سارا منتظری؛ علیرضا جرجرزاده؛ مهدی بصیرت
چکیده
پژوهش حاضر تاثیر متغیرهای فقر، نابرابری و آلودگی محیطی (آلودگی هوا و عدم دسترسی به آب سالم) را بهعنوان متغیرهای اصلی بر شاخص سلامت در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه ارائه میدهد. برای این منظور از دادههای مربوط به 23 کشور توسعهیافته و 94 کشور درحالتوسعه استفاده شده است. حداکثر بازه زمانی مورد پوشش در این مطالعه بازه زمانی ...
بیشتر
پژوهش حاضر تاثیر متغیرهای فقر، نابرابری و آلودگی محیطی (آلودگی هوا و عدم دسترسی به آب سالم) را بهعنوان متغیرهای اصلی بر شاخص سلامت در کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه ارائه میدهد. برای این منظور از دادههای مربوط به 23 کشور توسعهیافته و 94 کشور درحالتوسعه استفاده شده است. حداکثر بازه زمانی مورد پوشش در این مطالعه بازه زمانی 1990 تا 2015 بوده و دادهها از نوع دادههای پنل نامتوازن هستند. مبنای انتخاب نهایی براساس آزمونهای مانایی پنلی و هاسمن بوده که منطبق با نتایج این آزمونها روش اثرات ثابت برای برآورد رگرسیون سلامت در هر دو گروه ازکشورها انتخاب شده است. برآورد رگرسیون سلامت برای هر دو گروه، تاثیر منفی نابرابری و آلودگی هوا را بر شاخص سلامت تایید میکند. علاوه بر آن، یافته دیگر پژوهش به اثر منفی فقر بر سلامت در کشورهای درحالتوسعه و بی اثر بودن آن در کشورهای در توسعهیافته اشاره دارد. این موضوع نشان میدهد که در قرن 21 کماکان موضوع نابرابری، فقر و آلودگی محیطی حداقل بخشی از عناصر اصلی سیاستگذاری سلامت را در جهان درحالتوسعه و توسعهیافته تشکیل میدهد.
مجید آقایی؛ مهدیه رضاقلی زاده
چکیده
با توجه به عوارض ناشی از فقر و نابرابری در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها، این مطالعه، به بررسی و تجزیهوتحلیل تأثیر مصرف حاملهای مختلف انرژی بر پدیده فقر در ایران میپردازد. به همین منظور، از دادههای سالیانه طی دوره زمانی 1363 تا 1389 و روش اقتصادسنجی معادلات همزمان و تخمینزنهای حداقل مربعات دومرحلهای ...
بیشتر
با توجه به عوارض ناشی از فقر و نابرابری در فرآیند رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها، این مطالعه، به بررسی و تجزیهوتحلیل تأثیر مصرف حاملهای مختلف انرژی بر پدیده فقر در ایران میپردازد. به همین منظور، از دادههای سالیانه طی دوره زمانی 1363 تا 1389 و روش اقتصادسنجی معادلات همزمان و تخمینزنهای حداقل مربعات دومرحلهای ([1]2SLS) و حداقل مربعات سهمرحلهای ([2]3SLS) استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشاندهنده این است که تأثیر حاملهای مختلف انرژی بر نابرابری متفاوت است، بهطوری که مصرف بنزین باعث افزایش نابرابری و مصرف گاز طبیعی و برق موجب کاهش نابرابری میشوند. تأثیر حاملهای نفت کوره، نفت سفید و گازوییل بر نابرابری نیز با توجه به شاخصهای مختلف نابرابری متفاوت است. از سوی دیگر، مصرف حاملهای مختلف انرژی بر کاهش فقر در ایران طی دوره مورد بررسی مثبت است و مصرف گاز طبیعی و برق نیز بیشترین تأثیر را در کاهش فقر دارند، بنابراین، تأثیر مستقیم مصرف حاملهای انرژی بر فقر تأیید میشود. در مجموع، با توجه به نتایج بهدست آمده، تأثیر غیرمستقیم تمام حاملهای انرژی بر فقر از طریق کاهش نابرابری را نمیتوان تأیید کرد، اما با توجه به تأثیر مثبت مصرف تمام حاملهای انرژی بر رشد اقتصادی، تأثیر غیرمستقیم آنها بر کاهش فقر از طریق افزایش رشد اقتصادی تأیید میشود. [1]- Two Stage Least Square (2SLS) [2]- Three Stage Least Square (3SLS)
اسمعیل ابونوری؛ رضا عباسی قادی
دوره 9، شماره 30 ، فروردین 1386، ، صفحه 23-52
چکیده
هدف اساسی در این مقاله، برآورد اثر خالص رشد اقتصادی بر فقر در ایران به تفکیک دوره(1361-1367)، برنامه اول(1368-1372)، برنامه دوم(1374-1378) و بخشی از برنامه سوم(1379-1381) توسعه اقتصادی-اجتماعی بوده است. اثر رشد اقتصادی بر فقر را میتوان به دو اثر تفکیک کرد: اثر مستقیم (اثر درآمدی) و اثر نامستقیم (اثر توزیعی) که از مسیر تغییر در نابرابری توزیع درآمد واقع ...
