per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2006-09-23
8
28
1
13
3679
تجزیه و تحلیل تقاضای پول در ایران : کاربرد الگوی خود رگرسیو با وقفه های توزیعی
Analysis of Demand for Money in Iran; An Auto Regressive Distributed Lag(ARDL) Model
سید صفدر حسینی
hosseini_safdar@yahoo.com
1
محمدرضا بخشی
bakhshi462@yahoo.com
2
دانشیار اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهران
دانشجوی دورة دکتری اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهران
در این مقاله با بهره گیری از تحلیل هم انباشتگی و کاربرد «الگوی خود رگرسیو با وقفه های توزیعی» و استفاده از آمارهای سری زمانی یک دوره 42 ساله، نقش عوامل موثر بر تقاضای پول در اقتصاد ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته های مطالعه، بیانگر وجود یک رابطه تعادلی بلند مدت بین تقاضای واقعی پول و متغیرهای کلان اقتصادی نظیر تولید ناخالص داخلی واقعی، نرخ سود اسمی و نرخ تورم می باشد، به طوری که ثبات تابع تقاضای پول را در اقتصاد ایران تایید می کند. نتایج این مطالعه، نشان می دهد که تقاضای واقعی پول نسبت به تغییرات تولید ناخالص داخلی، حساسیت بیشتری در مقایسه با نرخ تورم و نرخ سود سپرده های بلند مدت دارد و کشش درآمدی بلند مدت برای تابع تقاضای پول، برابر با 2.620 می باشد. کشش تورمی تقاضای پول، کوچک و برابر با 0.038 است و مبین این واقعیت است که تابع تقاضای پول نسبت به تغییرات سطح عمومی قیمتها وضعیتی کشش ناپذیر دارد و از قدرت عکس العمل چندانی برخوردار نیست. ضریب تعدیل محاسبه شده تابع تقاضای واقعی برای پول برابر با 0.19 می باشد که به معنای کندی ساز و کار تعدیل در اقتصاد ایران است به گونه ای که فرایند تعدیل تابع تقاضای پول در کشور تقریبا در یک دوره زمانی پنج ساله محقق می گردد.
This Paper investigates impacts of macroeconomic variables on the demand for money in Iranian economy using an auto regressive distributed lag model (ARDL) and the data for the period 1340-1382. The results indicate that there is a unique cointegrated and stable long-run equilibrium relationship between the real demand for money and its determinants such as: real GDP, interest rate, and inflation rate. These results reveal that the demand for money in Iranian economy is more sensitive to the real GDP than to the other macroeconomic variables (long term interest rate and inflation rate). Moreover, the long-term income and inflation elasticity of money demand is 2.620 and 0.038, respectively. This shows that money demand function is more elastic with respect to long-term income and inelastic with respect to price level. Also, adjustment coefficient for money demand is estimated to be 0.19. This means that the adjustment process for money demand would take 5 years.
