@article { author = {Razavi, Mehdi and Moshrefi, Rassam}, title = {Dynamic Analysis of Labor Employment Behavior in Iran}, journal = {Iranian Journal of Economic Research}, volume = {6}, number = {18}, pages = {1-37}, year = {2004}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {1726-0728}, eissn = {2476-6445}, doi = {}, abstract = {Unemployment of factors of production leads to lost opportunity costs, which undermines economic growth. On the other hand, labor employment, among other factors of production, can have significant economic, cultural, political as well as social impacts.    During the first two decades after revolution, Iran experienced high population growth rate. Jobs were not created in proportion to increased population growth. As such, jobs were scarce, and high unemployment rate were conducive to bring about social and economic problems. To remedy these problems, policy makers are constantly seeking to understand and find practical solutions for unemployment in Iran.      This article provides a dynamic analysis of labor employment behavior in Iran. In this context, a system methodology has been applied, and labor behavior in Iran is simulated. The final result of utilizing Okun’s law in Iran shows that any 2.5 percent increase in GDP, more than its potential growth rate, will lead to 2.8 percent decrease in unemployment rate.}, keywords = {Employment,Okun’s Law,System Dynamic Approach,Population Cohort Model,Simulation,Macro Economic Model}, title_fa = {تحلیل دینامیکی اشتغال دراقتصاد ایران (بررسی موردی قانون اکان)}, abstract_fa = {بیکاری هر نهاده تولید به منزله از دست رفتن فرصت بهره برداری از آن برای تولید محصول است؛ انباشته شدن فرصتهای از دست رفته در هر کشوری در طی زمان منجر به ضعف نسبی اقتصاد آن در مقایسه با سایر کشورها می شود. در میان عوامل تولید، عدم اشتغال نیروی انسانی افزون بر آثار اقتصادی، به دلیل آثار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در ایران نیز، در کنار نامطلوب بودن بیکاری آنچه مشکل تامین اشتغال را در سال های پیش رو به مبرمترین ضرورت برنامه ریزی تبدیل کرده است به سن کار رسیدن موج جمعیتی حاصل از نرخ رشد بالای جمعیت در سال های اولیه انقلاب است. از آنجا که فشار عرضه باعث گسترش بیشتر بی تعادلی در بازار کار در سال های اخیر شده است، تحلیل این بازار بدون شبیه سازی درون زای سیستم جمعیتی کشور و عرضه نیروی کار از جامعیت لازم برخوردار نخواهد بود. از طرف دیگر، تقاضای نیروی کار همانند تقاضا برای سایر نهاده های تولید، تابعی مشتق شده از تابع تولید کشور است؛ لذا، حاصل از تعامل متغیرهای مختلف سیستم اقتصادی است. بنابراین، شبیه سازی نرخ بیکاری نیروی کار به شبیه سازی حجم زیادی از روابط اقتصادی و جمعیتی نیاز دارد. در همین راستا در پژوهش حاضر. با طراحی درون زای سیستم جمعیتی و اقتصادی کشور در قالب یک الگوی پویای سیستمی، عرضه و تقاضای نیروی کار تعیین و به این ترتیب ، نرخ بیکاری محاسبه می شود. این محاسبه سال های اخیر 1383 و 1384 را سالهای اوج بیکاری، در صورت ثبات شرایط فعلی اقتصادی کشور را نشان می دهد.از آن جا که طراحی بسیاری از الگوهای برنامه ریزی اقتصادی بر اساس نرخ رشدی برای تولید در کشور است که توانایی رسیدن به اهداف اقتصادی از جمله اشتغال کامل را فراهم کند، الگوی طراحی شده برای بررسی رابطه بین رشد اقتصادی و نرخ بیکاری در قالب قانون اکان در اقتصاد کشور مورد استفاده قرار گرفته است. این بررسی نشان می دهد که به ازای هر 2.5 درصد نرخ رشد اقتصادی بالاتر از نرخ بالقوه اقتصاد کشور، نرخ بیکاری به میزان 2.8 درصد کاهش می یابد.