دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237720181222Systemic Risk Analysis in Selected Industries of Tehran Stock Exchange: A Multivariate Quantile Regression Approachتحلیل ریسک سیستمی در صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران: یک رویکرد رگرسیون چندکی چندمتغیره1361014610.22054/ijer.2018.10146FAناصرخیابانیدانشیار گروه اقتصاد بازرگانی دانشگاه علامه طباطبائیاحسانمحمدیان نیک پیدانشجوی دکترای تخصصی اقتصاد مالی دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20190922This study examines the impact of a negative shock-attributed to a systemic risk-on the industrial indexes of the Tehran stock market using daily data form 21 January, 2008 to 22 September, 2017. Using a Vector Autoregressive for Value at Risk (VAR-VaR) and a quantile Impulse-response function that was newly proposed by White et al 2015, we focus on the tail interdependence between industrial index returns (financial institutions) and the market shock index and show how each industrial stock risks contemporaneously and dynamically response to systemic market shocks. Our finding show that there is a significant volatility spillover from a systemic shock to financial institutions in Tehran stock market. However as expected the magnitude of its impact is not the same for all industrial index risks. For examples, the impact of its shock on the bank and metal industrial volatilities is more sizable compared to its impact on the others. And finally, the stock market index has a strong and persistence tail dependency with the chemical and petroleum product industries.مقاله حاضر اثر یک رخداد منفی را در بازار بورس اوراق بهادار تهران - منتسب شده به ریسک سیستمی<sup><strong><sup>[1]</sup></strong></sup> - روی بازده شاخص صنایع منتخب با استفاده از دادههای روزانه - دوره اول بهمن 1386 تا آخر شهریور 1396- مورد مطالعه قرار میدهد. در این راستا، برای تحلیل وابستگی دنبالهای بین صنایع و شاخص کل (بهعنوان نمادی از وضعیت کلی بازار) از روش رگرسیون چندکی چندگانه VAR-VaR<sup><strong><sup>[2]</sup></strong></sup> که توسط وایت<sup><strong><sup>[3]</sup></strong></sup>و دیگران (2015)، توسعه یافته و همچنین بهمنظور بررسی نحوه واکنش صنایع به ریسک آنی و بلندمدت شاخص کل از توابع کنش- واکنش چندکی<sup><strong><sup>[4]</sup></strong></sup>استفاده شده است. استفاده از روشهای موردنظر بررسی آزادانه وابستگی دنبالهای بین متغیرها را امکانپذیر میسازد. یافتههای مطالعه حاضر نشاندهنده معناداری اثرات سرریز<sup><strong><sup>[5]</sup></strong></sup> ریسک شاخص کل (بازار) بر بسیاری از صنایع هم به صورت آنی و هم در طول زمان بوده است. برمبنای نتایج پژوهش، طی دورههای توأم با بحران، ریسک صنایع شیمیایی، فراوردههای نفتی و بانک بیش از سایر صنایع بوده است. یادآوری میشود، برمبنای اثرات سرریز ریسک، نحوه واکنش صنایع به شوک شاخص کل متفاوت بوده است. بر این اساس، صنعت بانک و کانههای فلزی، از بیشترین افزایش ریسک در واکنش به شوکهای آنی شاخص کل برخوردار بودهاند. همچنین صنایع شیمیایی و فراوردههای نفتی از بیشترین وابستگی دنبالهای با ریسک بلندمدت بازار سرمایه کشور برخوردار بودهاند.<br /> <br clear="all" /><br /> <br /> [1]- Systemic Risk<br /> <br /> <br /> [2]- Vector Autoregressive for Value at Risk<br /> <br /> <br /> [3]- White<br /> <br /> <br /> [4]- Quantile Impulse-response Function<br /> <br /> <br /> [5]- Spillover Effecthttps://ijer.atu.ac.ir/article_10146_206a4bb8685042c7dca2c099d992ee5b.