دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728164920120121Measuring Shariah Poverty Line and Analyzing the Impact of Dignity on its Value (Case Study Qum Province)اندازهگیری خط کفایت شرعی و بررسی تأثیر شئون بر مقدار آن (مطالعه موردی استان قم)1333008FAیدالهدادگردانشیار دانشگاه شهید بهشتیسهیلاپرویندانشیار دانشگاه علامه طباطبائیحسینعباسی نژاددانشیار دانشگاه تهرانمجتبیباقریJournal Article20160423The analysis of the Shariah poverty line and its measurement is considered as ane of the basic issues relevant to Muslem societies. Also the impact dignity (“Shaan” in Islamic terminology) is another concern in this regard. This paper intends to analyze the Shariah poverty line (Kefayah in Islamic literature), and the impact of dignity (Shaan) on it. Case study region for the this paper is the Qum province. According to the findings of this paper and other things being equal; Shariah poverty line is measurable and by using SPL methods we have measured it for the Qum province. In addition to using analytical methods this paper, methodologically speaking has used questionnaire inquiry and econometric methods.<strong>یک بحث اساسی در جوامع دینی و اسلامی، تحلیل خط کفایت یا به نحوی خط فقر شرعی و به ویژه اندازهگیری آن است. موضوع تأثیر شئون خط فقر شرعی نیز مقولهای مرتبط با کفایت شرعی است. این مقاله به کنکاشی در این ارتباط میپردازد. مطالعه موردی این پژوهش بر استان قم متمرکز است. این نوشته اساساً با رویکردی تحلیلی و مبتنی بر مستندات کتابخانهای به پیش میرود. ضمن پیشبرد پژوهش بر مبنای استدلال شرعی و منطقی، هدف و تلاش نویسندگان این پژوهش این بوده که امکانسنجی کنند آیا میشود یک مفهوم ذهنی را به یک تجربه عملی مرتبط سازند یا خیر. پس بخش تجربی خود را براساس کار میدانی محدود در استان قم وکاربرد دادههای مرکز آمار و برازش مدلهای اقتصادسنجی ساماندهی کرده است. بر مبنای یافتههای این مقاله و با فرض پذیرش محدودیتهای آماری، کفایت شرعی قابل اندازهگیری است و میتوان نوعی خط کفایت را در مورد آن اندازهگیری کرد. دیگر آنکه شئونات گوناگون بر خط کفایت شرعی اثرگذار است. سرانجام و با فرض ثبات شرایط دیگر، رفتار اهالی استان قم زمینه ترسیم نوعی خط کفایت را فراهم میآورد که میتواند زمینه مناسبی برای محاسبه خط کفایت شرعی برای دیگر استانهای کشور گردد. این پژوهش همچنین زمینه انجام اولین مطالعات اندازهگیری خط فقر به روش SPL را در ایران فراهم میآورد.</strong>https://ijer.atu.ac.ir/article_3008_8cb10fa93d799833ada0bed92243894b.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728164920120121The Study of Economic Prerequisites of Development in the Primary Education Text-booksبررسی پیامها و مفاهیم اقتصادی در کتابهای درسی دوره ابتدایی35693009FAبتولسیدیکارشناسی ارشد برنامهریزی درسیفریبرزدرتاجدانشیار گروه روانشناسی تربیتی دانشگاه علامه طباطبائیسید عبدالمجیدجلائیاستاد دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه شهید باهنر کرمانJournal Article20160423As in the current centered educational system "text-book" represents educational goals at the national level. Thus, in this study attempt was made to answer this question based on content analyzing: "how much importance has been devoted to economic concepts in the primary education text-books". So, after some preliminary theoretical studies, content analyzing pattern was designed. Then the validity and reliability of this pattern calculated and analysis was begun. For this purpose, by using data collection bill, the content of the primary education text-books except mathematics were analyzed in academic year (1385-1386). Then, economic concepts and implications were identified and