}, keywords_fa = {اشتغال,قانون اکان,روش سیستمی دینامیک,الگوی کوهورت جمعیت,شبیه سازی,الگوی کلان اقتصادی}, url = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3873.html}, eprint = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3873_27d4fb5609ff3b7d16fe049b6c9ca80f.pdf} } @article { author = {Keshavarz Haddad, Gholamreza}, title = {Appraisal of Job Creation Potentials in Iranian Economic Sectors}, journal = {Iranian Journal of Economic Research}, volume = {6}, number = {18}, pages = {39-56}, year = {2004}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {1726-0728}, eissn = {2476-6445}, doi = {}, abstract = {Creating job opportunities for job seekers, who experience a growth of  more than half a million per year, has become a crucial problem for Iranian policy makers. Estimations depict that on average the growth rate of labor will amount to 3.3 percent during 1381-1385. Also, continuation of current economic situations will result in a 21 percent unemployment rate.     The purpose of this paper is to identify those economic sectors whose potentials in job creation are higher than others. Our analytical framework is Input-Output technique which consists of backward linkage and employment creation elasticity. Furthermore, the cost of creating a full-time job in terms of final demand is calculated. According to backward linkage, findings indicate that Social and Religious Services, Agriculture, Business, Education Services sectors are ranked top and of the lowest cost job creation, respectively. The highest cost of creating a full-time job belongs to the R&D sector with the amount of 184.8 million Rials, and the lowest to the Social Services with the amount of  9.14 million Rials.}, keywords = {Job Creation,Backward Linkage,Employment Elasticity,Job Creation Cost}, title_fa = {ارزیابی پتانسیل های اشتغال زایی بخش های مختلف اقتصاد ایران}, abstract_fa = {ایجاد فرصتهای شغلی برای متقاضیانی که رشد بیش از نیم میلیون نفر در سال را تجربه می کنند، به عنوان حادترین موضوع در پیشروی سیاستگزاران ایران قرار دارد. برآوردها نشان می دهد نرخ رشد نیروی کار به طور متوسط 3/3 درصد در دوره 1381-1385 خواهد بود و در صورت تداوم وضعیت موجود، نرخ بیکاری در سال 1385 به 21 درصد خواهد رسید. هدف این مقاله، شناسایی بخش های از اقتصاد کشور است که دارای بیشترین پتانسیل ایجاد فرصتهای شغلی در مقایسه با بخشهای دیگر هستند. برای دستیابی به این هدف در قالب یک جدول داده - ستاده که مجموعه فعالیتهای اقتصادی کشور را به 41 بخش تفکیک سازی می کند. پتانسیل اشتغال زایی بخشهای دیگر مختلف با استفاده از شاخصهای پیوند پیشین، کشش تقاضای نهایی اشتغال و نیز هزینه لازم (بر حسب تقاضای نهایی) برای ایجاد یک فرصت شغلی تمام وقت رتبه بندی می شود. نتایج نشان می دهند که بر اساس پیوند پیشین بخش های خدماتی مذهبی و اجتماعی، زراعت، خدمات کسب و کار، سایر خدمات آموزش عمومی، بخش های با پیوند پیشین کمتر از نظر هزینه لازم برای ایجاد هر فرصت شعلی تمام وقت، بیشترین افزایش تقاضای نهایی را نیاز دارند. بالاترین هزینه مربوط به بخش تحقیق و توسعه با 8/184 میلیون ریال و کمترین آن در خدمات مذهبی و سایر خدمات اجتماعی با 14.9 میلیون ریال برای ایجاد یک فرصت شغلی تمام وقت است.