دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-072851720040121Human Capital, Education Distribution of Labour Force and Economic Growth: The Case of Iranرابطه سرمایه انسانی و رشد اقتصادی با تاکید بر نقش توزیع تحصیلات نیروی کار مورد ایران سال های 1345 - 13791313864FAمسعودنیلیاستادیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریفشهابنفیسیکارشناس ارشد مهندسی سیستمهای اقتصادی- اجتماعیJournal Article20160515Economic theory suggests a causal and positive relationship between human capital and economic growth. Empirical findings, however, report an insignificant and even negative relationship between the two, for many cases. This has been explained by some researchers as a result of neglecting the educational distribution of labour force. In this paper, the significance of this explanation has been examined for the case of Iran. We have shown that, while the relationship between human capital and economic growth is significant and positive, it is statistically improved when the educational distribution of labour force is added to the model.
According to our findings, policy should give more priority to primary and secondary education as opposed to higher education. در این مقاله، چگونگی تاثیر سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی، با در نظر گرفتن توزیع آموزش، به معنی میزان پراکندگی سالهای تحصیل در بین شاغلان، برای ایران مورد بررسی قرار میگیرد و نشان داده میشود که با وارد کردن این متغیر، قدرت توضیحدهی رابطه تخمین زده شده به میزان قابل توجهی بهبود پیدا میکند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که با افزایش پراکندگی سالهای تحصیل شاغلان، رشد اقتصادی کاهش پیدا میکند؛ لذا، تمرکز بر ارتقای سطح تحصیلی شاغلان در سطوح ابتدایی و راهنمایی به جای آموزش عالی، منجر به افزایش رشد اقتصادی خواهد شد.
دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-072851720040121.نقدی بر مقاله رابطه سرمایه انسانی و رشد اقتصادی را با تاکید بر نقش توزیع تحصیلات نیروی کار مورد ایران سال های 1345-137933443865FAبهروزهادی زنوزهیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20160515دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-072851720040121.پاسخ به نقد مقاله «رابطه سرمایه انسانی و رشد اقتصادی با تاکید بر نقش توزیع تحصیلات نیروی کار مورد ایران سال های 1345-1379»55473866FAمسعودنیلیاستادیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریفJournal Article20160515دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-072851720040121Efficiency in the Iranian Tax System Price Elasticity & Tax Lag Concernsبررسی کارایی سیستم مالیاتی در اقتصاد ایران با توجه به کشش قیمتی و وقفه مالیاتی57783867FAعباسشاکریهیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائیمیر حسینموسویدانشجوی دورة کارشناسی ارشد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20160515Tax income is the most important source of income for government after the oil income in Iran. The tax system, however, suffers from two factors: long lags, and inflexibility. In this paper, we investigate the efficiency in the Iranian tax system with respect to the two factors above using cointegration analysis for period 1982:3-2002:4. The results indicate that in the long run there is a twenty-two-month lag in tax collection, and, 9-18 month lag in short term. Since the tax system is not flexible enough in response to price changes, this time lag in tax collection along with inflation has led to a decline in real income tax.<span lang="AR-SA">با توجه به اینکه در اقتصاد ایران درآمدهای مالیاتی یکی از مهمترین منبع تامین</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">کننده مخارج دولت بعد از درآمدهای نفتی است؛ لذا بررسی کارایی سیستم مالیاتی از</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">اهمیت بسزایی برخوردار است. با توجه به اینکه کاهش درآمدهای حقیقی مالیاتی متأثر از</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">دو عامل، وجود وقفههای طولانی و سیستم مالیاتی انعطافناپذیر است؛ در این راستا،</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">با در نظر گرفتن دو عامل فوق به بررسی کارایی