دانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237620180923The Impact of Tax Policy on the Underground Economy: DSGE Modelاثر سیاستهای مالیاتی بر اقتصاد زیرزمینی: الگوی DSGE151951110.22054/ijer.2018.9511FAمهنوشعبداله میلانیدانشیار اقتصاد، دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائیhttps://orcid.org/00جاویدبهرامیدانشیار اقتصاد، دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائیحسینتوکلیاناستادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایینرگساکبرپور روشندکترای اقتصاد، دانشگاه مازندرانJournal Article20190318The aim of this study is to estimate the amount of underground economy as well as to determine the effect of tax policy on it in Iran. For this purpose, a Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) model is developed incorporating the underground economy. Quarterly data for 1360-1393 in Iran are used for estimation. The results show that on the average 23 percent of household consumption during the examined period is from underground goods, and about 17 percent of these goods are imported into the country through underground import or smuggling. Real average amount of smuggling and underground production in Iran during the considered period is estimated as 29023 and 141702.5 billion Rials, respectively. In addition, the results show that the average share of underground employment in total employment over the period is about 18 percent. The average tax evasion of consumption tax, import tax and wage tax is estimated about 17.8 percent of average government tax revenue during this period. Comparing the effects of four different tax shocks on underground economy also shows that the profit tax shock has the largest effect on underground economy, and after that is import tax shock. The effects of tax shocks show that the severity and duration of the impact of tax shocks on underground production is more than that of the formal economy.<span lang="FA">هدف از این تحقیق برآورد میزان اقتصاد زیرزمینی و همچنین بررسی اثر سیاستهای مالیاتی مختلف بر اقتصاد زیرزمینی در ایران است. برای این منظور، یک الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی با حضور اقتصاد زیرزمینی طراحی شد و دادههای فصلی سالهای 1393-1360 برای برآورد مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بهطورِ متوسط 23 درصد از مصرف خانوارهای کشور طی دوره مورد بررسی از محل کالاهای زیرزمینی تأمین شده است که حدود 17 درصد از این کالاهای زیرزمینی از طریق واردات زیرزمینی یا قاچاق به کشور وارد شدهاند. براساس این، متوسط میزان قاچاق و تولید زیرزمینی در کشور طی دوره یادشده به ترتیب معادل 29023 میلیارد ریال و 141702.5 میلیارد ریال برآورد شده است. همچنین به استناد نتایج این پژوهش، متوسط سهم اشتغال زیرزمینی از کل اشتغال کشور حدود 18 درصد بوده است. افزون بر این، متوسط میزان فرار مالیاتی در این تحقیق با در نظر گرفتن درآمد ازدسترفته دولت از محل مالیات بر مصرف، واردات و مزد و حقوق، معادل 8/17درصد متوسط درآمد مالیاتی دولت طی این دوره تخمین زده شده است. براساس نتایج پژوهش، از چهار تکانه مالیاتی مورد بررسی (مالیات بر دستمزد، مالیات بر مصرف، مالیات بر سود و مالیات بر واردات) که سبب افزایش تولید زیرزمینی میشوند، مالیات بر سود و مالیات بر واردات به ترتیب بیشترین تأثیر را بر افزایش اقتصاد زیرزمینی داشتهاند. همچنین بررسی اثرات تکانههای مالیاتی بر تولید زیرزمینی و تولید رسمی نشان داد که شدت و طول دوره اثرگذاری تکانههای مالیاتی بر تولید زیرزمینی از تولید رسمی بیشتر است.</span>https://ijer.atu.ac.ir/article_9511_9ea22139a25ed04d4cbc05acc756af1c.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237620180923Financial Cost in Iranian Listed Companies and Its Influential Factorsعوامل مؤثر بر هزینه مالی: مطالعه موردی بنگاه های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار5384951210.22054/ijer.2018.9512FAسجادابراهیمیعضو هیأت علمی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزیسید علیمدنی زادهاستادیار گروه اقتصاد دانشگاه صنعتی شریفامینهمحمودزادهدکترای اقتصاد دانشگاه صنعتی شریفJournal Article20190318By regulations, the Iranian banks have limitations in setting their interest rates, yet the evidence shows that the loan rates vary across borrowers. This paper analyzes these