توسعه اقتصادی
محدثه سلیمانی؛ علی اصغر بانویی؛ اسفندیار جهانگرد؛ تیمور محمدی
چکیده
در طول زمان، نوآوری و تغییرات تکنولوژی در فضاهای جغرافیایی بسیاری گسترش یافته است. یکی از انتقادات عمده به مدلهای داده- ستانده، عدم توانایی این مدل در سنجش اثرات تغییرات تکنولوژی، ناشی از نوآوریهای جدید بوده است. در این مقاله، نشان میدهیم که چگونه بهکارگیری روش میدان اثرگذاری، میتواند برای اندازهگیری این منظور استفاده ...
بیشتر
در طول زمان، نوآوری و تغییرات تکنولوژی در فضاهای جغرافیایی بسیاری گسترش یافته است. یکی از انتقادات عمده به مدلهای داده- ستانده، عدم توانایی این مدل در سنجش اثرات تغییرات تکنولوژی، ناشی از نوآوریهای جدید بوده است. در این مقاله، نشان میدهیم که چگونه بهکارگیری روش میدان اثرگذاری، میتواند برای اندازهگیری این منظور استفاده شود. تغییرات تکنولوژی، به صورت تغییر یک یا تعداد بیشتری از درایههای ماتریس ضرایب مستقیم در نظر گرفته میشود و اثرات این تغییرات، در ماتریس معکوس لئونتیف اندازهگیری خواهد شد. سوال این است که تغییرات تکنولوژی در یک بخش، تنها شعاع محدودی از فضای اطراف آن بخش را تحت تاثیر قرار میدهد و یا کل سیستم اقتصادی از این تغییر «تأثیر» میپذیرد؟ به عبارت دیگر، اثر تغییر تکنولوژی یک بخش در اقتصاد، بر سایر بخشها چگونه خواهد بود؟ هدف، ارائه یک روش است که بتواند به صورت کلی میزان اثرپذیری بخشها را نسبت به انواع تغییرات یعنی- یک درایه، تمام درایهها، یک سطر، یک ستون- اندازهگیری کند و میزان اهمیت بخشهای مختلف را بسنجد. برای این منظور، از جداول متعارف داده- ستانده ایران دوره زمانی 1365 تا 1395 به قیمت ثابت سال 1390 مرکز آمار ایران، استفاده شده و تأثیر تغییرات تکنولوژی برای هر بخش با استفاده از ماتریس معکوس لئونتیف و رویکرد میدان اثرگذاری ستونی اندازهگیری شده است. یافتههای مقاله حاکی از آن است که در طول این دوره به طور عمده تغییرات تکنولوژی بخش صنعت و سپس بخش ساختمان بیشترین اثرگذاری و بخش معدن کمترین اثرگذاری را بر
توسعه اقتصادی
محیا اله قلی؛ فرشاد مومنی
چکیده
درنظر گرفتن شاخص پیچیدگی اقتصادی به مثابه شاخص توسعه به واسطه قدرت برآورد بیشتر در پیشبینی رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی به نسبت شاخصهای مشابه در کنار کاستیهایی نظیر ناتوانی در بیان تفاوت در سطوح پیچیدگی اقتصادها، بهرهگیری از الگوی نظری برای تبیین این شاخص را اجتنابناپذیر میکند. در رهیافت نظمهای اجتماعی، نوع نظم اجتماعی ...
بیشتر
درنظر گرفتن شاخص پیچیدگی اقتصادی به مثابه شاخص توسعه به واسطه قدرت برآورد بیشتر در پیشبینی رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی به نسبت شاخصهای مشابه در کنار کاستیهایی نظیر ناتوانی در بیان تفاوت در سطوح پیچیدگی اقتصادها، بهرهگیری از الگوی نظری برای تبیین این شاخص را اجتنابناپذیر میکند. در رهیافت نظمهای اجتماعی، نوع نظم اجتماعی حاکم به عنوان عامل تفاوت اقتصادهای توسعهیافته و درحالتوسعه عنوان میشود و در این مقاله تلاش شده است تا از این مسیر عوامل موثر بر این شاخص شناسایی گردد. در این مطالعه با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، وضعیت حقوق مالکیت، فضای کسبوکار و نوع دسترسی افراد به سازمانها به عنوان سه متغیر اثرگذار بر این شاخص شناخته شدهاند. بررسی شاخص پیچیدگی اقتصادی ایران طی دوره ده ساله (99-1389) و سه شاخص حقوق مالکیت بینالمللی، سهولت انجام کسبوکار و آزادی اقتصادی، به ترتیب به عنوان برآوردی از وضعیت سه متغیر مطرح شده، نشان میدهد که شاخص حقوق مالکیت بینالمللی از رابطه مثبت قویتری با شاخص پیچیدگی اقتصادی به نسبت دو شاخص دیگر برخوردار است.