}, keywords_fa = {پیوندهای پیشین اشتغال زایی,کشش های اشتغال زایی تقاضای نهایی,هزینه ایجاد یک فرصت شغلی}, url = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3874.html}, eprint = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3874_d77fe2a5d9f90fbd02f5bdfcec196a49.pdf} } @article { author = {Karimi Moghari, Zahra}, title = {The Effects of Afghan Refugees on Employment and Wage Rate in Iran}, journal = {Iranian Journal of Economic Research}, volume = {6}, number = {18}, pages = {57-88}, year = {2004}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {1726-0728}, eissn = {2476-6445}, doi = {}, abstract = {Afghan refugees are two fifths of total refugees all around the world, who are mainly living in Pakistan and Iran. Relentless wars, devastated economy and drought have not only discouraged the Afghan refugees from returning home, but also   created new refugees during recent years.      Less than 5 percent of all Afghan refugees in Iran live in refugee camps, and the rest are living in cities and villages among Iranian people, and provide their needs by working.     Almost all Afghan labourers are working illegally in Iran and do not have work permission. They are unskilled and considered as cheap workers, accepting any low paying jobs. Which were formerly taken up by unskilled Iranian workers who migrated from rural areas.     Because of the lack of reliable data, investigating about the exact effects of the presence of Afghan refugees in the Iranian labour market is not easy, but we can see the overall impacts on wages and unemployment rate.     Afghan refugees have increased the supply of labour force in Iran for more than 2 decades. So wage increase for low skill workers has been very slow in Iran, specially in construction sector, where Afghan workers have a large share.     For estimating the effects of Afghan immigrants on the unemployment rate, regression equations have been estimated. The results show that Afghan workers have been attracted to the prosperous provinces where unskilled workers were most wanted, such as Tehran, Isfahan, Khorasan. As the workers can move around easily in the country, the presence of Afghan workers in certain provinces, has not caused higher unemployment rate neither in cities nor in villages of these provinces, but unemployment rate in the country has been raised. If Afghan immigrants leave Iran, unemployment rate will decrease and the wage rate for unskilled workers will rise considerably.}, keywords = {Labor Market,Afghan Migrants,Employment,Unemployment,Wage Rate}, title_fa = {تاثیر مهاجرین افغانی بر سطح دستمزد و اشتغال در ایران}, abstract_fa = {پناهندگان افغانی که به طور عمده در پاکستان و ایران ماوی گزیده‏اند، حدود دو پنجم از کل پناهندگان جهان را تشکیل می دهند. جنگ طولانی، اقتصاد در هم شکسته و خشکسالی پی در پی افغانستان نه تنها مانعی بر سر راه بازگشت مهاجرین افغانی بوده، بلکه به طور مداوم موج جدیدی از پناهندگان را ایجاد کرده است. از کل مهاجرین افغانی که در ایران پناه گرفته اند ، کمتر از 10 درصد در اردوگاههای ویژه پناهندگان جای گرفته اند و بقیه در شهرها و روستاها و در میان ایرانیان زندگی و از طریق کار خویش امرار معاش می کنند. تقریبا تمامی کارگران افغانی به صورت غیر قانونی مشغول به کار می‏شوند. مهاجرین افغانی عموما کارگران غیر ماهر وارزان قیمتی هستند که هر کاری را که به آنها پیشنهاد شود؛ می پذیرند. این افراد مشاغل سختی را به عهده گرفته اند، که در گذشته مهاجرین روستایی ایران انجام می دادند. پس از پایان جنگ افغانستان در نوامبر سال 2001 بسیاری از پناهندگان افغانی به کشور خود بازگشتند، ولی به سبب خشونتهای قومی و فرقه ای، فقدان فرصتهای شغلی و رکود اقتصادی در اکثر نقاط کشور، به تدریج از شمار داوطلبان به بازگشت کاسته شد و برخی از کسانی که به امید زندگی بهتر به افغانستان بازگشته بودند؛ مجددا به ایران آمدند. در حال حاضر، هیچ چشم انداز روشنی برای بازگشت پناهندگان وجود ندارد. در طول بیش از 2 دهه، کارگران افغانی