per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2015-03-21
20
62
1
30
10.22054/ijer.2015.2486
2486
تحلیل تاثیر فضای کسب و کار بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران و چند کشور منتخب
The Effects of Doing Business on Foreign Direct Investment in Iran and Selected Countries
زهرا دهقان شبانی
zahra_dehghan2003@yahoo.com
1
سعیده آفرینش فر
2
استادیار اقتصاد دانشگاه شیراز
دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه شیراز
یکی از عوامل موثر بر ورود سرمایهگذاری خارجی به هر کشوری، بسترها و نهادهای قانونی آن کشور است. از جمله این نهادها، فضای کسب و کار است. فضای کسب و کار (شامل مجموعه عواملی محیطی و برونزا که بر عملکرد بنگاه تأثیر میگذارد و خارج از توان و دخالت مدیران بنگاه است) نامناسب با افزایش هزینههای تولید (هزینهای اعمال شده بر تولید از طرف محیط)، افزایش ریسک راهاندازی کسب و کار جدید، نامناسب کردن اندازه شرکتها، کاهش امکان تعامل بین شرکتها و کاهش مشارکتهای مالی سبب کاهش ورود سرمایه گذاری مستقیم خارجی به کشورها میشود. هدف این مقاله بررسی تاثیر فضای کسب و کار بر سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران و 28 کشور منتخب طی سالهای 2003 تا 2012 است که از روش سیستمی گشتاور تعمیمیافته در دادههای تابلویی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که با بهبود ثبات سیاسی، کنترل فساد، جهانی شدن اقتصادی، شروع کسب و کار، حمایت از سرمایه گذار، الزام آورتر بودن قراردادها، تعطیلی کسب و کار، پرداخت مالیات و تولیدناخالص داخلی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی افزایش مییابد.
One of the factors affecting foreign direct investment is the ease of doing business. The world bank’s doing business report provides the indices of the ease of doing business. These indices measure the difficulty, costs and time it would take a standardized mid-sized company to start the business, deal with construction permits, register property, get credit, pay taxes, import and export goods, enforce contracts and complete the bankruptcy process. It also measures the level of protection for investors. Inappropriate doing business decrease inflows of FDI because it increases production cost, increases risk of starting a new business, inappropriate size of the company, reduces the interactions between companies and reduces the financial participations. Thus, the aim of this article is to analyze the effects of doing business on foreign direct investment by using Dynamic Panel Data model for 29 countries over the period 2003-2012. The results show that improved political stability, control of corruption, economic globalization, starting a business, protecting minority investors, enforcing contracts, closing a business, paying taxes and gross domestic product increase foreign direct investment flows.
https://ijer.atu.ac.ir/article_2486_f81f6b66fdf8b45a331f64019da8c7c3.pdf
فضای کسب و کار
سرمایه گذاری مستقیم خارجی
رتبهبندی دادهها
دادههای تابلویی پویا
Doing Business
Foreign Direct Investment
Data Rating
Dynamic Panel Data model
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2015-03-21
20
62
31
56
10.22054/ijer.2015.2488
2488
تخمین بیزین تابع قیمت هدانیک آپارتمانهای مسکونی در منطقه شمال شهر تهران
Bayesian Estimation of a Hedonic Price Function for the Uptown of Tehran
کیوان شهاب لواسانی
<keyvanshahab@ut.ac.ir>
1
ویدا ورهرامی
vida.varahrami@gmail.com
2
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه تهران
استادیار دانشگاه شهید بهشتی (نویسنده مسئول)
در این مطالعه به بررسی برخی عوامل موثر بر قیمت مسکن در منطقه یک شهر تهران با استفاده از رویکرد اقتصاد سنجی بیزین میپردازیم. در اقتصاد سنجی بیزین با دخیل کردن حدسها، باورها و نظرات نخبگان از طریق توزیع پیشین که در واقع منبع دیگری به جز دادههایی است که در اختیار محقق میباشد، می توان در نهایت به تخمینهای بهتر و کاراتری دست یافت. دراین مقاله از قیمتهای فروش پانصد و چهل و شش آپارتمان مسکونی فروخته شده در منطقه یک شهر تهران، در سال1393استفاده می کنیم که آمارهای مذکور از مشاورین املاک منطقه و اتحادیه مشاورین املاک تهران اخذ شده است. در ادامه قیمت فروش مسکن را به عنوان متغیر وابسته و چهار متغیر توضیحی اندازه آپارتمان، عمر یا قدمت آپارتمان، داشتن استخر، سونا و سالن ورزشی در مجموعه آپارتمانی (که به صورت یک متغیرمجازی[1] بوده و درصورت وجود مقدار، یک و در صورت عدم وجود، صفر را اختیار می کند) و تعدادپارکینگ لحاظ شده برای هر واحد مسکونی را در نظر میگیریم. نتایج حاصل از این مقاله حاکی از این است که، در حالت استفاده از توزیع پیشین دارای اطلاع[2] هر یک متر مربع افزایش در مساحت آپارتمان مسکونی تقریباً حدود چهارده میلیون و 500 هزار تومان به قیمت یا ارزش واحد مسکونی میافزاید، همچنین افزایش هر سال اضافی در عمر بنا یا قدمت ساختمان باعث کاهش حدود 75 میلیون تومان در قیمت واحد مسکونی میگردد که با توجه به اینکه متوسط متراژ آپارتمان در این منطقه در نمونه 546 تایی، استفاده شده در مقاله، حدود 140 متر مربع میباشد لذا به سهولت می توان بیان داشت که هر سال افزایش در قدمت یک آپارتمان مسکونی در منطقه یک شهر تهران به طور متوسط باعث کاهش حدود پانصد و سی هزار تومان در قیمت هر متر مربع بنای آپارتمان مسکونی می شود. همچنین نتایج تخمینها نشان دادند که داشتن استخر، سونا و سالن ورزشی در مجتمع آپارتمانی باعث افزایش قیمت واحد مسکونی به اندازه حدودِ 420 میلیون تومان می شود.