classified in five types: "microeconomics, macroeconomics, economic development, labor economic and international economics" and two presentation ways (direct & indirect). The results of investigation show that economic concepts in relation to economic development, microeconomics, labor economics, macroeconomics and international economics orderly have been devoted to themselves the most amplitudes. Also, the economic concepts presentation ways were different, for economic concepts in relation to microeconomics, macroeconomics, economic development and international economics; the direct presentation way has been used frequently and for labor economics indirect presentation way has been used. in general, the direct presentation way used more than indirect way. The analysis show that economic concepts presentation in various bases hadn’t special order and although, economic concepts has increased progressively from first primary grade to fifth primary grade, but this process hasn’t liner motion and has some inflections. Also, economic concepts have been presented in theoretical manner. At the end we suggest that more attention must be paid to some concepts of microeconomics and macroeconomics. Also, in addition to theoretical instruction of economic concepts, practical instruction by using more active methods must be considered.<strong>از آنجا که در نظام آموزشی متمرکز کنونی، کتاب درسی دنبالکننده هدفهای آموزش ملی است، در این پژوهش تلاش شد تا براساس تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ داده شود که «در متن کتابهای درسی دوره ابتدایی تا چه میزان به مفاهیم و پیامهای اقتصادی توجه شده است». بنابراین، پس از مطالعات نظری مقدماتی، الگوی مورد نظر برای تحلیل محتوا استخراج شد و پس از تعیین روایی و پایایی این الگو، کار تحلیل آغاز شد. برای این منظور، متن کتابهای درسی دوره ابتدایی به استثنای ریاضی در سال تحصیلی 86-1385 با استفاده از سیاهه گردآوری اطلاعات تحلیل شدند و پیامها و مفاهیم اقتصادی آنها در پنج نوع اقتصاد خرد، اقتصاد کلان، توسعه اقتصادی، اقتصاد کار و اقتصاد بینالملل و همچنین، دو شیوه ارائه مستقیم و غیرمستقیم شناسایی و تفکیک گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مفاهیم اقتصادی در ارتباط با توسعه اقتصادی، اقتصاد خرد، اقتصاد کار، اقتصاد کلان و اقتصاد خرد بیشترین میزان فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. نتایج پژوهش همچنین، نشان میدهد که میزان استفاده از روشهای مستقیم و غیرمستقیم برای ارائه پیامهای اقتصادی متفاوت است. بهطوری که مفاهیم مربوط به اقتصاد خرد، کلان، توسعه و بینالملل بیشتر به شیوه مستقیم و مفاهیم مربوط به اقتصاد کار بیشتر به شیوه غیرمستقیم ارائه شدهاند. بهطور کلی، برای ارائه پیامهای اقتصادی در متن کتابهای درسی بیشتر از شیوه مستقیم استفاده شده است. تحلیلهای انجام شده نشان میدهد که نظم خاصی بر ارائه پیامهای اقتصادی در پایههای مختلف حاکم نبوده است و با آن که مفاهیم اقتصادی از پایه اول تا پنجم به صورت تصاعدی افزایش یافته است، این روند فراز و نشیبهایی دارد و دارای حرکت خطی نیست. در عینحال، ارائه مفاهیم اقتصادی بیشتر به شیوه نظری و تئوری است. در پایان پیشنهاد میشود که در طرح مفاهیم اقتصادی در دوره ابتدایی، بایستی به برخی مفاهیم مربوط به اقتصاد خرد و اقتصاد کلان توجه بیشتری شود. همچنین، پیشنهاد میشود که افزون بر آموزش نظری مفاهیم اقتصادی، آموزش عملی این مفاهیم از روش بهکارگیری بیشتر شیوههای فعال مورد توجه قرار گیرد.</strong>https://ijer.atu.ac.ir/article_3009_10c0df740ef488a7c3c49432b3c8c66a.