دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728185620130923Equity Premium Puzzle in Tehran Stock Exchange: stochastic dominance approachمعمای صرف سهام در بورس اوراق بهادار تهران در چارچوب آزمونهای تسلط تصادفی14095FAغلامرضاکشاورز حداددانشیار اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف0000-0001-5873-8217محمدرضااصفهانیکارشناس ارشد رشته علوم اقتصادی دانشگاه صنعتی شریفJournal Article20140104<br /><em>شاخص ماهیانه بازار سهام تهران در بازهی زمانی ماه اول سال 1380 تا ابتدای ماه دوم سال 1391، دارای رشد میانگین حسابی 155 درصد بوده است، این درحالی است که بازدهی سپردهی سرمایهگذاری 5 ساله 25درصد در سال بوده است. چرا سرمایهگذاران مالی تمایل زیادی به سرمایهگذاری در بازار سهام ندارند؟ موضوع این مقاله بررسی وجود معمای صرف سهام در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا از دادههای مربوط به شاخص کل قیمت در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان یک دارایی ریسکی و نرخ سود سپردهی سرمایهگذاری بلندمدت 5 ساله به عنوان یک دارایی غیر ریسکی استفاده شده است. یافتههای ما نشان میدهد که، معمای صرف سهام در بورس اوراق بهادار تهران وجود نداشته و دلیل جریان نیافتن نقدینگی از سپردههای بانکی به سمت بازار سرمایه ریسکگریزی سرمایهگذاران است. علاوه براین مقایسهی شاخصهای منتخب بورس اوراق بهادار با یکدیگر و با استفاده از آزمونهای تسلط تصادفی آشکار میسازد که تصمیمگیرندگان بازار سرمایه براساس ترجیحات خود برای انتخاب سهمهای بهینه در سبد، ابتدا سهمهای موجود در شاخص صنعت، سپس شاخص 50 شرکت فعالتر و در آخر شاخص 30 شرکت بزرگ را برمیگزینند.</em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728185620130923Inequality in Educational Opportunities Based on Income for Generations in Iranبررسی نابرابری فرصتی مبتنی بر درآمد در نسلهای تحصیلی ایران4171110FAحسینراغفردانشیار اقتصاد دانشگاه الزهرا (س)میرحسینموسویاستادیار اقتصاد دانشگاه الزهرا (س)بتولآذری بنیکارشناس ارشد اقتصاد، دانشگاه الزهرا (س)Journal Article20141217<em>Education is considered as a significant determinant of earnings inequality; however, there are sensible differences in the educational attainment for individuals. This paper examines absolute mobility between groups of educational levels and the persistency of inequality of opportunities in the economy of Iran. For this purpose, Households’ Survey Data over 1988 to 2011 are used to organize pseudo-panel data and to estimate nonlinear dynamics of population in Iran. Our results reveal that the inequality opportunity between generations with higher education is less than that of between generations with lower education.Also inequality is decreasing over time, but its speed is very low.</em> <br /> <em>آموزش یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده نابرابری درآمدی است.</em><em> </em><em>بااینحال،</em><em> </em><em>تفاوتهای زیادی</em><em> </em><em>در</em><em> </em><em>پیشرفت تحصیلی</em><em> </em><em>افراد</em><em> </em><em>مختلف</em><em> </em><em>در جامعه</em><em> </em><em>وجود دارد.</em><em> </em><em>این مقاله به اندازهگیری تحرک مطلق درآمدی در نسلهای تحصیلی و استمرار نابرابری فرصتی در کل نمونه در اقتصاد ایران میپردازد.</em><em> </em><em>برای این منظور از دادههای پیمایشی درآمد-</em><em> </em><em>هزینه خانوارهای شهری کل کشور طی دورهی زمانی 1390-1367 استفاده شده است. در این مقاله از رویکرد شبهترکیبی پویای غیرخطی استفاده شده است؛ و پویاییهای غیرخطی در جامعهی شهری ایران بررسی شده است. ویژگی این روش ردیابی عملکرد هر نسل در طول زمان است.</em><em> </em><em>نتایج پژوهش نشان میدهند</em><em> </em><em>میزان نابرابری فرصتی در بین نسل با تحصیلات بالا کمتر و در بین نسل با تحصیلات پایین بیشتر است. همچنین نابرابری در طی زمان کاهش مییابد، ولی سرعت آن بسیار پایین است.