[1]. Dummy Variable
[2]. Informative Prior
In this paper, we survey some effective factors affecting house prices in the uptown of Tehran city with using Bayesian econometric method. In this method, we use expert ideas as prior information which causes to effective and better estimations. In this paper, we use sell prices of 546 apartments in the uptown of Tehran in 2014, these data are collected from real estates. We assume sale price of house to be dependent on the size of apartment, age of apartment, having pool, sauna and sport salon in the form of dummy variables. Results of this paper reveal that by using informative prior, an increase in the square meter of apartment causes 14 million and 500 thousands tomans increase in the house price. In our sample, an increase in house's age will cause a decline of almost 75 million tomans in the house price. In our sample, an increase in the age of house in the uptown of Tehran decline of almost 350000 tomans in price of one square meter of house. Our estimation results reveal that having pool, sauna and sport salon in the apartment will cause an increase of 420 million tomans in the house price.
https://ijer.atu.ac.ir/article_2488_2e1f6386fd6165985b3223068097a7e4.pdf
قیمت مسکن
اقتصاد سنجی بیزین
بیزین هدانیک
Doing House Price
Bayesian Econometric
Bayesian Hedonics
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2015-03-21
20
62
57
79
10.22054/ijer.2015.2489
2489
عملکرد مدلهای مختلف خود رگرسیون برداری بیزی جهت پیش بینی متغیرهای کلان اقتصادی ایران: کاربرد روش نمونهگیری گیبس
Performance of Alternative BVAR Models for Forecasting Iranian Macroeconomic Variables: An Application of Gibbs Sampling
حسن حیدری
h.heidari@urmia.ac.ir
1
پریسا جوهری سلماسی
2
دانشیار اقتصاد دانشگاه ارومیه
دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه ارومیه
داشتن تورمی پایین و رشد اقتصادی پایدار، هدف نخست سیاستگذاران اقتصادی است که برای رسیدن به این هدف طلایی، پیش بینی قابل اطمینان از متغیرهای کلان اقتصادی نقش مهمی ایفا می کند. در این مطالعه سعی شده است تا عملکرد مدل های خودرگرسیون برداری بیزی با اطلاعات (Priors) متفاوت برای پیش بینی متغیرهای کلان در اقتصاد ایران ارزیابی شود. ویژگی منحصر به فرد این مقاله استفاده از الگوریتم گیبس برای تخمین مدل BVAR و مقایسه آن با دو مدل BVAR شبه بیزی است که در آنها از اطلاعات نرمال ویشارد ( (Normal Wishardومینستا Minnesota )) استفاده شده است، جهت ارزیابی دقت پیش بینی متغیرهای کلان اقتصادی است. در این مطالعه مقایسه دو مدل BVAR شبه بیزی فوق و BVAR با الگوریتم گیبس با توزیع پیشین یکسان مینستا نشان میدهد که مقدار MSFE در پیش بینی متغیر های اقتصادی برای 4 دوره در مدل BVAR با الگوریتم گیبس کمتر بوده و این مدل در کل عملکرد بهتری در پیش بینی متغیرهای کلان اقتصادی فوق نسبت به مدلهای شبه بیزی دارد.