https://ijer.atu.ac.ir/article_3679_389dd8e33c8f0f3f57442c4544dc4f77.pdf
تقاضای پول
الگوی خود رگرسیو با وقفه های توزیعی
تعادل بلندمدت
Money Demand
Auto Regressive Distributed Lag
long-run equilibrium
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2006-09-23
8
28
15
37
3681
تاثیر آزادسازی تجاری بر الگوی تخصیص واردات کشور
Impact of Trade Liberalization on the Iran's Imports Allocation Model
همایون رنجبر
hranjbar@khuisf.ac.ir
1
سید کمیل طیبی
komail@econ.ui.ac.com
2
رحمان خوش اخلاق
rahmankh44@yahoo.com
3
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد خوراسگان)
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان
عضو هیأت علمی دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان
مراحل عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی (WTO) نه تنها مستلزم آزادسازی تجاری بخش خارجی کشور از طریق اعمال سیاستهای کاهش تعرفه خواهد بود، بلکه باید در جهت حفظ اهداف توسعه اقتصادی کشور صورت پذیرد. لذا این مقاله با انتخاب سیستم تقاضای تقریبا ایده ال (AIDS) در شرایط خود رگرسیونی مرتبه اول (AR) نامقید به دنبال کمک بلندمدت تخصیص واردات کشور از منابع مختلف عرضه کننده خارجی همراه با فروشهای داخلی به دنبال کمک به سیاستگذاران در اتخاذ سیاستهای آزاد سازی تجاری مناسب و هماهنگ با اهداف توسعه اقتصادی کشور است. بر همین اساس، آزمون فرضیه ثبات ساختاری الگوی فوق، در دامنه داده های موجود، منجر به ورود متغیر مجازی عرض از مبدا برای دوره 1372-1381 می گردد که حاکی از خلق تجارت و انحراف تجاری در تقاضای واردات کشور طی این دوره آزادسازی تجاری است. از طرف دیگر، اجرای همین آزمون فرضیه بر روی الگوی نهایی و در اثر ادامه جریان آزادسازی تجاری طی دوره 1382-1386 از طریق اعمال سناریوهای متفاوت کاهش تعرفه مبتنی بر اهداف برنامه چهارم توسعه کشور، بیانگر حفظ ثبات ساختاری تقاضای واردات کشور از دیدگاه تخصیصی است که می تواند رهنمودی مبتنی بر امکان استفاده از سیاستهای کاهش تعرفه با سرعت تعدیل به نسبت پر شتاب در بین شرکای تجاری ایران را در پی داشته باشد.
The possible WTO membership of Iran not only depends on liberalizing the trade sector but also needs to meet the relevant conditions of a specific development process. To examine these conditions we specify an unconstrained first-order autoregressive model of the Almost Ideal Demand System(AIDS), as a long-run demand model, for Iran’s import allocation over foreign and domestic supplies of manufacturer.
In this paper, the structural stability of the AIDS model is tested by using time series data for the period 1993-2002. The significance of trade liberalization, proxied by a dummy variable over the period reveals both trade creation and trade diversion in the Iran’s imports
In addition, the conduction of different scenarios on reducing tariff, arising from the Iran’s fourth development program, over the ex-ante period 2003-2007 indicates that there is no structure break in the country’s import demand. The implication of this result is that a decrease in tariff through a relatively accelerated speed of adjustment can be utilized for the promotion of trade between Iran and her trading partners.
https://ijer.atu.ac.ir/article_3681_d2fdbe5b5c08a0165a43d340ed1fc144.pdf
سیستم تقاضای تقریبا ایده ال
الگوی تخصیص واردات
روش حداکثر درستنمایی
الگوهای خطی مجموع
مقید
سازوکار تصحیح خطا (ECM)
آزمون شکست ساختاری
خلق تجارت
انحراف تجاری
Almost Ideal Demand System (AIDS)
Import Allocation Model
Maximum Likelihood Methods
Error Correction Mechanism
Structural Stability Test
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2006-09-23
8
28
39
60
3682
آزمون فرضیه موتور رشد کالدور در اقتصاد ایران در دوره 1338-1379
Testing Kaldor’s Engine of Growth Hypothesis in Iran's Economy
محمدباقر بهشتی
beheshti@tabrizu.ac.ir
1
رضا صدیق نیا
r_sadignia79@hotmail.com
2
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریز
کارشناس ارشد اقتصاد توسعه و برنامهریزی
بسیاری از کشورهای در حال توسعه، با استفاده از تجربیات کشورهای توسعه یافته، صنعتی شدن را برای نیل به توسعه برگزیده اند. به نظر می رسد ایران هم که از دهه 1340 اقدام به تاسیس واحدهای صنعتی متعدد نموده است، در زمره چنین کشورهایی باشد.نیکلاس کالدور از جمله اقتصاددانان طرفدار کینز است که صنعت را موتور رشد اقتصادی می داند. این دیدگاه، مبنای یک فرضیه علمی در اقتصاد توسعه شده که از آن تحت عنوان فرضیه موتور رشد کالدور یاد می شود. هدف این مقاله آزمون این فرضیه در اقتصاد ایران می باشد. این مطالعه، از نظر هدف، کاربردی است و به شیوه اسنادی به جمع آوری آمار و اطلاعات می پردازد. در این مقاله، از تکنیکهای هم انباشتگی و علیت گرنجر برای آزمون مدل موتور رشر کالدور در دوره 1338-1379 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فرضیه موتور رشد کالدور (KEG) با تجربه اقتصادی ایران در دوره مورد بررسی سازگار است.