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728164920120121The Analysis of Islamisation of Economics; An Interdisciplinary Solutionدرکی از پدیده اسلامیزه شدن اقتصاد و بررسی روش میانرشتهای برای برونرفت از آن71973010FAمهدیصادقی شاهدانیدانشیار و عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع)محمدرضااسماعیلیکارشناس ارشد رشته معارف اسلامی و اقتصاد دانشگاه امام صادق (ع) و طلبه سطح عالی حوزه علمیه قمJournal Article20160423Islamic economics is a new concern that has attracted the attention of most Muslim economists. This paper aims to better understanding of the future of Islamic economics by classifying of Muslim economist's theories in two distinct approach "Islamic economics as an adduct" and "Islamic economics as an adjectival compound". The first approach is limited to the jurisprudence discussion in economics against the second approach that can be much extensive. This article, considers an integrated approach in order to avoid the current dichotomy. Also with this approach we still have an adjectival compound but with an improved vision and so it be can considered as a more advanced approach in comparison to pervious approaches. The non-disciplinarity approach is also applicable in a variety of methods such as interdisciplinary approach<strong>اقتصاد اسلامی دغدغهای است که امروزه توجه بیشتر اقتصاددانان مسلمان را به خود جلب کرده است. این مقاله با هدف درک بهتر از آینده اقتصاد اسلامی، نظریات اقتصاددانان اسلامگرا در اقتصاد اسلامی را با دو نگرش «اقتصاد اسلامی به عنوان یک ترکیب اضافی» و «اقتصاد اسلامی به عنوان یک ترکیب وصفی» دستهبندی میکند. التزام به نگرش اول موجب محدود شدن دامنه اقتصاد به مباحث از پیش تولید شده و موجود در اسلام شده و التزام به نگرش دوم دامنه شمول اقتصاد اسلامی را بهطور چشمگیری وسعت میبخشد. اما خواهیم دید که در عمل بیتوجهی به مبانی اسلامی در نگرش دوم نیز نتیجهای جز اصلاح ظواهر اقتصاد نئوکلاسیک با لعاب اسلامی دربر نداشته است. این مقاله با هدف برونرفت از وضع فعلی نظریهپردازی اقتصاد اسلامی، رهیافت تلفیقی را مورد توجه قرار میدهد. در این نگرش هر چند اقتصاد اسلامی از حیث دستور زبان، همچنان یک ترکیب موصوف و صفت است اما با محتوای واحدی که از حیث مفهومی بهدست میآورد، میتوان به مرور قائل به سلب نگرش ترکیبی و دوگانه از آن شد. این رهیافت در غالب رویکردهای متنوعی همچون رویکرد میانرشتهای<strong>[1]</strong> مورد مطالعه قرار میگیرد.</strong>
<br clear="all" />
[1]. Interdisciplinary Approachhttps://ijer.atu.ac.ir/article_3010_f596d7f27fde0615d35f7877a2cd90c0.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728164920120121Testing Currency Substitution in Iran
an Application of Auto Regressive with Distributed Lags (ARDL) Modelآزمون جانشینی پول در ایران: کاربردی از الگوی خودبازگشتی با وقفههای توزیعی (ARDL)991153012FAامیرمنصورطهرانچیاناستادیار اقتصاد و عضو هیئت علمی دانشگاه مازندرانمعصومهنوروزی بیرامیکارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشگاه مازندرانJournal Article20160423This article attempts to univestigate the phenomon of currency substitution in Iranian economy, using the ARDL model. For this purpose both long-run and short-run demand functions were estimated using the statistical data for 1974-2009 period. According to our findings, currency substitution both in long-run and short-run were confirmed with long-run substitution having a more powerful effect than long-run substitution. Also, it is indicated that the direct effect of income and the indirect effects of real interest rate and inflation on demand for money in the long-run were greater than in those in the short-run. The ECM estimated from the real demand function for money was -0.24 which expresses a rather slow process of currency adjustment in Iran.