سیستم مالیاتی طی دوره 1360 - 1380 در</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">اقتصاد ایران پرداخته شده است. روشی که برای رسیدن به این هدف درنظر گرفته شده</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">آزمون هم انباشتگی انگل - گرنجر است. نتایج حاکی از آن است که در بلندمدت، متوسط</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">تأخیر در جمعآوری مالیاتها حدود 22 ماه است که بیانگر تحقق نیافتن درآمدهای</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">مالیاتی در زمان موردنظر است. متوسط وقفه در جمعآوری مالیاتها در کوتاه مدت حدود</span><span dir="ltr"> 18 </span><span lang="AR-SA">ماه برآورده شده است . با توجه به اینکه سیستم مالیاتی ایران در برابر تغییرات</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">قیمتها از انعطافپذیری لازم برخوردار نیست؛ و از طرف دیگر، نرخ تورم نیز بالا</span><span lang="AR-SA">است، لذا، وجود وقفههای طولانی موجب کاهش درآمدهای حقیقی مالیاتی میشود که این</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">نیز دارای عواقب وخیمتری خواهد بود. بنابراین، با توجه به نتایج به دست آمده سیستم</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">مالیاتی در جمعآوری مالیاتها کارایی لازم را ندارد و نسب به تغییرات قیمتها از</span><span lang="AR-SA" dir="ltr"> </span><span lang="AR-SA">حساسیت چندان بالایی برخوردار نیست</span><span dir="ltr">.</span>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-072851720040121Estimating the Human Capital Share in Iran’s Economic Growth (1965-2000)برآورد سهم سرمایه انسانی در رشد اقتصادی ایران طی سالهای 1345 - 138079983868FAمسعودصادقیاعضای هیئت علمی گروه اقتصاد دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهانمصطفیعمادزادهعضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشکده علوم اداری و اقتصاد دانشگاه اصفهانJournal Article20160515This paper focuses on human capital as a determinant of economic growth. In this article empirical evidences relating education to economic growth are examined. In the context of neoclassical growth models, i.e. as in Cobb-Douglas production function, human capital serves as an input to production. These models expand on the neoclassical growth model of Solow, by allowing the output of a country to be an increasing function of its stock of human capital. It is shown that investment in education leads to increased output and therefore growth. Using an Ordinary Least Squares (OLS) regression function, we found that the production elasticities of the skilled labour, non skilled labor, and physical capital are respectively 0.21, 0.49 and 0.35 percentages. Our investigation concludes that schooling has a significant and substantial positive effect on productivity and GDP growth.
این مطالعه تلاش دارد به بررسی تأثیر آموزش عالی بر رشد اقتصادی پرداخته و ضمن ارائه یک چارچوب مناسب نظری که در برگیرنده عامل آموزش است، با کسب نتایج برآوردی به ارائه راهکارهای مناسب بپردازد. در این مقاله، تلاش می شود تا کشش های تولید به تفکیک عامل سرمایه انسانی و دیگر عوامل تولید به منظور شناسایی اهمیت سرمایه انسانیدر مقایسه با سایر عوامل تولید برآورد شود. بدین روی ، ابتدا مطالعات قبلی را بررسی کرده و الگوهای آنان را تحلیل می کنیم و سپس، تابع تولید کاب - داگلاس را انتخاب کرده و پارامترهای سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و نیروی کار شاغل را به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار می دهیم. در مرحله بعد، به برآورده تابع تولید به تفکیک سهم عوامل مختلف تولید طی دوره 1345 - 1380 اقدام می کنیم و کشش های هر یک را نسبت به تولید ناخالص داخلی تخمین می زنیم. روش تخمین به کار گرفته شده، حداقل مربعات معمولی (OLS) است. مطابق معادله تولید کاب - داگلاس، کشش تولیدی نیروی شاغل متخصص، نیروی کار متخصص و سرمایه فیزیکی، به ترتیب 21/0، 49/0 و 35/0 تولید ناخالص داخلی است. برآورد تابع تولید کاب - داگلاس در چهارچوب متغیرهای غیرقراردادی نیز صورت گرفته است. طبق نتایج این برآورد، کشش تولیدی عوامل سرمایه فیزکی، نیروی کار شاغل و تحصیلات نیروی متخصص به ترتیب 42/0، 87/0 و15/0 تولید ناخالص داخلی است. همچنین، سهم مخارج جاری آموزش عالی 06/0 درصد از تولید ناخالص داخلی برآورد شده است.
