56ffa49ef4f843d07431.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258320200621The Resilience of Iranian Economy Against the Shock of Imported Consumer, Intermediate and Capital Goods: A Structural Macro-econometric Modelبررسی تابآوری اقتصاد ایران به شوک وارداتی کالاهای مصرفی، واسطهای و سرمایهای در بستر الگوی اقتصادسنجی کلان ساختاری1371621179410.22054/ijer.2020.36397.637FAحسینصمصامیاستادیار، گروه اقتصاد، دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران0000-0002-3270-6521حبیبنعمتیکارشناس ارشد سیستمهای اقتصادی، دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایرانJournal Article20181009The vulnerability of Iranian economy to various shocks has attracted attention to economic resilience. In this regard, foreign trade, which is inherently more exposed to shocks, merits careful consideration. In order to examine the effects of imports on economic resilience, a small-scale macroeconometric model has been specified. Having solved the model and run simulations, the effects of shocks stemming from imports on GDP is measured. This study, for the first time, quantifies the concept of resilience by examining the implications of economic shocks in a large-scale macro-econometric model. Accordingly, the modeled system received three types of shocks caused by the imports of consumer, intermediate, and capital goods. Then, the magnitude of their effects on GDP as well as the pace in which the variables back to their equilibrium are analyzed. The results demonstrate that the shocks coming from intermediate goods have the most severe consequences and threaten Iranian economy severely.<em>تابآوری اقتصادی در ایران بعد از آشکار شدن آسیب</em><em></em><em>پذیری اقتصاد به شوک</em><em></em><em>های مختلف موردتوجه خاص قرارگرفته است؛ لذا تجارت خارجی به دلیل ماهیت فرامرزی خود در معرض مخاطرات بیشتری قرار دارد. بهمنظور بررسی نحوی اثرگذاری واردات به تابآوری اقتصادی ابتدا الگوی کلان کوچکمقیاس اقتصادی و برآورد شده است. سپس با حل الگو و شبیهسازی آن تأثیر شوک</em><em></em><em>های وارداتی بر تولید ناخالص داخلی موردبررسی قرارگرفته است. در این پژوهش برای اولین بار رویکرد سنجش کمی تاب</em><em></em><em>آوری با استفاده از بررسی آثار شوک بر مدل کلان ساختاری مورد استفاده قرار گرفته است. سناریوهایی شوک به تفکیک کالاهای مصرفی ، واسطهای و سرمایهای بر سیستم وارد میشود؛ سپس شدت تأثیر آن بر تولید ناخالص داخلی و سرعت بازگشت به تعادل مورد بررسی قرار می</em><em></em><em>گیرد؛ که نشان میدهد شوک بر واردات کالاهای واسطهای اصلیترین تهدید تابآوری اقتصادی است.</em>https://ijer.atu.ac.ir/article_11794_1d685e13c2395ec6bfadda3f7eb04d89.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728258320200621Analysis of Persistence and Long-term Trends of Efficiency in Iran's Oil Refineries using a Window Analysis Methodتحلیل ماندگاری و روند بلندمدت کارایی در پالایشگاههای نفت کشور با استفاده از روش تحلیل پنجرهای طی سالهای 91-13861631991220710.22054/ijer.2020.39222.709FAاعظمعاشورزادهدانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایرانمحمد طاهراحمدی شادمهریدانشیار، گروه اقتصاد، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایرانمسعودهمایونی فردانشیار، گروه اقتصاد، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایرانJournal Article20190105This study, by using data envelopment window analysis method examines the efficiency of 9 Iran’s oil refinery over the period of 2008-2013. Results of the study has shown that, during the period of study, only Kermanshah refinery was efficient in four windows and the rest of the refineries have experienced a stable trend of inefficiency. The inefficiency of oil refining companies has been mostly due to inefficiency in resource management. Inefficient companies in the field of scale efficiency have had a decreasing return to scale, that can be achieved by reducing the size of the company to the optimal scale. The highest amount of resources wasted in the refineries was related to the refinery's fuel and feed consumption. Isfahan refinery had the highest loss of capacity, fuel and feed consumption, and Abadan refinery had the most labor force wastage.<em>در این تحقیق کارایی 9 پالایشگاه نفت کشور با استفاده از روش تحلیل پنجره</em><em></em><em>ای پوششی داده طی دوره<br /> 91-1386 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج کارایی نشان می</em><em></em><em>دهد تنها پالایشگاه کرمانشاه در طول 4 پنجره، عملکرد کارایی داشته و بقیه پالایشگاه</em><em></em><em>ها روند ناکارایی را به صورت پایدار طی کرده</em><em></em><em>اند. ناکارایی شرکت</em><em></em><em>های پالایش نفت بیشتر ناشی از ناکارایی مدیریت منابع بوده است. شرکت</em><em></em><em>های ناکارا در حوزه کارایی مقیاس، دارای بازده نزولی نسبت به مقیاس بوده</em><em></em><em>اند که با کوچک کردن اندازه شرکت می</em><em></em><em>توانند به مقیاس بهینه دست یابند. بیشترین میزان اتلاف منابع در پالایشگاه</em><em></em><em>ها، مربوط به میزان مصرف سوخت و خوراک پالایشگاه بوده است. پالایشگاه اصفهان بیشترین میزان اتلاف در ظرفیت، سوخت و خوراک مصرفی و پالایشگاه آبادان بیشترین میزان اتلاف در تعداد نیروی کار را به خود اختصاص داده است.</em>https://ijer.atu.ac.ir/article_12207_4c075a9c33e953a3ad1429c090054d7e.pdf