اسمعیل احمدی؛ محسن زاینده رودی؛ علی رییس پور؛ علیرضا شکیبایی
چکیده
هدف از انجام این تحقیق، بررسی کارآیی ادارههای امور مالیاتی استانهای کشور و اثر آن بر درآمدهای مالیاتی است. برای این کار با توجه به نوع متغیرهای مورد استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها (DEA) و از مدل BCC و مدل متغیرهای غیراختیاری (NCN) خروجیمحور- بازده به مقیاس متغیر در سالهای 1389 و 1392 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تنها ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق، بررسی کارآیی ادارههای امور مالیاتی استانهای کشور و اثر آن بر درآمدهای مالیاتی است. برای این کار با توجه به نوع متغیرهای مورد استفاده از روش تحلیل پوششی دادهها (DEA) و از مدل BCC و مدل متغیرهای غیراختیاری (NCN) خروجیمحور- بازده به مقیاس متغیر در سالهای 1389 و 1392 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تنها 7 اداره شامل اداره امور مالیاتی استانهای تهران، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، مرکزی، کرمان و خوزستان در این دو سال کارآ بودهاند که این مسأله باعث شده است حدود 20 درصد از درآمدهای مالیاتی به دلیل عدم کارآیی وصول نشود. همچنین نتایج نشاندهنده این مسأله است که هرچند در سه سال اول برنامه پنجم توسعه، ارزشافزوده بخشهای مختلف اقتصادی از نظر اسمی افزایش داشته است، اما رشد درآمدهای مالیاتی نتوانسته با این بخشها حرکت کند. بنابراین، چنانچه سازوکار مناسب برای الگوبرداری از ادارههایی که در این تحقیق بهعنوان مرجع (Reference set) شناخته شدهاند ایجاد شود، میتواند ضمن ارتقای کارآیی این ادارهها به سطح ادارههای مرجع، تحقق درآمدهای مالیاتی و کاهش بودجه هزینهای را نیز به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه اعمال سیاستهایی در راستای افزایش ارزشافزوده بخشهای مختلف اقتصادی بهعنوان سیاستهای خارج از اختیار سازمان مالیاتی نیز ضروری است.
سید کمال صادقی؛ رضا رنجپور؛ فاطمه باقرزاده آذر؛ سها موسوی
دوره 20، شماره 65 ، بهمن 1394، ، صفحه 37-61
چکیده
برای کشورهای در حال توسعهای مانند ایران ابزارهای سیاست مالی– به ویژه مالیات- بر قدرت رقابت بازارهای مالی کشور و عملکرد نهادهای بانکی و غیربانکی در این بازارها تاثیرگذار است. از این رو، چگونگی ترکیب توانمند بازار مالی و سیاست مالیاتی در جهت رشد اقتصادی کشور بحثهای فراوانی را برانگیخته است. تئوریها از یک سو بیان میکنند ...
بیشتر
برای کشورهای در حال توسعهای مانند ایران ابزارهای سیاست مالی– به ویژه مالیات- بر قدرت رقابت بازارهای مالی کشور و عملکرد نهادهای بانکی و غیربانکی در این بازارها تاثیرگذار است. از این رو، چگونگی ترکیب توانمند بازار مالی و سیاست مالیاتی در جهت رشد اقتصادی کشور بحثهای فراوانی را برانگیخته است. تئوریها از یک سو بیان میکنند که هر افزایشی در مالیات، منجر به کاهش وجوه سرمایهگذاری میشود و به طور عکس بر بازارهای مالی تاثیر میگذارد و از سوی دیگر بیان میکنند که مالیات، نوسانات بازار را کم کرده و از بحرانهای مالی جلوگیری میکند. در این پژوهش تاثیر مالیات بر بازار مالی ایران، طی دوره 1349-1390 و با استفاده از آزمون کرانهها و مدل خودرگرسیونی با وقفه توزیعی (ARDL) مورد مطالعه قرار میگیرد. نتایج نشان میدهند اخذ مالیات توسط دولت اثر مثبت بر بازار مالی دارد. این امر حاکی از آن است که در سالهای اخیر با توجه به پیشرفتهایی که در سیستم مالیاتی کشور به وقوع پیوسته، نقش آن در توسعه هرچه بیشتر بازار مالی برجستهتر شده است.
مجید صامتی؛ محمدرضا قاسمی؛ هورام عثمانپور
چکیده
عدم استفاده از ظرفیتهای مالیاتی و نبود عدالت در دریافت مالیات میان استانهای ایران از جمله مسائل و دغدغههای ذهنی مسئولان است. از این رو به منظور برنامهریزی هر چه بهتر جهت افزایش درآمدهای مالیاتی، شناخت ظرفیت مالیاتی استانها ضرورتی اجتنابناپذیر است. تاکنون روشهای گوناگون اقتصادسنجی، الگوهای داده- ستانده، الگوی تابع ...
بیشتر
عدم استفاده از ظرفیتهای مالیاتی و نبود عدالت در دریافت مالیات میان استانهای ایران از جمله مسائل و دغدغههای ذهنی مسئولان است. از این رو به منظور برنامهریزی هر چه بهتر جهت افزایش درآمدهای مالیاتی، شناخت ظرفیت مالیاتی استانها ضرورتی اجتنابناپذیر است. تاکنون روشهای گوناگون اقتصادسنجی، الگوهای داده- ستانده، الگوی تابع مرزی و سری زمانی فازی برای برآورد ظرفیت مالیاتی بکار گرفته شده است. عمده مشکل این روشها آن است که بر اساس دادههای عملکرد گذشته، برآورد را انجام میدهند. در این پژوهش بکارگیری روش کنترل منطق فازی (FLC) -برای نخستین بار- جهت تعیین ظرفیت مالیاتی استانهای کشور ایران در سال ۱۳۹۰ گامی کارساز در رفع این ایراد بوده است. نتایج پژوهش نشان داده بجز استان تهران در سایر استانهای کشور ظرفیت بالقوه مالیاتی وجود دارد. در بیشتر استانها کوشش مالیاتی علاوه بر اینکه در سطح پایینی است، پراکندگی زیادی دارد که نشان میدهد مالیاتستانی در استانها بر اساس عدالت نبوده است. همچنین توان مالیاتدهی کشور تا 717/2 برابر میتواند افزایش پیدا کند.