عرضه نیروی کار ایران را افزایش داده اند به همین جهت، طی این دوره افزایش دستمزد کارگران غیر ماهر، به ویژه در بخش ساختمان، که کارگران افغانی در آن سهم بالایی دارند؛ بسیار کند بوده است. در این پژوهش، برای تخمین تاثیر مهاجرین افغان بر نرخ بیکاری، معادلات رگرسیونی تخمین زده شده است. نتایج این محاسبات نشان می دهد که کارگارن افغانی در استانهای نسبتا پر رونقی چون تهران، اصفهان، خراسان، و ... مشغول کار شده اند که تقاضا برای نیروی کار ساده در آنها بالا بوده است. از آن جا که کارگران ایرانی به سهولت می توانند در کشور جا به جا شوند؛ حضور کاگران افغانی در برخی از استان ها سبب افزایش نرح بیکاری در نقاط شهری و روستایی این استان ها نشده ولی نرخ بیکاری در کل کشور بالا رفته است.}, keywords_fa = {بازار کار,مهاجرین افغانی,دستمزد و اشتغال}, url = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3875.html}, eprint = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3875_67b72aca538bd9ee577f5b0901e47497.pdf} } @article { author = {Ezzati, Morteza}, title = {Possibility of Using Typical Cases for Empirical Analysis in Islamic Economic System}, journal = {Iranian Journal of Economic Research}, volume = {6}, number = {18}, pages = {89-110}, year = {2004}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {1726-0728}, eissn = {2476-6445}, doi = {}, abstract = {The empirical methods have special position in methodology of economics. One of the important problems in Islamic economic methodology is the possibility of finding a typical example for empirical analysis in Islamic economic system. The paper attempts to analyze whether the economic systems in Moslem communities are relevent cases for studying the Islamic economic system.     After reviewing the literature, and defining the concepts of Islamic system and economic system, we discuss the existing argument for existance or absence of these typical examples. Using the accepted concepts, the subject was analyzed rigorously. It is concluded that in the first 40 yaers of Islamic era, the Islamic economic system was dominant. However, in the other periods, there only existed some Islamic economic activities by governments which could be used as cases of Islamic economic system.  }, keywords = {Islamic Economics,Economic System,Experimental Test}, title_fa = {تحلیل امکان استفاده از مصادیق عینی و تجربی برای پژوهش در زمینه نظام اقتصادی اسلام}, abstract_fa = {در روش شناسی علم اقتصاد، روش های تجربی، جایگاه ویژه ای دارند. یکی از مسایل مهمی که در روش شناسی اقتصاد اسلامی وجود دارد، این است که آیا می توان مصداقی عینی از نظام اقتصادی اسلام یافت و بررسی های تجربی در این زمینه را بر این پایه استوار کرد؟ مقاله حاضر، تلاشی برای بررسی این ادعا است که در جوامع مسلمان نشین، مصادیقی از نظام اقتصادی اسلام پیاده شده است و اینها مصادیق عینی و تجربی نظام اقتصادی مورد نظر اسلام هستند که می توانند برای بررسیهای تجربی در این زمینه به کار برده شوند. این مقاله تلاش دارد با استفاده از مفاهیم نظام، نظام اقتصادی، نظام اسلامی و شرایط و ویژگیهایی که نظام و نظام اسلامی باید داشته باشند و با استفاده از بررسیهای مختلف انجام شده، موقعیت این ادعا را مشخص کند. برای این منظور ابتدا، مفهوم نظام اقتصادی و اسلام ارایه می شود؛ سپس، استدلالها و استنادهای ادعای وجود مصداق عینی نظام اقتصادی اسلام و ادعای فقدان چنین مصداقی بیان می شود؛ پس از آن، با استفاده از معیار مفهوم و شرایط لازم برای نظام اقتصادی اسلام، موضوع تحلیل می شود و در نهایت، پژوهش به این نتیجه می رسد که دوره 40 ساله صدر اسلام، تجربه کاملی از نظام اقتصادی اسلام است. به نظر می رسد پس از این دوره، نظام اقتصادی اسلام در هیچ دوره ای تحقق عینی کامل نیافته باشد. با این وجود، برخی از اجزای نظام اقتصادی اسلامی در بعضی دوره ها تحقق یافته است که این موارد می تواند به عنوان ملاک تجربه به کار گرفته شود.