مژگان سمندرعلی اشتهاردی؛ ناصرعلی عظیمی؛ بهروز شاهمرادی
چکیده
امروزه حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان که در آن رشد به مقدار، کیفیت و دسترسی به دانش موجود بستگی دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. حجم دانش فناورانه موجود در کشورها بیانگر سطح توسعهیافتگی آنها است. یکی از شاخصهای معتبر برای سنجش حجم دانش فناورانه موجود کشورها، شاخص پیچیدگی اقتصادی است. در این پژوهش تلاش میشود تا به این سوال پاسخ ...
بیشتر
امروزه حرکت به سمت اقتصاد دانش بنیان که در آن رشد به مقدار، کیفیت و دسترسی به دانش موجود بستگی دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. حجم دانش فناورانه موجود در کشورها بیانگر سطح توسعهیافتگی آنها است. یکی از شاخصهای معتبر برای سنجش حجم دانش فناورانه موجود کشورها، شاخص پیچیدگی اقتصادی است. در این پژوهش تلاش میشود تا به این سوال پاسخ داده شود که چه رابطه علت و معلولی بین مولفههای اقتصاد دانشبنیان و شاخص پیچیدگی اقتصادی وجود دارد. برای این منظور از دادههای پانل شامل 113 کشور طی دوره زمانی 2016-2006 استفاده شده است. برای محورهای دانشبنیان از 14 متغیر معرفی شده توسط بانک جهانی استفاده شده است. از طریق تحلیل مولفههای اساسی، محورهای اقتصاد دانشبنیان به چهار مولفه تبدیل شدهاند و سپس رابطه علیت گرنجری این مولفهها با شاخص پیچیدگی اقتصادی و برعکس مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش رابطه علی دوسویه را بین محور آموزش، فناوری ارتباطات و اطلاعات و نهاد اقتصادی با پیچیدگی اقتصادی و رابطه علی یکسویه را از نوآوری به پیچیدگی اقتصادی نشان میدهند. همچنین یافتهها حاکی از نتایج متفاوت در این روابط علت و معلولی برای دو دسته کشورهای عضو OECD و کشورهای غیرعضو است.