بیشتر
هدف اساسی در این مقاله، برآورد اثر خالص رشد اقتصادی بر فقر در ایران به تفکیک دوره(1361-1367)، برنامه اول(1368-1372)، برنامه دوم(1374-1378) و بخشی از برنامه سوم(1379-1381) توسعه اقتصادی-اجتماعی بوده است. اثر رشد اقتصادی بر فقر را میتوان به دو اثر تفکیک کرد: اثر مستقیم (اثر درآمدی) و اثر نامستقیم (اثر توزیعی) که از مسیر تغییر در نابرابری توزیع درآمد واقع میگردد. بر این اساس، اثر رشد بر فقر در ایران اندازهگیری شده است. نتایج حاصل از این تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که در طول دوره 1361-1367 فقر افزایش یافته است؛ با تجزیه فقر مشخص شد که کاهش در جزء نابرابری موجب تخفیف فقر ناشی از رکود اقتصادی شده است؛ یعنی کاهش سهم خانوارهای پردرآمد، به صورت نسبی بیشتر از کاهش سهم خانوارهای کمدرآمد بوده است. گرچه فقر در طول این دوره افزایش یافته است، اما خانوارهای فقیر در مقایسه با دیگران کمتر آسیب دیدهاند. طی برنامههای توسعه اقتصادی-اجتماعی اول، دوم و سوم، رشد ناچیز نسبی اقتصادی در ایران به استثنای برنامه سوم، در سایر دورهها، فقرزدا نبوده است. به عبارت دیگر، افزایش سهم خانوارهای پردرآمد، به صورت نسبی همواره بیشتر از افزایش سهم خانوارهای کم درآمد بوده است.
خسرو پیرائی؛ آزاده قناعتیان
دوره 8، شماره 29 ، بهمن 1385، ، صفحه 113-141
چکیده
کاهش فقر از مهمترین اهداف سیاستهایی است که توسط دولت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دنبال شده، ضمن آنکه رشد اقتصادی همواره مورد توجه سیاستگذاران بوده است. به علاوه اعتقاد جدی به رشد همراه با عدالت وجود دارد. علی رغم اهمیت رشد، فقر، و نابرابری، توجه توامان به مسائل فوق در مطالعات، آن طور که باید، صورت نگرفته است. در این مقاله، پدیده فقر ...
بیشتر
کاهش فقر از مهمترین اهداف سیاستهایی است که توسط دولت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دنبال شده، ضمن آنکه رشد اقتصادی همواره مورد توجه سیاستگذاران بوده است. به علاوه اعتقاد جدی به رشد همراه با عدالت وجود دارد. علی رغم اهمیت رشد، فقر، و نابرابری، توجه توامان به مسائل فوق در مطالعات، آن طور که باید، صورت نگرفته است. در این مقاله، پدیده فقر در ارتباط با رشد اقتصادی بررسی می شود و با نگرشی متفاوت و نو به روابط بین رشد، فقر، و نابرابری و نیز با مطالعه روشها و تعاریف مختلف رشد به نفع فقیر، سعی گردیده به سوالات زیر پاسخ داده شود: رشد چگونه تعریف می شود؟ آیا همواره رشد به نفع فقیر است؟ رشد به نفع فقیر چگونه اندازه گیری می شود؟ و بر چه اساس می توان گفت رشد به نفع فقیر است؟ مطالعه حاضر، دوره زمانی ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۲ و مناطق شهری و روستایی ایران را در بر می گیرد. نتایج عمده به دست آمده حاکی از آن است که شمول فقر در مناطق شهری و روستایی ایران در دوره بررسی کاهش یافته و شدت و عمق فقر در مناطق روستایی افزایش پیدا کرده است. همچنین با توجه به شاخصها، منحنیهای اصابت رشد و رشد- فقر و نرخهای رشد معادل فقر و مبادله بین رشد و نابرابری محاسبه شده، مشاهده گردید رشد اقتصادی طی سالهای مورد نظر در مناطق شهری و روستایی به طور ضعیف به نفع فقیر عمل کرده است. به عبارت دیگر، رشد ریزشی از غنی به فقیر است. تنها در سال ۱۳۷۷ به دلیل آنکه اثر رشد بر فقر، اثر معکوس بر نابرابری را جبران نکرده، رشد به ضرر فقیر و به عبارت دیگر تشدیدکننده فقر بوده است.