}, keywords_fa = {اقتصاد اسلامی,نظام اقتصادی,آزمون تجربی}, url = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3876.html}, eprint = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3876_9e1bc8f780aeb8cd16731fa8c71ce711.pdf} } @article { author = {Yavari, Kazem and Ghaderi, Hossein}, title = {Determinants of the Parallel Market Premium, Real Exchange Rate and Price Level in Iran}, journal = {Iranian Journal of Economic Research}, volume = {6}, number = {18}, pages = {111-140}, year = {2004}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {1726-0728}, eissn = {2476-6445}, doi = {}, abstract = {The purpose of this paper is to find out simultaneously the determinants of the parallel market premium, real exchange rate and price level by using a macroeconomic model. Using the 3SLS regression technique, the paper shows that money, expected inflation rate, net return of foreign exchange, investment, public budget and oil revenues have significant effects on the parallel market premium, real exchange rate and price level. Our simulation results show that devaluation of domestic currency raises prices. It also lowers the premium in the short run but not it the long run.  The nominal devaluation leads to real devaluation in the first year but will cause the real exchange rate to be overvalued at the end. This policy will also lower output and raise domestic currency denominated oil revenues and official foreign reserves. An important implication of the empirical results of the paper is that government has to maintain discipline in fiscal and monetary policy to be able to stabilize the parallel market premium, real exchange rate and prices.}, keywords = {Parallel Market Premium,Real Exchange Rate,Prices,Exchange Rate Policies}, title_fa = {بررسی عوامل مؤثر بر حاشیه ارزی بازار موازی ارز ، نرخ ارز حقیقی و سطح عمومی قیمت در اقتصاد ایران}, abstract_fa = {هدف مقاله حاضر بررسی عوامل موثر بر حاشیه ارزی بازار موازی، نرخ ارز حقیقی و سطح قیمت با استفاده از یک الگوی همزمان اقتصاد کلان و با در نظر گرفتن ساختار اقتصادی کشور و وجود بازارهای دوگانه ارزی است. الگوی طراحی شده با استفاده از روش تخمین حداقل مربعات سه مرحله ای بر آورد شده است .نتایج حاصل از تخمین نشان می دهد که عوامل پولی و واقعی مانند حجم پول، سطح قیمت ها، انتظارات در رابطه با تورم داخلی، خالص بازدهی پول خارجی، سرمایه گذاری، اندازه دولت و درآمدهای نفتی اثر معنی داری برحاشیه‏ ارزی بازار موازی ،نرخ ارز حقیقی وسطح قیمت ها خواهند داشت. نتایج حاصل از شبیه سازی سیاست کاهش ارزش پول داخلی نشان می دهد که این سیاست، باعث افزایش در سطح قیمت‏ها خواهند داشت. نتایج حاصل از شبیه سازی سیاست کاهش ارزش پول داخلی نشان می دهد که این سیاست، باعث افزایش در سطح قیمت ها خواهند شد. این سیاست همچنین در کوتاه مدت موجب کاهش حاشیه ارزی شده، اما پس از آن، حاشیه ارزی رشد کرده و به مقدار اولیه خود نزدیک می شود. افزون بر آن، این سیاست در سال اول موجب افزایش نرخ ارز حقیقی خواهد شد، اما پس از آن، نرخ ارز حقیقی کاهش و در میزانی بالاتر از وضعیت اولیه قرار خواهد گرفت. همچنین، موجب کاهش در سطح تولید و افزایش ریالی درآمدهای نفتی دولت خواهد شد. این سیاست در ابتدا، باعث افزایش ذخایر خارجی شده، اما پس از آن، کاهش یافته تا به مقدار اولیه خود نزدیک می شود. دلالت مقاله حاضر در امر سیاست گزاری اقتصادی این است که به منظور تثبیت حاشیه ارزی، سطح قیمتها و نرخ ارز حقیقی، دولت باید سیاستهای منسجم پولی و مالی را همزمان اتخاذ کند.