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237720181222The Asymmetric Effects of Fiscal Policy Shocks on Iranian Economy: DSGE Model with Second order Approximationاثر نامتقارن تکانههای سیاست مالی بر اقتصاد ایران: الگوی DSGE با تقریب مرتبه دوم37721014710.22054/ijer.2018.10147FAزهراساداترییسی گاوگانیدانشجوی دکتری، گروه اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران00000310246162تیمورمحمدیدانشیار گروه اقتصاد نظری دانشگاه علامه طباطبائی0000-003-4394-774Xفرهادغفاریدانشیار گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهرانhttps://orcid.org/00عباسمعمارنژاداستادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهرانJournal Article20190922The purpose of this paper is to investigate the existence of nonlinear effects of the fiscal policy. Specifically, the asymmetric effects of equal fiscal shocks (of government spending) on macroeconomic production variables are studied. In this regard, a Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model consistent with the conditions of the Iranian economy during the period 1369 – 1393 is used. We present theoretical foundations of the asymmetric effects of fiscal shocks on macroeconomic variables, then we refer to two strands of studies; the first one emphasizes nonlinearity in the effect of fiscal policy, and argues that nonlinear effects are associated with large and persistent fiscal impetus for industrial and developing countries. The second strand of studies emphasizes expectations about fiscal adjustment for debt sustainability during large fiscal adjustments rather than in normal times. The results show that the positive and negative impacts of government expenditures have asymmetric effects on macroeconomic variables. The effect of negative shock of government spending on consumption, investment and production of the private sector as well as total production is stronger, more stable, and larger. On the other hand the effect of positive government spending shock on these variables is smaller having more temporary impact.هدف این مقاله، بررسی اثر غیرخطی متغیر سیاستهای مالی بر متغیرهای کلان اقتصادی است. ازاینرو، تأثیر تکانههای مالی برابر، اما با علامت متفاوت، بر متغیرهای تولیدی کلان اقتصادی مدنظر بوده و اثرات نامتقارن آن سیاستها با تأکید بر مخارج دولت مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور از مدل تعادل عمومی تصادفی پویا متناسب با اقتصاد ایران، طی دوره زمانی 1369:1 تا 1393:4 استفاده شده است. ضمن بیان مبانی نظری اثرات نامتقارن تکانههای مالی بر متغیرهای کلان اقتصادی، به دو دسته مطالعه اشاره میشود؛ دسته نخست، بر ویژگیهای متفاوت محرک مالی متمرکز شده که برمبنای آنها وجود اثرات غیرخطی یک ویژگی بارز محرک مالی در کشورهای صنعتی و درحالتوسعه است. دسته دیگر، به اثبات اثرات متفاوت مخارج دولت در مواقع تعدیلهای مالی مرسوم و بعضاً گسترده میپردازند و بر انتظارت مربوط به تعدیل مالی برای ثبات بدهی تأکید دارند. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که تکانههای مثبت و منفی مخارج دولت دارای اثرات نامتقارن بر متغیرهای کلان اقتصادی هستند. تکانه منفی مخارج دولت، بر مصرف، سرمایهگذاری و تولید بخش خصوصی و همچنین تولید کل دارای اثر کاهنده، به میزانی شدیدتر، پایدارتر و بزرگتر، نسبت به تکانه مثبت مخارج دولت بوده که دارای اثر فزاینده، اما کوچکتر و موقتی است.https://ijer.atu.ac.ir/article_10147_c535bb7c240442a09babf7e3c26fa2aa.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237720181222Factors Affecting Riding Cars Intra-Industry Trade with an Emphasis on the Role of Innovationبررسی عوامل مؤثر بر تجارت درون صنعتی تولید خودروهای سواری: با تأکید بر نقش نوآوری731061014810.22054/ijer.2018.10148FAزهرانجفیدانشجوی دکترای اقتصاد بینالملل، دانشگاه اصفهانمجیدصامتیدانشیار، گروه اقتصاد، دانشگاه اصفهانکریمآذربایجانیاستاد، گروه اقتصاد، دانشگاه اصفهان،Journal Article20190922Over the past few decades, intra-industry trade has become one of the most important issues of international concern. Iran needs a model to further its economic goals and improve its business relations with its major trading partners in non-oil industries. Therefore, in this study, with a particular attention to the industry of riding cars and the role of the key components of innovation and the size of the government at the macro and economic level, the linear and nonlinear relationship between these variables is examined. According to the results, nonlinear relationship (inverse-U) between the innovation variable and commercial vehicle trade has been confirmed. Also, government size has had a positive and significant impact on the trade of this industry. Linder markers and geographical distances as control variables have not had a significant effect on the level of business of riding cars, and membership variables in the WTO and ECO have contributed to the expansion of trade in this industry.