differences in the rates and what affect them. In addition to the factors influencing the borrower’s risks directly, we investigate the effects of other various factors such as the properties of the lending banks as emphasized in the literature. In this regards, using the listed companies in Tehran Stock Exchange database, we construct a firm-bank panel dataset that contains the outstanding loans of a firm from each bank for the period of 2007-2014. Using panel data estimation, we show that changes in Non-Performing Loan (NPL) ratios of the lending bank has significant effect on the borrowers’ financial costs. In addition, an increase in the share of the loan from private banks, the number of firm-bank relationships and leverage ratio of the firm increase the firms’ financial costs. Finally, we show that working capital ratio, collateral ratio and degree of dependence on imported inputs have significant effects on firm’s financial costs.
نرخ سود مؤثری که بنگاهها بهازای یک واحد تسهیلات پرداخت میکنند، بهرغم اعمال سیاست دستوری نرخ سود برای بنگاههای تولیدی مختلف، متفاوت است. در این مقاله، به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر هزینه مالی متفاوت بین بنگاهها هستیم. ادبیات این حیطه نشان میدهد، علاوه بر ویژگیهای بانک و بنگاه، سلامت مالی بانک اعتباردهنده نیز بر هزینه مالی مؤثر است. در مقاله حاضر، شاخصهای مناسبی برای کمی کردن چگونگی رابطه بانک و بنگاه ساخته شده و اثر آنها بر تفاوت هزینه مالی بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای بازه <br /> ۱۳۹۳-۱۳۸۶بررسی شده است. در این راستا از برآورد مدلهای پنل معمولی و پنل پویا استفاده شده است. نتایج نشان میدهد، افزایش مطالبات غیرجاری بانکها هزینه مالی بنگاههایی را که از آن بانکها تسهیلات میگیرند، تحت تأثیر قرار میدهد. بهعلاوه، افزایش دریافت تسهیلات از بانکهای خصوصی، بالا بودن تعداد بانکهای اعتباردهنده و بالا بودن نسبت اهرمی نیز هزینه مالی بنگاهها را افزایش میدهد. همچنین وابستگی بیشتر به نهادههای وارداتی اثر مثبت و نسبت سرمایه در گردش و قدرت وثیقهگذاری اثر منفی و معناداری بر هزینه مالی بنگاهها داشته است.https://ijer.atu.ac.ir/article_9512_0ea9a2292512f8237aaec9232c17627c.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237620180923The Effect of Educational Inequality on Employment in Iran's Provincesاثر نابرابری آموزشی بر اشتغال استان های ایران85106951310.22054/ijer.2018.9513FAزهراکریمی موغاریدانشیار گروه اقتصاد دانشگاه مازندرانمهردادمقصودلودانشجوی دکترای اقتصاد توسعه دانشگاه مازندرانزهرا(میلا)علمیدانشیار گروه اقتصاد دانشگاه مازندرانJournal Article20190318One of the most effective ways of realizing social equity is to provide equal opportunities for individuals to access education and to achieve educational equity. An important aspect of educational equity appears in the labor market and by the end of the education. The processes of finding a job in the labor market and wage determination guide the efforts of individuals for gaining effective education. If the labor market does not send appropriate signals to the education system, the allocation of resources in the education system would not be correct. In this paper, the relationship between educational inequality and employment rates in Iranian provinces is examined by using Generalized Momentum Method (GMM) for a panel data of 28 provinces during 1380 - 1392. The employment rates and Gini coefficients of education are calculated from the income-expenditure data, published by the Statistical Centre of Iran. The results of this study show that average educational Gini coefficient, educational inequality, in deprived provinces is higher than rich provinces; and there is a negative and significant relationship between employment rate and educational inequality. In all provinces the employment rates has increased while the Gini coefficients has decreased.