}, keywords_fa = {حاشیه ارزی بازار موازی ارز,نرخ ارز حقیقی,قیمت,سیاست های ارزی}, url = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3877.html}, eprint = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3877_4471f37edb3046fe45955681e5ef2da8.pdf} } @article { author = {Samadi, Ali Hossein}, title = {Agricultural Trade Instability in Iran (1981-1999): A Decomposition of Coppock Instability Measure}, journal = {Iranian Journal of Economic Research}, volume = {6}, number = {18}, pages = {141-155}, year = {2004}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {1726-0728}, eissn = {2476-6445}, doi = {}, abstract = {In this paper, we decompose multiplicatively indices of value instability of agricultural exportable and importable products into price instability, quantity instability, and interactive instability. Indices of Iran’s agricultural trade instability correspond to 26 exportable and 22 importable. The period of analysis runs from 1981-1999. The main results of this paper are: -          Iran’s agricultural exports and imports both vary in degree of instability. -          In the cases of several exportable and importable , quantity instability  has been the determining factor of value instability -          On the average, exports have been subject to relatively higher price and value instability than imports, but imports have been subject to higher quantity instability than exports.      The study also makes some recommendations to reduce instabilities and to increase competitiveness in Iran.}, keywords = {Coppock Instability Measure,Decomposition,Agricultural Trade,Price Instability,Quantity Instability,Interactive Instability,competitiveness}, title_fa = {بی ثباتی تجارت (صادرات و واردات) محصولات کشاورزی در اقتصاد ایران (1360-1378) : تجزیه شاخص بی ثباتی کوپاک}, abstract_fa = {در این مقاله منابع بی ثباتی ارزش صادرات 26 محصول کشاورزی و منابع بی ثباتی ارزش واردات 22 محصول کشاورزی با استفاده از فرم تعدیل یافته شاخص بی ثباتی کوپاک، پیشنهادی پال و پال (1998، (Pal and Pal به بی ثباتی قیمت، بی ثباتی مقدار و بی ثباتی تاثیر متقابل قیمت و مقدار به صورت ضربی تجزیه شده است. برخی از یافته های مقاله حاضر حکایت از این دارد که انواع دانه های روغنی، انواع کرک ،خرمای تازه یا خشک، فندق تازه یا خشک ،ماهی و پوست از یک درجه بالای رقابت پذیری در بازارهای خارجی برخوردارند و در این کالاها بی ثباتی تاثیر متقابل اثر تقویتی بر بی ثباتی ارزش صادرات اعمال می کند. همچنین، جو، برنج نیمه سپید کرده، سبزیجات، گندم سخت ،زردچوبه، انواع فلفل خشک ،انواع گوشت ،کره، پنیر، شیر کالاهایی هستند که جانشین های نزدیکی در بازارهای داخلی ندارند. قانون تقاضا در مورد کلیه کالاهای ذکر شده صادق نیست و ضریب همبستگی بین قیمت و مقدار این کالاها مثبت است. دامنه نوسان شاخص بی ثباتی تاثیر متقابل قیمت و مقدار به و ارزش صادرات محصولات کشاورزی بیش از بی ثباتی ارزش و تاثیر متقابل قیمت و مقدار واردات این محصولات بوده، اما، دامنه نوسان شاخص های بی ثباتی قیمت و مقدار واردات بیش از صادرات محصولات کشاورزی بوده است. بر اساس یافته های این مطالعه پیشنهاد شده است که در سیاست های متنوع سازی صادرات به کالاهای دارای درجه بالای رقابت پذیری اهمیت خاصی داده شود و ساختار تولید داخلی برخی از محصولات به گونه ای تغییر داده شود که بتوان جایگزین واردات کرد.