According to Kaldor, industry is an engine of economic growth. Following developed countries experiences, many developing countries have , selected industrialization strategy to boost their economic development. Iran was one of these countries that started industrialization policy in 1960s through an import substitution strategy.
The objective of this paper is to test the Kaldor's Engine of Growth, KEG, in Iranian economy. We apply cointegration and Granger casualty methods to test the Kaldor’s hypothesis in Iran using the data for the period 1959-2000.
The main finding of the research confirms KEG in Iranian economy.
https://ijer.atu.ac.ir/article_3682_dc6978bcbfc812c54e0f1decd441987e.pdf
فرضیه موتور رشد کالدور (KEG)
صنعتی شدن
اقتصاد ایران
Kaldor's Hypothesis Growth Engine
industrialization
Iranian Economy
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2006-09-23
8
28
61
85
3683
نقش فناوری بر اشتغال صنایع کارخانه ای ایران
The Effects of Technological Changes on
the Iranian Manufacturing Industry Employment
بیژن باصری
bbaseri@gmail.com
1
اسفندیار جهانگرد
ejahangard@gmail.com
2
استادیار دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
در مطالعات رشد اقتصادی، فناوری موتور رشد تلقی می گردد. هزینه تحقیق و توسعه (R&D) نیز در بسیاری از مطالعات به عنوان متغیر جانشین فناوری و نوآوری در تولید به کار گرفته شده است. تحقیق و توسعه از طریق تاثیری که بر ایجاد نوآوری و فناوری تولید به جا می گذارد از یک سو فرایندهای تولید را متحول می کند و از سوی دیگر از طریق تاثیر بر کاهش هزینه عوامل تولید، باعث بهبود در استفاده مطلوب از منابع می شود. علاوه بر این، تحقیق و توسعه از طریق افزایش بهره وری نیروی کار، باعث افزایش کیفیت محصولات تولیدی، و نیز سطح و میزان تولید در هر بخش و هر رشته فعالیت اقتصادی می شود. در این مطالعه، با لحاظ هزینه تحقیق و توسعه به منزله فناوری، میزان و نحوه تاثیر هزینه تحقیق و توسعه بر اشتغال صنایع کارخانه ای ایران بررسی و تحلیل شده است. روش الگوسازی چند سطحی و دوره زمانی مطالعه 1374-1379، بر اساس کدهای ISIC چهار رقمی صنعت و روش برآورد مدلها روش حداکثر درست نمایی (ML) است. متغیر معرف فناوری، نسبت هزینه توسعه و تحقیق به ارزش افزوده در فعالیتهای مختلف صنعتی است که تاثیر آن بر اشتغال صنایع کارخانه ای ایران مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتیجه این مطالعه، حاکی از آن است که فناوری، جانشین نیروی کار غیر ماهر و مکمل نیروی کار ماهر در صنایع کارخانه ای ایران است.
In this paper, we investigate the effects of technological changes on employment in the Iranian manufacturing industries. We estimate an empirical relationship between R&D spending as a proxy of technological change and skiledl and unskilled employment across the manufacturing industries. We use the survey data on the four-digit large manufacturing industries for the period 1995-2000. In order to control for the heterogeneity among different industry groups, we use the multilevel model estimation. Our findings show a positive correlation of various measures of technology with the skill structure suggesting that technology is, on average, biased towards skilled labor. In other words, technological progress is complimentary with skilled labor and has a weak relation to unskilled employment in various activities.
