احمد قلی برکیش
چکیده
در این مطالعه ویژگیهای حافظه بلندمدت همراه با شکستهای ساختاری بازده شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرارگرفته است. برای این منظور نخست با استفاده از روشهای نیمه پارامتریک و ناپارامتریک ویژگیهای حافظه بلندمدت سری زمانی مورد مطالعه در سه بازه زمانی منتهی به مهرماه 1392 بررسیشده است. نتایج حاصل از این آزمونها ...
بیشتر
در این مطالعه ویژگیهای حافظه بلندمدت همراه با شکستهای ساختاری بازده شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرارگرفته است. برای این منظور نخست با استفاده از روشهای نیمه پارامتریک و ناپارامتریک ویژگیهای حافظه بلندمدت سری زمانی مورد مطالعه در سه بازه زمانی منتهی به مهرماه 1392 بررسیشده است. نتایج حاصل از این آزمونها حافظه بلندمدت بودن بازده بورس را برای هر سه بازه زمانی تایید میکنند. با اینحال، نتایج مطالعات اخیر نشان میدهند که شواهد حافظه بلندمدت بهدستآمده از آزمونهای نامبرده میتواند بهعلت شکستهای ساختاری موجود در سری زمانی باشد نه بهسبب وجود وابستگیهای بلندمدت در آن. بنابراین همراه بامطالعه حافظه بلندمدت از آزمون شیموتسو (2006) برای بررسی صحت پارامتر حافظه بلندمدت در مقابل شکست ساختاری استفاده کردهایم. نتایج بهدستآمده از این آزمونشواهد قوی از (d)I نبودن فرآیند تولید دادهها ارائه میدهد. این نتیجه توسط آزمون اسمیت (2005) نیز مورد تائید قرار میگیرد. نتایج این آزمون نشان میدهد که برخلاف مطالعات پیشین ویژگی حافظه بلندمدت بازده شاخص قیمت بورس، حساسیت بسیاری به دورههای زمانی مورد مطالعه دارد و باید در استنباط ویژگیهای حافظه بلندمدت هنگام وجود شکست ساختاری یا تغییر رژیم در سری یادشده دقت کرد. علاوه بر این موارد، احتمالاً تغییر تعاریف و محاسبات شاخصهای بورس در طول زمان سبب شکست ساختاری یا انتقال سطح در این شاخصها و سریهای زمانی مرتبط با آنها خواهد شد که باید این تغییرات در تمامی مطالعات شامل سریهای زمانی مورد اشاره (اعم از شاخص، بازده و نوسانات) مدنظر قرار گیرد، زیرا عدم لحاظ آنها سبب بروز خطا در نتایج نهایی خواهد شد. بهعنوان نمونه، نتیجه حاصل از آزمون حافظه بلندمدت بازده تعدیلشده نسبت به تغییر تعریف شاخص TEPIX نشان میدهد که برخلاف نتایج مطالعات پیشین، سری زمانی بازده شاخص قیمت بورس فاقد حافظه بلندمدت (در بازه مورد مطالعه) است.
سعید مشیری؛ کامران پاکیزه؛ منوچهر دبیریان؛ ابوالفضل جعفری
دوره 14، شماره 42 ، فروردین 1389، ، صفحه 74-55
چکیده
این مقاله یک مطالعه تجربی برای بررسی رابطه میان بازده شاخص سهام و نرخ تورم با استفاده از روش چند مقیاسی موجک[1] در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، ضمن مرور اجمالی برخی پژوهشهای تجربی پیشین، فرضیه فیشر[2] مبنی بر وجود رابطه مثبت بین نرخ بازدهی اسمی سهام و نرخ تورم با استفاده از روش چندمقیاسی موجک را آزمون مینماییم. روش چندمقیاسی ...
بیشتر
این مقاله یک مطالعه تجربی برای بررسی رابطه میان بازده شاخص سهام و نرخ تورم با استفاده از روش چند مقیاسی موجک[1] در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، ضمن مرور اجمالی برخی پژوهشهای تجربی پیشین، فرضیه فیشر[2] مبنی بر وجود رابطه مثبت بین نرخ بازدهی اسمی سهام و نرخ تورم با استفاده از روش چندمقیاسی موجک را آزمون مینماییم. روش چندمقیاسی امکان بررسی رابطه یاد شده را در مقیاسهای زمانی متفاوت فراهم مینماید. نتایج تحلیل رگرسیون در محدوده موجک و همبستگی موجک نشان میدهد که رابطه بین تورم و بازده سهام در افق کوتاهمدت، منفی و در افق میانمدت و بلندمدت مثبت است. یافتههای این پژوهش با نتایج مطالعات عزیزی (1383)، بودوخ و ریچاردسون (1993)، ونگ و وو (2000) و راین (2006) که با رویکردهای غیر از تجزیه و تحلیل موجک انجام شدهاند، سازگار است. یافتههای این پژوهش همچنین از فرضیه فیشر حمایت قوی نموده و با نتایج کیم و این[3] (2005) که رابطه بین تورم و بازده سهام را با استفاده از رویکرد تجزیه و تحلیل موجک مورد مطالعه قراردادهند، تا حدی متفاوت است ولی سازگاری نسبی دارد. بدین ترتیب که در مطالعه کیم و این رابطه بین تورم و بازده سهام در کوتاه و بلندمدت، مثبت اما در دورههای میانمدت، منفی است. [1]. wavelet multiscaling method 2. Fisher hypothesis 3. Kim and In [3]. Kim and In