@article { author = {Sadeghi, Masoud and Emadzadeh, Mostafa}, title = {Estimating the Human Capital Share in Iran’s Economic Growth (1965-2000)}, journal = {Iranian Journal of Economic Research}, volume = {5}, number = {17}, pages = {79-98}, year = {2004}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {1726-0728}, eissn = {2476-6445}, doi = {}, abstract = {This paper focuses on human capital as a determinant of economic growth. In this article empirical evidences relating education to economic growth are examined. In the context of neoclassical growth models, i.e. as in Cobb-Douglas production function, human capital serves as an input to production. These models expand on the neoclassical growth model of Solow, by allowing the output of a country to be an increasing function of its stock of human capital. It is shown that investment in education leads to increased output and therefore growth. Using an Ordinary Least Squares (OLS) regression function, we found that the production elasticities of the skilled labour, non skilled labor, and physical capital are respectively 0.21, 0.49 and 0.35 percentages. Our investigation concludes that schooling has a significant and substantial positive effect on productivity and GDP growth.  }, keywords = {Human Capital,Education,Economic Growth,investment,Cobb-Douglas Production Function,skilled Labour Force}, title_fa = {برآورد سهم سرمایه انسانی در رشد اقتصادی ایران طی سالهای 1345 - 1380}, abstract_fa = {این مطالعه تلاش دارد به بررسی تأثیر آموزش عالی بر رشد اقتصادی پرداخته و ضمن ارائه یک چارچوب مناسب نظری که در برگیرنده عامل آموزش است، با کسب نتایج برآوردی به ارائه راهکارهای مناسب بپردازد. در این مقاله، تلاش می شود تا کشش های تولید به تفکیک عامل سرمایه انسانی و دیگر عوامل تولید به منظور شناسایی اهمیت سرمایه انسانیدر مقایسه با سایر عوامل تولید برآورد شود. بدین روی ، ابتدا مطالعات قبلی را بررسی کرده و الگوهای آنان را تحلیل می کنیم و سپس، تابع تولید کاب - داگلاس را انتخاب کرده و پارامترهای سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و نیروی کار شاغل را به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار می دهیم. در مرحله بعد، به برآورده تابع تولید به تفکیک سهم عوامل مختلف تولید طی دوره 1345 - 1380 اقدام می کنیم و کشش های هر یک را نسبت به تولید ناخالص داخلی تخمین می زنیم. روش تخمین به کار گرفته شده، حداقل مربعات معمولی (OLS) است. مطابق معادله تولید کاب - داگلاس، کشش تولیدی نیروی شاغل متخصص، نیروی کار متخصص و سرمایه فیزیکی، به ترتیب 21/0، 49/0 و 35/0 تولید ناخالص داخلی است. برآورد تابع تولید کاب - داگلاس در چهارچوب متغیرهای غیرقراردادی نیز صورت گرفته است. طبق نتایج این برآورد، کشش تولیدی عوامل سرمایه فیزکی، نیروی کار شاغل و تحصیلات نیروی متخصص به ترتیب 42/0، 87/0 و15/0 تولید ناخالص داخلی است. همچنین، سهم مخارج جاری آموزش عالی 06/0 درصد از تولید ناخالص داخلی برآورد شده است. نتایج برآوردهای فوق در مورد سرمایه انسانی در بر گیرنده این نکته مهم است که اولا، همواره در تمام معادلات عامل سرمایه انسانی یک عامل با ثبات و معنادار بوده که ضریب آن مثبت است. ثانیا، سرمایه گذاری در سرمایه انسانی از طریق آموزش موجب توسعه توانایی ها، مهارت ها و اکتسای تجاربی می شود که برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی پایدار از اهمیت خاصی برخوردار است.}, keywords_fa = {سرمایه انسانی,آموزش,رشد اقتصادی,سرمایه گذاری,تابع تولید کاب – داگلاس,نیروی کار متخصص}, url = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3868.html}, eprint = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3868_aa7ce55255870ea9af0b640f2f00481d.pdf} }