https://ijer.atu.ac.ir/article_3683_aba41091ad094b5cae76544b6aa99ff6.pdf
فناوری
اشتغال
صنایع کارخانه ای
الگوی چند سطحی
ایران
Employment
multilevel model
Technology
manufacturing industry
Iran
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2006-09-23
8
28
87
105
3684
بررسی اثر آزادی اقتصادی بر فساد مالی
Effects of Economic Freedom on Fiscal Corruption
مرتضی سامتی
sameti@ase.ui.ac.ir
1
روح اله شهنازی
rshahnazi2004@yahoo.com
2
زهرا دهقان شبانی
zahra_dehghan2003@yahoo.com
3
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه اصفهان
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه اصفهان
فساد مالی یا سوء استفاده از قدرت دولتی برای کسب منافع شخصی، رویدادی است که در نظامهای اداری و سیاسی کشورهای مختلف شایع است. این رویداد دارای عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی و اقتصادی است. از جمله مهم ترین این عوامل سلب آزادی اقتصادی است که از طریق دخالت بیش از حد دولت و نهادهای مرتبط، زمینه ساز گسترش فساد مالی در سطح خرد (فساد اداری) و کلان (فساد سیاسی) می گردد.این مقاله ابتدا به تشریح عوامل موثر بر فساد مالی پرداخته و مسیرهای اثرگذاری آزادی اقتصادی بر فساد مالی را بررسی می کند؛ سپس با استفاده از سه مدل، به بررسی اثر آزادی اقتصادی و اجزای آن بر فساد مالی می پردازد. این مدلها، با رویکرد داده های تابلویی برای 73 کشور طی چند سال (2003-2000) برآورد شده است. نتایج، بیانگر اثر مثبت و معنی دار سه جز اصلی آزادی اقتصادی (ساختار قضایی و امنیت حقوق مالکیت؛ پول سالم؛ آزادی مبادله با خارجی ها) و اثر بی معنی دو جز دیگر (اندازه دولت و قوانین و مقررات) بر فساد مالی است.
In this paper, factors affecting fiscal corruption, especially economic freedom, have been analyzed using three panel data models for 73 countries during 2000-2003. The results show three main components of economic freedom; i.e., legal structure and property rights, sound money and freedom to exchange with foreigners, have positive effect on fiscal corruption. Two other component of economic freedom, i.e., size of government and regulation in credit, business and labor markets, have not significant effects on fiscal corruption.
https://ijer.atu.ac.ir/article_3684_1ad096a559ee9167f827ccb28e81ba5d.pdf
فساد مالی
آزادی اقتصادی
Panel Data
Fiscal corruption
economic freedom
Panel Data
administrative corruption
political corruption
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2006-09-23
8
28
107
122
3685
تحلیل عوامل موثر بر قیمت نفت خام
Analysis of the Effective Factors on Oil Price Movements
علی امامی میبدی
emami@atu.ac.ir
1
استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبائی
روند تحولات قیمت نفت خام نشان می دهد که از سال 1950 تاکنون چندین بحران شدید نفتی در سالهای مختلف 1973)، 1979، 1986، 1998، 2003، (… در بازار نفت وجود داشته است. این نوسانهای شدید قیمت نفت خام از پدیده های مهم اقتصادی و سیاسی تلقی گردیده، مناظرات و مباحثات علمی بی شماری را برانگیخته است. در یک بازار رقابتی یا انحصاری، قیمتهای واقعی متناسب با افزایش یا کاهش هزینه های نهایی تغییر می یابد و اصولا افزایش یا سقوط شدید قیمتها دور از انتظار است. آیا نظریه اقتصادی نحوه بهره برداری از منابع طبیعی پایان پذیر قادر به توضیح نوسانهای شدید قیمت نفت خام در گذشته می باشد؟ اگر بتوان به علل واقعی نوسانهای قیمت نفت خام در گذشته پی برد، ارایه تصویر واقع بینانه ای از قیمتهای نفت خام در آینده نیز امکان پذیر خواهد شد. در این مقاله مدلی بر مبنای نظریه هتلینگ (Ulph، 1984، Robinson، 1975) برای تحلیل عوامل موثر بر قیمت نفت خام مورد استفاده قرار گرفته است.