</em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728185620130923Meditation on second phase enforcement of the targeted subsidies law with focusing on energy share in GDP using a Dynamic Stochastic General Equilibrium modelتأملی بر اجرای فاز دوم هدفمندسازی یارانهها با تمرکز بر سهم انرژی در تولید با استفاده از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی7393122FAحسنحیدریدانشیار اقتصاد، دانشگاه ارومیهاحمدملابهرامیدانشجوی دکتری اقتصاد، دانشگاه ارومیهJournal Article20141217<em>This study employs a dynamic stochastic general equilibrium (DSGE) model for energy demand side, in order to estimate the energy share of non-oil production and investigate the effects of energy price shocks on production and inflation. The results show that, the share of energy in production is 12.1 percent in Iran which is 8 times higher than of European countries. In addition, positive shocks of energy price have negative effects on production and also these shocks have positive effects on inflation and money supply. These results emphasize the significant role of energy in non-oil production in Iran which in turn is the relative advantages of cheapness and abundance of energy resources. Thus in the second phase of removing plan subsidy, the role of energy in production should be considered. In fact, the government must provide necessary background in order to convert the old technologies into modern and more efficient technologies, in addition to allocating the special energy subsides to production sector. </em><em>این مطالعه، به منظور برآورد سهم مخارج انرژی از تولید غیرنفتی و بررسی اثر شوکهای قیمت انرژی بر متغیرهای تولید و تورم، از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی در چارچوب طرف تقاضای انرژی استفاده میکند. نتایج تخمین مدل نشان میدهد که سهم مخارج انرژی در تولید ایران برابر با 1/12 درصد است که بر پایه آمارها حدود 8 برابر مقدار مشابه در کشورهای اروپایی است. همچنین بر پایه توابع عکسالعمل آنی مدل، شوک مثبت قیمت انرژی اثر منفی بر تولید دارد، با این حال این شوکها بر تورم و حجم پول اثر مثبت و معنادار دارند. این نتایج بر نقش چشمگیر انرژی در بخش تولید غیرنفتی در اقتصاد ایران به واسطه مزایای نسبی ناشی از ارزانی و وفور منابع انرژی تأکید دارند. لذا شیوهی اجرای فاز دوم قانون هدفمندسازی یارانه ها باید نقش عامل انرژی در تولید را مد نظر قرار دهد. در واقع، دولت ضمن اختصاص یارانه ویژه انرژی به بخش تولید، باید بستر لازم برای تبدیل تکنولوژیهای فرسوده به تکنولوژیهای مدرن با بهرهوری بالا را فراهم سازد. </em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728185620130923Fuzzy Estimation of Combined Depreciation Index for Selected Developing Countriesبرآورد فازی شاخص ترکیبی استهلاک برای کشورهای در حال توسعه95122123FAعلیسعدوندیاستادیار دانشگاه وولنگونگحسینصادقیاستادیار اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرسزهراکشاورزیکارشناس ارشد اقتصاد انرژی دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20141217<em>Although depreciation is a crucial factor in economic growth models,</em><em> little effort has been made to estimate depreciation rates. I</em><em>n this study, we attempt to </em><em>estimate integrated fuzzy indicators for depreciation rates in 21 comparable developing countries. In the framework of fuzzy logic, first, we combine ten related variables to obtain four depreciation indicators, namely human, social, physical, and natural capital. Then the four indicators are combined to obtain an overall depreciation rate. The results indicate that remarkable gap exists among developing countries. The overall depreciation rates are at the highest level in the CIS countries (circa 0/7) and at the lowest level in some of the developing European nations (circa 0/4). Due to lack of information, the exact estimation of a combined depreciation indicator seems impossible for Iran; nevertheless, we estimate a minimum boundary for this country, which indicates the dismal situation of capital preservation in Iran.</em><em>نرخ استهلاک متغیری ضروری در مدلهای رشد اقتصادی است با این حال تلاش علمی چندانی در زمینه محاسبه نرخ استهلاک صورت نگرفته است. در این پژوهش، شاخص ترکیبی استهلاک سرمایه برای 21 کشور در حال توسعه در چارچوب منطق فازی محاسبه شده است. بدین منظور، نخست چهار شاخص استهلاک برای سرمایههای انسانی، اجتماعی، فیزیکی و منابع طبیعی از طریق ترکیب ده متغیر مرتبط به دست آمده، سپس با ادغام این چهار شاخص، برآوردی از شاخص استهلاک کل ارائه میشود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تفاوت معناداری در میان شاخصهای استهلاک کشورهای در حال توسعه وجود دارد به نحوی که این شاخص در کشورهای شوروی سابق در بالاترین میزان (حدود 70/0) و در کشورهای در حال توسعه اروپا در پایینترین سطح (حدود 40/0) قرار دارد. هر چند به دلیل کمبود اطلاعات برآورد شاخص استهلاک در ایران مقدور نمیباشد، در این تحقیق با استفاده از منطق فازی یک میزان حداقل برای استهلاک محاسبه شده که نشانگر وضعیت بحرانی استهلاک در ایران است.