<strong>در این مقاله، جانشینی پول در ایران با استفاده از روش </strong><strong>ARDL</strong><strong> مورد آزمون قرار گرفته است. برای این منظور با استفاده از دادههای آماری سالهای 1387-1352 توابع تقاضای کوتاهمدت و بلندمدت پول برآورد گردید. نتایج بهدست آمده بیانگر وجود یک رابطه تعادلی بلندمدت بین تقاضای پول و متغیرهای تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم، نرخ سود سپردههای بانکی و نرخ ارز است. همچنین جانشینی پول در کوتاهمدت و بلندمدت مورد تأیید قرار گرفته است که در بلندمدت شدت آن بیشتر از کوتاهمدت است. این تحقیق نشان داد که اثر مستقیم درآمد و تأثیر غیرمستقیم نرخ واقعی سود سپردههای بانکی و نرخ تورم بر تقاضای پول، در بلندمدت بیشتر از کوتاهمدت هستند. ضریب تعدیل برآورد شده تابع تقاضای واقعی پول برابر 24/0- است که بیانگر کند بودن فرایند تعدیل تقاضای پول کشور است. </strong>https://ijer.atu.ac.ir/article_3012_0234c2a904320c92ba6802594280cf9a.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728164920120121The Determinants of Non-performing Loans in Iranian Banking Industryتبیین عوامل مؤثر بر مطالبات معوق در صنعت بانکداری ایران1171503013FAحمیدکردبچهاستادیار دانشگاه بوعلی سینالیلاپردل نوشآبادیکارشناس ارشد اقتصادJournal Article20160423This paper estimates a dynamic panel model to examine the bank-specific and macroeconomic determinants of non-performing loans in Iranian banking sector using a sample of 12 banks over the period of 2002-2008. The findings of this paper show that prudential behaviour, size and ownership status of banks are the main statistically significant bank-specific factors of non-performing loans. For robustness of the empirical results, the model has been estimated with alternative indexes of business cycle variable. The findings of the estimated models show that the macroeconomic conditions have significant impact on the non-performing loans in the sample.
<strong>هدف این مقاله بررسی عوامل ایجاد مطالبات معوق بانکها در صنعت بانکی ایران است که شامل عوامل خاص بانکی و عوامل کلان اقتصادی است. برای این منظور از یک مدل پانل پویا برای یک نمونه شامل 12 بانک کشور در طول دوره زمانی 1387-1381 استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد که کارایی عملیاتی، رفتار احتیاطی و نوع مالکیت بانکها، متغیرهای تعیینکننده و معنادار در توضیح رفتار مطالبات معوق در نظام بانکی ایران هستند. به منظور استواری نتایج، مدل مورد بررسی با شاخصهای جانشینی</strong><strong>از شرایط اقتصاد کلان</strong><strong>تخمین زده شده است. نتایح تخمین مدلهای مختلف نشان میدهد که وضعیت اقتصاد کلان اثر معناداری بر مطالبات معوق در نمونه مورد بررسی داشته است.</strong>https://ijer.atu.ac.ir/article_3013_cde4c7a89f34155fd8301977e54d9a2a.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728164920120121The Investigation of Monetary Model to Exchange Rate Determination in MENA Countries: Panel Cointegration Approachبررسی مدل پولی تعیین نرخ ارز در کشورهای منطقه MENA: رویکرد همانباشتگی تابلویی1511753015FAپرویزمحمدزادهاستادیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریز0000-0002-1154-7576حسیناصغرپوردانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریزمحمدباقربهشتیاستاد گروه اقتصاد دانشگاه تبریزعلیرضازادهدانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه تبریزJournal Article20160423The main objective of this paper is to examine of monetary approach to exchange rate determination in 14 MENA countries during 1975-2006. For this purpose, panel cointegration technique has been used to test the basic monetary model and flexible price monetary model of exchange rate determination. The empirical results indicate that there is a cointegration relationship between variables of basic and flexible price monetary models and therefore the monetary model is able to convincingly explain the exchange rates in MENA Countries. Hence, it could be concluded in the region the parity domestic currency vs. foreign currencies has been affected by mostly the amount of domestic money and increase (decrease) of amount of domestic liquidity leads to devaluation (evaluation) of domestic money. Also, the results show that there is negative significant relationship between exchange rate and output and positive significant relationship with expected inflation rate in Middle East and North Africa countries. This empirical evidence implies that in addition to liquidity, variables such as expected inflation rate and GDP are important in determination of the equilibrium exchange rate in MENA Countries.