The crude oil price has shown some drastic changes since 1950. In a competitive or monopoly market one would expect that the real price to rise steadily as the marginal cost rises, not to jump sharply. Is it possible to explain these large movements in the oil prices on the basis of economic theory of resource depletion? If we can understand the real reasons of the past oil price movements, we can hope to be able to foresee what may happen in the future.
In this paper, the Hotelling-type model (Robinson, 1975 & Ulph, 1984) has been applied to analyse the factors effecting oil price movements.
https://ijer.atu.ac.ir/article_3685_34a5de4a02bd2d7d770a1e643e0c3799.pdf
بازار نفت
قیمت نفت
نظریه هتلینگ
اوپک
Oil market
Oil price
Hotelling Theory
OPEC
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2006-09-23
8
28
123
137
3686
ارزیابی کارایی هزینه شرکتهای توزیع برق در استان خراسان (نگرش مرزی تصادفی)
Measuring Cost Efficiency of Electricity Distribution Companies in Khorasan Province
محمد علی فلاحی
mfalahi@yahoo.com
1
وحیده احمدی
vahideh_ahmadi@yahoo.com
2
استادیار دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد
کارشناس ارشد علوم اقتصادی
در این مقاله، تابع هزینه و کارایی هزینه شرکتهای توزیع برق در استان خراسان و در چارچوب الگوی خطای ترکیبی مرزی بتیس و کوئلی (1992) با استفاده از روش حداکثر راستنمایی برآورد شده است. برای این منظور، از داده های تلفیقی چهار شرکت توزیع برق استان خراسان طی دوره زمانی 1372-1381 استفاده شده است.نتایج به دست آمده، نشان می دهد که ضریب بار و تراکم مشترکین، رابطه ای منفی با هزینه شرکتهای توزیع برق در این استان دارند و حجم الکتریسیته تحویلی به مشترکین، دارای رابطه مثبت با این هزینه می باشد. علاوه بر این، ضرایب برآوردی الگوی هزینه، نبود صرفه جویی های ناشی از مقیاس را در شرکت های مزبور نشان می دهد. میانگین مقادیر کارایی هزینه برآورد شده شرکتهای توزیع برق در استان خراسان 3.98 می باشد که درجه بالایی از ناکارایی را در تخصیص هزینه این شرکت ها نشان می دهد.
Using Battese and Coelli (1992) Error Component Frontier Model, the cost function of four electricity distribution companies in KhorasanProvince is estimated by maximum likelihood method for the period 1372-1381. The results indicate that load factor and customer density are negatively whereas number of distributed electricity is positively correlated with costs of the companies. In addition, based on estimated coefficients of cost model, there is diseconomies of scale in the electricity distribution companies. Estimated average efficiency cost is 3.98 which denotes high inefficiency in cost allocation of the companies.
https://ijer.atu.ac.ir/article_3686_487d9d361d41bec51bb66ec9ef638d6c.pdf
تابع مرزی تصادفی
بازدهی نسبت به مقیاس
کارایی هزینه
شرکتهای توزیع برق
استان خراسان
Stochastic Frontier Function
Economies of Scale
cost efficiency
Electricity Distribution Companies
Khorasan province
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2006-09-23
8
28
139
168
3687
برآورد تابع قیمت هدانیک مسکن شهر اهواز به روش داده های ترکیبی
Estimation of Hedonic Housing Price Function For Ahvaz using Panel Data Analysis
منصور زراء نژاد
zarram@gmail.com
1
ابراهیم انواری
ebrahiman@gmail.com
2
دانشیار اقتصاد، دانشگاه شهید چمران اهواز
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد، دانشگاه شهید چمران اهواز
مهمترین مسئله در ارتباط با عرضه واحدهای مسکونی ، آن است که مصرف کنندگان چگونه عناصر مختلف یک واحد مسکونی را رتبه بندی می کنند . بنابراین ، در برآورد تقاضا برای مسکن سعی می شود توان و تمایل به پرداخت برای این ویژگیها از سوی متقاضیان شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد . در این مقاله برای شناخت میزان ارزش گذاری مصرف کنندگان ، از تابع قیمت هدانیک استفاده شده است . هدف از این تحقیق تعیین عوامل مهم فیزیکی و محیطی موثر بر قیمت واحدهای مسکونی در شهر اهواز است ...