در طول چند دهه گذشته تجارت درون صنعت بهعنوان یکی از مهمترین مباحث مطرح شده در سطح بینالملل از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. ایران نیز برای پیشبرد اهداف اقتصادی خود و بهبود روابط تجاری با عمدهترین شرکای تجاری در صنایع غیرنفتی نیازمند الگویی مناسب است. ازاینرو، در این پژوهش، با توجه ویژه به صنعت خودروهای سواری و نقش مؤثرمتغیرهای کلیدی نوآوری و اندازه دولت در سطح کلان اقتصادی و بینالمللی، به بررسی رابطه خطی و غیرخطی این متغیرها بر تجارت درون صنعت پرداخته شده است. نتایج بهدست آمده رابطه U معکوس بین نوآوری و تجارت در صنعت خودروهای سواری تأیید شده است. همچنین اندازه دولت اثر مثبت و معناداری بر تجارت این صنعت داشته است. شاخصهای لیندر و مسافت جغرافیایی بهعنوان متغیرهای کنترل نتوانستند اثر معناداری بر سطح تجارت خودروهای سواری داشته باشند و متغیرهای دامی عضویت در WTO و ECO به گسترش تجارت در این صنعت کمک کردهاند.https://ijer.atu.ac.ir/article_10148_eaf8315badfa5201532d9fd903daae42.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237720181222The Role of Export Diversification on the Relationship between Trade Openness and Volatility of Economic Growth in Selected Developing Countries (1980-2015)نقش متنوعسازی صادرات بر رابطه بین باز بودن تجاری و بیثباتی رشد اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه منتخب (2015-1980)1071381014910.22054/ijer.2018.10149FAزهراعزیزیاستادیار، گروه اقتصاد، دانشگاه الزهرامهدیپدراماستاد گروه اقتصاد دانشگاه الزهرا،0000-0002-9499-352Xپگاهعزیزیکارشناس ارشد اقتصاد دانشگاه الزهراJournal Article20190922In recent years, extensive studies have been done on how trade openness affects economic growth; however, a limited number of studies focus on the volatility of economic growth. A group of these studies have identified openness as a factor in achieving more stable economic growth, and also a group of researches have considered it as a factor in creating instability in the economy, therefore, the empirical studies have ambiguous. An important reason for this ambiguity, can be the structure of trade and exports of countries. The export concentration will lead to a disruption of a large part of the country's production and foreign revenues, when there is an export shock. Therefore, in this article, in addition to studying the effect of trade openness on economic growth volatility, the role of export diversification in this connection is examined. To this end, data from the 18 selected developing countries have been used during the years 1980- 2015 in two panel data models. The first model, regardless of the diversification of exports, estimates this relationship, and the second model, enters the export diversification by multiplying it by openness. The results of the research indicate that the greater degree of trade openness, due to the transfer of external shocks to the economy, increases economic growth instability, but the diversification of exports can help to reduce the volatility of economic growth caused by trade.