هدف از نگارش این مقاله ارائه یک الگوی تعادل عمومی پویا است که بتواند با تأکید بر بخش انرژی، آثار تغییر قیمت حاملهای انرژی و تغییر در ضرایب تکنولوژی را روی متغیرهای اقتصادی ایران و شدت انرژی مورد تحلیل قرار دهد. الگوی مورد نظر که آن را DGEMI[1] مینامیم، الگویی است که بر اساس توسعه و گسترش الگوی 1-2-3-T، دوراجان و گو[2] (1998)، الگوی خیابانی (1387) و گورمن[3] (2001) حاصل شده است. نتایج حاصله گویای این واقعیت است که سیاست حذف یکباره و یا تدریجی یارانههای انرژی نمیتواند به تنهایی بدون استفاده از تکنولوژی نوین خارجی و عدم امکان افزایش لازم در بهرهوری عوامل تولید، بهبود در روند اقتصاد را مهیا سازد. در واقع صرفاً با حذف اختلالات قیمتی انرژی و بدون توجه به توانایی بنگاههای تولیدی در جایگزینی عوامل تولید، خارج کردن تکنولوژی فرسوده و استفاده از تکنولوژی مدرن، نمیتوان رشد اقتصادی را افزایش و کاهش تورم و بیکاری را تضمین نمود. انتقال تکنولوژی نوین خارجی از کانال ورود کالاهای سرمایهای بهتدریج در سرمایه ایرانی تبلور یافته و با تکمیل و حصول این فرآیند تدریجی[4]، رشد اقتصادی را بهدنبال خود افزایش میدهد. از سوی دیگر حذف تدریجی یارانه حاملهای انرژی مکملی برای سیاست فوق محسوب شده و ورود تکنولوژی نوین با کارایی بالا در مصرف انرژی را توجیه و شدت انرژی را در طول زمان کاهش میدهد. 2- Dynamic General Equilibrium Model for Iran Go and Devarajan -3 4- Gorman Catch-up -5