اقتصاد رفتاری
محدثه پورعلی مردان؛ حشمت اله عسگری
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی کاربردی یکی از انواع سوگیریهای اطمینان بیش از حد، تحت عنوان سوگیری در دستمزد نسبی مورد انتظار (یا خودبرترانگاری فردی) و ارتباط آن با ترجیحات زمانی (به شکل پروکسی صبر افراد) براساس روش فریه و پاننبرگ (2020) است. ابزار این بررسی یک پرسشنامه دو مرحلهای بوده است. 204 نفر از کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه ایلام ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله بررسی کاربردی یکی از انواع سوگیریهای اطمینان بیش از حد، تحت عنوان سوگیری در دستمزد نسبی مورد انتظار (یا خودبرترانگاری فردی) و ارتباط آن با ترجیحات زمانی (به شکل پروکسی صبر افراد) براساس روش فریه و پاننبرگ (2020) است. ابزار این بررسی یک پرسشنامه دو مرحلهای بوده است. 204 نفر از کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه ایلام در دو مرحله سوالات مرتبط با پرسشنامه را تکمیل کردند. براساس مدل حداقل مربعات معمولی و نیمهپارامتریک، ارتباط سوگیری در دستمزد و ترجیحات زمانی در چهار مرحله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مدلهای تحقیق در چهار مرحله نشان داد که بین سوگیری در دستمزد نسبی مورد انتظار (یا سوگیری در توزیع دستمزد نسبی افراد همسن و سال) و ترجیحات زمانی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. این بدان معناست که هر چقدر صبوری افراد بیشتر باشد به طور میانگین سوگیری (خودبرترانگاری) فرد کمتر خواهد بود. بررسی تاثیر دستمزد نسبی فعلی بر سوگیری نشان داد که بین سوگیری و دستمزد نسبی فعلی فرد ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ این بدین معناست که دستمزد نسبی فعلی افراد در کاهش سوگیری فرد موثر نیست و هر چقدر دستمزد نسبی فعلی فرد بالاتر باشد، سوگیری فرد بیشتر خواهد بود. همچنین نتایج نشان داد بین سوگیری و برونگرایی ارتباط مثبت و معنادار، بین سوگیری و روانرنجوری ارتباط منفی و معنادار و بین سوگیری و توافقپذیری ارتباط منفی و معناداری وجود دارد.
عباد تیموری؛ محسن رنانی؛ عبدالحمید معرفی محمدی
چکیده
بدون تردید انسان اقتصادی که ویژگی بنیادین آن عقلانیت است، نقطه آغاز تحلیلهای اقتصادی است. مفهوم عقلانیت، موضوع مورد بحث دهههای اخیر علوم اجتماعی، بهویژه علم اقتصاد، بوده است. اقتصاددانان متعارف اغلب فرض عقلانیت را به این معنا به کار میگیرند که عاملان اقتصادی از تمام پیامدهای احتمالی آگاهی دارند و قادر به انتخابهایی منطقی ...
بیشتر
بدون تردید انسان اقتصادی که ویژگی بنیادین آن عقلانیت است، نقطه آغاز تحلیلهای اقتصادی است. مفهوم عقلانیت، موضوع مورد بحث دهههای اخیر علوم اجتماعی، بهویژه علم اقتصاد، بوده است. اقتصاددانان متعارف اغلب فرض عقلانیت را به این معنا به کار میگیرند که عاملان اقتصادی از تمام پیامدهای احتمالی آگاهی دارند و قادر به انتخابهایی منطقی و سازگار هستند که مطلوبیت آنها را حداکثر میکند. با این حال، منتقدان عقلانیت اقتصادی استدلال میکنند که این عاملان گاهی از خود رفتارهای غیرعقلانی بروز میدهند و همواره از تمام پیامدهای احتمالی انتخابهای خود آگاه نیستند. بسیاری از اقتصاددانان رفتاری و روانشناسان ادعا میکنند که عاملان اقتصادی به دلیل قابلیتهای ذهنی محدود و شرایط محیطی خیلی خوب استدلال نمیکنند، این عاملان اغلب نمیدانند که چه چیزی برای آنها مفید است و به شیوههایی نابهنجار، غیراستدلالی و ناسازگار رفتار میکنند. در این مقاله با یک رویکرد تطبیقی، نظریه انتخاب عقلانی و انتقادهای اقتصاد رفتاری به این نظریه مورد تحلیل قرار میگیرد. بهعلاوه، برای درک عمیقتر مفهوم عقلانیت اقتصادی و بررسی میزان انطباق آن با رفتار و تواناییهای ذهنی انسان از یافتههای جدید در مورد کارکرد مغز و اقتصاد آزمایشگاهی استفاده میشود. نتایج نشان میدهد، اگرچه میتوان اذعان کرد که افراد با توجه به محدودیتها و قابلیتهای مغزی خود در تمام تصمیمات و انتخابهای روزمره از عقلانیت کامل پیروی نمیکنند، اما نمیتوان وجود رفتارهای غیرعقلانی فراگیر در تمام جنبههای زندگی انسان را نیز تأیید کرد و احتمالاً انسانها از آنچه اقتصاد رفتاری فرض میکند، عقلانیتر عمل میکنند.