<strong>در این مطالعه سعی شده است با استفاده از تکنیک همانباشتگی تابلویی، </strong><strong>مدل پایه پولی و مدل پولی با قیمتهای انعطافپذیر،</strong><strong> برای </strong><strong>14 کشور منتخب منطقه </strong><strong>خاورمیانه و شمال آفریقا (</strong><strong>MENA</strong><strong>)، </strong><strong>در دوره زمانی 2006-1975</strong><strong> مورد آزمون قرار گیرد. </strong><strong>نتایج نشان میدهد که در هر دو مدل، پایه پولی و مدل پولی با قیمتهای انعطافپذیر،</strong><strong>رابطه همانباشتگی بین متغیرهای مدل وجود دارد و رهیافت پولی به نرخ ارز در کشورهای منطقه منا در دوره زمانی مورد مطالعه صادق است. از این رو میتوان گفت که در کشورهای منطقه منا برابری ارزش پول داخلی در مقابل پول خارجی بیشتر تحت تأثیر تغییرات حجم پول داخلی بوده و هرگونه افزایش (کاهش) حجم نقدینگی کشور به تنزل (تقویت) ارزش پول ملی منجر میشود. در کنار متغیر حجم نقدینگی، متغیرهای نرخ تورم انتظاری، رابطه مثبت و معنیدار و تولید ناخالص داخلی، رابطه منفی و معنیدار با نرخ ارز داشته و از متغیرهای مهم تعیینکننده نرخ ارز تعادلی در این کشورها محسوب میشود. </strong>https://ijer.atu.ac.ir/article_3015_7a231a8c592a222e7ae66af06260bd56.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728164920120121The Non-linear Effects of Economic Growth on the Energy Consumption Growth in OPEC & BRIC Countries Using TAR Methodاثرات غیرخطی رشد اقتصادی بر رشد مصرف انرژی در کشورهای عضو اوپک و کشورهای بریک با استفاده از روش حد آستانه1772043016FAمحسنمهرآرادانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهرانحمیدابریشمیاستاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهرانسیدمحمدهادیسبحانیاندانشجوی دکتری دانشگاه تهرانJournal Article20160423In this study we have dealt with the non-linear effects of economic growth on the energy consumption growth in countries depending on petroleum revenues (OPEC member countries)as well as the BRIC countries. For this end, the panel data from 1980 to 2006 for both groups of above-mentioned countries was employed and analyzed on the basis of threshold error correction model. The results indicate that in both group of countries, the effects of economic growth are non-linear so that the high economic growth rates (the economic growth rates more than threshold level of 0.01 for OPEC and 0.09 for BRIC) has increased the energy consumption growth with more severity. Of course, the effects of economic growth on the energy consumption growth in BRIC member countries are by far higher. Therefore, although an economic growth rate higher than threshold level may lead to environmental pollution in the OPEC member countries, but these countries should have less anxiety about the detrimental environmental effects of their economic growth compared to the BRIC countries.
<span style="text-decoration: underline;"> </span><strong>محدودیت منابع انرژی و پایانپذیری آنها و همچنین مسائل مربوط به آلودگی محیط زیست موجب شده که مصرف انرژی حتی برای عرضهکنندگان انرژی نیز مهم گردد. مسائل جانبی تقاضای انرژی نیز تا آنجا در اعماق موضوعات انرژی کشورهای جهان رسوخ کرده که تقریباً هیچ کشوری را نمیتوان یافت که نسبت به آن بیتفاوت باشد. در تحقیق حاضر، اثرات غیرخطی رشد اقتصادی بر رشد مصرف انرژی در کشورهای وابسته به درآمد نفتی (کشورهای عضو اوپک) و همچنین کشورهای BRIC مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور از دادههای پانل در دوره 1980 تا 2006 برای هر دو گروه کشورها مبتنی بر الگوی تصحیح خطای آستانهای استفاده شده است. نتایج دلالت بر آن دارد که در هر دو گروه از کشورها اثرات رشد اقتصادی بر رشد مصرف انرژی غیرخطی است بهطوری که نرخهای بالای رشد اقتصادی (نرخهای رشد اقتصادی بیشتر از سطح آستانه 01/0 برای OPEC و 09/0 برای BRIC)، نرخ رشد مصرف انرژی در آن کشورها را با شدت بیشتری افزایش میدهد. البته اثرات رشد اقتصادی بر رشد مصرف انرژی در گروه کشورهای بریک به مراتب بیشتر است. بنابراین هر چند رشد اقتصادی بالاتر از سطح آستانه، به آلودگی محیط زیست در کشورهای OPEC دامن میزند، اما این کشورها بایستی نگرانی کمتری درخصوص اثرات مخرب زیستمحیطی رشد اقتصادیشان نسبت به گروه کشورهای بریک داشته باشند. </strong>https://ijer.atu.ac.ir/article_3016_7ee4137e4bbb48774c0970ffb1063b94.