Low and stable inflation with sustainable growth is the first objective of any monetary authority. To achieve this prime goal, reliable forecast of macroeconomic variables play an important role. This paper investigates the forecasting performance of BVAR models with different priors for Iranian economy. For this purpose we use BVAR approach with Gibbs sampling for quarterly data of the Iranian economy from 1989:Q1 to 2007:Q4. The main advantage of this paper is using Gibbs Sampling to estimate BVAR models and use of Quasi BVAR models with Normal Wishart and Minnesota priors in order to compare forecast accuracy of the macroeconomic variables. Comparison of the BVAR with Gibbs Sampler and Quasi BVAR models in this experience shows that the value of MSFE in predicting macroeconomic variables for the four ahead period forecasts in BVAR model with Gibbs algorithms is less than Quasi BVAR models. Generally BVAR model with Gibbs sampling algorithms performs better than Quasi BVAR models in forecasting.
https://ijer.atu.ac.ir/article_2489_fdbc12f80fca2e038a48d444defdf78c.pdf
BVAR
الگوریتم گیبس
پیش بینی
توزیع پیشین نرمال ویشارد
توزیع پیشین مینستا
ایران
BVAR models
Gibbs Sampling
Normal Wishard Prior
Minnoseta Prior
Iran
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2015-03-21
20
62
81
107
10.22054/ijer.2015.2490
2490
بررسی پویایی رابطه علیت بین قیمت مصرفکننده و قیمت تولیدکننده در ایران: کاربرد تبدیل موجک پیوسته
Dynamic Causality between Consumer Price and Producer Price in Iran: An Application of Continuous Wavelet Transformation
فیروز فلاحی
1
حسین اصغرپور
asgharpurh@gmail.com
2
سجاد عبداله زاده
3
دانشیارگروه اقتصاد دانشگاه تبریز
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه تبریز
دانش آموخته کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه تبریز
در این مطالعه از رهیافت تبدیل موجک پیوسته جهت بررسی پویایی رابطه علیت بین دو شاخص اصلی تورم یعنی شاخص قیمت مصرفکننده(CPI) و شاخص قیمت تولیدکننده(PPI) برای اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1392:9-1369:2 استفادهشده است. مطالعه پویایی رابطه علیت بین شاخصهای کلیدی تورم میتواند نتایج راه گشایی جهت تدوین سیاستهای کنترل نرخ تورم به همراه داشته باشد، درحالیکه روشهای سنتی بررسی علیت بیشتر به آزمون مقطعی رابطه علیت پرداخته و توضیح چندانی درباره پویایی آن بین شاخصهای قیمت نمیدهند. مبدلهای موجک با قابلیت بالای خود در تحلیل پویایی روابط علّی بین سریهای زمانی این کاستی را پاسخ میدهند. در این روش ازآنجاکه طول موجک بهطور بهینه در مقیاسهای مختلف زمانی تغییر میکند، امکان بررسی همزمان علیت کوتاهمدت و علیت بلندمدت بین سریهای زمانی اقتصادی در فضای همبستگی موجک فراهم میشود. در این تحقیق نتایج بهدستآمده ازکاربرد تبدیل موجک پیوسته در مطالعه ادوار تورمی اقتصاد ایران تأثیرگذاری هر دو اثر جاذبه تقاضا و فشار هزینه در شکلگیری علیت تورمی دوطرفه بین شاخصهایCPI وPPI را نشان میدهدبهنحویکه با افزایش مقیاس زمان ماندگاری جهت رابطه علیت بیشتر بوده است.
In this study, the continuous wavelet transformation approach is employed to test the dynamics of the causality between two principal inflation indices i.e. consumer price index (CPI) and producer price index (PPI) based on monthly data from 1990:5 to 2013:12 for the Iranian economy. Analyzing the dynamics of causality between these two inflation indices could provide significant policy implications. One of the dominant aspects of this approach compared with the conventional causality tests is that it has a higher ability in analyzing dynamics of causality between time series. The wavelet, as a band pass filter to the time series, is stretched in time by varying its scale, which makes it possible to show the short run and long run causalities between the time series. In this paper, we apply the continuous wavelet transformation to study the inflationary cycles of the Iranian economy. The results confirm both demand-pull and cost-push nature of inflation by indicating bidirectional causality between the CPI and PPI. In fact, the causality directions vary over time depending on different economic conditions.