توسعه اقتصادی
حسین رجب پور؛ فرشاد مومنی؛ علی نصیری اقدم
چکیده
مقاله حاضر اثر سیاست مالی بر توسعه فراگیر را مورد توجه قرار داده است. توسعه فراگیر از جمله مفاهیمی است که در یک دهه گذشته در ادبیات توسعه مطرح شده و به ویژه با تاکید بر جنبههای اجتماعی و سیاسی توسعه، نحوه توزیع مواهب توسعه بین بخشهای گوناگون جامعه را در کانون توجه قرار میدهد. از آنجا که سیاستهای مالی از ابزارهای اصلی دولت برای ...
بیشتر
مقاله حاضر اثر سیاست مالی بر توسعه فراگیر را مورد توجه قرار داده است. توسعه فراگیر از جمله مفاهیمی است که در یک دهه گذشته در ادبیات توسعه مطرح شده و به ویژه با تاکید بر جنبههای اجتماعی و سیاسی توسعه، نحوه توزیع مواهب توسعه بین بخشهای گوناگون جامعه را در کانون توجه قرار میدهد. از آنجا که سیاستهای مالی از ابزارهای اصلی دولت برای محرومیتزدایی و رفع عدم توازنها هستند، درک میزان تاثیرگذاری این سیاستها در این زمینه حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر، اجزای سیاست مالی شامل ترکیب مخارج و ترکیب درآمدها بوده و اثر آن بر توسعه فراگیر در دوره 1397-1360در قالب دو مدل خودرگرسیون برداری ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که اکثر اجزای سیاست مالی دولت بجز مخارج اقتصادی، اثر معنیداری بر شاخص توسعه فراگیر نداشته و این مخارج نیز تاثیر منفی بر توسعه فراگیر دارد. نتایج همچنین حاکی از این است که سیاستهای مالی دولت در دستیابی به توسعه فراگیر و یا تسریع آن ناکام بوده و با وجود رسالت قانونی، دولت در بسط همهجانبه رفاه و گسترش دامنه آن به همه گروههای اجتماعی، موفق نبوده است. تجزیه تاریخی نیز نشان میدهد که از ابتدای دهه 1390 و همراه با تشدید تحریمها و جهش ارزی، رابطه سیاست مالی و شاخص توسعه فراگیر تضعیف شده است. به نظر میرسد اصلاح فرآیند بودجهریزی و توجه همزمان به دو قید برابری و پایداری در هدفگذاری رشد و توسعه برای تاثیرگذار ساختن سیاستهای مالی بر توسعه فراگیر ضروری است.
توسعه اقتصادی
بهروز شاهمرادی؛ مژگان سمندرعلی اشتهاردی
چکیده
پیچیدگی اقتصادی مفهومی است که امروزه برای بیان میزان توانایی کشورها در تولید کالاهای پیچیده از رهگذر فراهم ساختن ساختارهای مناسب فناورانه در جهت انباشت قابلیتهای فناورانه پراکنده و کاربردی کردن آن به کار میرود. در این مقاله سعی شده با تکیه بر رویکرد پیچیدگی اقتصادی به شناسایی محصولات موجود در مرز قابلیتهای فناورانه اقتصاد ...
بیشتر
پیچیدگی اقتصادی مفهومی است که امروزه برای بیان میزان توانایی کشورها در تولید کالاهای پیچیده از رهگذر فراهم ساختن ساختارهای مناسب فناورانه در جهت انباشت قابلیتهای فناورانه پراکنده و کاربردی کردن آن به کار میرود. در این مقاله سعی شده با تکیه بر رویکرد پیچیدگی اقتصادی به شناسایی محصولات موجود در مرز قابلیتهای فناورانه اقتصاد ایران پی ببریم تا بتوان با تجمیع آنها اقدام به تولید محصولات متنوع و پیچیدهتر کرد. به همین منظور با استفاده از دادههای کد طبقهبندی SITC چهار رقمی، ۸۶ محصول شناسایی شدند که در صورت تولید و صادرات آنها میتوان به انباشت قابلیتهای فناورانه بیشتر دست یافت و کشور را به سمت تنوع و پیچیدگی اقتصادی بالاتری سوق داد. همچنین با توجه به سه معیار تعداد رقبای اصلی، حجم تجارت جهانی و تعداد کشورهای واردکننده از بین محصولات منتخب، 16 محصول در سطح جهان و 11 محصول در سطح منطقه به عنوان محصولات دارای اولویت انتخاب شدند.