</em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728185620130923The Effect of Gesell Tax on Liquidity Trap: New Keynesian Approachاثر اعمال مالیات گسل در شرایط دام نقدینگی: رهیافت کینزی جدید123155124FAانسیهمصدقیکارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشگاه اصفهانرحیمدلالی اصفهانیدانشیار اقتصاد دانشگاه اصفهانمحمدواعظ برزانیدانشیار اقتصاد دانشگاه اصفهانJournal Article20141217<em>In the present system of capitalism, the money and interest rate have a special place in macroeconomics and play a major role in conducting monetary policies and determining economic activities level. Classical school believe that interest rate is a real phenomenon. However, Keynes argued that interest rate is a money phenomenon. Silvio Gesell reasoned that interest rate is due to the nature of currency. He proposed the free money system, in which the money without interest will also have active circulation. The nature of free money is in such a way that tax is proportional to the money duration of speculation. The objective of this study is to demonstrate the inability of monetary policy (raising inflation expectations) and in this regard, the impact of Gesell tax in escaping from the liquidity trap. Therefore, using the Mathematica software and calibrating a New-Keynesian model for Iranian economy, dynamics of the model were analyzed. The results indicate that an increase in target inflation rate will not affect escaping from liquidity trap. As a result, if the nominal interest rate on currency, on the basis of the rule (Gesell tax) is kept less than the nominal interest rate, the economy will never end up in a zero-bound equilibrium or in a liquidity trap.</em>
<em>در نظام فعلی سرمایهداری، پول و بهره جایگاه خاصی را در اقتصاد کلان به خود اختصاص دادهاند و نقش عمدهای در هدایت سیاستهای پولی و</em><em> تعیین سطح فعالیتهای اقتصادی </em><em>ایفا مینمایند</em><em>. </em><em>مکتب کلاسیک نرخ بهره را پدیدهای واقعی دانسته، اما از نظر کینز، نرخ بهره یک پدیده کاملاً پولی است. سیلویو </em><em>گسل علت اصلی وجود بهره را ناشی از ماهیت پول رایج میداند و نظام پول آزاد را مطرح میکند، که در آن پول بدون بهره نیز در گردش مبادلات قرار میگیرد. ماهیت پول آزاد بهگونهای است که متناسب با مدت زمان احتکار آن نزد افراد، مالیات اخذ شود.</em><em> هدف این مقاله نشان دادن ناتوانی سیاست پولی</em><em> (</em><em>بالا بردن انتظارات تورمی) در رهایی از دام نقدینگی و تأثیر مالیات گسل است. بنابراین، با استفاده از نرمافزار </em><em>Mathematica9</em><em> و کالیبره کردن الگوی کینزی جدید</em><em> برای اقتصاد ایران</em><em>، پویاییهای الگو مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر این است که در شرایط دام نقدینگی، افزایش نرخ تورم هدف تأثیری بر رهایی از دام نقدینگی نخواهد داشت. </em><em>در نتیجه، اگر نرخ بهره پولی بر اساس قاعدهای (مالیات گسل) همواره کمتر از نرخ بهره اسمی نگهداشته شود، اقتصاد هرگز در تعادل کران پایین (دام نقدینگی) قرار نخواهد گرفت. </em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728185620130923Comparative study of the instability and dynamics of systematic risk for Tehran Stock Exchange and a selected group of emerging stock marketsمقایسه تطبیقی ناپایداری و پویایی ریسک سیستماتیک بین بورس اوراق بهادار تهران و بازارهای سهام منتخب نوظهور157186137FAاسماعیلرمضانپوراستادیارگروه مدیریت دانشگاه گیلانمحمدحسنقلیزادهاستادیارگروه مدیریت دانشگاه گیلانعباسکلانتریدانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت مالی گرایش MBA دانشگاه گیلانJournal Article20141217<em>This study investigates the stability of systematic risk of Tehran stock Exchange and a selected group of emerging stock markets including of Latin America, Asian South eastern and Istanbul Stock Exchange. The study uses time series specification of CAPM model (Black et al, 1972) and employs Bai and Perron (2003) structural break point test. The