https://ijer.atu.ac.ir/article_2490_42dacfb2b46c0bda7ebb71206c0b29fb.pdf
تورم
شاخص قیمت مصرفکننده
شاخص قیمت تولیدکننده
رهیافت موجک
Inflation
consumer price index
Producer price index
Wavelet approach
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2015-03-21
20
62
109
138
10.22054/ijer.2015.2491
2491
رهیافت نظریۀ مطلوبیت به تبیین بیثباتی خانواده
Explanation of Family Instability Based on the Utility Theory
وحید مهربانی
1
استادیار اقتصاد دانشگاه تهران
تحلیل پدیده طلاق در قالب نظریۀ اقتصادی یکی از موضوعات اصلی اقتصاد خانواده را تشکیل میدهد.از این رو مطالعۀ تصمیمسازی زوجین در رابطه با طلاق بر اساس نظریۀ مطلوبیت، موضوع بحث در این مقاله است. این تحلیل چهار فرضیه مهم را مطرح میکند: اول، مردان پردرآمدتر تمایل کمتری به طلاق دارند. دوم، با افزایش درآمد زنان تمایل به طلاق نیز افزایش مییابد. سوم، اشتغال زنان ازدواج را بیثبات میکند و چهارم، انگیزۀ طلاق در میان مردان بیش از زنان است. به منظور آزمون این فرضیهها از نمونۀ مردان متأهل حداقل 35 ساله (415 مشاهده)، زنان متأهل حداقل 35 ساله (409 مشاهده) و ترکیب این دو نمونه برای شهر تهران استفاده شد. شواهد حاکی از ردّ فرضیۀ دوم و عدم ردّ سه فرضیۀ دیگر دارد. همچنین مشخص شد که تمایل به تعدد همسر (با اثر مثبت) در میان مردان و کار خانگی (با اثر منفی) در بین زنان قویترین عوامل مؤثر بر انگیزۀ طلاق هستند.
The main issue of discussion in this paper is to investigate the decision-making for divorce by using the utility theory. This analysis is constructed on the exit-voice theory to explain what factors tend to increase or decrease the occurrence of divorce. This analysis proposes four hypotheses: first, men with higher income have less incentive to divorce. Second, women’s income has positive effect on probability of their incentive to divorce. Third, women’s employment destabilizes the marriage and fourth, men’s incentive to divorce is higher than that for women. To test these hypotheses, samples of married men and women (at least 35 years old) were used. The results suggest that third hypothesis is rejected while other hypotheses have been accepted.
https://ijer.atu.ac.ir/article_2491_e61cba12493dc6536f93fa70f8eec511.pdf
خروج یا اعتراض
مطلوبیت
درآمد
طلاق
Exit
Voice
Utility
income
divorce
per
دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهشهای اقتصادی ایران
1726-0728
2476-6445
2015-03-21
20
62
139
162
10.22054/ijer.2015.2493
2493
بررسی رابطه توسعه نظام مالی با رشد اقتصادی
Financial Development and Economic Growth
سید نظامالدین مکیان
1
محمدرضا ایزدی
2
دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه یزد
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشگاه یزد
در میان عوامل موثر بر رشد اقتصادی (مانند میزان انباشت سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی، درجه باز بودن اقتصاد و...) در سالهای اخیر، نقش واسطههای مالی در بهبود رشد اقتصادی پررنگتر شده است. با توجه به اهمّیّت موضوع، در این مطالعه رابطه بین ساختار مالی و توسعه مالی به عنوان شاخصهای توسعه نظام مالی بر روی رشد اقتصادی در کشورهای منتخب اسلامی طی دوره 1989 تا 2011 با استفاده از روش حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده (FMOLS) مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج بر مثبت و معنادار شدن اثر هر دو متغیر ساختار مالی و توسعه مالی به عنوان شاخصهای توسعه نظام مالی بر رشد اقتصادی دلالت میکند. یافتهها نیز مؤید این استکه نظام مالی مبتنی بر بازار اثر قویتری بر رشد اقتصادی دارد. همچنین، نتایج نشان می دهد که در کوتاه مدت رابطه علّی یکطرفه از متغیرهای توسعه نظام مالی به رشد اقتصادی و در بلندمدت رابطه دوطرفه وجود داردکه فرضیه مرحله توسعهیافتگی پاتریک را تأیید مینماید.
Among the important factors that affect on economic growth such as physical and human capital, openness of economy etc., the role of financial intermediaries on economic growth has been overlooked. This research aims to investigate the role of financial structure and development as the indices of financial system development on economic growth. To this end, the study uses a regression analysis applying FMOLS method for the period of 1989 to 2011 for the selected Islamic countries. The results indicate that variables of financial structure and financial development have significant positive effects on economic growth. According to the findings, financial system based on market approach is more effective concerning the economic growth. Furthermore, the Granger Causality test indicates that there is a one-way causal relation between development of financial system and economic growth in the short run; however, this relationship has a two-way direction in the long run confirming the Patrick’s viewpoint of development.
https://ijer.atu.ac.ir/article_2493_78c8694f19db2794d2dc15335a38d465.pdf
رشد اقتصادی
توسعه مالی
ساختار مالی
روش حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شده (FMOLS)
Economic Growth
Financial Development
Financial Structure
FMOLS Method