حسن سبحانی؛ مجید حبیبیان نقیبی
دوره 17، شماره 52 ، مهر 1391، ، صفحه 115-141
چکیده
ریسک و بازدهی از مفاهیم کلیدی بازار سرمایه محسوب میشوند و این موضوع در ادبیات متعارف مدیریت ریسک، با همه محاسن وکاستیها، با مدلهای مختلف تا حد قابل قبولی مورد بررسی قرار گرفته است. بازار سرمایه اسلامی با ابزارهای غالباً نوظهور روبروست و بالطبع مباحث مدیریت ریسک در آنها از فقر قابل ملاحظهای رنج میبرد. اوراق منفعت نیز ...
بیشتر
ریسک و بازدهی از مفاهیم کلیدی بازار سرمایه محسوب میشوند و این موضوع در ادبیات متعارف مدیریت ریسک، با همه محاسن وکاستیها، با مدلهای مختلف تا حد قابل قبولی مورد بررسی قرار گرفته است. بازار سرمایه اسلامی با ابزارهای غالباً نوظهور روبروست و بالطبع مباحث مدیریت ریسک در آنها از فقر قابل ملاحظهای رنج میبرد. اوراق منفعت نیز از نوظهورترین ابزارهای بازار سرمایه اسلامی است. این مقاله با اتکا به فرض آشنایی مخاطبان با ماهیت اوراق منفعت[1]، ضمن تشریح ریسکهای موجود در بازار اوراق منفعت و توجه ریسک به اطراف موجود در این بازار، تلاش میکند براساس مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM)، موضوع ریسک و بازدهی در اوراق منفعت را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. بیتردید سهم اصلی این مقاله در تولید دانش، بومیسازی مدل CAPM در بازار سرمایه اسلامی است که تاکنون سابقه نداشته است. [1]. حبیبیان نقیبی، مجید (1384)
حسن سبحانی؛ حمید عزیزمحمدلو
دوره 7، شماره 24 ، مهر 1384، ، صفحه 1-31
چکیده
تمرکز بر نقشِ عاملِ سرمایه در ایجاد اشتغال به عنوان رویکرد حاکم بر سیاستهای مرتبط با اشتغال وتوزیع متناسبِ اعتبارات با هدف اشتغالزایی در بخشهای مختلف اقتصادی تداعی کنندة این امر است که از دیدگاه سیاستگزاران اقتصادی عامل سرمایه به عنوان مکمل نیروی کار در کلّیة بخشهای اقتصادی و زیربخشهای مربوط به شمار می رود.
در این ...
بیشتر
تمرکز بر نقشِ عاملِ سرمایه در ایجاد اشتغال به عنوان رویکرد حاکم بر سیاستهای مرتبط با اشتغال وتوزیع متناسبِ اعتبارات با هدف اشتغالزایی در بخشهای مختلف اقتصادی تداعی کنندة این امر است که از دیدگاه سیاستگزاران اقتصادی عامل سرمایه به عنوان مکمل نیروی کار در کلّیة بخشهای اقتصادی و زیربخشهای مربوط به شمار می رود.
در این مقاله تأثیر سرمایهگذاری بر اشتغال در کلّیة زیربخشهای صنعت (به تفکیک کد دو رقمی ISIC)در قالب رهیافت پویای تقاضای نیروی کار وبر اساس روشهای همگرایی برآورد و تجزیه و تحلیل شده است.
نتایج به دست آمده نشان داده است که رتبههای اول تا پنجم از نظر میزان تأثیر سرمایهگذاری بر اشتغال به ترتیب، به زیربخشهای «صنایع نساجی، پوشاک و چرم»، «صنایع چوبی و محصولات چوبی»، «صنایع غذایی, دخانیات و آشامیدنیها»، «صنایع ماشین آلات،تجهیزات وابزار و محصولات فلزی» و«صنایع کانیِ غیرفلزی» اختصاص دارد. . امّا در مورد زیربخشهای «صنایع کاغذی، مقوا، چاپ و صحافی»، «صنایع شیمیایی» و «صنایع تولید فلزات اساسی» به دلیل معنیدار نبودن ضریبِ متغیرِ موجودی سرمایه در توابع تقاضای مربوط، جایگاه ومیزان دقیقتأثیر سرمایهگذاری بر اشتغال به طورمشخص قابل بحث نیست.