<em>نتایج برآوردهای فوق در مورد سرمایه انسانی در بر گیرنده این نکته مهم است که اولا، همواره در تمام معادلات عامل سرمایه انسانی یک عامل با ثبات و معنادار بوده که ضریب آن مثبت است. ثانیا، سرمایه گذاری در سرمایه انسانی از طریق آموزش موجب توسعه توانایی ها، مهارت ها و اکتسای تجاربی می شود که برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی پایدار از اهمیت خاصی برخوردار است.</em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-072851720040121Determination of the Degree of Cost Competitiveness for Iran Joining to the WTO
(Case Study: Mobarakeh Steel Complex)محاسبه توان رقابت هزینه ای واحدهای تولیدی فولاد با پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی (WTO) (مجتمع فولاد مبارکه)991243869FAحسنکلباسیعضو هیئت علمی دانشگاه اصفهانولیگریوانیکارشناس ارشد برنامهریزی سیستمهای اقتصادیJournal Article20160515The issue of Iran’s Accession to WTO has been widely discussed in academic, business and political cycles of the nation Significant questions have been raised from industrialists and policy makers, as to the efficiency and competitiveness of new Iranian firms, and their comparative advantages in the world market. The role of government policies for promotion of competitive industries has also been discussed.
So, this paper presents a method which draws on economic theory to measure cost competitiveness and its sources at the firm and industry levels. The concept of competitiveness that we use in the present study is one of cost competitiveness as measured by unit cost ratio. In other words, a firm or an industry is deemed to be competitive if its unit costs are less than or equal to the unit costs of its domestic or international rivals before or after joining to WTO.
Also this study focuses on the sources of competitive advantage. Two types of them are distinguished: first, the real sources of competitiveness such as factor productivity and factor abundance, which many lead to comparative advantage, and second, various price distortions of products and factors of productions, which may either enhance or diminish competitiveness. To do so we measure and analyze the cost competitiveness of “Mobarake Steel Complex”. We will measure the cost competitiveness of this company in aggregate level at first step, and for every product at the second step.در چند سال اخیر بحث پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی به صورت جدی در محافل علمی و سیاسی کشور مطرح شده است. در این میان سوالاتی مطرح می شود که دغدغه های اکثر صاحبان صنایع و سیاست گزاران را تشکیل می دهد. سوالاتی از قبیل اینکه ایا بنگاه های ما می توانند پس از پیوستن به سازمان تجارت جهانی با رقبای خارجی در بازارهای داخل و خارجی رقابت کنند؟ مزیت ها و عدم مزیت های ما چه مواردی هستند؟ اولویت های سرمایه گذاری ما چه مواردی هستند؟ اثر سیاست های جاری دولت بر توان رقابت بنگاه ها و صنایع چیست؟ تا زمان الحاق به سازمان تجارت جهانی و در مرحله مذاکرات، دولت چه نقش سودمندی می تواند داشته باشد؟ به نظر می رسد پاسخ تمام این سوالات در محاسبه توان رقابت هر یک از بنگاه های کشور باشد. از این رو مقاله حاضر ابتدا، یک روش شناسی برای محاسبه توان رقابت هزینه ای در سطح بنگاه ارایه می دهد که این توان رقابت بنگاه می تواند قبل از الحاق به سازمان تجارت جهانی یا بعد از آن باشد. همچنین توان رقابت در حالت فوق می تواند در بازارهای داخلی یا صادراتی باشد. ازویژگی های منحصر به فرد این روش، محاسبه انحرافات است که از طریق آن می توان سیاست های حمایتی و تجاری دولت را تحلیل و اثر آنها را در هر مورد از شاخص های توان رقابتی ملاحظه کرد. به طور کلی با تفکیک توان رقابتی ناشی از انحرافات، می توان منابع و عوامل تشکیل دهنده توان رقابتی را نیز تحلیل کرد.دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-072851720040121The Analysis of Wages and Productivity in Iran’s Industry (1994- 2000)تحلیل مزد و بهره وری در صنایع ایران1251463870FAعبداللهطاهریعضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائیJournal Article20160515The existence of relationship between wages and labour productivity has been studied at the microeconomic level, in the process industrial development, and different wage systems based on labour productivity has emerged in the process of industrial growth. In these systems, called “payment by results”, aggregate or partial wages are related to individual or group efficiency. In almost all collective labour agreements “payment by results” is the main issue to be negotiated. The relationship between wages and productivity at the macroeconomic level is usually examined from economic stabilization and inflation control standpoint, as well as on the basis of the benefit gained by the labour force from productivity achievements. This paper measures labour productivity for the period of 1994- 2000 in industrial activities for the first time in Iran by estimation of “Generalized Average Labour Productivity”, and analyses its relationship with wages, and also discusses its theoretical implications. The findings of the research show that for the period examined, there was a direct relationship between wages and productivity in industrial avtivities and the structure of such relationship in various industrial activites was essentially the same.فکر ارتباط مزد و بهرهوری کار همراه با توسعه صنعتی در سطح اقتصاد خرد مطرح شد و همگام با رشد صنایع، انواع نظامهای مزدی منطبق با بهرهوری کار به وجود آمد. در همه این نظامها بخشی از مزد یا تمامی آن به بازده فردی یا گروهی ارتباط پیدا میکند. این نظامها با عنوان نظام «پرداخت براساس نتایج» تقریباً در همه قراردادهای کار دسته جمعی نقش اساسی دارند. ارتباط مزد و بهرهوری در سطح کلان به لحاظ تثبیت اقتصادی و کنترل تورم و نیز بهرهگیری نیروی کار از دستاورد ناشی از بهرهوری مدنظر است. مقاله حاضر برای اولینبار با اندازهگیری بهرهوری کار از طریق بهرهوری متوسط تعمیم یافته نیروی کار در سطح فعالیتهای صنعت و ارایه دیدگاههای نظری آن، ارتباط مزدها و بهرهوری نیروی کار را در سطح فعالیتهای صنعت طی دور زمانی 1373 - 1379 مورد بررسی قرار میدهد. نتایج این بررسی نشان میدهد که در دوره فوق، ارتباط مستقیم میان مزدها و بهرهوری وجود داشته و ساختار این ارتباط در فعالیتهای مختلف صنعت یکسان بوده است.دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-072851720040121An Early Warning System for Detection of Financial Crises in the Economy of Iranارایه سیستم هشدار پیش از موعد برای بحران های مالی در اقتصاد ایران1471743871FAمرتضینادریرئیس اداره آموزش و کارورزی بانک صنعت و معدنJournal Article20160515Due to negative effects of financial crises on the real sectors of the economy, and the consequent recessionary impacts of them, the idea of forecasting financial crises via an early warning system has become a subject of interest to researchers. <br /> Financial crises of 1997 in South East Aisa, and the fear of similar crises in the process of globalization has brought the subject to the attention of economists to a greater extent. <br /> This paper introduces an early warning system for detection and forecasting of financial crisis as an impirical diagnostic tool of macroeconomic policy in Iran. The system is developed with reference to literature review in other countries, and on the basis of “Signal Extraction” and “Financial Crises Probability Forecasting