در سالهای اخیر مطالعات گستردهای در ارتباط با چگونگی اثرگذاری باز بودن تجاری بر رشد اقتصادی در کشورها انجام پذیرفته است، این در حالی بوده که تعداد محدودی از مطالعات بر بیثباتی رشد اقتصادی تمرکز یافتهاند. گروهی از این پژوهشها باز بودن را عاملی برای دستیابی به رشد اقتصادی باثباتتر و گروهی آن را عاملی برای ایجاد بیثباتی در اقتصاد دانستهاند. ازاینرو، نتایج واحد و یکسانی را تأیید نکردهاند. یک دلیل مهم برای این ابهام میتواند ساختار تجارت و صادرات کشورها باشد. وابستگی صادرات به چند کالای خاص سبب میشود هنگام بروز یک اختلال در صادرات، بخش وسیعی از تولید و درآمدهای ارزی کشور با مشکل مواجه شود. ازاینرو، در مقاله حاضر، علاوه بر بررسی نحوه اثرگذاری باز بودن تجاری بر بیثباتی رشد اقتصادی، نقش متنوعسازی صادرات در این ارتباط مورد بررسی قرار میگیرد. بدین منظور از دادههای 18 کشور منتخب درحالتوسعه، طی سالهای 2015-1980 استفاده و دو الگوی پنل برآورد شده که الگوی اول بدون در نظر گرفتن تنوع صادراتی بوده و الگوی دوم با وارد کردن این متغیر به صورت متقاطع با باز بودن تجاری، برآورد شده است. نتایج پژوهش بیانکننده این است که هرچه میزان باز بودن تجاری بیشتر شود، به دلیل انتقال شوکهای خارجی به اقتصاد، بیثباتی رشد اقتصادی افزایش مییابد، اما تنوع صادراتی میتواند به کاهش بیثباتی رشد اقتصادی ناشی از تجارت جهانی کمک کند.https://ijer.atu.ac.ir/article_10149_7f8a93972f19d58b59675a0be220360d.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237720181222Inflation Dynamics in Iran Provinces: A Spatial Econometric Approachپویایی های تورم استان های ایران: رویکرد اقتصادسنجی فضایی1391671015010.22054/ijer.2018.10150FAزهراکهریزیکارشناس ارشد اقتصاد انرژی (نویسنده مسئول)عزیزمراسلیعضو هیأت علمی گروه اقتصاد، دانشگاه ایلامحشمت الهعسگریدانشیار، گروه اقتصاد، دانشگاه ایلامJournal Article20190922Iran's provinces have experienced high inflationary pressures over the past few decades. This paper models the dynamics of inflation in terms of spatial effects between Iranian provinces using the hybrid Phillips New Keynesian Curve during the period (1392-1380). The results show that, the Phillips Keynesian curve is suitable for investigating the dynamics of inflation in Iran's provinces. Findings indicate that provinces focus on setting prices of their goods based on a combination of forward looking and backward looking rules, and that forward looking behaviors will have a stronger effect on the rate of inflation in the current period. Also in each province ,the output gap as representative of the actual variables has an effect on the inflation rate of its current period. Finally, considering the significance of spatial auto-correlation between Iran's provinces, output gap, expected and lagged inflation rates in adjacent provinces have negative effects on the current inflation rate of the neighboring provinces.<em>استان های ایران در چند دهه گذشته فشارهای تورمی بالایی را تجربه کردهاند. این مقاله پویایی های تورم با لحاظ اثرات فضایی بین استانهای ایران با استفاده از منحنی فیلیپس نیوکینزین هیبریدی طی دوره 1392-1380 را مدلسازی میکند. نتایج تحقیق نشان میدهد، منحنی فیلیپس نیوکینزی برای بررسی پویاییهای تورم استانهای ایران مناسب است. همچنین استانهای مربوط در تعدیل قیمتهایشان به ترکیبی از قواعد آیندهنگر و گذشتهنگر توجه میکنند و اینکه رفتارهای آیندهنگر اثر قویتری بر نرخ تورم دوره جاری خواهند داشت. در هر استان شکاف تولید بهعنوان نماینده متغیرهای واقعی بر نرخ تورم دوره جاریاش دارای تأثیرمثبت است و در نهایت، اینکه با توجه به معناداری خودهمبستگی فضایی بین استانهای ایران</em><em>متغیرهای شکاف تولید، نرخهای تورم انتظاری و باوقفه در استانهای مجاور همگی بر تورم دوره جاری استان همسایه اثر منفی دارد.</em>https://ijer.atu.ac.ir/article_10150_0da3592cc0b2d95ae786a30641bab9db.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237720181222Testing Stock Market Price Index Convergence: Evidence from OECD Countriesآزمون همگرایی شاخص قیمت بورس در بازارهای سهام: شواهدی از کشورهای OECD1691941015110.22054/ijer.2018.10151FAبهنازنانوای سابقکارشناس ارشد علوم اقتصادی، دانشگاه کردستانعلیفقه مجیدیاستادیار، گروه اقتصاد و پژوهشگر پژوهشکده کردستانشناسی، دانشگاه کردستاناحمدمحمدیاستادیار، گروه اقتصاد، دانشگاه کردستانJournal Article20190922The stock market is one of the most important infrastructures for economic development in developing and developed countries. The convergence of stock market returns reflects the interdependence of the economies of countries and the mobility of capital among them. This study aims to test the stock market price index convergence between OECD countries Philips and sul (2007) methodology over the period January 2007-Februrary 2017. The results show that the stock markets do not form a convergent cluster. However, there are three convergent clubs with one divergent market, Luxemburg. Also, the result of convergence test among clusters represents that the first and second clusters form a convergent cluster.