سید کمیل طیبی؛ کریم آذربایجانی؛ یاسر عباسلو
دوره 13، شماره 39 ، تیر 1388، ، صفحه 11-27
کریم آذربایجانی؛ گل آرا ایزدی
دوره 8، شماره 26 ، فروردین 1385، ، صفحه 81-99
چکیده
در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش نوع تجارت، تجارت درون صنعت ایران با چین بررسی شود. در این روش، کیفیت و تمایز کالاها بررسی می شوند و از سوی دیگر، این رابطه صرفا در مورد روابط تجاری دو طرفه مد نظر قرار می گیرد. این امر باعث می شود تا نتایج به دست آمده از این طریق دیگر دارای تورشهایی مانند تورش جغرافیایی یا بخشی، نباشند. در این ...
بیشتر
در این مقاله سعی شده است با استفاده از روش نوع تجارت، تجارت درون صنعت ایران با چین بررسی شود. در این روش، کیفیت و تمایز کالاها بررسی می شوند و از سوی دیگر، این رابطه صرفا در مورد روابط تجاری دو طرفه مد نظر قرار می گیرد. این امر باعث می شود تا نتایج به دست آمده از این طریق دیگر دارای تورشهایی مانند تورش جغرافیایی یا بخشی، نباشند. در این باره از داده های تجارت در سطح چهار رقمی SITC در سالهای 1997 تا 2000، استفاده شده است.نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان می دهد که تجارت درون صنعت سهم بسیار اندکی از تجارت ایران با چین را تشکیل می دهد. از سوی دیگر، سهم عمده به تجارت درون صنعت عمودی ـ و نه افقی ـ تعلق داشته است. این امر از یک سو نشان می دهد که فشار رقابتی بر کالاهای ایرانی اندک بوده است، و از سوی دیگر، این شاخص نشان می دهد که سهم عمده تجارت درون صنعت، در زمینه مواد اولیه تولید و از کالاهای با کیفیت پایین تشکیل شده است که می توان با اندکی بالا بردن کیفیت کالاهای صادراتی ایران، قدرت رقابتی کالاهای ایرانی را افزایش داد. همچنین، اندک بودن شاخص تجارت درون صنعت در گروه کالاهای به دست آمده حاکی از بالا بودن امکان بروز بیکاری در این صنایع ـ در صورت آزاد سازی تجاری میان ایران و چین - در آینده است.
کریم آذربایجانی؛ سید کمیل طیبی؛ اصغر حقشناس
دوره 7، شماره 24 ، مهر 1384، ، صفحه 145-169
چکیده
اندازهگیری تجارت درون صنعت (IIT)[1] برای کشورها موضوع مهمی است که لزوم توجه به آن برای شناخت پتانسیل تجاری کشورها و رابطة تجاری آنها با یکدیگر احساس میشود. در این مقاله، سهم تجارت درون صنعت متقابل ایران با سایر کشورهای جهان طی دوره 1998-2002 با استفاده از شاخص گروبل- لوید[2] (G-L) اندازهگیری و محاسبه شده است و با آزمون همبستگی مشخص شده که ...
بیشتر
اندازهگیری تجارت درون صنعت (IIT)[1] برای کشورها موضوع مهمی است که لزوم توجه به آن برای شناخت پتانسیل تجاری کشورها و رابطة تجاری آنها با یکدیگر احساس میشود. در این مقاله، سهم تجارت درون صنعت متقابل ایران با سایر کشورهای جهان طی دوره 1998-2002 با استفاده از شاخص گروبل- لوید[2] (G-L) اندازهگیری و محاسبه شده است و با آزمون همبستگی مشخص شده که این روش با سایر روشهای اندازهگیری این شاخص تفاوت معنیداری ندارد. اندازهگیری تجارت درون صنعت متقابل ایران با سایر کشورها براساس گروه کالایی با کد پنج رقمی استاندارد[3] SITC محاسبه شده و نشان میدهد که متوسط تجارت درون صنعت ایران در سالهای 1998 و 2002 به ترتیب 14/17 و 82/27 درصد بوده است. همچنین، تجارت درون صنعت بر اساس گروه کالایی با کد تعرفهای شش رقمی[4] HS محاسبه گردیده که نشان میدهد متوسط آن در ایران در سالهای 1998 و 2002 به ترتیب، 28/9 و 2/14 درصد بوده است. مقایسة نتایج دو روش محاسبه، پاسخ به این پرسش است که سهم تجارت درون صنعت با استاندارد HS به میزان ثابتی پایینتر از سهم تجارت درون صنعت با استاندارد SITC است، ولی هر دو دارای روند تغییرات مشابهی هستند به منظور ارزیابی دقیقتر جریان تجاری ایران به لحاظ اهمیت مکانی و منطقهای شاخص تجارت درون صنعت ایران در چارچوب بلوکهای منتخب اقتصادی- تجاری نیز محاسبه گردیده است، بهطوری که نتایج گویای این واقعیت است که سهم تجارت درون صنعت ایران بیشترین همگرایی را در بین بلوکهای منتخب با سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) در راستای تحقق بازار مشترک اسلامی دارد. 1. Intra Industry Trade 2. Grubel – Lloyd 3. Standard International Trade Classification 4. Harmonized Commodity Description and Coding System