The most important issue concerning housing supply is that how people rank different attributes of a House. This evaluation can be measured by estimating housing price function. In order to examine the consumer’s evaluation, a hedonic price model has been applied using the panel data model including the cross section observations on five municipality regions of the city of Ahvaz over years 1997-2003. The goal of this research is to determine the leading physical and environmental factor affecting the housing price in Ahvaz. To this end two panel data unit root tests and two cointegration tests for panel data as well as GLS estimation method have been conducted. The estimation has been carried out separately for three kinds of houses: Apartment, villa and others types.The empirical results reveal that the physical factors are the most important determinants of the demand for housing attributes and have the most effect on housing price as a whole. The environmental attributes take second place. The same is true for apartment, but it is just the reveres for villa. Being close to a street with a width of 4-10 meters is among the most important attributes affecting housing price in these two kinds of houses.
https://ijer.atu.ac.ir/article_3687_312d4cd4222d8c47c68e7aae62afc414.pdf
تابع قیمت هدانیک
روش داده های ترکیبی
آزمون ریشه واحد و هم جمعی داده های ترکیبی
مسکن
اهواز
Hedonic price function
Panel Data
unit root and cointegration for panel data
housing
Ahvaz
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2006-09-23
8
28
169
193
3688
مزیت رقابتی و اندازه گیری آن ، مطالعه موردی متانول ایران
Competitive Advantage and its Measurement;
A Case Study of Iran's Methanol Products
سیدشمسالدین حسینی
sshhosseini@irtp.com
1
احسان احتیاطی
2
دفتر مطالعات اقتصادی وزارت بازرگانی
کارشناس ارشد اقتصاد
بررسی رقابت مندی تولیدات یک کشور در بازارهای جهانی، با محاسبه شاخص های اندازه گیری مزیت امکان پذیر و متداول است. از آنجایی که مفهوم مزیت در تجارت بین الملل متناسب به تحول شرایط، تکوین یافته است، شاخص های اندازه گیری آن نیز توسعه یافته اند. این مقاله، با در نظر گرفتن واقعیت های فوق و جایگاه متانول در طرحهای سرمایه گذاری، تولید (پیش بینی 7.5 میلیون تن در سال 2009 م) و صادرات (255 میلیون دلار در سال 2004 م) صنعت پتروشیمی به اندازه گیری مزیت این محصول اختصاص دارد. در این مقاله، سیر تحول نظریه مزیت از مفهوم سنتی (مزیت نسبی) تا مفهوم نوین (مزیت رقابتی) ارایه شده است و متناسب با این تحول، شاخصهای اندازه گیری مزیت نسبی و مزیت رقابتی معرفی شده اند.چهار شاخص RCA ،DRC ،CMS و TM برای اندازه گیری مزیت رقابتی محصول متانول ایران محاسبه شده اند. شاخص DRC (هزینه منابع داخلی) کمتر از واحد است که نشانگر مزیت نسبی تولید محصول متانول در داخل کشور است. شاخص RCA (مزیت نسبی آشکار شده) بزرگ تر از واحد به دست آمد که بیانگر توان رقابت این محصول در تجارت است. شاخص CMS (سهم بازار پایدار) نشاندهنده افزایش توان رقابتی محصول متانول ایران است و طبق شاخص TM (نقشه تجاری) متانول ایران در بازارهای رو به رشد در گروه برندگان قرار دارد.بدین ترتیب متانول تولیدی ایران چه با در نظر گرفتن هزینه فرصت منابع دخلی به کار رفته در تولید آن و چه با در نظر گرفتن اطلاعات تجاری، از توان رقابت برخوردار است. در انتهای مقاله، عوامل تعیین کننده مزیت رقابتی محصول متانول ایران در چارچوب ارایه شده توسط مایکل پورتر تحلیل شده اند.