Methods”. In a simulation test our system was effective in detecting the crisis of 1993 two years ahead. This system may be further supplemented by using alternative econometric methods for future forecastings. به دلیل تاثیر منفی بحران های مالی بر عملکرد بخش واقعی اقتصادها و نیز پیامدهای رکودی متعاقب آن، اخیرا پپیش بینی بحران های مالی مورد توجه پژوهشگران اقتصادی قرار گرفته است. وقوع بحران مالی شرق آسیا در سال 1997 و احتمال بروز این بحران ها در فرایند جهانی شدن اقتصادها طی سالهای آینده، پژوهشگران اقتصادی را وادار کرده است که به موضوع پیش بینی بحران های مالی توجه ویژه ای داشته باشند. در این نوشتار، استفاده از سیستم هشدار پیش از موعد برای بحران های مالی به عنوان یک ابزار تجربی عیب یابی اقتصاد کلان برای اقتصاد ایران معرفی شده است. بر مبنای مطالعات انجام شده در دیگر کشورها و با استفاده از روش های مرسوم استخراج علایم و برآورد احتمال بحران، یک سیستم هشدار پیش از موعد بحران های مالی برای اقتصاد ایران ارایه شده که قادر است بحران های مالی را از قبل هشدار دهد. این سیستم برای رخداد بحران مالی سال 1372 شبیه سازی شده است. نتایج شبیه سازی علائم مناسبی را قبل از وقوع بحران ارائه می دهد. بدیهی است این سیستم را از طریق دیگر روش های اقتصادسنجی نیز می توان تکمیل کرد. می توان از این الگوها برای پیش بینی بحران های مالی آینده در کشور استفاده کرد.دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-072851720040121Application of Genetic Algorithm in Portfolio Selection Problemکاربرد الگوریتم ژنتیک در انتخاب یک مجموعه دارایی از سهام بورس اوراق بهادار1751923872FAسیمینعبدالعلی زاده شهیرکارشناس ارشد مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریفکوروشعشقیعضو هیئت علمی دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریفJournal Article20160515One of the classical applications of operation research in investment decision making is the portfolio selection problem. In this problem a fixed sum of money is to be spread among different investments and there is a risk associated with the rate of return on each investment. The object of the portfolio selection problem is to determine how much money should be allocated to each investment to maximize the total expected return and minimize the portfolio’s risk. Since there is no specific algorithm to find an optimal feasible solution for large scale portfolio problems, in this paper two genetic algorithms are developed to find a near optimal solution. In the first algorithm the selection of investments is determined and in the second one the weight of each investment in the portfolio is calculated. Finally, the two algorithms have been applied successfully to the portfolio of stocks of the Tehran Stock Exchange with more than 200 stocks. پیچیدگی بازارها، به ویژه طیف گسترده ابزارهای سرمایه گذاری و عوامل متعدد موثر بر آنها، تصمیم گیری در خصوص انتخاب نوع دارایی را برای سرمایه گذاران دشوار می کند؛ به طوری که سرمایه گذاران همواره در تصمیم گیری های خود با مساله بهینه سازی مجموعه دارایی روبه رو هستند. هدف از این بهینه سازی، تعیین میزان تخصیص وجه به هر دارایی به گونه ای است که بازده مجموعه دارایی، حداکثر و ریسک آن، حداقل گردد. از آنجا که هیچ گونه الگوریتم کارایی برای یافتن پاسخ بهینه برای مسئله مجموعه دارایی با ابعاد بزرگ وجود ندارد، در این مقاله دو الگوریتم ژنتیک برای یافتن پاسخی نزدیک به بهینه طراحی شده است. اولین الگوریتم، مجموعه دارایی با بالاترین بازده و کمترین ریسک و نیز کمترین ضریب همبستگی با سایر دارایی ها را انتخاب و الگوریتم ژنتیک دوم، وزن هر یک از دارایی ها را در مجموعه دارایی تعیین می کند. در نهایت، این دو الگوریتم برروی سهام عرضه شده در بورس اوراق بهادار تهران با بیش از 200 سهام پیاده و نتایج آن ارایه شده است.