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728164920120121Analyzing the Effect of Monetary Shocks on 12 Main Categories of Consumer Price Index (FAVAR Approach)بررسی اثر شوکهای پولی بر 12 گروه اصلی شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی با استفاده از روش FAVAR2052393017FAمریمهمتیکارشناس ارشد پژوهشی گروه پولی و ارزی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزیاحمد رضاجلالی نائینیمدیر گروه پولی و ارزی پژوهشکده پولی و بانکیJournal Article20160423Achieving price stability is known as one of the tasks and objectives of policy makers especially in central banks. In order to implement inflation targeting policy, the information relating to the response of prices to monetary policy shocks is essential for monetary policy makers. Most studies analyze the response of aggregate price level like CPI or consumption deflator to monetary shocks. Moreover, a limited number of studies that examine the effect of monetary shocks on disaggregate prices use vector auto regression models for the analysis. The results of these studies show that some disaggregated prices increase slightly in response to a contractionary monetary shocks. This finding which is inconsistent with the standard theory is known as the "price puzzle" in literature. In this paper we use a factor Augmented VAR framework to examine the impulse response function of 12 categories of CPI to one standard error in money base growth rate in Iran. Our two main findings are: 1) monetary shocks have a lagged effect on disaggregated prices and most prices response to a monetary shock with a considerable delay. 2) There is a substantial difference amongst 12 CPI sub-categories in response to an increase in monetary base growth rate. However, the impulse response functions of disaggregated prices are not statistically significant based on bootstrap confidence interval. Contrary to existing studies based on standard VAR model, by using FAVAR approach, we also find that price responses don’t display a price puzzle in the case of Iran.<strong>دستیابی به سطح قابل قبولی از رشد قیمتها یکی از وظایف و همچنین هدفهای سیاستگذاران اقتصادی بهویژه در بانکهای مرکزی است. به منظور اجرای سیاست کنترل تورم، اطلاعات مربوط به نحوه واکنش قیمتها به سیاستهای پولی برای سیاستگذاران پولی از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعات بسیاری در رابطه با این پرسش که قیمتها در پاسخ به شوکهای پولی چه واکنشی دارند، واکنش سطح کلی قیمتها مانند شاخص قیمت مصرفکننده (</strong><strong>cpi</strong><strong>) یا شاخص تعدیلکننده مصرف<strong>[1]</strong> را بررسی میکنند. در اندک مطالعاتی که تاکنون در زمینه تحلیل اثر شوکهای پولی بر قیمتهای جزئی انجام گرفته، از الگوهای خودرگرسیونی برداری استفاده شده است. نتایج این مطالعات نشاندهنده افزایش برخی قیمتهای جزئی در پاسخ به سیاست پولی انقباضی است. این نتیجه که در تناقض با تئوری رایج اقتصادی است، در ادبیات به «معمای قیمت»<strong>[2]</strong> معروف است. در این مطالعه به منظور بررسی اثر شوکهای پولی بر سطح قیمتها رویکرد متفاوتی اتخاذ گردیده است. با استفاده از روش </strong><strong>FAVAR</strong><strong> واکنش پویای 12 گروه اصلی شاخص قیمت کالاها و خدمات مصرفی در اثر شوکی به اندازه یک انحراف معیار نرخ رشد پایه پولی با استفاده از توابع واکنش آنی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از توابع واکنش آنی به این شرح استنباط میشود: 1) شوک پولی اثر تأخیری بر روی قیمتهای جزئی دارد و بیشتر قیمتها با تأخیر قابل توجهی به شوک پولی واکنش نشان میدهند. 2) تفاوتهای محسوسی در بین واکنش قیمت گروههای مختلف وجود دارد. این در حالی است که بنابر فواصل اطمینان بهدست آمده از روش تخمین دو مرحلهای، معنیداری این تفاوتها از لحاظ آماری مورد تأیید قرار نگرفته است.</strong>
<strong> </strong>
<br clear="all" />
[1]. Consumption Deflator
[2]. Price Puzzlehttps://ijer.atu.ac.ir/article_3017_d961a301f74eebcd7f1138debbdb992e.pdf