بتول سیدی؛ فریبرز درتاج؛ سید عبدالمجید جلائی
دوره 16، شماره 49 ، بهمن 1390، ، صفحه 35-69
چکیده
از آنجا که در نظام آموزشی متمرکز کنونی، کتاب درسی دنبالکننده هدفهای آموزش ملی است، در این پژوهش تلاش شد تا براساس تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ داده شود که «در متن کتابهای درسی دوره ابتدایی تا چه میزان به مفاهیم و پیامهای اقتصادی توجه شده است». بنابراین، پس از مطالعات نظری مقدماتی، الگوی مورد نظر برای تحلیل محتوا استخراج ...
بیشتر
از آنجا که در نظام آموزشی متمرکز کنونی، کتاب درسی دنبالکننده هدفهای آموزش ملی است، در این پژوهش تلاش شد تا براساس تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ داده شود که «در متن کتابهای درسی دوره ابتدایی تا چه میزان به مفاهیم و پیامهای اقتصادی توجه شده است». بنابراین، پس از مطالعات نظری مقدماتی، الگوی مورد نظر برای تحلیل محتوا استخراج شد و پس از تعیین روایی و پایایی این الگو، کار تحلیل آغاز شد. برای این منظور، متن کتابهای درسی دوره ابتدایی به استثنای ریاضی در سال تحصیلی 86-1385 با استفاده از سیاهه گردآوری اطلاعات تحلیل شدند و پیامها و مفاهیم اقتصادی آنها در پنج نوع اقتصاد خرد، اقتصاد کلان، توسعه اقتصادی، اقتصاد کار و اقتصاد بینالملل و همچنین، دو شیوه ارائه مستقیم و غیرمستقیم شناسایی و تفکیک گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مفاهیم اقتصادی در ارتباط با توسعه اقتصادی، اقتصاد خرد، اقتصاد کار، اقتصاد کلان و اقتصاد خرد بیشترین میزان فراوانی را به خود اختصاص دادهاند. نتایج پژوهش همچنین، نشان میدهد که میزان استفاده از روشهای مستقیم و غیرمستقیم برای ارائه پیامهای اقتصادی متفاوت است. بهطوری که مفاهیم مربوط به اقتصاد خرد، کلان، توسعه و بینالملل بیشتر به شیوه مستقیم و مفاهیم مربوط به اقتصاد کار بیشتر به شیوه غیرمستقیم ارائه شدهاند. بهطور کلی، برای ارائه پیامهای اقتصادی در متن کتابهای درسی بیشتر از شیوه مستقیم استفاده شده است. تحلیلهای انجام شده نشان میدهد که نظم خاصی بر ارائه پیامهای اقتصادی در پایههای مختلف حاکم نبوده است و با آن که مفاهیم اقتصادی از پایه اول تا پنجم به صورت تصاعدی افزایش یافته است، این روند فراز و نشیبهایی دارد و دارای حرکت خطی نیست. در عینحال، ارائه مفاهیم اقتصادی بیشتر به شیوه نظری و تئوری است. در پایان پیشنهاد میشود که در طرح مفاهیم اقتصادی در دوره ابتدایی، بایستی به برخی مفاهیم مربوط به اقتصاد خرد و اقتصاد کلان توجه بیشتری شود. همچنین، پیشنهاد میشود که افزون بر آموزش نظری مفاهیم اقتصادی، آموزش عملی این مفاهیم از روش بهکارگیری بیشتر شیوههای فعال مورد توجه قرار گیرد.
هوشنگ شجری؛ کمیل طیبی؛ سید عبدالمجید جلائی
دوره 8، شماره 26 ، فروردین 1385، ، صفحه 153-179
چکیده
در این مقاله که مبتنی بر روش تحقیق توصیفی و علی و معلولی است، پس از تحلیل مبانی نظری به کمک سیستمهای فازی عصبی، به دو پرسش پاسخ داده می شود؛ اول اینکه، آیا عبور نرخ ارز در ایران صورت می گیرد؟ و دوم اینکه، سیاستهای پولی، ارزی و درجه باز بودن اقتصاد چه تاثیری بر عبور نرخ ارز در ایران خواهد داشت؟ برای پاسخ به این دو پرسش مدلی برای اقتصاد ...
بیشتر
در این مقاله که مبتنی بر روش تحقیق توصیفی و علی و معلولی است، پس از تحلیل مبانی نظری به کمک سیستمهای فازی عصبی، به دو پرسش پاسخ داده می شود؛ اول اینکه، آیا عبور نرخ ارز در ایران صورت می گیرد؟ و دوم اینکه، سیاستهای پولی، ارزی و درجه باز بودن اقتصاد چه تاثیری بر عبور نرخ ارز در ایران خواهد داشت؟ برای پاسخ به این دو پرسش مدلی برای اقتصاد ایران طراحی و یک سیستم معادلات به کمک روش قدرتمند فازی عصبی برآورد شده است.با برآورد این مدل مشخص شد که عبور نرخ ارز در ایران وجود دارد و با توجه به مدلی که برای نرخ ارز واقعی در ایران تعیین شده است متغیرهایی چون سیاست پولی، سیاست ارزی و درجه باز بودن اقتصاد بر وضعیت عبور نرخ ارز در ایران تاثیر مثبت داشته است. این مقاله همچنین، نشان می دهد که سیستمهای فازی عصبی ابزاری کارآمد و دقیق نسبت به سایر ابزارهای موجود برای پیش بینیهای اقتصادی است و می تواند تحولات شگرفی در عرضه آینده نگری های اقتصادی ایجاد کند.