یکی از مؤثرترین راههای تحقق عدالت اجتماعی تأمین فرصتهای یکسان برای دسترسی عموم افراد جامعه به آموزش و رسیدن به عدالت آموزشی است. یک جنبه از عدالت آموزشی در بازار کار و در انتهای فرآیند آموزش ظاهر میشود. بازار کار و فرآیند پیدا کردن شغل و تعیین دستمزد، هدایتکننده میزان تلاشی است که افراد برای کسب تحصیلات مؤثر انجام میدهند. اگر بازار کار علایم مناسبی را به بخش آموزش نفرستد، آنگاه تخصیص منابع نیز در بخش آموزش بهدرستی انجام نمیگیرد. در این پژوهش، رابطه بین نابرابری آموزشی و نرخ اشتغال در استانهای ایران مورد بررسی قرار میگیرد. نرخ اشتغال و ضریب جینی آموزشی با استفاده از ریزدادههای درآمد- هزینه خانوار مرکز آمار ایران محاسبه شده است. دادههای مورد استفاده در این تحقیق از نوع دادههای تابلویی و برای 28 استان کشور در دوره زمانی 1380 تا 1392 است. در تحقیق حاضر از دادههای ترکیبی پویا و تخمینزن گشتاور تعمیمیافته در برآورد الگو استفاده میشود. میانگین ضریب جینی آموزشی نشاندهنده آن است که نابرابری آموزشی در استانهای محروم از استانهای برخوردار بالاتر است. نتایج برآورد الگو نشان میدهد که بین نرخ اشتغال و نابرابری آموزشی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که در استانهای محروم و برخوردار ارتباط بین روند تغییرات نرخ اشتغال و ضریب جینی آموزشی منفی است و در همه استانهای کشور با کاهش ضریب جینی آموزشی، نرخ اشتغال روندی افزایشی یافته است.https://ijer.atu.ac.ir/article_9513_15b7628f6da58a8bec91b4d350e91562.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237620180923Forecasting Tehran Stock Exchange Index Returns Using a Combination of Wavelet Decomposition and Adaptive Neural Fuzzy Inference Systemsپیش بینی بازده بازار سهام تهران با استفاده از ترکیب تجزیه موجک و شبکه عصبی فازی تطبیقی107136951410.22054/ijer.2018.9514FAعلیرئوفیدانشجوی دکترای اقتصاد مالی، دانشگاه علامه طباطبائیتیمورمحمدیدانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی0000-003-4394-774XJournal Article20190318In this paper, a framework for time series prediction is presented which makes it possible to predict the future values of a time series more accurately using soft computing approach. In this method, input data of adaptive neural fuzzy inference systems are reduced using wavelet decomposition of random noises; therefore, it reduces errors and improves the desired chaotic time series prediction. The above method was evaluated using Tehran Stock Exchange return series for the period of 23/10/2009 to 23/3/2013, and the results indicate the superiority of the proposed method compared to other ones.همواره مدلسازی و پیشبینی متغیرهای مالی یکی از موضوعهای مورد علاقه و مهم برای اقتصاددانان بوده است. در این مقاله، ساختاری برای پیشبینی سریهای زمانی ارایه شده است که با استفاده از رویکرد محاسبات نرم این امکان را فراهم میآورد تا بتوان با دقت بیشتر مقادیر آینده یک سری زمانی را پیشبینی کرد. در این روش، با استفاده از تجزیه موجک، نویزهای تصادفی دادههای ورودی شبکه عصبی فازی تطبیقی کاهش مییابد و ازاینرو، این عمل باعث کاهش خطا و بهبود در پیشبینی سری زمانی آشوبی موردنظر میشود. در این مقاله، روش یادشده با استفاده از سری بازده بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 8/1/1390 تا 1/07/1395 مورد ارزیابی قرار گرفته که نتایج بیانکننده برتری روش پیشنهادی نسبت به سایر روشهاست. همچنین معناداری اختلاف در پیشبینی مدلهای مختلف با استفاده از آزمون MGN مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشاندهنده اختلاف معنادار در پیشبینی مدلهای مختلف بود.https://ijer.atu.ac.ir/article_9514_0d3693410ec996dff5f1ba438214ee58.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237620180923Heterogeneous Effect of Unemployment on Crime in Iran: Hierarchical Panel Bayesian- Poisson Approachاثر نامتجانس بیکاری بر جرم در ایران: رویکرد سلسله مراتبی پنل بیزین-پواسن137158951510.22054/ijer.2018.9515FAسید نظام الدینمکیاندانشیار گروه اقتصاد دانشگاه یزد0000 00028890 2390مجتبیرستمیدانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه یزد0000-0001-9813-1831داوودفرهادیدانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه یزدمحمد امینزابلدانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه سمنانJournal Article20190318Many empirical studies have analyzed the relationship between economic and social behavior. Unemployment is considered as a phenomenon which is not desirable. The effect of unemployment on crime, may have heterogeneous impact on distinct regions (province or country). The technical approach in econometric literature indicates that, due to high integration of economic and social activities, the independency assumption-in