The competitiveness assessment of products for a country can be done by measuring advantage indicators. The concept of advantage in international trade, has been developed in accordance with circumstances, meanwhile the measurement indicators of advantage have evolved. In this regard, due to the important role of methanol in the Iranian petrochemical investment, Production (7/5 million tons in 2009) and export (255 millions, in 2004), this article concentrates on measuring Iran's advantage in methanol products.
In this line, the evolution of advantage theories, from traditional (comparative advantage) to modern (competitive advantage) will be presented. Then, the indicators of comparative advantage and competitive advantage will be introduced. To calculate Iran's methanol products competitive advantage, four indicators including DRC, RCA, CMS and TM are measured .DRC is less than unit , meaning that Iran's Methanol Products have comparative advantage. RCA is obtained more than unit , indicating that methanol products are able to compete in international trade. CMS shows that, competitiveness of Iran's methanol products are increasing and TM indicates that Iran's methanol products belong to winners group in a progressive markets. Therefore, the findings indicate that, not only on the base of domestic resource opportunity cost criteria, but also by considering trade information, Iran's methanol products benefit from competitiveness or competitive advantage. Finally, factors affecting competitive advantage of Iran's methanol are analyzed in the Porter's framework.
https://ijer.atu.ac.ir/article_3688_b8e473500f28611a0391bd2c3e8cb32b.pdf
مزیت رقابتی
مزیت نسبی
TM
CMS
RCA
DRC و متانول ایران
Comparative Advantage
DRC
RCA
CMS
TM
and Iran's Methanol
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2006-09-23
8
28
195
217
3689
تعیین میزان توسعه پذیری روابط تجاری میان ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس
Determining the scope of Trade Expansion between Iran and Gulf Cooperation Council
(GCC) Countries
محمدرضا عابدین مقانکی
reza.mram@gmail.com
1
میترا رحمانی
m.rahmani@itsr.org.ir
2
حسین محمدسعید
3
پژوهشگر مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
پژوهشگر مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
پژوهشگر بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
هدف این مطالعه ارایه فهرستی از کالاهاست تا با کمک به توسعه بازارهای هدف ایران بتواند زمینه های تسهیل توسعه تجارت متقابل میان ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را فراهم آورد. در این مقاله قصد داریم به دو پرسش ذیل پاسخ دهیم:- آیا توسعه تجارت دو جانبه میان ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس امکان پذیر است؟- اگر توسعه تجارت دو جانبه میان ایران و این کشورها امکان پذیر است، میزان پتانسیل و فهرست کالاهای دارای پتانسیل کدامند؟بررسیها نشان می دهد علی رغم وجود ظرفیتهای لازم جهت توسعه مبادلات، طرفین نتوانسته اند از این پتانسیلها به طور مناسب استفاده کنند، بنابراین، زمینه توسعه همکاریهای متقابل میان ایران و هر یک از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد؛ به طوری که صادرات ایران به مجموع کشورهای عضو شورا می تواند تا سطح 652 میلیون دلار افزایش یابد. همچنین، پتانسیل صادراتی کشورهای عضو شورا به ایران معادل 642 میلیون دلار است.در عمل، قسمتی از کل پتانسیل صادراتی ایران به کشورهای مورد بررسی (و نیز بالعکس) تحقق یافته، لیکن بخشی از آن هنوز به صورت ظرفیت صادراتی قابل استفاده باقی مانده است.
In this paper, the trade potentials between Iran and GCC are identified by employing gravity models. Moreover, the Comparative Advantage Index of Iran and GCC countries are calculated from 1997 to 2001.
The result of this study shows that Iran can increase its exports to the GCC countries to 652 million US$ and also raise its imports to 642 million US$, implying significant differences between trade potentials and trade performances.
https://ijer.atu.ac.ir/article_3689_47e9ded21a53bc79bf6bde4e772910a5.pdf
پتانسیل تجاری
ایران
شورای همکاری خلیج فارس
Trade Potential
Iran
GCC