results show that based on Bai and Perron test, there are evidences of structural break in time series CAPM model and hence the instability in systematic risk for Brazil, Chile, Thailand, China, Malaysia and Tehran stock markets. The dynamic estimation results of systematic risk of these stock markets based on MGARCH - BEKK model indicate that, Tehran Stock Exchange has lowest level of systematic risk among other stock markets. The results show that there is significant fluctuation in dynamic trend of systematic risk of these stock markets in particular around structural break point dates. Based on the results, the BEKK model has more accurate performance than linear time series CAPM model for systematic risk forecasting proposes. These results provide useful policy guideline for investors in international risk management.</em><em>این پژوهش با بکارگیری مدل سری زمانی تئوری قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (</em><em>CAPM</em><em>)، بلک و همکاران (1972)، و با استفاده از متدولوژی شکست ساختاری بای و پرون (2003) به بررسی پایداری شاخص ریسک سیستماتیک دستهای از بازارهای سهام نوظهور از امریکای لاتین، جنوب شرق آسیا، بازار سهام استانبول و بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. نتایج نشان میدهد که بر پایه آزمون بای و پرون در بازارهای سهام برزیل، شیلی، تایلند، شانگهای چین، کوالالامپور مالزی و بورس اوراق بهادار تهران شکستهای ساختاری معنادار و لذا ناپایداری در شاخص ریسک سیستماتیک مشهود است. از طرفی نتایج برآورد پویای ریسک سیستماتیک این بازارها بر اساس مدل دو متغیره ناهمسانی واریانس </em><em>BEKK</em><em> نشان میدهد که بورس اوراق بهادار تهران دارای پایینترین سطح شاخص ریسک سیستماتیک در بین بازارهای مورد مطالعه است. بر اساس نتایج، نوسانات معنادار در روند ریسک سیستماتیک بازارهای سهام مورد بررسی وجود دارد و مقدار میانگین ریسک سیستماتیک این بازارهای سهام در دورههای حول نقاط شکست ساختاری اختلاف معنادار دارد. بر پایه نتایج مدل </em><em>BEKK</em><em> از دقت بالاتری نسبت به مدل خطی رگرسیون سری زمانی </em><em>CAPM</em><em> در برآورد شاخص ریسک بتا برخوردار است. نتایج تحقیق رهنمودهای سیاستی مفیدی را برای مدیریت ریسک سرمایهگذاری بینالملل در پی دارد. </em>دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728185620130923The Effect of Business Cycles on Income Inequality in Iranبررسی اثر سیکلهای تجاری بر توزیع درآمد در ایران187203139FAعلیرضااقبالیاستادیار گروه اقتصاد دانشگاه پیام نورعلیرضاجرجرزادهاستادیار گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی اهوازمعصومهکیانیکارشناس ارشد توسعه و برنامهریزی اقتصادیJournal Article20141217<em>The purpose of this research is investigation of the relationship between income inequality and business cycles in Iran over the 1351 to 1389. In this study, Gini coefficient is the indicator of inequality, and business cycles were obtained by using the Hodrick- Prescott filter. Also In order to examine the effect of business cycle on inequality, autoregressive-distributed Lag (ARDL) approach was attempted. Our findings show that business cycles have negative impact on income inequality. During recession, income inequality increases and in the booms decreases. Also we find that higher minimum wages decrease income inequality, and oil incomes increase it.</em>
<em>توزیع درآمد همواره مورد توجه سیاستگذاران و دولتها بوده است تا با توجه به عوامل تأثیرگذار بر آن به کنترل نابرابری در جامعه پرداخته شود. از میان عوامل مؤثر بر توزیع درآمد میتوان به سیکلهای تجاری اشاره کرد. شواهد تجربی در کشور های مختلف نشان میدهد که سیکلهای تجاری اثرات قابل توجهی را بر توزیع درآمد در آن کشورها ایجاد میکند. این تحقیق به مطالعه تأثیر سیکلهای تجاری بر نابرابری درآمد در ایران طی سالهای 1351 الی 1389 با بهرهگیری از روش خود توضیح برداری با وقفههای گسترده (</em><em>ARDL</em><em>) میپردازد. ضریب جینی بعنوان شاخص نابرابری و فیلتر هادریک- پرسکات برای محاسبه سیکلهای تجاری استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که سیکلهای تجاری بر نابرابری تأثیر منفی دارد که براساس آن در دوران رکود نابرابری زیاد و در دوران رونق نابرابری کم میشود. همچنین افزایش حداقل دستمزدها باعث کاهش نابرابری گردیده و درآمدهای نفت نابرابری را افزایش میدهد.</em>