this study, provinces- in the sample cannot be accepted, especially if the sample is small. In order to show the difference of crime effect on unemployment rate in various provinces, the random coefficients Panel Bayesian Conjugate Poisson model (Hierarchical) is used. To do this, the data of five provinces of Iran are used during the period of 2009-2014 to demonstrate such heterogeneous effects. Results show that for an increase in unemployment, there is a positive and varying effects on crime in the provinces for which the data were collected. In other words, in this study, for a %1 increase in unemployment, the greatest impact is in Tehran and the lowest is in Semnan province.بسیاری از مطالعات تجربی ارتباط بین مسایل اقتصادی و ناهنجاریهای اجتماعی را مورد بررسی قرار دادهاند. بیکاری از مزمنترین عارضههایی است که خوشایند هیچ نظام اقتصادی نیست. اثر بیکاری بر جرم تحت تأثیر بسیاری از عوامل خاص استانی (یا کشوری) میتواند نامتجانس باشد. ادبیات اقتصادسنجی بیان میکند که به دلیل همبستگی بالای فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی نمیتوان فرض مستقل بودن واحدهای انتخابی (استانها یا کشورها) را در نمونه پذیرفت. بنابراین، رویکردهایی که این واقعیت را نادیده میگیرند دارای خطای سیستماتیک هستند و چنانچه نمونه کوچک باشد، این خطا حادتر خواهد بود. ازاینرو، برای بررسی دقیقتر و فنیتر مسئله تأثیرهای نامتجانس متغیر توضیحی بر وابسته، در این تحقیق، تأثیر بیکاری بر جرم، با استفاده از رویکرد ضرایب تصادفی بیزین (سلسلهمراتبی) در قالب مدل پنل پواسون مزدوج برای پنج استان ایران در دوره زمانی 1393– 1388 مورد تجزیهوتحلیل قرار میگیرد. نتایج نشان میدهد که افزایش یک واحد نرخ بیکاری، اثرات متفاوتی بر جرم در مناطق مختلف میگذارد. به عبارت دیگر، تأثیر نرخ بیکاری یکسان بر جرم در استانهای نمونه دارای اثرات متفاوت است.https://ijer.atu.ac.ir/article_9515_2c162bda6292d26bb6545ed9ae064449.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237620180923Extending Basel Regulatory Capital Requirement under Economic Downturnsتوسعه مدل سرمایه قانونی بازل در شرایط رکود اقتصادی159184951610.22054/ijer.2018.9516FAامیراعظم طراحیانتحلیلگر سرمایهگذاری، کارشناس ارشد رشته مالیه شرکتی، گرایش مدیریت ریسک، دانشگاه سن پترزبورگ، روسیهسعیداسدیکارشناسی ارشد رشته مهندسی صنایع، گرایش مهندسی مالی، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20190318This paper studies credit risk management in banking industry and proposes a generic model for corporate loan portfolio loss distribution in economic downturns. Basel assumes a one-factor Gaussian copula for default correlations and introduces the regulatory capital on the ground of Vasicek process that works acceptably well in normal economic situations but not in recessions. In this paper, one-factor t-student copula is used for dependence structure of probability of Defaults (PDs), and Basel has been extended by introducing correlated PDs and Recovery Rates (RRs) through Clayton copula and the required economic capital is calculated accordingly. Finally, our findings suggest that Expected Shortfall (ES) safeguards banks against losses beyond the VaR level and it is a better risk metric in economic downturns comparing to VaR.<em>این پژوهش مدیریت ریسک اعتباری را مورد مطالعه قرار میدهد و مدلی جنریک برای توزیع زیان پرتفولیوی وام در صنعت بانکداری ارایه میکند. با توجه به مفروضات، مدل بازل تنها در شرایط نرمال اقتصادی عملکرد قابل قبولی نشان میدهد و در آن کاپولای گاوسی تکعاملی برای مدلسازی همبستگی نکول فرض شده و سرمایه قانونی برپایه فرآیند واسیچک (</em><em>Vasicek</em><em>) محاسبه شده است. در این مقاله، بهمنظور مدلسازی توزیع زیان پرتفولیوی وام بانکی در دوران رکود اقتصادی که فرضیه سرایت نکول وجود دارد، کاپولای تی- استیودنت (</em><em>Student’s t</em><em>) تکعاملی بهعنوان ساختار همبستگی احتمال نکول ارایه میشود. بهعلاوه، مدل با در نظر گرفتن همبستگی بین </em><em>نرخ اعاده وام</em><em> و </em><em>احتمال نکول</em><em> با استفاده از کاپولای کلایتون قصد توسعه مدل بازل را دارد. تحلیلها از طریق روش شبیهسازی مونت کارلو انجام شده است و اثر مدل ارایه شده را در میزان سرمایه اقتصادی مورد نیاز بانک در مقایسه با مدل بازل مطالعه میکند. نتایج نشان میدهد که مدل ارایه شده با در نظر گرفتن شرایط رکود اقتصادی، سرمایه اقتصادی را تا دو برابر مدل بازل پیشنهاد میدهد. همچنین به این نتیجه رسیدیم که افت مورد انتظار با پوشش زیانهای حدی فراتر از </em><em>VaR</em><em> در شرایط رکود اقتصادی دارای مزیت است و بهعنوان جایگزین </em><em>VaR</em><em> برای محاسبه سرمایه اقتصادی پیشنهاد میشود.