<em>بورس یکی از مهمترین زیرساختهای توسعه اقتصادی در کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته است، همگرایی بازده بازارهای سهام نیز ﻧﺸﺎندﻫﻨﺪه وابستگی متقابل اقتصاد کشورها و تحرک سرمایه بین آنهاست. هدف این پژوهش، آزمون فرضیه همگرایی شاخص قیمت بازارهای سهام در گروه کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی<sup><strong><sup>[1]</sup></strong></sup></em><em>در دوره 2017- 2007 با استفاده از رویکرد تحلیل خوشهای فیلیپس و سول<sup><strong><sup>[2]</sup></strong></sup> (2007)، است. نتایج حاصل از پژوهش بیانکننده این است که بازارهای سهام مورد بررسی در یک خوشه همگرا قرار نمیگیرند، اما بین بازارهای سهام سه خوشه همگرا وجود دارد و بازار سهام لوکزامبورگ در هیچ خوشهای قرار نمیگیرد و یک گروه غیرهمگرا را تشکیل میدهد. همچنین نتیجه آزمون همگرایی بین خوشهها بیانکننده این است که خوشههای اول و دوم یک خوشه همگرا را تشکیل می دهند.</em><br /> <br clear="all" /><br /> <br /> [1]- Organization for Economic Co-operation and Development (OECD)<br /> <br /> <br /> [2]- Phillips and Sulhttps://ijer.atu.ac.ir/article_10151_4a60a8e9a63555db17196d1034b7fd9d.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237720181222Factors Affecting Health Expenditures in Islamic Countries of D-8 Groupارزیابی عوامل مؤثر بر مخارج سلامت در کشورهای اسلامی گروه D-81952151015210.22054/ijer.2018.10152FAنویدکارگر ده بیدیدانشجوی دکترای اقتصاد منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه شیرازعفتقربانیاندانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی، دانشگاه شیرازفاطمهفتحیاستادیار، اقتصاد کشاورزی، دانشگاه شیرازJournal Article20190922Given the existence of a mutual relationship between human health and economic growth in societies, determining factors influencing human health can be effective in formulating executive policies and plans. The present study is designed to assess the effects of economic growth, government consumption expenditures and age dependency rate on health expenditures in Islamic countries of D-8 group during 1997-2014. Regarding the results of stationary tests, a new approach to panel econometric data -Panel Auto-regressive Distribution Lag (Panel ARDL) -was used to study the long-run and short-run relationship. Health goods and services for D-8 countries are considered as luxury and essential goods in the long-term and short-term. Also, two indicators of age old dependency ratio and young age dependency ratio, have a positive and negative impact on per capita health expenditure, respectively.<em>با توجه به وجود رابطه متقابل بین سلامت نیروی انسانی و رشد اقتصادی در جوامع، تعیین عوامل اثرگذار بر سلامت نیروی انسانی میتواند در تدوین سیاستها و راهکارهای عملی، مؤثر واقع شود. در پژوهش حاضر به ارزیابی اثرات رشد اقتصادی، مخارج مصرفی دولت و نرخ وابستگی سنی بر مخارج سلامت در کشورهای اسلامی گروه </em><em>D-8</em><em> طی سالهای 2014-1997میپردازیم. بهمنظور بررسی رابطه بلندمدت و کوتاهمدت با توجه به نتایج آزمونهای ایستایی از رویکرد نوین در اقتصادسنجی دادههای پنل- الگوی خودتوضیحی با وقفههای گسترده پنلی (</em><em>Panel ARDL</em><em>)- بهره گرفته شد. نتایج کشش درآمدی مخارج سلامت نشان داد که کالاها و خدمات بهداشتی برای کشورهای اسلامی گروه </em><em> D-8</em><em>در</em><em>بلندمدت کالایی لوکس و در کوتاهمدت ضروری به شمار میروند. همچنین</em><em>دو شاخص وابستگی سنی بزرگسالان و وابستگی سنی جوانان به ترتیب تأثیر مثبت و منفی بر سرانه مخارج سلامت میگذارند.</em>https://ijer.atu.ac.ir/article_10152_65ef9f9530a2aec7a3ef818725612e1d.pdf