}, keywords_fa = {معیار بی ثباتی کوپاک,تجارت (صادرات و واردات) محصولات کشاورزی,بی ثباتی ارزش,بی ثباتی قیمت,بی ثباتی مقدار,بی ثباتی تاثیر متقابل,رقابت پذیری}, url = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3878.html}, eprint = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3878_707a31ab4834a846703a362220e321ff.pdf} } @article { author = {Piraee,, Khosrow and Kazemi, Hosein}, title = {Stochastic Frontier Estimation of Technical Efficiency Measurement in the Iranian Insurance Companies}, journal = {Iranian Journal of Economic Research}, volume = {6}, number = {18}, pages = {157-178}, year = {2004}, publisher = {Allameh Tabataba’i University}, issn = {1726-0728}, eissn = {2476-6445}, doi = {}, abstract = {The main objective in this paper is twofold: measuring technical efficiency and indicating its determinant factors for the Iranian insurance companies. We utilize stochastic frontier function and two alternative models: the “ error component frontier ”model proposed by Battes and Coelli (1992) and ”technical inefficiency effect” model proposed by Battes and Coelli(1995) . the parameters of both models are estimated by maximum likelihood method. Earned premium and investment income selected as outputs of insurance industry. Panel data of Iran, Asia, Alborz and Dana –the four insurance companies-over 10 years,(1922-2001); used to measure their technical efficiencies. The findings of this paper show that technical efficiency is equal to 79.30% in error component model and 81.71% in technical inefficiency model from earned premium point of view and 58.51% in error component model and 59.64% in technical inefficiency model from investment income point of view. Further results indicated that technical efficiency has direct relation with respect ratio of the number of branches located in Tehran, total assets, ratio of life insurance premium, ratio of non- life insurance premium and inverse relation with respect to ratio of employees qualified with bachelor’s degree.}, keywords = {Stochastic Frontier Function,Technical Efficiency,Error Component Frontier Model,Technical Inefficiency Effect Model}, title_fa = {اندازه گیری کارایی فنی شرکتهای بیمه در ایران بر اساس برآورد تابع مرزی تصادفی}, abstract_fa = {هدف این مقاله، اندازه گیری کارایی فنی و تعیین عوامل موثر بر آن برای شرکتهای بیمه در ایران است. بدین منظور، از تابع مرزی تصادفی در قالب دو الگوی خطای ترکیبی مرزی بتیس و کولی (1992) و اثر ناکارایی فنی بتیس و کولی (1995) استفاده شده است. پارامترهای هر دو الگو بر اساس روش حداکثر درست نمایی برآورد شده اند. در آمد حق بیمه دریافتی و درآمد سرمایه گذاری به عنوان دو ستاده اصلی صنعت بیمه در نظر گرفته شده اند. داده های تلفیقی چهار شرکت بیمه ای ایران، آسیا، البرز و دانا طی دوره زمانی ده ساله 1371-1380 برای تخمین کارایی فنی به کار برده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کارایی فنی برآورد شده از منظر حق بیمه دریافتی برابر 30/79% در الگوی خطای ترکیبی مرزی و 71/81%در الگوی اثر ناکارایی فنی و از دیدگاه در آمد سرمایه گذاری برابر 51/58% در الگوی خطای ترکیبی مرزی و 64/59% در الگوی اثر ناکارایی فنی است. افزون بر این، کارایی فنی از منظر حق بیمه دریافتی با نسبت شعب مستقر در تهران، دارایی کل، نسبت حق بیمه زندگی و نسبت حق بیمه غیرزندگی رابطه مستقیم دارد، ولی با به کارگیری نیزوی کار با مدرک حداقل کارشناسی رابطه معکوس دارد.}, keywords_fa = {تابع مرزی تصادفی,کارایی فنی,الگوی خطای ترکیبی مرزی,الگوی اثر ناکارایی فنی,صنعت بیمه}, url = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3879.html}, eprint = {https://ijer.atu.ac.ir/article_3879_2056ff9f0b31ee06ba5cfa5c60285e46.pdf} }