</em>https://ijer.atu.ac.ir/article_9516_9e7ad1b8e9dcbb1926fdabe407e16873.pdfدانشگاه علامه طباطبائیپژوهشهای اقتصادی ایران1726-0728237620180923Differentiated Impact of Factors Affecting Categories of Agricultural Non-Performing Loansتفکیک اثر متغیرهای مؤثر بر نکول تسهیلات کشاورزی در طبقات مختلف مطالبات غیرجاری185217951710.22054/ijer.2018.9517FAحبیب اللهسلامیاستاد گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانابراهیمانساندانشجوی دکترای اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهرانJournal Article20190318Non-Performing Loans (NPL) including overdue, deferred, and doubtful debts, are serious challenges facing banking systems in Iran. These three categories are not the same in risk ordering. The presence of doubtful debts creates the highest risk for the banks. Thus, specifying factors that can reduce the share of this category in total NPL is very crucial. The main objective of present study is to differentiate factors affecting different classes of NPL based on their differences in reducing each of the debt categories. To this end, data on debtors of the Iranian Agricultural Bank (Bank Keshavarzi) over 2009-2013 period in two provinces of Tehran and Kermanshah were analyzed. Since the dependent variable in this study is an ordered one, the Partial Proportional Odds model, a special form of the Generalized Ordered Logit model, is utilized to specify factors affecting NPL and to distinguish their impacts on different debt categories. Results indicate that the loan receivers with dishonored cheques in their profile, most likely would not be able to repay their loan and will fall to the doubtful debts group. On the other hand, loan paid to the services and agricultural production activities compared with loan allocated to the non-agricultural activities, loans paid for investment comparing to loans paid for current operational expenses, and payments financed from bank’s own resources comparing with payments accommodated from legally designated resources are important factors that can decrease the probability of turning loans to the doubtful debts. Consequently, to reduce the share of the doubtful debts in total non-performing loans, banks need to focus on managing and controlling the above mentioned influencing factors.<em>مطالبات غیرجاری بانکها شامل سررسید گذشته، معوق و مشکوکالوصول، یکی از چالشهای جدی پیش روی نظام بانکی کشور است. این سه گروه از مطالبات دارای درجات ریسک یکسانی نیستند. وجود گروه مشکوکالوصول بیشترین ریسک را برای بانکها در پی دارد. ازاینرو، شناسایی عواملی که بیشترین اثر را بر کاهش سهم این طبقه از کل مطالبات غیرجاری دارند، بسیار مهم است. هدف اصلی مطالعه حاضر، تفکیک متغیرهای اثرگذار بر کاهش مطالبات غیرجاری براساس میزان تأثیرگذاری آنها بر هریک از طبقات این مطالبات است. برای این منظور، اطلاعات و آمار مربوط به دریافتکنندگان حقیقی و حقوقی تسهیلات از شعب بانک کشاورزی بین سالهای 1387 تا 1391، در دو استان تهران و کرمانشاه تجزیهوتحلیل شد. از آنجا که متغیر وابسته مورد بررسی یک متغیر سلسلهمراتبی است، تعیین عوامل اثرگذار و تفکیک آنها با استفاده از الگوی لاجیت ترتیبی تعمیمیافته مقید از نوع احتمالات متناسب جزیی انجام شد. نتایج نشان داد که دریافتکنندگان تسهیلات که چک برگشتی در سابقه خود دارند، بیشترین اثر را بر احتمال «مشکوکالوصول» شدن تسهیلات اعطایی بانک میگذارند. از سوی دیگر، متغیرهایی مانند پرداخت تسهیلات به فعالیتهای خدماتی و تولیدات کشاورزی در مقایسه با فعالیتهای غیرکشاورزی، پرداخت تسهیلات سرمایهگذاری در مقایسه با تسهیلات سرمایه در گردش، اعطای تسهیلات از منابع غیرتکلیفی و وجوه اداره شده در مقایسه با منابع تکلیفی، مهمترین عوامل در کاهش احتمال مشکوکالوصول شدن تسهیلات اعطا شده، هستند. براساس این، برای کاهش مطالبات پرریسک مشکوکالوصول، بانکها باید تمرکز خود را بر مدیریت و کنترل متغیرهای یادشده افزایش دهند.</em>https://ijer.atu.ac.ir/article_9517_6b078205b6e5ab365ec1ce0eeaac9a2f.pdf